|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
|||||||
| استان کرمانشاه در این تالار به بحث و بررسی مطالب مرتبط به استان کرمانشاه میپردازیم. |
 |
|
|
ابزارهای موضوع | نحوه نمایش |
|
#1921
03-02-2011
|
||||
|
||||
سلام له گشت.
چجورینانانان؟! اینجا یه ی هو میافته رو دور همه مان زود زود میایم، یه ی هو هم چول چول میشه! منالیل بیاین خو تا حرف بزنیم... سبزه دیه تمام شد، حالا بیاین درباره ماهی حرف بزنیم! به نظر من ماهیا گناه دارن کاش آدم ماهی نخره ای بچه ها بیچارشان مکنن! میگم بری چه ایقد دس میزنین بششان؟ میگن حمامشان میدیم  کره ماهی حمام بری چیزشه!(چه لهجه ای گرفتما!) بیاین خو بچه ها گیان... مهبا؟ آناهیتا؟ فرانک گیان؟ باران گیان؟ و بقیه ای که من نمیشناسم یا الان یادم نیس... دارم صداتون میکنما.... هی خودم و حورای عزیز میشینیم اینجا بری خودمان چکار کنیم خوبه؟... آها قمچان! حورا قمچان بلدی؟
__________________
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#1922
03-02-2011
|
||||
|
||||
|
سلام عزیزان دل
حورا گیان و مهرگان عزیز ممنون که بیادم هستید مشغول خونه تکونیم به شدت 8 ریشتر  عید شادو خوبی داشته باشید
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت آسمان صاف و شب آرام بخت خندان و زمان آرام خوشه ی ماه فرو ریخته در آب شاخه ها دست برآورده به مهتاب شب و صحرا و گل و سنگ همه دل داده به آواز شباهنگ
|
|
#1923
03-03-2011
|
||||
|
||||
|
سلام عزیزان
همه خسته نباشید لحظات خوب و شادی داشته باشید مهرگان من قمچان بلدم بیا بازی دستت رو بشور بدو بیا بازی کنیم. دوستان بیاین درباره این حرف بزنیم که برای شما سال 89 چطور گذشته؟؟؟؟ سال 89 که یه سال خیلی سخت برای من بود ناشکری نباشه ولی از هر نوع مشکل و غم و غصه که فکر کنید توش یافت میشد ولی یکی از بهترین اتفاقاتی که برام افتاد این بود که با شما گیان ها آشنا شدم و خیلی خیلی خوشحالم و خدا رو شکر میکنم
__________________
چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم ویرایش توسط مهبا : 03-03-2011 در ساعت 12:54 AM
|
|
#1924
03-03-2011
|
|||
|
|||
|
سلام به همگی.
سال89 برای من که زیاد سال جالبی نبود.البته خالی از لطف هم نبود.فقط نمیدونم چرا این اخر سال میخوام هر کاری رو انجام بدم یه جورایی کارم پیچ میخوره.خلاصه خدا سال جدید رو به خیر کنه
|
|
#1925
03-03-2011
|
||||
|
||||
|
سلام قول داده بودم طرز تهیه سبزه رو از مامانم بپرسم به مهرگان بگم ببخشید که دیر شد آخه ای هفته خیلی سرم شلوغ بود  مهرگان جان به مامانم زنگ زدم با جزییات ازش پرسیدم ما فرض میکنیم با عدس میخوایم سبزه درست کنیم اول دانه های عدسو به مدت سه شبانه روز توی آب میخیسانیم بعد از سه روز توی ظرف مورد نظر میریزیمش و به مدت سه روز پارچه نخی مرطوب روش میذازیم بعد از سه روز کم کم جوانه میزنن اگه بخوایم زود رشد کنه تو جای گرم قرارش میدیم البته نه خیلی گرم تو محیط خانه بذاریمش بهتره اگه بخوایم رنگ سبزه خوش رنگ بشه باید بذاریمش جلوی خورشید ولی نه مدت زیادی ده دقیقه کافیه در ایام عیدم که باید هرورز بهشان آب بدیم درست کن ببینیم چه شکلی میشه فرانک خانوم خداقوت ایشالله به شادی سال جدیده توش بشینین اگه کمک خواستی تعارف نکن بچه ها هستن ما امسال چون عید نداریم شدید خانه تکانی نمیکنیم از طرفی مامانم مثل همیشه دل و دماغ نداره مهبا جان موضوع خوبی راه انداختی برای من که نیمه اولش خوب بود ولی نیمه دومش خیلی بد بوده دو تا اتفاق بزرگ بد برام افتاد که امیدوارم شمای که دارین میخوانین گرفتار ای اتفاق ها نشین دیدینم که چقدر هنرمند از دست دادیم  خدا کنه سال خرگوش یا گربه سال خوبی باشه یه جایی خواندم نوشته بود سال آرامیه خدا کنه ایطوری باشه
__________________
|
|
#1926
03-03-2011
|
|||
|
|||
|
نقل قول:
خوبم حورا جان..منم دارم به فرانک جان در خونه تکونی عید کمک میدم  ...همه ی فرشهای خونه شونو من شستم به اینجا کمتر میام  ...رزیتا گیان شما که آموزش سبزه میدین خوب یه تاپیک که دارم اونجا بزن...منم سبزه رو خیلی دوس دارم...عدس خشکل میشه..از اون کوزه ها هم یه بار از بیرون خریدیم...سال بعد خواستم خودم درست کنم ولی کچل بود پارسال دو تا بامبو نزدیک عید خریدم ولی خوب رشد نکرده نمیدونم یکی میگه باید جای تاریک باشه یکی میگه نور میخواد....  میخک هم خریدم که مامانم اومد خاکشو عوض کنه خشک شد... امسال میخوام یه چند نوع کاکتوس واسه اتاقم بخرم  امسال واسه من سال خوبی بود...من حس میکنم امسالم از سال پیش بهتره..خوب هر کسی با یک سری مشکلات کوچک و بزرگ رو به رو میشه... حس میکنم بزرگتر میشم ..نه از نظر قدی هاااا..از نظز بلوغ عقلی و عاطفی...یاد میگیرم چطور رفتار کنم چطور خوشبخت باشم...و از زندگیم لذت ببرم..حتی یاد میگیرم چطور درس بخونم...واسه ارشد درس خوندم هر چند از مهرماه شروع کردم...و الان میخوام واسه آزاد شروع کنم....با شما دوست های خوبم در اینجا آشنا شدم...
__________________
|
|
#1927
03-03-2011
|
||||
|
||||
|
سلام بجه ها گیان!!!چه خوب همه اومدن تقریبا
خیلی خوشه آناهیتا گیان خیلی مرسی، من با استفاده از نسخه باران گیان، مشتی گنم (گندم!) وشاندم!! عدسم اینطور که شما گفتی میذارم الان، مگه شیه؟ بذا سفره مان دو سه تا سبزه داشته باشه!! من خودم بیشتر از شلک عدس خوشم میاد. شاید کوزه هم بذارم، اما امیدوارم کچل نشه عکسشو میذارم حتما. مهبا گیان عجب موضوع خوبی رو پیشنهاد کردی، امیدوارم ناخوشی ها و بدی ها تموم شده باشن برا همه تون و سال خوبی رو پیش رو داشته باشیم. الان میرم دستامو میشورم سنگای خوبی م پیدا میکنم، بریم برای خودمان بازی! اما 89 برای من: من کنکور دادم امسال، دانشگاه قبول شدم!!! این بهترین خاطرمه. بهترین بهترینشم اینه که بیشتر پی سی سیتی اومدم و دوستای خوبی مثل شما گل ها یافتم. خاطر های بدو فراموش میکنم. منم مثل مینا خانوم دوس دارم بزرگ بشم همونطور که گفته... امیدوارم سال خوب پر از خاطرات شاد داشته باشیم. آمین راستی حاجی فیروز بشم زنگ زد گفت میخوام بیام پیش بچه های کلوب کرماشان، نم گفتم قدمت رو چشمام خوش هاتی میخواد بگه عید داره میاد: ببینین چه شنگوله! .jpg)
__________________
ویرایش توسط مهرگان : 03-03-2011 در ساعت 02:01 PM
|
|
#1928
03-03-2011
|
||||
|
||||
|
سلام ...
از خانه تکانی عید نکو فرانک گیان...هی روووووووووووو...من هنوز دست یه هیچی نزدم..گفتم بزارم روزهای پایانی سال..باز میبینم حسش نیست..میخوام عید تو خونه نباشم..راستی کاش میشد واسه عید همه وسایل خونه رو عوض کرد تا مجبور نباشیم بشورییم وبسابیم... سال 89 هم مثل سال 88 و 87 و86 پر بود از اتفاقات بد واسه من...خودم خسته شدم ..دوست دارم یه سال پر از آرامش رو تجربه کنم...فقط تو سال گذشته سلامتی داشتیم واسه همین هم باز خدا روشکر میکنم..اگه بیماری به سراغمون میومد چی؟ امیدوارم سال 1390 عالی باشه...عالی عالی واسه همه شما...
|
|
#1929
03-03-2011
|
||||
|
||||
|
سلام...
چطورین منالیل ؟ هوا چند روزه خوب شده ها ... کمی البته تپ و توز هست ... ما کلاسهای صبحمون رو انداخته اند 7.5 خیلی بهتره اصلا ترافیک نیست مسیری که من قبلا 55 دقیقه نیاز بود از خونه به کلاس برسم رو 25 دقیقه ای میرسم ... یه خورده زودتر پاشدنش سخت تره ولی می ارزه من یه خورده سنگین کار هستم صبا 5.45 بیدار میشم تا به کلاسم برسم .. اول یه نکته خدمتتون عرض کنم لطفا تا حد امکان برای پستهاتون اگه میشه عنوان بذارین مثلا از 20 تا چیز حرف میزنین اما یکیش رو عنوان نوشته تون کنین مثلا از خانه تکانی از سبزه از ترافیک کرماشان از قرمه-سبزی که دیروز سوخت حرف میزنی یکیش مثلا ترافیک در کرمانشاه یا طرز تهیه سبزه رو برای عنوان مطلب قرار بده این یه درخواسته لطفا رعایت کنین اکر شد انجام بدین بعضی وقتا واقعا نمیشه عنوانی پیدا کرد عیبی نداره . 89 بر من چه گذشت ؟ اساسا سال خوبی نبود برام ان شاالله سال جدید خوب باشه ... در هر سال 3 ترم برای یک دانشجو ممکنه نصف ترم سال قبلش ترم فرد امسال و نصف ترم زوج اخر سالش ... تازه من تابستون ترم تابستونی هم گرفته بودم بهار 89 نتیجه ترم جاریم رو درو کردم رضایت بخش نبود اول سال 89 سایتمون چند روز فیللتر شد که با ثبت در ساماندهی خوشبختانه سایت اوکی شد اما خب برای من بسیار سخت بود و کلی طول کشید اینقدر فرهنگ و ارشاد امدم و رفتم .. تابستان تقریبا خیلی خوب و بی قرقشه ( بی دغدغه) بود .... 6 واحد درس داشتم که خوشبختانه بالای 12 پاس شد تجربه زندگی خوابگاهی و چند ماه زندگی با دوستانم رو داشتم ... خوش گذشت چند تا سفر استانی رفتم توی اون مدت اونها هم خوش گذشت .. مهر ماه با یکی از اعضا خانواده-م سفری رفتیم به خدمت خانه و خانواده یکی از اعضا محترم سایت و بسیار خوب بود و خوش گذشت و به همین واسطه یکی از دوستان بسیار عزیز قدیمی و خانواده محترمشان را هم زیارت کردیم و همین ها زمینه ساز این شد که امسال عید پذیرای چند تن از اعضا محترم سایتمون باشیم بعد که باید درسهای اون ترم و خوب میخوندم و پیش میرفتم یکی از دوستای خوبم ادریس توی این زمان سربازی رفت بعد چند اتفاق سخت و ناخوشایند پیش امد که توانایی خودم رو در مدیریت بحران بار دیگر مشاهده کردم یه اتفاق خوب افتاد که به اصفهان دعوت شدیم تا در نمایشگاه بین المللی خودرو شرکت کنیم و با همکارانم تجربه کار نزدیک رو داشته باشم سازنده و مفید بود و مدیرمان هم بسیار نسبت به ما لطف داشتند یادم افتاد که کمی پیشتر در همین سال یه نقطه جدید در تاریخ سایت ایجاد شد و اون کوچ از SHARE HOSTING به سرور مجازی بود و اشنایی کاری با وریا دوست خوبم از اعضا محترم سایت . بعد از اون ترم سخت اما موفق جاری بود و دو نمره ماکزیمم که به هر حال تاثیر مثبتی بر احوال انسان میگذاره .. و اخذ درسهایی بسیار خوشمزه برای ترم اخر سال و استادهایی دوست داشتنی .. و انتظار برای عید شدن ...
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|
|
#1930
03-03-2011
|
||||
|
||||
سال 89 چطور گذشت؟
سلام به همه
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری ویرایش توسط رزیتا : 03-03-2011 در ساعت 10:47 PM
|
|
| کاربران در حال دیدن موضوع: 5 نفر (0 عضو و 5 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 02:53 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.