نقل قول:
نوشته اصلی توسط دانه کولانه
اتفاقا من به موبایلش گیر دادم اما خودت گفتیش
منتهی سال
56 یعنی 30 سال پیش آرنولد اینقدرا معروف بوده مگه ؟
راستشو بگو امیر این داستانو خودت سرهم کردی نه ؟
|
آقا این داستان کش رفتنیه... یعنی یکی با قریحه طنز و هزل یه بیکارتر از من که بیعار تر از من هم بوده.... و البته بهتر از من نشسته این داستانو نوشته
بعد یکی دیده نمیشه بدون دستکاریش تو بلاگش زد
منم دیدم بدون سانسور راه نداره برای فروم بفرستم
در نتیجه اصلا اصل داستان اینجوری بوده که: اون افسره برای خاطر داداش مجردش از خواهر دختردائی زن برادر این مرده که مزاحم شوهر خاله زندائی پسر شوهر نوه اولی زنه بوده و زنه که زندائی خواهر این زن چهارمیه بوده، واسه بچه برادر دختر دائی خواهر زاده دختر همسایه بغلی پسرعموی بابای شوهر جد ننه بزرگ خاله خانمش اینا که زندائی بابای دختره هم بوده خواستگاری میکنه [IMG]****************************/211.gif[/IMG]
منتها چون پسردائی همون زنه که موبایل رو در سال 56 قاچاقی وارد کشور کرده بوده از زن داداش خواهرشوهر زن برادر پسر دائی مادر بزرگ عموزاده خواهر این مرده بدش می اومده کل ماجرا اینجوری شد که دیدی[IMG]****************************/210.gif[/IMG]
حالا آرنولدشو نمی دونم[IMG]****************************/40.gif[/IMG]
منتها اگه تو فهمیدی اینا چه نسبتی با هم داشتند[IMG]****************************/39.gif[/IMG]
منم علت معروفیت آرنولدشو بهت میگم... البته یواشکی[IMG]****************************/55.gif[/IMG]
به کسی نگی ها..... خیلی خطرناکه حسن[IMG]****************************/38.gif[/IMG]