بازگشت   پی سی سیتی > تالار علمی - آموزشی و دانشکده سایت > پزشکی بهداشتی و درمان > روانشناسی

روانشناسی زیر تالار روانشناسی برای مباحث مربوط به این رشته

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #11  
قدیمی 09-20-2009
GolBarg GolBarg آنلاین نیست.
مدیر روانشناسی

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221

2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Smile چه مسائلی را نباید به همسرتان بگویید؟!

چه مسائلی را نباید به همسرتان بگویید؟!

آیا می دانید برای اینكه روابط زناشویی تان تداوم بیشتری داشته باشد، همه چیز را نباید به همسر خود بگویید! آیا می دانید چه صحبت هایی را باید به همسر خود بگویید و چه سخنانی را باید مطرح نسازید؟

اولین گام در روابط زناشویی نحوه ی صحبت كردن است، طرز صحیح صحبت كردن با همسرتان تاثیر بسزایی را در روابط شما می گذارد البته لازم به ذكر است نه هر صحبتی.
بعضی از خانم ها یا آقایان عادت دارند تمام اتفاقاتی را كه در طول روز برای شان اتفاق افتاده است را برای همسر خود تعریف كنند. با این وجود گاهی اوقات صحبت كردن بسیار خطرناك است و توصیه نمی شود كه مدام صحبت نكنید، سكوت در بسیاری از موارد بهتر از صحبت كردن می باشد.

در این مقاله توصیه و پیشنهادهایی را برای شما ارائه خواهیم كرد:
از دیدگاه روانشناسان انسان ها از این منظر به چند دسته تقسیم می شوند:

- افرادی كه همه مطالب زندگی خود چه در حال، چه در گذشته را برای همسران خود بازگو می كنند به بلوغ فكری نرسیده اند، ذهنشان مانند دوران نوجوانی شان عمل می كند كه عادت داشتند همه چیز را برای خانواده خود تعریف كنند.

2- افرادی كه در تعاریف خود، صحبت های شان اغراق می كنند و حتی گاهی وقت ها به دروغ نیز متوسل می شوند، افرادی هستند كه اعتماد به نفس كمی به خود دارند، با این كار قصد دارند تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهند. امروزه پیوند بین زوج های با ازدواج هایی كه در سابق صورت می گرفت كاملا متفاوت می باشد. در زمان امروز اكثر زوجین هر دو با هم به كار بیرون از خانه اشتغال دارند، زمان كمی را برای صحبت كردن با یكدیگر دارند، هنگامی كه فرصتی برای صحبت كردن پیش می آید در اغلب موارد راجع به كار بیرون از خانه ی خانم یا آقا می گذرد، به ندرت پیش می آید كه زوجین در مورد رابطه ی خودشان، زندگی دو نفره ای یا چهار نفرهاشان به صحبت بنشینند.

حال به توضیح این موضوع می پردازیم كه چرا نباید تمام صحبت های خود را به همسرتان بازگو كنید؟ این سوال چندین پاسخ دارد:

- از دیدگاه بعضی از روانشناسان افرادی كه گذشته تلخ و سخت داشته اند باید توجه كنند كه، هنگامی تجربه های تلخ گذشته باید چراغ راه آینده باشد و بس. سعی كنید با گذشته های تلختان خداحافظی كنید و با عنوان كردن تجربه ها ذهن همسر تان را مغشوش نكنید. توجه كنید كه شما دیگر در دوران مجردی به سر نمی برید، شما تشكیل خانواده داده اید و از همان روز اول كه وارد زندگی زناشویی می شوید باید سعی كنید همه ی گذشته ی خود را فراموش كنید، و الان زمان آن است كه زندگی دو نفره ی كه در آینده خواهید داشت فكر كنید، صحبت هایتان نیز باید حول زندگی مشتركتان باشد نه گذشته تلختان.

2- اگر از اشتباهات گذشته عبرت گرفته اید و تحول خاصی در رفتارتان ایجاد كرده اید لزومی به بازگو كردن اشتباهات گذشته تان نیست چون ممكن است بر دیدگاه طرف مقابل به شما اثر منفی بگذارد و یا برخی قابلیت های فعلیتان نادیده گرفته شود. مگر در مواردی كه بازگو كردن تجربه شما می تواند مانع تكرار اشتباه برای طرف مقابلتان شود.

3- صحبت هایی را از گذشته، حال برای همسرتان باز گو و تعریف كنید اما سعی كنید وارد جزییات نشوید، مسائل را برای او كاملا باز نكنید و نشكافید.


حال چه صحبت هایی را نباید مطرح كرد:

1- اسرار تان را به همسرتان نگویید. منظور از اسرار چیست؟
مشكلاتی كه در دوران قبل از ازدواج برایتان بوجود آمده و بازگو كردن آن تنها باعث مشغول كردن ذهن همسرتان می شود. ناگفته نماند كه مسائلی است كه گفتن آن ها به همسرتان ضروری است مثلا تجربه نامزدی ناموفقی اگر در گذشته داشته اید به همسر تان بگویید اما آیا واقعا لازم است همسرتان از جزئیات آن مطلع باشد؟ مشكلاتی كه با پدرو مادر، خواهر یا برادرتان داشته اید و عنوان كردن آن ها به دیدگاه همسرتان نسبت به خانواده تان خدشه وارد می كند، كمبودهایی كه در زندگی با آن ها مواجه بوده اید، رنج ها و مشقت هایی را كه متحمل شده اید، و مسائلی مانند این موضوعات بهتر است بازگو نكنید.

2- اگر زمانی به همسرتان، رفتارهایی كه انجام می داده شك كردید و در وفاداریش نسبت به خودتان مردد بودید، هرگز این موضوع را مطرح نسازید ، زیرا ممكن است شما به اشتباه چنین فكری را داشته بودید در این صورت احساس وفاداری كه بین شما و شوهرتان وجود داشته است در همان زمان از بین می رود.
__________________

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #12  
قدیمی 11-13-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض انواع مختلف ازدواج / شما جزء کدام دسته اید؟

انواع مختلف ازدواج / شما جزء کدام دسته اید؟

ازدواج انواع و اقسام مختلفی دارد. وقتی توانستید نوع ازدواج خود را تشخیص دهید، آنوقت بهتر می توانید تصمیم بگیرید که آیا از ازدواج خود راضی هستید یا فکر می کنید باید تغییراتی در آن ایجاد کنید.
ازدواج یکنواخت

وقتی ازدواج کرده اید، همسرتان را از ته قلب دوست می داشته اید.

اما، با گذشت زمان و درگیر شدن شما با مسائل و مشکلات روزمره، بچه ها و سایر فعالیت ها، از همدیگر دور شده اید.
شما به ندرت همدیگر را می بینید، این اشکالی ندارد، اما آرزو داشتید که می توانستید زمان بیشتری را با هم گذرانده و چیزی بیشتر و فراتر از هزینه های خانه را با هم شریک می شدید.
همانطور که جدا شدن و دور شدن شما از یکدیگر، زمان برده است، نزدیک شدن دوباره به همدیگر هم نیازمند گذشت زمان است. پس نترسید و مطمئن باشید که اگر همه تلاشتان را به کار گیرید همه چیز مثل روز اول خواهد شد.


با پیدا کردن ساعاتی که بتوانید آن را در کنار همسرتان بگذرانید شروع کنید. باید دوباره کشف کنید که همسرتان چقدر موجودی شگفت انگیز است و چقدر دوستش دارید. به چیزهای مورد علاقه همسرتان، علاقه نشان دهید، تا بتوانید زمانی را در کنار یکدیگر به خوبی و خوشی بگذرانید.

به دنبال موقعیت هایی باشید که بتوانید در خلوت کنار همسرتان بگذرانید تا دوباره از نزدیک با خصوصیات عالی او آشنا شوید.

ازدواج سوء استفاده گرانه

این ازدواج ازدواجی است که در آن شما چه جسماً و چه روحاً مورد سوء استفاده طرف مقابلتان قرار می گیرید. در بسیاری از موارد، این عادتی است که از دوران کودکی در فرد ایجاد می شود. ازاینرو، از بین بردن آن نیازمند عشق و مشاوره فراوان است.

هیچ کس نباید تصور کند که به چنین ازدواجی تعلق دارد، همه شایسته یک ازدواج و زندگی زناشویی عالی بدون هیچگونه سوء استفاده می باشند.

باید برای خودتان و فرد سوء استفاده گر از متخصص کمک بگیرید. اگر طرف مقابلتان تمایلی به انجام اینکار نشان نداد، آنگاه باید از متخصص بخواهید که به شما کمک کند که چطور با چنین موقعیتی کنار بیایید. باید بدانید که اگر این سوء استفاده و بدرفتاری ها ادامه پیدا کرد، آگاه تنها راه چاره شما ترک آن زندگی است.

ازدواج مقام و عنوان

البته مهم است که با مردی ازدواج کنید که بتواند از عهده نیازهای شما برآید، اما اگر با کسی فقط به خاطر ثروت یا مقام او ازدواج می کنید . هیچ وجه اشتراکی با هم ندارید، خیلی زود متوجه خواهید شد که همیشه هم پول همه چیز نیست.

اگر ازدواج شما یکی از این نوع ازدواج ها باشد، چه باید بکنید؟ مطمئن باشید که هیچوقت دیر نیست و همیشه می توانید چیزهایی جدید درمورد همسرتان کشف کنید که بتواند او را در قلبتان جای دهد. سعی کنید به کارهای مثبتی که همسرتان برای شما و بچه ها انجام می دهد فکر کنید. از او به خاطر آن نقاط مثبت تشکر کنید و سعی کنید به چیزی فرای مقام یا وضعیت مالی او فکر کنید.

برای شناختن همسرتان وقت بگذارید و رابطه ای عمیق تر با وی بسازید.

ازدواج همسر غایب

در اینگونه ازدواج ها سر همسرتان آنقدر به کار و فعالیت های خارج خانه گرم است که شما هیچوقت همدیگر را نمی بینید.

شغل هایی هست که فرد مجبور است زمان زیادی را خارج از خانه و خانواده بگذراند. افرادی هم هستند که برای کارشان بیشتر از خانواده شان وقت می گذارند. این مسئله ممکن است به خاطر حس منفی وفاداری به کارفرما باشد یا اینکه بخواهند در کارشان همیشه برتر و اول باشند.

بعلاوه، کارها و فعالیت های زیادی وجود دارد که بتواند زمان و حواس افراد را از آنِ خود کند، اما اگر می بینید این کارها به بهای از دست دادن همسر و فرزنداتان تمام میشود، مراقب باشید چون ارزشش را ندارد.

دلیل این مشکل در زندگی شما هر چه که باشد، دیگر زمانش رسیده است که دست از آن بردارید و ببینید برای کم کردن زمانی که خارج از منزل می گذرانید و اضافه کردن به زمانی که کنار همسر و خانواده تان می گذرانید چه باید بکنید. ممکن است ابتدا شکل قربانی کردن خودتان را داشته باشد. اما اگر همراه با همسرتان تصمیم بگیرید که برای رشد و توسعه ازدواج و زندگیتان چه می توانید بکنید، مطمئن باشید که به لذت عمیقی دست پیدا خواهید کرد.

ازدواج بادوام

اینها ازدواج هایی هستند که هر کسی رویای آن را در سر می پروراند. پیرمرد و پیرزنی را که گاهی می بینید دست در دست همدیگر لبخند زنان در خیابان قدم می زنند چنین ازدواجی داشته اند.

این ازدواج ها اتفاقی به وجود نمی آیند. آنها با تلاش های مداوم، روزانه و مثبت به وچود می آیند. برای داشتن یک ازدواچ بادوام باید تلاش کرد. ازدواجی که دربرابر مشکلات مالی و اقتصادی، بیماری ها، مشکلات فرزندان، شکستن قلب ها و خیلی مسائل و مشکلات دیگر طاقت بیاورد، ازدواجی بادوام است چون زوجین از تمام این مشکلات با کمک و همکاری یکدیگر گذشته اند.

آنها برای گذشتن از سد مشکلات و موانع موجود بر سر راه خوشبختیشان دست در دست همدیگر تلاش می کنند. خنده هایشان، گریه هایشان، شادی ها و غصه ها و کارهایشان با هم و در کنار هم بوده است. آنها می دانند که همیشه می توانند روی همدیگر حساب کنند.

چنین ازدواجی برای تک تک ما امکانپذیر است. فقط باید بخواهیم و هر روز، هر هفته، هر ماه و هر سال برای به دست آوردن آن تلاش کنیم.
ازدواج شما کدامیک ازاینهاست؟ آیا می خواهید همین وضعیت را حفظ کنید؟ یادتان باشد که هیچوقت دیر نیست و اگر همدیگر را دوست بدارید و تلاش کنید، می توانید خوشبخت ترین زندگی را از آنِ خود کنید
منبع-تماشاگران
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #13  
قدیمی 11-13-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض در این صورت ازدواج نكنید!

در این صورت ازدواج نكنید!


اگر در خانواده پدری و زندگی مجردی خود، مسوولیت كاری را به عهده نمی‌گیرید یا كوتاهی می‌كنيد...


1)‌ اگر در خانواده پدری و زندگی مجردی خود، مسوولیت كاری را به عهده نمی‌گیرید یا كوتاهی می‌كنید.

2)‌ اگر با پدر، مادر، برادر و خواهر خود (كه به نظر شما غیرمنطقی بوده یا اخلاق دلخواه شما را ندارند) ارتباط سازنده و راضی‌كننده ندارید و نتوانسته‌اید تعامل قابل قبولی ایجاد نمایید. (عدم تعامل و ارتباط اجتماعی صحیح با دیگران)

3) اگر در زندگی، مدام شغل خود را عوض كرده‌اید، با دوستان زیادی به خاطر مشكلاتی قطع رابطه نموده‌اید، رشته تحصیلی خود را تغییر داده یا ترك تحصیل كرده‌اید، علائق خود را نیمه‌كاره رها كرده‌اید و ثبات فكری، احساسی و رفتاری ندارید.

4) اگر تصور می‌كنید، افكار، احساس و رفتار همسرتان را در آینده به دلخواه خود تغییر می‌دهید. (خطای شناختی)

5) اگر به دنبال همسر مناسبی هستید به نحوی كه در زندگی مشتركتان در آینده با هیچ‌گونه مشكلی مواجه نشوید. (خطای شناختی)

6) اگر در پی كسب لذت و علایق خود، كارها و مسوولیت‌هایتان بر دوش دیگران قرار می‌گیرد.

7) اگر فقط منطق و طرز نگرش خویش را قبول دارید و در برابر دیگران در حالت دفاعی یا حالت تهاجمی می‌گیرید و قادر به درك افكار، احساس و رفتار دیگران نیستید. (واكنش دفاعی و خود میان‌بینی)

8) اگر نقاط ضعف و نقاط قوت خود را به صورت شفاف نمی‌بینید. (عدم خودآگاهی)

9) اگر تاكنون با نظرات، انتقادات و پیشنهادات دیگران، تغییری در رفتارهای شما ایجاد نشده است.

10) اگر مسائل كاری شما مانع ارتباط دوستانه و ارتباط دوستان شما مانع ارتباط صمیمی در خانواده پدری می‌شود یا مسائل و مشكلات شخصی شما در تمام حوزه‌های زندگی‌تان تاثیر می‌گذارد و در هم تنیده می‌گردد.

11) اگر اصلا قادر به تغییر برنامه‌های از قبل طراحی شده خود نیستید (حتی اگر شرایط تغییر كند) و بسیار متعصب، خشك و غیرقابل انعطاف هستید. (عدم انعطاف‌پذیری لازم)

12) اگر قادر به درك احساسات، رفتار و افكار خانواده، دوستان و همكارانتان كه متفاوت از شما عمل می‌كنند، نمی‌باشید. (عدم آگاهی اجتماعی)

13) اگر بیشتر به جای گوش‌كردن، صحبت می‌كنید و بیشتر از آن‌كه سعی كنید دیگران را بفهمید، سعی دارید كه دیگران شما را درك كنند. (عدم مدیریت رابطه)

14) اگر بسیار هیجانی هستید و تنها هیجانات، شما را به سویی می‌كشاند و قادر به تعویق انداختن خواسته‌هایتان نیستید.

15) اگر برای رفتار، احساس و گفتار خود روش و برنامه‌ای ندارید و مرتب نسبت به دیگران عكس‌العمل نشان می‌دهید.

16) اگر عادت دارید به جای حل مشكلات از آنها فرار كنید یا اجتناب بورزید یا واكنش شما نسبت به مسائل بی‌تفاوتی است. (پاسخ اجتنابی به رویدادها)

17) اگر در آینه نگاه دیگران، ‌شما فردی غرغرو، سرزنشگر، وابسته، احساساتی، بدبین، گوشه‌گیر، پرخاشگر خودخواده، گوشت تلخ، غمگین به نظر می‌آیید. (اختلال شخصیت)

18) اگر فكر می‌كنید از میان چند میلیارد ساكنین كره زمین، فقط و فقط یك شخص مناسب شما است و ارزش ازدواج دارد و در غیر این صورت زندگی شما بی‌معنا شده و باید بمیرید و تا آخر عمر مجرد بمانید.

19) اگر بدون این‌كه خود را دقیقا ارزیابی كنید و بشناسید، دنبال همسر مناسب می‌گردید. (عدم شناخت خود)

20) اگر وضعیت فعلی‌تان راضی‌كننده نیست و برای رهایی و فرار از موقعیت، اقدام به ازدواج می‌كنید. (مشكل در شیوه حل مساله)
منبع-savehportal
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #14  
قدیمی 11-13-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض 13 نکته برای درخواست ازدواج از فرد مورد علاقه

13 نکته برای درخواست ازدواج از فرد مورد علاقه


1- مطمئن گردید که فرد مناسبی را بگزیده اید:
واضح است نه اما حقیقت امر ان است که ازدواج چیزی نیست که بخواهید به خاطر انگیزه های انی وارد آن گردید ممکن است شما دیوانه وار هدیگر ار دوست داشته باشید اما اگر همسرتان خواهان فرزند باشد اما شما نه ازدواج شما قطعا زیاد دوام نخواهد آورد و یا انکه ارزشهای شما با ارزشهای همسرتان متفاوت باشد اگر در مورد فردی که می خواهید با وی ازدواج کنید تردید دارید بهتر است بیشتر درباره آن بیاندیشید.
2- مطمئن شوید هر دوی شما امادگی دارید:
پیش از آنکه پیشنهاد ازدواج دهید درباره آن که در زندگی به دنبال چه اهدافی می باشید حتی اهداف 50 سال آینده خود با یکدیگر صحبت کنید هر چه بیشتر با یکدیگر در مورد آن چه برای شما حائز اهمیت می باشد گفتگو کنید بیشتر متوجه آن می گردید که آیا با یکدیگر تفاهم دارید یا خیر. همچنین باید از لحاظ مالی آمادگی داشته باشید اگر شما قادر نیستید که مخارج خود را تامین کنید بهتر است نامزدی خود را به تعویق بیاندازید.
3- از پدر و مادر وی اجازه بگیرید:
شما ابتدا باید بدانید که آیا اگر پیش از ازدواج با پدر و مارد وی مشورت کرده و اجازه بخواهید انها را خشنود می سازد یا خیر.این نکته شاید عجیب به نظر آید اما شما که نمی خواهید پدر زن و مادر همسر آینده خود را برنجانید؟ این عمل برای آنکه دلشان را بدست بیاورید بسیار موثر خواهد بود.
4- بطریقی پیشنهاد بدهید که خوشایند وی باشد:
به پیشنهاد ازدواج همچون یک هدیه به بانوی زندگی خود بنگرید ان را بطریقی طرح ریزی کنید که باب میل و سلیقه وی بوده و مطابق با شخصیتش باشد ایا وی رومانتیک است و یا اهل تفریح و شوخ طبعی؟ ایا میل دارد بطور محرمانه از وی خواستگاری کنید و یا روی دیوار در خواست خود را بنویسید؟
5- درباره هدیه دادن به وی تصمیم بگیرید:
برای دختر ها و زنان هیچ چیز مبهوت کننده تر از یک هدیه غیر منتظره و غافلگیر کننده حلقه برلیان نمی باشد. اما اگر توان مالی شما اجازه این کار را به شما نمی دهد. برای یک حلقه را خریداری کنید از نوع سلیقه وی اطلاع یابید این کار را می توایند تا سوال کردن از دوستان و یا خانواده وی و یا مشاهده نوع جواهر آلاتی که وی استفاده می کند انجام دهید اما بسیاری از دختران تمایل دارند هنگام انتخاب حلقه خودشان خضور داشته باشند بهر حال باید به خواسته های وی احترام بگذارید.
6- مطمئن گردید پاسخ وی مثبت می باشد:
نگامیکه پیشنهاد ازدواج می دهید باید مطمئن شوید که پاسخ وی بله خواهد بود شما می بایستا از قبل در مورد ازدواج به اندازه کافی صحبت کرده و کاملا از آن چه طرف مقابل از یک شریک زندگی بلند مدت انتظار دارد اگاهی یافته باشید درست است که می خواهید پیشنهاد ازدواج شما برای او سورپریز باشد اما نباید بی مقدمه دست به این کار بزنید.
7- افراد زیادی را از قصد و تصمیم خود آگاه نسازید:
شما ممکن است وسوسه شوید که قصد خود را با دوستان و خانواده خود در میان بگذارید اما عاقلانه تر آن است که این خبر را تنها با یکی دو تا از دوستان و یا نزدیکان صمیمی خود در میان گذاشته و به آنها اطمینان داشته باشید که رازدار و محرم اسرار شما می باشند.
8- پیشنهاد خود را از حفظ نکیند:
صرف نظر از آنکه کجا و چگونه پیشنهاد ازدواج می دهید باید آن پیشنهاد با نهایت صداقت و ابراز عشق حقیقی شما نسبت به وی همراه باشد از قبل در مورد حرفهایی که می خواهید به او بزنید یادداشت بردارید اما دقیقا انها را از بر نکنید در آن لحظه به وی بگویید که چرا وی یک فرد استثنایی بوده و چرا شما خواهان آن می باشید که باقی عمر خود را با وی سپری کنید باید جملات شما از دلتان براید او می خواهد با یک مرد ازدواج کند و نه یک ربات!
9- مکان و زمان مناسب را بیابید:
مکانی که پیشنهاد ازدواج می دهید می تواند ک رستوران پارک سینما و یا لب دریا باشد اما بهتر است مکانی انتخاب کنید که برای هر دوی شما خاطره انگیز بوده و شما را به یاد خاطرات گذشته بیندازد فاکتور زمان نیز بسیار مهم می باشد اگر وی سرایط سختی را سپری می کند اگر خسته و یا گرفتار دغدغه های شخصی و شغلی خود می باشد و یا آنکه از دست کسی عصبانی است زمان مناسبی برای این کار نمی باشد.
10- او را دستپاچه نکنید:
شما ممکن است بخواهید پیشنهاد خود را برای جهانیان فریاد بزنید و یا حداقل برای همسایگان مجاور خود اما مراقب باشید اشتیاق بی حد شما کار دستتان ندهد اگر وی شخصی درونگرا بوده و از آن که مرکز توجه دیگران واقع گردد بیزار می باشد بهتر است این کار را بطور خصوصی با وی در میان بگذارید.
11- انتظار همه نوع پیشامدی را داشته باشید:
صرفنظر از همه نقشه ها و طرح ریزی ها امکان دارد امور دقیقا ان طوری که شما و یا وی تصور می کردید پیش نرود خود را برای واکنش های احتمالی آماده کنید او ممکن است دستپاچه شده و یا هیجان زده گردد و یا آن که کاملا آرام و بی تفاوت باقی بماند وی ممکن است بگوید بله- خیر و یا شاید. شما ممکن است تصور کنید وی را کاملا می شناسید اما از پیش داوری و آنکه پاسخ وی چکونه خواهد بود پرهیز کنید چون ممکن است مایوس گردید
12- اگر پاسخ وی منفی بود مایوس نشوید:
همواره احتمال آن که وی نه بگوید وجود دارد اما دلسرد نشوید با او صحبت کنید و علت عدم آمادگی وی را جویا گردید وی ممکن است تنها به زمان بیشتری نیاز داشته باشد و یا آن که اصلا وی دختر مناسبی برای شما نبوده باشد. اگر این طور باشد بهتر است همین حالا پی به آن ببرید تا انکه پس از ازدواج.
13- خیلی زود و یا خیلی دیر پیشنهاد ندهید:
زمان معینی برای پیشنهاد ازدواج وجود ندارد اما بهتر است پس از تنها گذشت 2 هفته از آشنایی خود با وی پیشنهاد ازدواج ندهید زمان پیشنهاد ازدواج هنگامی است که شما برای مدتی کافی به یکدیگر متعهد شده باشید همچنین زیاد وقت را تلف نکنید شجاع باشید و حرف دلتان را بزنید اگر هم خیلی هم کمرو می باشید می توانید پیشنهاد خود را در قالب نامه برای دختر مورد علاقه خود ارسال کنید

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #15  
قدیمی 11-18-2009
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

-- نکات بسيار مهم براي جوانان در آستانه ازدواج --
تناسب‌ها در ازدواج
نياز به ازدواج در روان انسان‌ها وجود دارد؛ ما نيازمند به زندگي با جنس مخالف هستيم؛ نيازمند آنيم كه تا زماني كه زنده‌ايم از تنهايي نجات پيدا كنيم.
اما ازدواج اگر در چهارچوب درستي نباشد، به جاي اينكه آرامش‌دهنده باشد آرامش را برهم مي‌زند و يا به جاي اينكه با كسي رابطه صميمانه‌اي پيدا كنيم، ممكن است هميشه با او زندگي كنيم، اما كاملا تنها باشيم.
بنابراين، بايد چهارچوب‌هاي اساسي انتخاب همسر را به خوبي بدانيم تا با انتخاب درست به نيازهاي بيولوژيك و رواني خود، پاسخ صحيح دهيم.


¢تناسب خانوادگي
به طور كلي، انسان‌ها در بستر خانوادگي شكل مي‌گيرند. چهارچوب خانواده و آنچه كه به‌عنوان شكل‌گيري شخصيت در خانواده وجود دارد، از خانواده‌اي به خانواده ديگر فرق مي‌كند؛ يعني هر خانواده بسته به زمينه فرهنگي و تربيتي‌اي كه دارد در فرد تأثير متفاوتي مي‌گذارد؛ چرا كه نقش تربيت در شكل‌گيري شخصيت مهم است.
جان واتسون- پدر روان‌شناسي- مي‌گويد: 50 نوزاد به من بدهيد و بگوييد چه شخصيت‌هايي لازم داريد؛ دانشمند، پليس، قاضي، دزد و... چه مي‌خواهيد؟! من مطابق سفارش شما 20 سال بعد اين افراد را تحويل مي‌دهم. در واقع او مي‌خواهد بگويد كه تربيت، نقش بسيار پررنگ‌تري از زمينه‌هاي ديگر مثل ژنتيك يا زمينه‌هاي خاص ديگر دارد.
خانواده نقش مهمي در شكل‌گيري شخصيت دارد، بنابراين افراد در انتخاب همسر، زماني در كنار كسب نيازهاي رواني (كه به مراتب مهم‌تر از نيازهاي بيولوژيك هستند)، درست پاسخ مي‌گيرند و از اضطراب جدايي يا ترس از تنهايي نجات مي‌يابند كه 2نفر، از نظر خانوادگي متناسب باشند.
چنان كه اشاره كرديم خانواده- بنا به تربيتي كه روي فرزندش دارد- نقش مهمي در شكل‌گيري شخصيت او ايفا مي‌كند و اين مسئله اين روزها بسيار ناديده گرفته مي‌شود، چرا كه دختر و پسر، همديگر را خارج از بسته خانوادگي مي‌بينند؛ ساده‌ترين شكل آن اين است كه در دانشگاه با هم آشنا مي‌شوند، در حالي كه نمي‌دانند طرف مقابلشان محصول چه خانواده‌اي است! در شكل ديگر در يك برخورد همديگر را مي‌بينند در حالي كه هر دو، دوست دوستان‌شان هستند و شناخت ديگري از يكديگر ندارند يا به‌صورت تصادفي، با هم آشنا مي‌شوند.
انسان‌ها، محصول خانواده‌شان هستند؛ پس بهتر است در زمان گزينش همسر، او را از داخل بستر خانواده ديده و انتخاب كنند و دقت كنند كه آيا فرد مورد نظر، از نظر خانوادگي با آنها تناسب دارد يا خير؟ در اينجا، مفهوم خانواده زمينه‌هاي تربيتي را باز مي‌كند. مثلا فردي مي‌گويد كه ما از نظر خانوادگي به‌هم مي‌خوريم. آيا به طور خاص، بستر فرهنگي و شيوه‌هاي تربيتي رايج در خانواده را بررسي كرده‌اند و به اين نتيجه رسيده‌اند؟ گاهي 2 نفر با هم ازدواج مي‌كنند و از نظر فرهنگي و خانوادگي به هم شبيه هستند، اما شيوه‌هاي تربيتي آنها متفاوت است! مثلا در خانواده پسر، زن جايگاه و ارزشي ندارد.
فرض كنيم مادر پسر 30 سال است كه زندگي كرده ولي هيچ‌چيز متعلق به او نيست و فقط وظيفه‌اش اين بوده كه بشويد، بپزد، بزرگ كند. پسري كه نگاهش به زن اين‌گونه شكل گرفته است با دختري ازدواج مي‌كند كه در ساختار خانواده‌اش مادر، همه‌كاره بوده و تعيين تكليف مي‌كرده است؛ در نتيجه در زندگي اين دو نفر، پسر آن نگاه را نسبت به همسرش دارد و دختر آن انتظار را.
پس اين دو، تناسب خانوادگي ندارند هرچند از نظر سطح تحصيلات و وضعيت مالي شبيه و در يك طبقه باشند. اين زوج پس از مدتي در بهترين حالت پايشان به جلسات مشاوره كشيده مي‌شود و در بدترين حالت به علت اختلافات شديد از دادگاه‌ها سردر‌مي‌آورند.


¢تناسب فرهنگي
ما تناسب فرهنگي داريم، آنها از نظر فرهنگ با ما متفاوت‌اند؛ راستي فرهنگ يعني چه؟ فرهنگ يعني بايدها و نبايدهايي كه تعيين تكليف مي‌كند. آن، به ما مي‌گويد چه چيزي درست است و چه چيزي غلط؟‌ چه كاري بايد انجام شود و چه كاري نبايد صورت گيرد؟ از آنجا كه فرهنگ‌ها با هم متفاوت هستند، بايدها و نبايدهاي آنها نيز فرق مي‌كند. به‌عنوان مثال، بايدها و نبايدها در فرهنگ آذري‌ها بسيار متفاوت‌تر از بايدها و نبايدهاي فرهنگ شمالي‌هاست؛ حتي گاهي نبايد يكي، بايد ديگري است.
انسان در فرهنگ خود به طور ناخودآگاه احاطه شده است. از صبح كه بيدار مي‌شويم اين فرهنگ ماست كه مي‌گويد چطور بيدار شويم و با خانواده چگونه رفتار كنيم، چطور حرف بزنيم و چگونه غذا بخوريم و... هيچ‌كاري نيست كه به فرهنگ ارتباط نداشته باشد. بنابراين، لازم است كه دختر و پسر از نظر فرهنگ اجتماعي به يكديگر نزديك باشند. فاصله‌هاي فرهنگي زياد، زندگي اين دو را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد.
حال اگر 2 نفر همه خصوصيات‌شان (كه ذكر شده و خواهد شد) با هم همخواني داشته باشد ولي تناسب فرهنگي نداشته باشند چگونه برخورد كنند؟ اينجاست كه بايد از فرهنگ يكديگر آگاه شوند و آن را بپذيرند؛ اين مهم است؛ نه اينكه آن را مسخره كرده و بگويند چه بيخود است! اگر اين آگاهي و پذيرش باشد، به گونه‌اي هم‌فرهنگ مي‌شوند.


¢تناسب اعتقادي
اعتقادات و باورها، جنس محكمي دارند وبه خاطر هيچ‌كس نمي‌آيند و بروند. اگر 2 نفر كه با هم ازدواج مي‌كنند، اين تناسب را ندارند، بدانند كه اعتقادات تغييري نمي‌كند مگر براساس شناخت. به‌عنوان مثال، دختري به حجاب اعتقاد ندارد. پسري با او ازدواج مي‌كند و مي‌گويد به خاطر من حجاب بگذار. ممكن است دختر بپذيرد ولي اعتقادي به آن ندارد.
حجابي كه به خاطر پسر مي‌آيد، روزي كه دختر خاطر پسر را نخواهد و كوچك‌ترين اختلافي پيش آيد، برداشته مي‌شود. وقتي انسان محجبه و نمازخوان مي‌ماند كه اعتقاداتش را پيدا كند، نه اينكه «به‌خاطر...» باشد. اگر فردي بي‌اعتقاد است، بايد در ابتدا حوزه آشنايي او را پيدا كرد تا او با مطالعه و تحقيق به اعتقاد محكمي برسد، نه اينكه به خاطر ديگري اعتقاد ظاهري پيدا كند.


¢تناسب اقتصادي- اجتماعي
طبقه اقتصادي- اجتماعي، يك نوع نگرش به زندگي ايجاد مي‌كند. وقتي 2 نفر از لحاظ طبقه اقتصادي- اجتماعي با هم فاصله زيادي دارند، نگرش به زندگي و رفتارشان با هم متفاوت است. گاهي آدم‌هايي متعلق به طبقه اقتصادي- اجتماعي بالا نيستند ولي با فعاليت‌هاي اقتصادي- اجتماعي به اين طبقه مي‌رسند و صاحب خانه، ماشين، ويلا و... مي‌شوند. اما مردم در يك برخورد يا يك نگاه به آنها مي‌گويند تازه به دوران رسيده! و اين، نوع رفتار و نگرش آنهاست كه مردم را متوجه اين موضوع مي‌كند.
طبقه اقتصادي- اجتماعي به انسان‌ها يك نگرش، رفتار و بينش به زندگي مي‌دهد. بنابراين وقتي 2 نفر از 2طبقه اقتصادي- اجتماعي متفاوت ازدواج كنند، از نظر نوع نگاه به زندگي خيلي با هم فرق دارند و نگرش آنها به زندگي خيلي متفاوت است؛ به همين دليل دچار مشكلات بسيار مي‌شوند.


¢تناسب شخصيتي
هر انساني شخصيت ويژه خود را دارد. اگر 2 نفر كه ازدواج مي‌كنند، تفاوت‌هاي شخصيتي زيادي داشته باشند در رابطه خود دچار مشكلات زيادي مي‌شوند. فرض كنيد فردي از نظر شخصيتي برون‌گراست و راحت ابراز احساسات و عواطف مي‌كند و بيشتر دوست دارد در جمع باشد؛ اين فرد با كسي ازدواج مي‌كند كه انساني درون‌گراست و ابراز احساسات برايش سخت است، حضور در جمع برايش خوشايند نيست و ارتباط برقرار كردن با افراد برايش دشوار است.
اين دو در طولاني‌مدت دچار مشكل مي‌شوند؛با هم هستند ولي احساس تنهايي مي‌كنند. جالب اينجاست كه در ابتدا به خاطر خصوصيات متضادي كه دارند، خيلي جذب همديگر مي‌شوند ولي به تدريج از هم فاصله مي‌گيرند چون با هم تناسب ندارند و نمي‌توانند نيازهاي همديگر را برآورده كنند.


¢تناسب تحصيلي
اين تناسب هم نقش مؤثري دارد. اما چون تحصيلات اكتسابي است (يعني اگر امروز نيست فردا مي‌تواند باشد)، جزء مسائلي است كه مي‌گوييم اگر همه شرايط را دارند و بالقوه مي‌توانند ادامه تحصيل دهند، در اين ازدواج مشكلي پيش نمي‌آيد.
اگر دختر فوق‌ليسانس و پسر ليسانس است، اشكالي ندارد (در حالي كه به غلط جا افتاده كه شوهر بايد بالاتر باشد) ولي اصولا بهتر است كه هر دو هم‌سطح باشند. گاهي2 نفر از مقطع ليسانس با هم آشنا مي‌شوند و ازدواج مي‌كنند. پسر دكترا مي‌گيرد ولي دختر در همان مقطع مانده است. كم‌كم از هم فاصله مي‌گيرند و فضاي فكري آنها بسيار متفاوت مي‌شود.


¢رضايت والدين
از آنجا كه عدم رضايت والدين تا سال‌هاي بسيار طولاني و حتي تا آخر زندگي تأثير خود را دارد، خوب است كه دو نفري كه مي‌خواهند ازدواج كنند، حتما خانواده‌هايشان راضي باشند و اگر نيستند بايد آنها را متقاعد كرد. بايد دلايل مخالفت را دانست چرا كه اغلب تجربه آنها باعث مي‌شود كه دلايل درستي را مطرح كنند و نبايد عدم رضايت را سرسري گرفت و باز هم اگر برخلاف همه تلاش‌ها راضي نشدند، شايسته است تا گرفتن رضايت صبر كنند يا به ازدواج ديگري فكركنند.
چرا كه حقيقت امر اين است كه رضايت والدين تا زماني كه زندگي مي‌كنند تأثير خودش را دارد. بنابراين ازدواج مهم‌ترين تصميم زندگي انسان است. بديهي است جدي گرفتن اين مسئله و دقت در تمام جوانب مي‌تواند زندگي موفقي را رقم بزند. در غير اين‌صورت، پشيماني و پريشاني نتيجه ازدواج عجولانه خواهد بود.



__________________
پاسخ با نقل قول
  #16  
قدیمی 11-19-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض آقایانی که حلقه ازدواج دستشان نمي كنند

آقایانی که حلقه ازدواج دستشان نمي كنند


حلقه ازدواج محافظ فرزندان شماست
مرداني كه حلقه ازدواجشان را دستشان نمي كنند، حس تعهدشان كمتر است
آذين محبي نژاد
يك حلقه شما را ياد چه مي اندازد؟ ازدواج ، عشق و شايد بشود گفت وفاداري.امروزه در اكثر كشورهاي دنيا اين حلقه البته- اگر در انگشت انگشتري دست چپ باشد- نماد ازدواج و به دست داشتن آن نشاني از دوام اين رابطه است.اما برخي از متاهل ها به دلايل مختلف اين نماد را هميشه به همراه ندارند.بعضي‌ها به خاطر شغلي كه دارند (شايد جالب نباشد كه نماد عشق آدم دائم توي خمير نان باشد يا بخواهي با آن دستكش جراحي به دست كني يا...)، بعضي‌ها به خاطر حساسيت پوستي و هزار دليل ديگر.اما اگر قبلا فقط همسرتان حق داشت از شما بخواهد حلقه‌تان را دست كنيد،حالا يك دليل محكم وجود دارد كه شما به دستور بچه هايتان بايد اين حلقه را به انگشت بيندازيد!يك روانشناس اجتماعي از دانشگاه آلبرتاي كانادا، ادعا مي كند كساني كه حلقه ازدواجشان را به دست نمي‌كنند در مقايسه با كساني كه آن را هميشه به دست مي‌كنند،بيشتر بچه‌هايشان را فراموش مي‌كنند. دكتر اندرو هارل همچنين مي‌گويد:<جوانان جذابي كه اين عادت را دارند،فراموش كارترين والدين براي فرزندانشان هستند.>
دكتر هارل كه مدير يك آزمايشگاه پژوهشي جمعيت شناسي است،براي انجام اين پژوهش تعدادي از والدين و فرزندان را كه در مجموع 862 نفر بودند در 14 فروشگاه بزرگ آلبرتا مخفيانه مورد مطالعه قرار داد و به نتايج جالبي رسيد. او دريافت كه 14 درصد از همراهان بچه ها دست كم يك بار آن قدر از او غافل مي‌شوند كه بچه از ديد آن ها خارج شده و نزديك به 300 متر دور مي‌شود و اين فاصله براي پيشگيري از اكثر حوادثي كه مي‌تواند در كمين كودكان يك تا 7 ساله مورد مطالعه بوده باشد، خيلي زياد است. نكته جالب ديگر اينكه اين سهل انگاري در مورد پدران جوان، بيشتر از مادران جوان بوده و در حالي‌كه مردان جوان بدون حلقه 25 درصد مواقع كودكانشان را فراموش مي كردند،اين رقم در مورد زنان جوان بدون حلقه تنها 19 درصد بود.دكتر هارل مي‌گويد: <تحقيقات قبلي ما نشان داده بود كساني كه حلقه ازدواجشان را دست نمي‌كنند، نسبت به ازدواجشان تعهد عاطفي كمتري دارند.اما اين پژوهش نشان داد اين عدم تعهد عاطفي نسبت به كل خانواده است.>
وي مي گويد: <حقيقت اين است كه بودن به دنبال روابط عاطفي خارج از حيطه ازدواج توجه فرد را به فرزندانش نيز كاهش مي‌دهد و اين موضوع مي‌تواند در هر جايي اتفاق بيفتد، حتي جايي مانند فروشگاه كه بيشتر براي خريد كردن است نه براي خلق روابط عاطفي.>دكتر هارل نتايج اين تحقيق را در هفدهمين كنفرانس سالانه جمعيت شناسي دانشگاه آلبرتا ارائه كرد،مجمعي كه سال گذشته با نتايج تكان دهنده يك تحقيق ديگر او به شگفت آمده بود.
سال گذشته در همين كنفرانس دكتر هارل اعلام كرد كه بر اساس پژوهش هاي او والدين از كودكان خوشگل بيشتر مراقبت مي‌كنند! امسال نيز او ادعا كرد كه در اين تحقيق هم كودكان زيبايي كه سن آنها از 3 سال كمتر بود ،بيشتر مورد توجه والدين قرار داشتند. وي همچنين مي‌گويد از ميان آنهايي كه حلقه ازدواجشان را به دست داشتند، والديني كه خود زيباتر بودند بيشتر به فرزندشان توجه داشتند و استدلال مي‌كند شايد والدين زيباتر مشكلات و دغدغه هاي كمتري در مورد زندگي و سلامتشان دارند و به اين ترتيب بهتر مي‌توانند به كودكانشان توجه نشان دهند. وي مي‌گويد:<با وجودي كه مي‌دانم بيان اين نتايج اندكي خشن است اما ما بايد دليل حوادثي را كه براي بچه ها رخ مي دهند پيدا كنيم و با تغيير رفتارمان بهتر مراقب آنها باشيم.>‌

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #17  
قدیمی 01-29-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

ازدواج برای سلامت انسان مفید است


نتایج یک تحقیق بین المللی جدید نشان می دهد که ازدواج برای سلامت انسان مفید است.
محققان و پژوهشگران نیوزیلندی روز سه شنبه با انتشار نتایج این تحقیق اعلام کردند ازدواج و روابط زناشویی در کاهش خطرات افسردگی و اضطراب موثر است.
کیت اسکات، استاد روانشناسی دانشگاه نیوزیلند، اعلام کرد این تحقیق روی سی و چهار هزار و پانصد نفر در پانزده کشور مختلف انجام شده است. وی افزود نتایج تحقیقات و مطالعات نشان داد که ازدواج و روابط زناشویی فواید زیادی برای سلامت روحی در زنان و مردان دارد و ناراحتی و اشفتگی های ناشی از طلاق، زنان و مردان را در برابر اختلالات روحی و روانی اسیب پذیرتر خواهد کرد.
زنان و مردان طلاق گرفته یا بیوه بیشتر از دیگر افراد با خطر مشکلات و اشفتگیهای روحی و روانی روبرو هستند به طوری که مردان پس از جدایی از افسردگی و اضطراب رنج می برند و زنان نیز به مصرف داروهای ارام بخش یا مشروبات الکلی روی می اورند.
کیت اسکات خاطر نشان کرد ازدواج و تشکیل خانواده از نظر روحی و روانی هم برای مردان و هم برای زنان نتایج مثبت زیادی به همراه دارد این در حالی است که تا کنون تصور بر این بود که ازدواج بیشتر از انکه برای زنان سودمند باشد برای مردان مفید است.
کیت اسکات افزود نتایج تحقیقات جدید همچنین نشان داد که مردان در اولین ازدواج خود کمتر از زنان با خطر افسردگی روبرو می شوند. این روانشناس نیوزیلندی تصریح کرد محققان معتقدند شاید دلیل این مسئله این است که زنان در اولین ازدواج خود بیشتر مایل هستند نقش سنتی همسر را برای مردان در زندگی ایفا کنند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه از واشنگتن، کیت اسکات ادامه داد نتایج این تحقیق نشان می دهد که ازدواج و تشکیل خانواده خطر روی اوردن به مصرف مشروبات الکلی و داروهای ارام بخش را در زنان بیشتر از مردان کاهش می دهد.
شاید این مسئله را بتوان این گونه توجیه کرد که زنان در دوران بارداری مصرف مشروبات الکلی را تا حد زیادی کاهش می دهند و همین رفتار را تا زمانی که فرزندانشان بزرگ می شوند حفظ می کنند.
پاسخ با نقل قول
  #18  
قدیمی 01-30-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

زوج‌هایی که دعوا می‌کنند، عمر بیشتری دارند!


داشتن یک مجادله خوب با همسرتان شاید همان چیزی باشد که پزشک توصیه کرده است.

فردا نوشت: نتایج مقدماتی بررسی گروهی از زن و شوهرها حاکی از آن است که زوج‌هایی که خشم خود را نگه می‌دارند - در مقایسه با آن‌هایی که خشم خود را ابراز می‌کنند- زودتر می‌میرند.

پروفسور «ارنست هاربرگ» از دانشکده روان‌شناسی و سلامت عمومی دانشگاه میشیگان و یکی از محققانی که این نظرسنجی را انجام داده است، در این رابطه می‌گوید: «یکی از اصلی‌ترین وظایف زوج‌ها، برطرف کردن تعارضات موجود است. اما آن‌ها در اغلب موارد توجهی نسبت به فرآیند آشتی و بر طرف کردن تعارضات نمی‌کنند». در حالی که وقوع تعارض در کانون خانواده غیر قابل اجتناب است، نکته اساسی شیوه‌ای است که زوج‌ها به حل و فصل این تعارضات می‌پردازند.

پروفسور هاربرگ می‌افزاید: «نکته اصلی آن است که زمانی که تعارض رخ می‌دهد، چگونه آن را حل می‌کنید؟ اگر آن را حل نکنید و یا خشم خود را فروخورید و یا تلاشی برای حل مشکل نکنید، اینجاست که مشکل اصلی ایجاد می‌شود».

هاربرگ و دستیارانش، 192 زوج 35 تا 69 ساله را در طول یک دوره 17 ساله مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دادند. نتایجی که در طول این بررسی‌ها به دست آمد، بسیار جالب توجه بود. دانشمندان در طول این بررسی متوجه شدند زوج‌هایی که سعی می‌کنند خشم خود را سرکوب کنند، زودتر از سایرین می میرند.

نتایج یافته‌های جدید محققان با نتایجی که آزمایش‌های گذشته به دست داده بود، هماهنگی و انطباق دارد. پیش‌تر و در جریان تحقیقی دیگر، محققان به این نتیجه رسیده بودند که آزاد کردن خشم می‌تواند برای سلامت افراد مفید باشد.
پاسخ با نقل قول
  #19  
قدیمی 01-30-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

اگر در آستانه ازدواج دوم هستید به نکات زیر دقت فرمایید


معمولا افرادی که در ازدواج اول شان شکست می‌خورند از ازدواج دوم می‌ترسند و همواره سئوالاتی در مورد ازدواج مجدد دارند؛ اگر شما هم به دنبال پیدا کردن سئوال هایتان در مورد ازدواج دوم هستید ، تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید


نوشته ریچل مورک
معمولا افرادی که در ازدواج اول شان شکست می‌خورند از ازدواج دوم می‌ترسند و همواره سئوالاتی در مورد ازدواج مجدد دارند؛ اگر شما هم به دنبال پیدا کردن سئوال هایتان در مورد ازدواج دوم هستید ، تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید . به توصیه های ما عمل کنید تا براحتی بتوانید شخص مورد نظرتان را انتخاب کرده و با غرور همسرتان را به خانواده ، همکاران و دوستان‌تان معرفی کنید.



در مورد احساسات دیگران محتاط باشید
افرادی كه می‌خواهند برای مرتبه دوم ازدواج كنند زمانیكه می‌خواهند خبر ازدواج شان را به گوش اطرافیان برسانند باید بسیار محتاط باشند. اگر فرزندانی دارید كه هنوز از جدا شدن شما و همسرتان ناراحتند یا به تازگی همسرتان را از دست داده اید و فرزندان‌تان داغدار مرگ پدر یا مادرشان هستند باید بسیار دقت كنید و مراقب باشید كه به احساسات آنها لطمه ای وارد نكنید. سعی كنید این خبر را به صورت ناگهانی به آنها اطلاع ندهید. بهتر است ابتدا با فرزند بزرگ تر خود صحبت كنید.


خودتان را برای واكنش های سرد و نامعقول آماده كنید
لازم است بدانید كه ازدواج دوم تنها برای شما عجیب و غیر معقل نیست. این خبر برای همه اطرافیان شما یك خبر شوكه كننده و شاید ناراحت كننده باشد. پس خودتان را برای واكنش های نامعقول آماده كنید. فرزندان و آنهایی كه شما را دوست دارند مطمئنا از این خبر متعجب خواهند شد و حتی ممكن است با شما رفتار تند و ناخوشایندی داشته باشند. شمایید كه باید انعطاف پذیر باشید و در مقابل این واكنش ها سكوت كنید و از هر گونه بحث و جدل با فرزندان و نزدیكان خود جدا خودداری كنید. زمان همه مسائل را حل خواهد كرد.



آماده پاسخ دادن به سئوال های بی پایان اطرافیان‌تان باشید
متاسفانه ممكن است بعضی از اطرافیان شما ازدواج دوم شما را به عنوان فرصتی تلقی كنند كه سئوال هایی در مورد زندگی قبلی و خصوصی شما بپرسند.
باید دقت كنید كه در برابر این سئوال ها صبور بوده و آنها را به گونه ای پاسخ داده و یا با اطرافیان به گونه ای رفتار كنید كه هیچ دلخوری و ناراحتی پیش نیاید. در مقابل فرزندان و نزدیكان‌تان در مورد همسر سابق‌تان بد صحبت نكنید. همانطور كه از همسر سابق‌تان با احترام یاد می‌كنید مواظب باشید كه رابطه كنونی‌تان نیز بهم نخورد.
پاسخ با نقل قول
  #20  
قدیمی 01-30-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

راههایی برای پایداری روابط زن و شوهر


چند بار بگویم وقتی دست و صورتت را می‌شویی، حوله خیست را نینداز روی تخت؟

وای. . . دوباره جوراب‌هایت را پرت کردی گوشه اتاق؟ نمی‌توانی وقتی داری دست و صورتت را می‌شویی یک آبی هم به جورابت بزنی؟ ...

چند بار به شما بگویم من‌این رنگ را دوست ندارم. تو اصلاً به احساسات من توجهی نداری؟ موقعی که حرف می‌زنم حواست کجاست؟

بله بله، گفتم برایت ماشین ظرفشویی می‌خرم، اما الان نه، تا کی باید ظرف‌ها توی دستشویی بماند؟ من از ظرف شستن متنفرم چند بار باید این را تکرار کنم.

اینها جملاتی است که ممکن است بین هر زن و شوهری رد و بدل شود. گاهی‌این‌قدر از دست همدیگر عصبانی می‌شوند که اصلا یادشان می‌رود گذشته‌ها، شاید هم یک روز قبل چه خاطرات خوبی با هم داشتند.

کارهای پیش پا افتاده روزمره گاهی آنقدر زن و شوهر را از هم دور می‌کند که باعث می‌شود حتی حرف‌هایی به یکدیگر بزنند که روز اول آشنایی حتی به خواب هم نمی‌دیدند طرفش بروند. در زندگی مشترک روزمره، چیزهایی فراموش می‌شود که روزی برایشان باارزش‌ترین چیزهای دنیا بود.

خستگی، بی‌حوصلگی و سختی‌های زندگی، گاهی باعث می‌شود هر کدام از زوج‌ها نتوانند

آن طور که باید وظایف خود را در خانه انجام بدهند و ‌این، ممکن است باعث عصبانیت هر کدام از آنها شود.

ضمن‌ اینکه تا وقتی با یک نفر زیر یک سقف زندگی نکرده‌ای، خیلی از‌این خصوصیات و بد و خوب‌ها را نمی‌فهمی. به قول معروف، دیکته ننوشته، غلط ندارد.

بنابراین، چه خوب است در‌این مواقع به جای تمرکز روی ضعف‌ها و اشتباهات همدیگر، کمی به خودمان فکر کنیم که اگر ما جای همسرمان بودیم، چه کار می‌کردیم. راه‌های زیادی برای استحکام و پایدار ماندن روابط زن و شوهر وجود دارد که اگر هر از گاهی آنها را یادآوری کنیم، زندگی‌مان زیبا می‌شود درست مثل روزهای اول؛ شیرین.

به جای نشستن و فکر کردن به کارهایی که شما را ناراحت می‌کند، چه خوب است کمی به اشتباهاتتان فکر کنید.



● چند تمرین

با انجام‌این تمرین‌ها و با افکار مثبت، می‌توانید روابط خود و همسرتان را مثل روزهای شیرین زندگی تغییر دهید.

▪ بنشین و با خودت کمی فکر کن

به ‌این سؤالات کمی فکر کنید و با خودتان صادق باشید؛ وقتی از همسرتان هدیه می‌گیرید در ازای آن برای همسرتان چه کرده‌اید؟

سعی کنید بیشتر از آنکه در انتظار دریافت چیزی از همسرتان باشید، چیزی به او ببخشید.

اگر هدف شما ‌ایجاد حس رضایت و خوشبختی در همسرتان باشد، مطمئن باشید، فرصت‌های بی‌شماری برای رسیدن به اهداف پیدا خواهید کرد. در این صورت، شما هم از لطف و محبت همسرتان برخوردار خواهید شد. چون آدم‌ها همواره سعی می‌کنند خوبی‌های دیگران را جبران کنند.

▪ در ذهنتان خیال‌پردازی کنید

این به معنی خیالبافی و ساختن چیزی دور از ذهن نیست. در ذهن خود تجسم کنید اگر‌این کار را برای همسرم انجام دهم حتماً خوشحال خواهد شد یا اگر آن کار را انجام ندهم او بیشتر خوشحال می‌شود.

از همسرتان انتظارات غیرواقعی نداشته باشید. اجتناب از انتظارات غیرواقعی می‌تواند از بروز بسیاری از درگیری‌ها، عصبانیت‌ها و سرخوردگی‌ها جلوگیری کند. او را با خواسته‌ها و دستورهای خود اسیر نکنید. وقتی کاری از او می‌خواهید، خودتان هم در عوض، کاری که او دوست دارد، برایش انجام دهید.

▪ سرزنش نکنید

هرگز همسر خود را سرزنش نکنید و متلک‌بارانش نکنید. حتی نگاه سنگین به او نکنید. مواقعی را به خاطر آورید که او شما را یاری می‌کرد و در سختی‌ها همراهتان بود.

هنگام بروز اشتباهی از جانب همسر خود، سعی کنید روشی را در پیش بگیرید که از تکرار‌این اشتباهات جلوگیری کند.

▪ کلمات زیبا به هم بگویید

سعی کنید به گفتن کلمات زیبا به همسر خود عادت کنید. هر زمان که همسر شما کاری برایتان انجام داد، حتما با احساس از او تشکر کنید.

▪ سعی کنید از کلمات و جملاتی به غیر از متشکرم استفاده کنید.

مثلاً جملاتی مثل تو من را غافلگیر کردی، خیلی خوشحالم از ‌اینکه به فکرم هستی، ازت متشکرم. البته تشکر کردن با جملات ساده تاثیر مثبتی دارد، اما جمله‌ها و عبارت‌های تازه می‌تواند روح تازه‌ای به حال و هوای شما بدهد.

به راه‌هایی فکر کنید که می‌توانید همسرتان را نسبت به انجام کارهایی که دوست دارید، ترغیب کنید. اگر ‌این روش مؤثر نبود روش‌های دیگر را آزمایش کنید و به یاد داشته باشید که تحسین و تعریف و تشکر به‌موقع، در همسر تان یک انگیزه قوی ایجاد می‌کند.

▪ حرف بزنید

در مورد روزهای اول آشنایی‌تان و ویژگی‌هایی که سبب شده نسبت به هم علاقه‌مند شوید، حرف بزنید. دقت کنید که اگر ویژگی‌های خوب خود مثلا ویژگی‌های ظاهری تان را از دست داده‌اید، در مورد آنها با هم حرف نزنید.

به جای آن، سعی کنید صادقانه درباره ویژگی‌های مثبت روحی و شخصیتی خود با هم گفت‌وگو کنید. زمانی در روز یا در هفته را فقط به خودتان اختصاص دهید؛ به پارک بروید و هیچ‌کدام از فرزندانتان را با خود نبرید.

هیچ وقت احترام گذاشتن نسبت به یکدیگر را فراموش نکنید. احترام به افکار، عقاید و دیدگاه همسرتان باعث می‌شود او هم همین احساسات را نسبت به شما پیدا کند. درست است که نظر‌ها و سلیقه‌های شما با هم فرق دارد، اما هیچ‌گاه نباید اجازه بدهید‌این اختلافات روی عشق و احساسات شما تاثیر بگذارد.
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 10:15 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها