مستی هم درد منو دیگه دوا نمیکنه
مستيم درد منو ديگه دوا نميكنه
غم با من زاده شده منو رها نميكنه
شب كه از راه ميرسه غربتم باهاش مياد
توي كوچه هاي شهر باز صداي پاش مياد
من غماي كهنه مو ور ميدارم كه توي ميخونها جا بذارم
ميبينم يكي مياد از ميخونه زير لب مستونه آواز ميخونه
مستيم درد منو ديگه دوا نميكنه
غم با من زاده شده منو رها نميكنه منو رها نميكنه منو نميكنه
گرمييه مستي ناب توي رگهاي تنم
ميبينم دلم ميخواد با يكي حرف بزنم
كي مياد به حرفهاي من گوش بده
اخه من غريبه هستم باهمه
يكي آشنا مياد به چشم من ولي از بخت بدم اونم غمه
مستيم درد منو ديگه دوا نميكنه
غم با من زاده شده منو رها نميكنه منو رها نميكنه
خسته از هر چي كه بود خسته از هر چي كه هست
راه ميفتم كه برم مثل هر شب مست مست
باز دلم مثل هميشه خاليه باز دلم گريه تنهايي ميخواد
بر ميگردم تا ببينم كسي نيست ميبينم غم داره دنبالم مياد
مستيم درد منو ديگه دوا نميكنه
غم با من زاده شده منو رها نميكنه منو رها نميكنه
بشنويد با صداي زيباي هايده
http://tgdl.info/dlt2m/mis/Hayedeh/H...%20Track01.mp3