بازگشت   پی سی سیتی > هنر > فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie > سینمای ایران

سینمای ایران در این بخش به سینما تلویزیون و تئاتر ایران و اخبار مربوط به آن میپردازیم

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #11  
قدیمی 03-06-2012
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض حک شدن نام ایران در پرده اسکار

حک شدن نام ایران در پرده اسکار




لحظه سخنرانی فرهادی، پس از بردن جایزه اسکار فیلم غیرانگلیسی زبان و درخشش نام «ایران» بر نقشه جهان در قلب خاک آمریکا



__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از رزیتا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #12  
قدیمی 03-19-2012
ترنم آواتار ها
ترنم ترنم آنلاین نیست.
ناظر و مدیر تالارهای آزاد

 
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641

11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض پیام تبریک مهناز افشار

پیام تبریک مهناز افشار
- - - - - - - - - - -
مهناز افشار:
«شما مست نگشتید و از آن باده نخوردید/ چه دانید چه دانید که ما در چه شکاریم/ در این خاک در این خاک در این مزرعه پاک/ به جز مهر به جز عشق دگر بذر نکاریم. تبریک به آقای اصغر فرهادی و همه عوامل فیلم «جدایی نادر از سیمین». امشب (دوشنبه شب) اجرای نمایش «آمدیم نبودید رفتیم» به کارگردانی رضا حداد را تقدیم به آقای فرهادی کردیم. اسکار مبارک شما و همه ایران و سینمای پرهیاهوی ایران باشد. به امید اینکه خودمان هم یاد بگیریم این صلح و مهری را که شما پیام آورش بودید.»
.
__________________
.
.
.
.
.
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از ترنم سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #13  
قدیمی 03-19-2012
ترنم آواتار ها
ترنم ترنم آنلاین نیست.
ناظر و مدیر تالارهای آزاد

 
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641

11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض هدیه همایون شجریان به اصغر فرهادی


همایون شجریان که پنجمین اجرای تور کنسرت آمریکا را در کنار همنوازان حصار، به‌روی صحنه‌ی Wheeler Hall در برکلی ِ ایالت کالیفرنیا برده بود، صحبت‌های خود را این‌گونه آغاز کرد….
همایون شجریان گفت: «یک بار دیگر نام زیبای ایران بر سر زبان‌ها افتاد… تبریک می‌گوییم خدمت همه‌ی ایرانیان عزیز، آقای اصغر فرهادی و همه‌ی عوامل فیلم‌شان و کنسرت امشب را تقدیم می‌کنیم به آقای اصغر فرهادی به‌خاطر این موفقیت‌شان.»
به گزارش شبکه ایران به نقل از مجله موسیقی ملودی پس از افتخارآفرینی فیلم «جدایی نادر از سیمین» و برنده شدن اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان در مراسم اسکار امسال، همایون شجریان کنسرت شب گذشته خود در آمریکا را به اصغر فرهادی تقدیم کرد.
همایون شجریان که پنجمین اجرای تور کنسرت آمریکا را در کنار همنوازان حصار، به‌روی صحنه‌ی Wheeler Hall در برکلی ِ ایالت کالیفرنیا برده بود، صحبت‌های خود را این‌گونه آغاز کرد: «همان‌طور که مستحضر هستید فیلم جدایی نادر از سیمین امشب برنده‌ی جایزه‌ی بسیار بسیار پرارزش اسکار شد.» که البته تشویق و هیاهوی بی‌امان حاضران در سالن، صحبت‌هایش را قطع کرد و وی را واداشت که با کف زدن، شادمانی جمعیت را همراهی کند.
همایون شجریان در ادامه گفت: «یک بار دیگر نام زیبای ایران بر سر زبان‌ها افتاد… تبریک می‌گوییم خدمت همه‌ی ایرانیان عزیز، آقای اصغر فرهادی و همه‌ی عوامل فیلم‌شان و کنسرت امشب را تقدیم می‌کنیم به آقای اصغر فرهادی به‌خاطر این موفقیت‌شان.»
همایون شجریان و گروه همنوازان حصار از ۱۷ فوریه تا ۲ مارچ در شهرهای نیویورک، واشنگتن، شیکاگو، لس آنجلس، برکلی و هوستن به اجرای موسیقی خواهند پرداخت.
.
__________________
.
.
.
.
.
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از ترنم سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #14  
قدیمی 03-27-2012
ترنم آواتار ها
ترنم ترنم آنلاین نیست.
ناظر و مدیر تالارهای آزاد

 
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641

11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Question جدايی نادر از سیمین» حاصل كار بهترين خانواده‌های سينمايی ايران/

«جدايی نادر از سیمین» حاصل كار بهترين خانواده‌های سينمايی ايران/ پشت پرده زندگی چهره‌های فيلم اسكاری ايران
تاریخ درج : ۲۷ اسفند ۱۳۹۰
سرفصل : در حاشیه سینما | منبع خبر : وب سایت تخصصی سینمایی سینمانگار
خلاصه مطلب : داستان زندگي شخصي پيمان معادي، ليلا حاتمي، شهاب حسيني، علي اصغر شهبازي و اصغر فرهادي، بسيار متفاوت‌تر از آن چيزي است كه در «جدايي نادر از سيمين» ديديم.. |آن‌ها پرافتخارترين فيلم تاريخ سينماي ايران را ساخته‌اند. «جدايي نادر از سيمين»... دقت كنيد كه اين فيلم در مورد جدايي است، جدايي و طلاق اما خوشبختانه تمام آن‌هايي كه در اين فيلم نقش مهمي داشته‌اند زندگي‌هاي مشترك مستحكم و ايده‌آلي دارند. ما در اين‌جا شما را با زندگي واقعي آن‌ها آشنا مي‌كنيم و البته به شما مي‌گوييم كه همه آن‌ها 2 فرزند دارند!


پيمان معادی: پدری كه صبح‌ها بچه‌هايش را ‌به مدرسه می‌برد

او امروز «نادر» سينماي ايران است كه به واسطه بازي در مهم‌ترين فيلم تاريخ سينماي ايران، به شهرتي جهاني رسيده است. او بازيگر اصلي فيلم اصغر فرهادي است كه داستان، حول محور جدايي از همسرش «سيمين» مي‌شود و اختلاف اصلي‌شان بر سر «ترمه» تك دخترشان است اما آنچه در فيلم از «نادر» مي‌بينيم، يك نمايش صرف است اما «پيمان معادي» در زندگي شخصي‌اش همسر «فرانك قوانلو» است و اين زوج صاحب 2 دختر زيبا هستند كه بعضي روزها پدرشان را مجبور مي‌كنند صبح‌ها براي بردن‌شان به مدرسه زودتر از خواب بيدار شود. شايد بد نباشد بدانيد درآمد «پيمان معادي» به هيچ وجه وابسته به دنياي سينما و فيلمنامه‌نويسي نيست، زيرا او يك گالري ساعت بسيار زيبا در يكي از خيابان‌هاي خوب تهران دارد و از آن‌جا روزگار مي‌گذراند.


‌ليلا حاتمی و علی مصفا: زوج عاشق

آنچه درباره زندگي خصوصي و مشترك ليلا حاتمي با علي مصفا بازيگر و كارگردان مطرح سينماي ايران بايد گفت اين است كه نوع آشنايي و ازدوا‌ج‌شان بسيار خاص و البته جالب است. قضيه اين بوده كه «داريوش مهرجويي» براي ساخت فيلم «ليلاَ» از اين 2 ‌دعوت به همكاري مي‌كند كه... توصيه مي‌كنيم بقيه داستان را از زبان خود ليلا حاتمي بخوانيد: «آقاي مهرجويي اول من و علي مصفا را به‌هم علاقه‌مند كرد و بعد فيلمش را ساخت. آن حس‌ها همه‌اش واقعي بود. قبل از شروع فيلمبرداري، حس‌هاي‌مان به‌هم شروع شده بود. اصلا آقاي مهرجويي اول ما را به هم علاقه‌مند كرد و بعد فيلمش را ساخت!» دختر مرحوم «علي حاتمي» كارگردان بزرگ سينماي ايران در فيلم‌هاي ديگري نيز با «علي مصفا» همبازي شده است؛ ازجمله «ميكس»، «سيماي زني در دوردست»، «آسمان محبوب» و فيلم اكران نشده «پله آخر.» او در قسمت ديگري از صحبت‌هايش، اين ازدواج را به نوعي به ضرر «علي مصفا» خوانده است: «بعد از «ليلا» همين‌جور با سيل پيشنهادهاي دوتايي مواجه مي‌شديم اما از آن‌ها فرار مي‌كرديم يا هيچ‌كدام‌مان نمي‌رفتيم يا فقط من مي‌رفتم و اين هميشه به ضرر علي تمام مي‌شد و بيشترين آسيب را او مي‌ديد!» جالب است بدانيد چندي پيش «داوود رشيدي» بازيگر مطرح سينما، تئاتر و تلويزيون خاطره جالبي درباره چگونگي ازدواج ليلا حاتمي و علي مصفا به زبان آورد: «صميميت من و «علي حاتمي» به سال‌هاي پيش برمي‌گردد. ما با هم دوست بوديم و رفت‌و‌آمد خانوادگي داشتيم‌. ليلي و ليلا با هم بزرگ شدند‌. من و علي حاتمي واقعا مثل 2 برادر بوديم و رفت‌و‌آمد ما با خانواده او هنوز هم ادامه دارد تا جايي كه آقاي مصفا براي خواستگاري از ليلا (حاتمي) پيش من آمد چون علي (حاتمي) ديگر فوت كرده بود و من هم او را به اين كار تشويق كردم‌.» «ليلا حاتمي» و «علي مصفا» امروز صاحب 2 فرزند به نام‌هاي «ماني» و «عسل» هستند كه پرورش آن‌ها دغدغه اصلي ليلا حاتمي است. از ما نشنيده بگيريد اما اگر براي حضور در فيلم‌تان سراغ «ليلا حاتمي» رفتيد، 2 چيز را حتما درنظر داشته باشد؛ يك پرستار خوب و زبده براي نگهداري بچه‌ها و يك سرويس رفت‌وبرگشت از مدرسه‌شان. چيزي كه «حميد نعمت‌الله» و دوستانش نتوانستند فراهم كنند و به همين دليل همكاري‌شان در «وضعيت سفيد» حاصل نشد!

شهاب حسينی و پريچهر حسينی: يک زندگی آرام و بدون حاشيه


داستان آشنايي شهاب حسيني و همسرش بسيار بامزه‌ است:‌ «22 ساله بودم كه با بچه‌هاي تئاتر دانشگاه تهران كار مي‌كردم؛ جواني سرگشته از طبقه ‌متوسط جامعه كه به امكانات تفريحي متمولانه دسترسي نداشت. تا قبل از اين‌كه همسرم را ببينم، قصد ازدواج نداشتم تا اين‌كه روزگار ما را در برابر هم قرار داد. به او پيشنهاد آشنايي دادم اما‌ همسرم هيچ اعتقادي به اينگونه دوستي‌ها و آشنايي‌ها نداشت و گفت: اگر كسي واقعا عاشق است و تمايل قلبي براي رسيدن به دختر مورد علاقه‌اش‌ دارد، بايد در اين راه صادقانه گام بردارد و بنابراين موضوع را با خانواده‌ام در ميان گذاشتم‌ و مصمم به ازدواج شدم. ديگر تكه‌ دوم زندگي‌ام را پيدا كرده بودم. بعد از صحبت‌هاي اوليه و رسم و رسومي كه در اين رهگذر طي مي‌شود، بعد از 4-3 ماه نامزدي، عقد كرديم ‌اما‌ شرايط برگزاري جشن عروسي را نداشتم، از طرفي مايل بودم استقلال در زندگي را با برگزاري جشن توسط خودم آغاز كنم؛ به همين دليل 3 سال طول كشيد تا ما به جشن عروسي برسيم. ما هم مثل زن و شوهرهاي ديگر در مواردي توافق نداشتيم؛ در گذرگاه‌هايي به بن‌بست برخورديم و در جاهايي به «مو» مي‌ر‌سيديم اما در انتهاي هر ماجرا وقتي مي‌ايستاديم و به همديگر نگاه مي‌كرديم، احساس مي‌كرديم ‌‌واقعا يكديگر را دوست داريم.» امروز «شهاب حسيني» يا همان «حجت» فيلم اصغر فرهادي‌، صاحب 2 پسر به نام‌هاي «محمد امين» و «امير علي» است و در كنار همسرش، در كافه‌اي كه در لواسان در اطراف تهران افتتاح كرده‌اند، زندگي آرام و لذت‌بخشي دارند.


اصغر فرهادی و پريسا بخت‌آور

2 كارگردان و 2 دخترشان


از او به‌عنوان مهم‌ترين و پرافتخارترين كارگردان سينماي ايران نام برده مي‌شود؛ «اصغر فرهادي» با فيلم‌هايي همچون «چهارشنبه سوري»، «شهر زيبا»، «درباره الي...» و «جدايي نادر از سيمين» درخشيد و با گرفتن جايزه اسكار كه به ويترين پر‌زرق و برق افتخاراتش اضافه كرد، جان دوباره‌اي به سينماي از ياد رفته ايران بخشيد. او امروز ‌به همراه خانواده‌اش در كشور فرانسه زندگي مي‌كند، زيرا در حال نوشتن فيلمنامه‌اي مشترك با «ياسمينا رضا» فيلمنامه‌نويس مشهور فرانسوي است كه گفته مي‌شود اين فيلمنامه مشترك، براي خردادماه آماده جلوي دوربين رفتن خواهد شد. «اصغر فرهادي» طراح اصلي جنجال‌ها و درگيري‌هاي زوج‌هاي «جدايي نادر از سيمين» است اما آنچه از زندگي خصوصي‌اش در دسترس است اين‌كه او همسر «پريسا بخت‌آور» كارگردان زن سينماي ايران است كه در كارنامه‌ كاري‌اش فيلم پرفروشي همچون «دايره زنگي» مي‌درخشد. «اصغر فرهادي» و «پريسا بخت‌آور» صاحب 2 دختر هستند كه بي‌شك همه آن‌هايي كه «جدايي نادر از سيمين» را ديده باشند، «ترمه» يا همان «سارينا فرهادي» دختر نوجوان اصغر فرهادي را مي‌شناسند. تنها چيزي كه درباره «سارينا فرهادي» شنيده مي‌شود، اين است كه او امروز در يكي از مدارس فرانسه در حال تحصيل است و با اين اتفاق، همه آن‌هايي كه به پايان تعليقي و باز فيلم فرهادي گلايه كرده بودند، به سرانجام ترمه پي بردند: «عاقبت، ترمه از ايران رفت...» همچنين فرزند كوچك‌تر اصغر فرهادي هم دختري يك‌ساله است.
__________________
.
.
.
.
.
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از ترنم سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #15  
قدیمی 04-01-2012
ترنم آواتار ها
ترنم ترنم آنلاین نیست.
ناظر و مدیر تالارهای آزاد

 
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641

11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض گفتگویی جذاب با عامل جدایی نادر از سیمین/ مردی که سینما را نمیشناخت و با SEPARATION در جهان مشهور شد

گفتگویی جذاب با عامل جدایی نادر از سیمین/ مردی که سینما را نمیشناخت و با SEPARATION در جهان مشهور شد


میدانستید پدر دوستداشتنی «نادر» فیلم اصغر فرهادی یک کارمند بازنشسته بانک است که نه به سینما علاقه دارد و نه حتی ستارههایش را میشناسد؟ میدانستید پیش از این پیشنهاد رضا عطاران برای بازی در فیلمش را رد کرده؟ دوست دارید بدانید چرا اشک گوهر خیراندیش را درآورده؟

انگار همه دعواها بر سر اوست! «نادر» حاضر نیست تنهایش بگذارد و او را به آسایشگاه سالمندان بسپارد، «سیمین» هم از اینکه تمام زندگی آنها موکول به پدر نادر شده، به ستوه آمده است! برای دیدن پیرمرد دوستداشتنی فیلم «اصغر فرهادی»، به انتهای خیابان شیخ بهایی شمالی رفتیم و با استقبال گرم او، پسر و همسر نازنینشان روبهرو شدیم. با وجود اینکه «جدایی نادر از سیمین» دومین فیلم «علی اصغر شهبازی» به عنوان بازیگر بود اما بارها و بارها مورد تقدیر سینماگران داخلی و خارجی قرار گرفت و آنقدر بازی او در فیلم فرهادی بازتاب خوبی داشت که امروز یک شرکت سازنده فیلم سینمای تجاری به او پیشنهاد همکاری در تبلیغات را داده است. جالب اینکه میگوید نه به سینما علاقه دارد، نه بازیگرانش را میشناسد و نه برایش دغدغهای به حساب میآید اما اگر پیشنهاد حضور در فیلمهایی مانند «جدایی نادر از سیمین» به دستش برسد، حاضر است همکاری کند.

او به سختی تن به گفتوگو با رسانهها میدهد، حتی قبل از اینکه با ما حرف بزند، گفته بود «اصغر فرهادی» به او تاکید کرده تا زمانی که بهایران برنگشته با هیچ رسانهای مصاحبه نکند.

در پارک ملت بازیگر شدم

قبل از حضور در فیلم «زیر درخت هلو» آقای ایرج طهماسب، هیچ علاقهای به بازیگری و دنیای سینما نداشتم، به این دلیل که از سال۱۳۲۰ به استخدام بانک ملی ایران درآمدم و حرفهام هیچ سنخیتی با این هنر نداشت. سال ۰۵۳۱ بازنشسته شدم اما همچنان به کارم ادامه دادم و حدود ۷۰ سال سابقه کار دارم. سالهاست عادت دارم صبحهای زود به همراه دوستانم به پارک ملت میرویم، ورزش میکنیم، حرف میزنیم و سرمان را گرم میکنیم. یادم هست یک روز بعد از اینکه ورزشمان تمام شده بود، آقایی را دیدم که پشتسر ما راه میآید و مدام از ما عکس میگیرد! از او دلیل این کارش را پرسیدم که در جواب گفت: «دوست داری در یک فیلم بازی کنی؟» من هم قبول کردم و به دفتر آقای طهماسب رفتم و بعد از اینکه ایشان من را دیدند، برای بازی در این فیلم انتخاب شدم و نخستین تجربه بازیگریام رقم خورد. بعد از این هم اگر پیشنهاد حضور در فیلمهای خوب و سنگین داشته باشم، حتما قبول خواهم کرد. البته آقای فرهادی بسیار تاکید کردهاند، حالا که چنین جایگاهی برای من محقق شده، با وسواس و سختگیری زیاد کارهای بعدیام را قبول کنم، البته این روحیه قبل از این هم در من وجود داشته، چون یکبار «رضا عطاران» برای بازی در سریال نوروزیاش از من دعوت به همکاری کرد که حتی سر لوکیشنشان هم رفتم اما وقتی جنس کار را دیدم، ترجیح دادم قبول نکنم و آن نقش را «احمد پورمخبر» به جای من بازی کرد.

این همه افتخار کار خدا بود

بعد از بازی در «زیر درخت هلو» با وجود اینکه پیشنهادهای مختلفی برای بازی در فیلمهای سینمایی داشتم، تصمیم گرفتم تنها درصورتی کاری را قبول کنم که به قولی سنگین و با مفهوم باشد، به همین دلیل حدود ۶ سال در هیچ کاری بازی نکردم تا اینکه بحث فیلم «جدایی نادر از سیمین» پیش آمد. تا آنجا که اطلاع دارم، خانم «پریسا بختآور» همسر آقای فرهادی برای نقش پدر «نادر» به آسایشگاه سالمندان زیادی مراجعه کرده بودند و دنبال پیرمردی با خصوصیاتی که آقای اصغر فرهادی درنظر داشت میگشتند اما نمیتوانستند آنچه مدنظرشان است را پیدا کنند. اینطور که خانم بختآور تعریف کردند، یک شب در خانه، در حال تماشای فیلم «زیر درخت هلو» بودند که من را دیدهاند و از بازی من خوششان آمده. بعد از آن با من تماس گرفتند و گفتند اگر امکان دارد به دفتر ما بیا تا آقای فرهادی شما را ببینند. وقتی به دفترشان رفتم، آقای فرهادی گفتند چند قدم راه برو، این کار را انجام دادم و به محض اینکه ایشان راه رفتنم را دیدند، گفتند همانی است که دنبالش بودم! این کار خدا بود که من هم در این فیلم حضور داشته باشم و بهعنوان یکی از بازیگران «جدایی نادر از سیمین» این همه افتخار نصیبم شود.

سر صحنه رفقای زیادی پیدا کردم

حدود ۳ ماه درگیر این کار بودیم و هر روز صبح سرویس به دنبالم میآمد و با گروه سرصحنه میرفتم تا ۹-۸ شب که فیلمبرداری تمام میشد. به هیچ وجه از این کار احساس خستگی نمیکردم، اتفاقا خیلی هم خوشم میآمد چون دوستان و رفقای بسیار زیادی پیدا کرده بودم. حتی آن روزهایی هم که قرار نبود سکانسی بازی کنم و جلوی دوربین بروم، «اصغر فرهادی» میگفت بروید دنبال شهبازی و بیاوریدش سر صحنه؛ چون همیشه میگفت حضور تو بین عوامل و بچههای گروه، انرژی مثبت زیادی به آنها میدهد و آنها تو را خیلی دوست دارند.

نه فرهادی را میشناختم، نه شهاب حسینی و پیمان معادی را!

بهدلیل اینکه کارمند بازنشسته بانک هستم و در گذشته هیچ رابطهای با سینما نداشتهام، هیچوقت از این حرفه خوشم نمیآمد، هنوز هم علاقه چندانی به آن ندارم! تا قبل از اینکه قرار باشد در «جدایی نادر از سیمین» هم بازی کنم، نه آقای فرهادی را میشناختم، نه شهاب حسینی، نه پیمان معادی و نه هیچ کدام از بازیگران سینمای ایران را! حین کار بود که این روابط و دوستیهایمان شکل گرفت و واقعا خاکی بودن و دوستداشتنی بودن این آدمها بهویژه «اصغر فرهادی» را احساس کردم.

پیمان در آلمان هم پسر من بود

یک شب به پرواز بازیگران «جدایی نادر از سیمین» به سمت برلین برای شرکت در جشنواره فیلم این شهر مانده بود که خانم «اسکندرفر» به پسرم زنگ زد و گفت، اگر امکان دارد میخواهیم پدرتان هم با سایر بازیگران فیلم به این سفر برود. پسرم که جا دارد همینجا بابت همراهیهایش تشکر کنم، با توجه به شرایط من قبول نکرد اما «پیمان معادی» به او گفت، همه جا در کنار من هست. آن شب با پسرم رفتیم دنبال پیمان و با هم به سمت فرودگاه رفتیم. واقعا پیمان در تمام آن روزهایی که آنجا بودیم، در کنارم حضور داشت و مراقبم بود. الان هم قرار است اگر مشکل خاصی پیش نیاید، برای مراسم اسکار به همراه پیمان بروم و امیدوارم آن جایزه هم نصیب فیلممان بشود.

۷ بار پابرهنه عرض خیابان را طی کردم

یکی از سختترین سکانسهایی که در این فیلم بازی کردم، زمانی بود که میدیدیم پدر نادر ار روی تخت به زمین افتاده و نفسش بالا نمیآید. از آنجا که این صحنه بارها تکرار شد، مجبور بودم با آن ماسک تنفسی و دستگاههایی که به هم وصل بود، هر بار خودم را روی زمین بیندازم که این برای من کار چندان آسانی نبود یا حتی خاطرم هست حدود ۷ بار پا برهنه عرض خیابان را طی کردم و دم کیوسک روزنامهفروشی رفتم تا آن صحنهای که اصغر فرهادی مدنظرش بود، دربیاید.

در پارک ملت

آن شبی که مراسم گلدن گلاب برگزار میشد، بیدار بودم و بهصورت زنده مراسم را میدیدم. زمانی که مجری برنامه از پشت تریبونش نام «جدایی نادر از سیمین» را بهعنوان بهترین فیلم به زبان آورد، واقعا احساس غرور میکردم و بسیار خوشحال بودم. بعد از مراسم گلدنگلاب هنوز نتوانستهام با آقای فرهادی صحبت کنم اما وقتی «پیمان معادی» به ایران برگشت با او صحبت کردم و همچنین سیل تلفنها و پیامهای تبریکی بود که برای من فرستاده میشد. نمیدانید بعد از چند روز که مثل همیشه برای ورزش به پارک ملت رفتم، چه غوغایی شده بود.

آن سکانس اشک همه را در آورد

هنگام تولید کار، حجم کارهایمان بسیار زیاد و سنگین بود. یادم هست برای هر سکانس «اصغر فرهادی» بیش از ۱۰ تا ۱۵ بار تکرار میگرفت و مجبور بودی در همه آن تکرارها حس و میمیک صورتت را حفظ کنی. آن سکانس که «نادر» پدرش را به حمام برده و در حال شستنش است و ناگهان از فشارهایی که در زندگی به او وارد شده گریه میکند، سختترین و غمانگیزترین سکانس این فیلم برای من بود. بارهاوبارها این سکانس تکرار شد و شرایط مساعدی برای من فراهم نبود. بعد از اینکه «اصغر فرهادی» این سکانس را گرفت، به سمت من آمد و گفت تو چقدر خوب بازی میکنی، مگر قبلا بازیگر حرفهای بودی؟! خدا را شکر اصغر فرهادی از من رضایت کامل داشت و من هم از اینکه با او همکاری میکردم لذت میبردم. درباره آن سکانس که نادر و پسرش در حمام بودند نیز باید بگویم آنقدر این سکانس سنگین و غمانگیز بود که «اصغر فرهادی»، «محمود کلاری» (فیلمبردار) و خیلی از آنهایی که پشت دوربین قرار داشتند، گریه کردند، حتی آقای کلاری دوربینشان را روی زمین گذاشتند و آقای فرهادی با دیدن این صحنهها، گفتند امروز این سکانس تعطیل! حالمان خوب نیست و بچهها را فرستادند شیرینی بخرند تا آرامش بر فضای کار حاکم شود و شادی به فضا برگردد.

من و پیمان معادی فامیل شدیم

رابطه عاطفی بسیار خوب و عمیقی بین من و پیمان معادی شکل گرفته بود. در یک صحنه نادر باید پدرش را که روی زمین افتاده بود بغل میکرد و دوباره روی تخت میخواباند. با وجود اینکه پیمان آن زمان دیسک کمر داشت و درد زیادی را تحمل میکرد، با تمام وجود این کار را چندبار انجام داد و اصلا به هیچچیز هم فکر نمیکرد یا آن صحنه که نادر پدرش را به حمام برده بود، پیمان واقعا همان حس پسرانهای را نسبت به پدرش داشت که احساس میکردم از ته قلب گریه میکند. برای همین هم هست که آن صحنه خیلی تلخ بود و حتی همسرم و فامیلهایمان هم از دیدن آن بسیار ناراحت شده بودند. پیمان آنقدر پسر خوبی است که به اندازه پسرهای خودم دوستش دارم. جالب اینکه وقتی داشتیم از سفر برلین به ایران برمیگشتیم، با هم که صحبت میکردیم، متوجه شدیم یک رابطه فامیلی دوری هم با هم داریم که به واسطه «جدایی نادر از سیمین» به آن پی بردیم!

اشک گوهر خیراندیش را در آوردم

نخستینبار «جدایی نادر از سیمین» را در جشنواره به همراه خانوادهام دیدم که خودم هم تحتتاثیر صحنههایش قرار گرفتم. بعد از پایان نمایش بود که خانم «گوهر خیراندیش» به سمتم آمد و گفت «تو چه جوری اینقدر خوب بازی میکنی؟ تو که اشک همه را درآوردی!»
__________________
.
.
.
.
.
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از ترنم به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #16  
قدیمی 04-01-2012
Golden Eagle آواتار ها
Golden Eagle Golden Eagle آنلاین نیست.
تازه کار
 
تاریخ عضویت: Mar 2012
محل سکونت: کرج
نوشته ها: 4
سپاسها: : 6
در ماه گذشته یکبار از ایشان سپاسگزاری شده
پیش فرض

فرهادی متشکریم
پاسخ با نقل قول
  #17  
قدیمی 05-12-2012
ترنم آواتار ها
ترنم ترنم آنلاین نیست.
ناظر و مدیر تالارهای آزاد

 
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641

11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض «جدايي نادر از سيمين» اسكار سينماي ايتاليا را هم گرفت

«جدايي نادر از سيمين» اسكار سينماي ايتاليا را هم گرفت






فيلم «جدايي نادر از سيمين» ساخته‌ي «اصغر فرهادي» عنوان بهترين فيلم خارجي را از جوايز فيلم «ديويد دوناتلو»، معروف به اسكار سينماي ايتاليا به دست آورد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)،‌ پنجاه‌وششمين مراسم اعطاي جوايز فيلم «ديويد دوناتلو» كه معتبرترين جايزه‌ي فيلم در ايتاليا محسوب مي‌شود، شب گذشته در حالي در شهر رم برگزار شد كه فيلم «جدايي نادر از سيمين» موفق به كسب يك جايزه‌ي بين‌المللي ديگر شد.
«جدايي نادر از سيمين» درحالي به عنوان بهترين فيلم خارجي جوايز «ديويد دوناتلو» معرفي شد كه كارگردانان سرشناسي چون «مارتين اسكورسيزي» (هيوگو)،‌ «ترنس ماليك» (درخت زندگي) و «جرج كلوني» (عید مارس) از دیگر نامزدهای جایزه‌ي این بخش بودند.
«جدايي نادر از سيمين» كه در جوايز اسكار 2012 موفق به كسب جايزه‌ي بهترين فيلم خارجي شد، برنده‌ي جايزه‌ي سزار فرانسه و گلدن‌گلوب براي بهترين فيلم خارجي است.
به گزارش هاليوود ريپورتر، فيلم «سزار بايد بميرد» ساخته‌ي جديد برادران تاوياني موفق به كسب پنج جايزه‌ از جمله بهترين فيلم، بهترين كارگرداني، بهترين فيلمنامه، بهترين صدابرداري و بهترين تدوين شد.
اين فيلم كه در ماه فوريه خرس طلاي جشنواره‌ي برلين را كسب كرد، اثري مستند و داستاني اقتباسي مدرن از تراژدي بزرگ شکسپير «جوليوس سزار» است. «سزار بايد بميرد» تماما در زندان فيلمبرداري شده و بازيگران آن، زندانيان عادي با جرايم سنگين از مواد مخدر تا قتل و محکوميت‌هايي از 14 سال تا حبس ابد داشتند. فيلم به طريق سياه و سفيد فيلمبرداري شده و داستان آن درباره‌ي اجراي يک نمايشنامه است. اين فيلم مستندگونه تمرين و اجراي زندانيان يک زندان در ايتاليا را که مي‌خواهند اثري از شکسپير را در تالار زندان به روي صحنه ببرند نشان مي‌دهد.
فيلم «ما يك پاپ داريم» ساخته‌ي «ناني مورتي» جايزه‌ي بهترين طراحي لباس و بهترين بازيگر مرد را براي «ميشل پيكولي» به همراه آورد. فيلم انگليسي‌زبان «اينجا بايد باشد» ساخته‌ي «پائولو سورنتينو» جايزه‌ي بهترين فيلمبرداري، بهترين چهره‌آرايي و بهترين موسيقي را كسب كرد.
همچنين كمدي فرانسوي «دست نيافتني‌ها» به كارگرداني مشترك «اليور ناكاچ» و «اريك تالدانو» به عنوان بهترين فيلم اروپايي جوايز ديويد دوناتلو معرفي شد.

__________________
.
.
.
.
.
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از ترنم به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 08:25 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها