|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
|||||||
| فرهنگ تمام مباحث مربوط به فرهنگ در این بخش |
 |
|
|
ابزارهای موضوع | نحوه نمایش |
|
#11
08-03-2009
|
||||
|
||||
كوروش مگر تو از ساداتي؟ نه بابا! پس پسرعمودخترعمو بوديم خودمون خبرنداشتيم.
خب اينجا تو خوزستان بخصوص تو شوشتر كه مهد درخت كناره(كنار مي دونين چيه؟ ميوه اي ه شبيه زالزالك. زالزالك كه ديگه مي دونين چيه!) خيلي به اين درخت احترام مي زارن. هيچ كس اجازه نداره حتي يه نهال خودروي كنار رو قطع كنه حتي اگر جاي بدي باشه.مي گن فرشته ها زير سايه درخت كنار استراحت مي كنن واگر درخت و قطع كني نفرينت مي كنن. وقتي ايستادي اگر يه كنار از درخت كنده بشه و جلوي پات بيفته مي گن اون روز خوش شانسي.قديم اگر همچين اتفاقي ميفتاد توي اون روز معامله اي انجام مي دادن يا چيزي مي خريدن. اگر دوبار اين اتفاق ميفتاد كه ديگه فبه المراد بود و بقيه هم مي دادن اون طرف براشون معامله كنه.مي دونين كه سدر از برگ هاي درخت كنار بدست مياد. قديمي ها حتي برگ هاي درخت كنار و هم احترام مي كردن. چقدر باشخصيت بودن! 
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#12
08-04-2009
|
||||
|
||||
|
خب اومدم بقيه عددهارو براتون بگم...
هرکسي به خوابيدن و تنبل بودن علاقه داره شماره چهار .. و اما « گربه » سنبل شماره پنج هست... « سگ » شماره شش.. دانه جان پرسيده بود که من تا حالا شرکت کردم يا نه ؟ آره يکبار سال گذشته و عددي که انتخاب کرده بودم با «يک » شروع ميشد و با « يک » هم تموم ميشد ( اين کارتها پنج شماره داره ) و البته برنده شدم ولي فقط 80 يورو همون سال خيليها ميليونر شدن بجز من..... ...
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
|
|
#13
08-04-2009
|
||||
|
||||
|
نقل قول:
 میدونستی اینو که...اره دحتر عمو اره مرسی یادم انداختی گل و گیاهو درخت و اینا هم خیلی روشون حرفهایی میزنن.. .یادمه قاصدک (اینچا کرمانشاه بهش میگن پپو و ما بهش میگیم دوینه کران مثلا همونجوری که میگن خرما پذان ما به این میگیم دوینه کران یعنی وقتی این قاصدکا در هوا ظاهر میشن که فصل ترخینه انداختن و ترخینه درست کردنه ... حالا این پپو ها رو هم یادمه یه چیزایی در مورش میگفتن من دنبالبشون میکردم و میگرفتم پوستشنو میکندمو دمار از روزکارشون در میاوردم منو بر حذر میکردن از این کار حتی شاید میگفتند گناه داره جوری بود من احساس میکردم اینا حیات دارن همه ش جراخیشون میکردم ببینم حیاتشون کجاشونه ! جالبه باید ببینیم قضیه ش چیه که هم ما براش احترامی قائلیم هم در فارسی به اون قاصدک میگن... قاصد کجاست و به کجا میره باید یه باوری پشتش باشه.. بذارین به سرچی توی نت بکنم ببینم چیزی پیدا میشه ؟  نه متاسفانه ... چیزی پیدا نکردم...شعری از اخوان هست که قبلا از شجریان شنیده بودم که باز همین مضمونه که قاصدک از کجا چه خبری اوردی... و یه سری تعاریف علمی ازش دیدم..رنبور عسل هم حیلی بهش علاقه داره... نقل قول:
از اینها هم بگو که مثلا اعتقاد دارن که اگه مثلا فلان وقت فلان کارو بکنی فلان چیز رخ میده... ایشلا دفعه بعد برنده میشی بلیط شرکت در مسابقات گاو بازی  که ظاهرا خیلی دوست داری..----------------------------------------------------------------------------- اینجا و احتمالا خیلی جاهای دیگه مردم معتقدند که همونطور که مثلا هما اگه سایه ش رو سر کسی بیفته خوشبختی میاره یا روی خونه کسی بشینه خوش یمنه و تا حالا کسی این سعادتو نداشته اما مثلا جغد خیلی بد یمنه که روی خونه کسی بشینه.... در باور مردم ایران و سایر ملل کلاغ خبر چینه .... جاسوسه چرا نمیدونم اما تحقیقات نشون داده که کلاغ اجسام براق رو خیلی دوست داره و در لانه کلاغ دیده شده بعضی وقتا که کلید یا قاشق وجود داشته... به همین خاطر من فکر میکنم اگه دزد بودن رو به کلاغ نسبت میدادن کمی بهتر بودو.. نمیدونم پایه اینکه جاسوسه چیه ...
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|
| کاربران زیر از دانه کولانه به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
#14
08-04-2009
|
||||
|
||||
|
اينو ديگه نميدونم ، ولي شايد پرسيدم ..  اگه علاقه شديد داري که ميون چند نفر رو بهم بزني شماره هفت همون که ميگه بگو هفت از دستت رفت ... اگه به آتش زدن و از روي آتش پريدن لذت ميبري شماره هشت.. باغ و سبزه و سرسبزي دوست داري شماره نه ... آدم باحالي هستي ، شوخ و سرزنده شماره شانست عدد ده هستش ... به معدن و چيزاي زيرزميني علاقمندي پس شماره تو عدد يازده ... سربازي دوست داري بري خوشت مياد از دفاع ميهن پس عدد تو دوازده ... و اما عدد « نحس » بعدا ميگم عجله نکن دانه جان  ...
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
|
|
#15
08-04-2009
|
||||
|
||||
|
اینو نگفتم که کسی وقتی غرق میشه منطقه ما و جسدش پیدا نمیشه چیکار میکنن ؟
یادمه یه جایی گفتم .. الان داشتم نامه یکی از بچه ها رو جواب میدادم در مورد شنا رفتن و غرق شدن بود یادم افتاد اینم بگم.... وقتی کسی غرق میشه و جسدش پیدا نمیشه در واقع زیر آب میمونه الانا که دیگه نه اصلا آبی نمونده منطقه ما که ادم غرق بشه مردم چندین آبادی دهل و چیزایی از این قبیل رو میاورده اند و با توان هرچه بیشتر شروع میکردن به ایجاد صدا و طول رودخانه رو در حالی که با شدت هر چه تمام تر ضرب میزدن و صدا تولید میکردند حالا تحلیلش میمونه... من واقعا کسی در دسترسم نیست که ازش بپرسم... 2 تا احتمال میدم که یکیش محتملتره... اول اینکه شما فکر کنین توی آب به هر حال گیاه ها و شاخه ها و موانعی میتونه باشه که قسمتی از بدن شخص رو احاطه کرده باشه و گرفته باشه و مانع این بشه که شخص بتونه در آب به حرکت در بیاد و پیدا بشه احتمال داره که این تولید صدا برای این باشه که شاید بتونه موانع کوچک و رفع شدنی رو با اون رفع کرد صدا به هر حال حامل انرژیه و میتونه خزه ها لجن ها یا ریشه گیاهان رو شاید تحت تاثیر قرار بده و تکون بده یا هیچ بعید نیست که با تولید صدا شما حیوانات آبزی داخل آب رو یهو به حرکت در بیاری میترسن و حرکت میکنن و همین حرکت میتونه باعث تغییر در داخل آب بشه شاید با تنه ی شخص برخورد کنن شاید با مانعه برخورد کنن و باعث آزادسازی اون بشن... و احتمال دوم اینکه... توی کتابا خوندیم که در حاهایی از دنیا وقتی ماه یا خورشید میگرفته مردم میرفتن بالای خونه هاشون و میزدن و فریاد میکشیدن و طبل و قاشق و خلاصه با هر چی که میتونستن صدا و هیاهو تولید میکردند چون معتقد بوده اند که این کار اجنه و شیاطینه که ماه یا خورشید گرفته میشه و با این کارشون شیاطین رو میترسونن و فراری میدن و بعد از اندکی وقتی که ماه یا خورشید آزاد شد بابت شکست شیاطین و این پیروزی بزرگ روزها به جشن و پایکوبی میپرداخته اند امیدوارم این زلم زیمباو منطقه ما به خاطر اون دلیل فیزیکی و صوتیش باشه نه فراری دادن شیاطین !
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|
|
#16
08-05-2009
|
||||
|
||||
|
يه چيزهايي از اين مدلي ها تو باور ما اومده كه انقدر قويه كه يادمون مي ره اينها مثلا خرافاته . مثلا بحث چشم زخم. من خودم چشم زخم و قبول دارم. نه فقط به اين دليل كه تو قرآن اومده. چون به انرژي هاي منفي كه يكنفر مي تونه ساطع كنه معتقدم. اما به كارهايي كه بابت جلوگيري از چشم زخم مي شه معتقد نيستم. مثلا اسفند دود كردن. هيچ فكر كردين چه ربطي به چشم زخم داره؟ يا تخم مرغ تركوندن. نمي دونم شما اينكارو مي كنين؟ وقتي مي خوان رفع چشم زخم كنن يه تخم مرغ مي گيرن تو دستشون و اسم كسايي كه فكر مي كنن چشم زدن ميارن و به تخم مرغ فشار مي دن با هر اسمي تخم مرغ تركيد خلاصه اون طرف بيچاره است. ما بهش مي گيم تيه تيه كردن.يادمه بابام عمه اي داشت كه وقتي مريض مي شد به جاي اينكه بره دكتر و دوا بخوره تيه تيه مي كرد! 90سال هم عمر كرد!!
|
|
| کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 08:57 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.