بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #11  
قدیمی 05-13-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نقل قول:
نوشته اصلی توسط ساقي نمایش پست ها
در این زمان و این عشقی که شاملو در درون خودش حس میکند زبانی دیگر نیاز دارد .. .
زبان احساس شاملو برای بیان هیجان درونیش زبان دیگریست


دقیقا درسته ! و باهات موافقم ساقی


نقل قول:
نوشته اصلی توسط ساقي نمایش پست ها

شعری زیبا اهنگین ولی در این حال بی وزن زلال روان و با شکوه ...



ببخشید من اینو متوجه نشدم

یعنی چی..... ؟ می شه توضیح بدی ؟
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.

ویرایش توسط GhaZaL.Mr : 05-13-2011 در ساعت 05:53 PM
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #12  
قدیمی 05-13-2011
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض شاملو

لیلی جان من دانش چندانی ندارم دیدگاه چند بزرگوار رو خوندم شاید جوابتو اینجا پیدا کنی


به این دلیل گفتم بی وزن چون واقعن شاملو تنها نماینده شعر بی وزن و آهنگین فارسیست
یعنی شعر که برای خودش نوعی وزن داردکه برآهنگ واژه ها بنا شده شعر شاملو از نظر محتوا ، شعر زمان خودش است ...
شاملو نقطه جدايي شعر معاصر از شعر كلاسيك شد و شعر نو با شاملو عظمت يافت هر چند
كه نيما آغازگر آن بوده اما شاملو با ارائه شعرهاي منسجم‌‏تر و زيباتر توانست از شعر كلاسيک فاصله بگيرد...


حميد رضا شكارسري در مورد شاملو میگوید..

شاملو با برداشتن شروط شعريت كلاسيك ، به نفع شعر، از قيد وبندهاي
دست وپاگير عروض وقافيه رها
مي شود وفضا را براي جولان توسن تخيل آماده مي كند.
شكارسري شاملو را شاعري كلي نگر است. شعر شاملو فاقد
هويت تاريخي وبه لحاظ زماني و مكاني شعري ازلي ، ابدي است . درآثار شاملو ، زبان فضاي خود را به شعر تحميل مي كند.
انديشه درشعر شاملو جایگاه ویژه ای دارد. در آثار شاملو ، شعر آفريده مي شود تا انديشه را بيان كند...

ضياء الدين ترابي نیز در مورد شعرهای شاملو میگوید..

شاملو و نيما از دو راه متفاوت به سوي يك هدف مي روند ، نيما از نظم به شعر وشاملو از نثر به سوي شعر مي رود و شعر شاملو از نثر به سوي شعر مي رود و ريشه در سنت نثري دارد.
شعر شاملو ، شعري مخيل ، در قالب نثر است و از وقتي سرودن شعر بي وزن را آغاز مي كند ، شاعري تأثيرگذار مي شود...

الف . بامداد میگوید..

اين براي اولين بار بود كه پس از نيماي بزرگ شاعري جسوردست به حذف وزن عروضي و وزن نيمايي در شعرخود مي زد و شعر سپيد
او چنان در فضاي آن دهه جا افتاد كه به شعر شاملويي نيز معروف شد. زبان رسمي و اداري و منشي گونه دوره مشروطه ديگر نيازهاي جامعه را جوابگو نبود
و شاملو آگاهانه با زبان خاص خود مختصات تازه اي به شعر امروز اضافه كرد.
درفارسی شعر سپید به شعری اطلاق شده که نه وزن و نه قافیه دارد و واحد آن بر اساس وحدت معنایی بدون محدودیت
در تعداد سطرها تعیین می شود و هر واحد را اصطلاحاً یک پاراگراف می گویند. شاملو اولین شاعر پرتوانی بود که توانست
از تمامی امکانات شعر سپيد استفاده کند که البته بسیاری از شاعران جوان به خیال سهل انگاشتن
شعرهاي او چیزهایی ساختند که سالها از شعر شاملو فاصله داشت.
البته ناگفته نماند كه پيش از شاملو منوچهر شيباني در اين نوع شعركارهايي انجام داد، اما پيشتر نرفت و او در شعر سپيد
يك پيشنهاد دهنده باقي ماند نه يك جستجوگر. شاملو معتقد است که مطلقاً وزن را به مثابه چیزی لازم و ذاتی
یا وجه امتیازی برای شعرخود نگاه نکرده. بلکه برعکس، معتقد است التزام وزن، ذهن شاعررامی بندد.
همان طور كه قبلاً اشاره كردم او به حذف وزن دست زد و در نتیجه شعرهاي آهنگين او آماده درک فضاهای تازه تر،
مدرن تر و معاصرتری شد.
شعر شاملو به دليل قرابت انساني اش با زمانه معاصر جا افتاد، در اذهان ماند و توانست
ايينه فرياد انسان امروز باشد تا دردها، هجران هاي ناخواسته و غروب يادهايش را در آن نظاره كند....

مرگ من سفري نيست
هجرتي ست
از وطني كه دوست نداشتم



مرا
تو
بی سببی
نیستی
براستی
صلت کدام قصیده ای
ای غزل ؟
ستاره باران جواب کدام سلامی به آفتاب
از دريچه تاريك؟



ابلها مردا!
عدوی تو نیستم من
انکار توام

- شعر شاملو بی تردید، همعصر زبان فارسی خواهد ماند و جایگاه ارجمند خود را در کنار بزرگان شعر و ادب این سرزمین،
در حافظهء تاریخی مردم حفظ خواهد کرد؛ همچنان که حافظهء جمعی حافظ و فردوسی و … را از یاد نبرده است.
اینکه حافظ _ برای نمونه_ همرای امروز ما و از پر خواننده ترین شاعران فارسی زبان است، تنها به خاطر یکتا و یگانه بودن
نوع غزل او نیست، بلکه بیشتر از آن دغدغهء همیشگیِ اندیشه و عاطفهء حافظ است
که نگرانی و پریشانیِ تاریخ ما را پی ریخته است؛ و همزبان با فردوسی توسی هشدار می دهد:

تـازیـان را غـم احوال گـرانـباران نیست
پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم

اگر قالبِ غزل، جسمیت اندیشه و احساس اوست، امروز شکل شعر سپید،
همان احساس و اندیشه را در زبان و شعر شاملو متجسم می کند.
احمد شاملو، در رديف شاعران سرشناسى مانند
ماياكوفسكى، ناظم حكمت، لوركا، پابلو نرودا، آراگون و… انسانى جهانى بود:
درد و غم مردم
زحمتكش و ستمديده را بدون در نظر گرفتن مليت، جنسيت و رنگ پوست، تصوير مى‌كرد، سرسختانه از حرمت انسان دفاع مى‌نمود...

شعر

رهائى است

نجات است و آزادى...



........
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از ساقي به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #13  
قدیمی 05-13-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مچکرم ساقی عزیزم

من اگه اون سوالو پرسیدم دلیل بر این نبود که بگم از شما بیشتر میدونم
بلکه صادقانه اعتراف می کنم که هیچی نمی دونم و فقط دختری م با هزار تا علامت سوال توی ذهنش که تنها می خواد بدونه و بدونه و بدونه ....

وقتی پست شمارو خوندم برام سوال پیش اومد !

آخه تاحالا اینجوری فک نمی کردم و وقتی شما گفتی بی وزنی

به چیزی که از قبل تو ذهنم بوده شک کردم ! و برای همین خواستم توضیح بدی

----------------------

راسشو بخوای الان بدتر شده سوالم !

گیج شدم ! نفهمیدم !

یعنی شعر شاملو بی وزن بود ؟

پس چرا من تاحالا اینجوری فک نمی کردم ...؟

شما مطمئنی بی وزن بود ؟
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
پاسخ با نقل قول
  #14  
قدیمی 05-15-2011
gothicnew آواتار ها
gothicnew gothicnew آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Jun 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 21
سپاسها: : 9

18 سپاس در 14 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سلام
با احترام به کل دوستان،یه توضیح کوتاه و یه پیشنهاد داشتم.

یه شاعر واقعی،کلمه براش وسیله و ابزار نیست؛کلمه هدفه
نمیشه ساده از کنار بعضی کلمه ها رد شد.ندیدن یه واژه،می تونه تاویل یک متن رو به خطر بندازه.

پیشنهاد من(به غیر از دوستانی که بهش اشاره کردن) اینه که

غزل
؛ شعر زمان مانیست !این حکم اول ماست ، و حکم آخر نیز. "
رو با یه خوانش دوباره اینجوری بخونیم

" غزل ؛ شعر زمان ما نیست !این حکم اول ماست ، و حکم آخر نیز. "

ویرایش توسط gothicnew : 05-15-2011 در ساعت 02:00 PM
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از gothicnew به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #15  
قدیمی 05-15-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

انگاری همه ی ماها هم فکریم .....

خیلی جالبه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه

ولی هیشکی جواب منو نداد

من تا حالا فک میکردم شاملو وزنو شکسته و تغییراتی توش داده

نه این که شعرش کاملا بی وزن باشه !


کسی هست که به زبونی که ساده باشه و منه بی سواد حالیم شه ، اینو برام توضیح بده ؟
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
پاسخ با نقل قول
  #16  
قدیمی 05-16-2011
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

لیلی جان تشکر و تاسف و اعتراف لازم نیست دوست من
ما اینجا دانسته هامان را تقسیم میکنیم تا نداسته ها رو دریابیم عزیز

سعی کن مطالب رو چند بار بخونی تا متوجه اصل مطلب بشی من خودم اینکار رو میکنم
چون گاهی سرسری مطلبی رو میخونم و جوابی رو که میخوام بدست نمیارم ...
در بالا توضیح دادم که شعر شاملو گونه ای شعر است که برای خود
نوعی وزن داردکه برآهنگ واژه ها استوار است ....
غزل گنجینه شعر فارسی بحساب میاد ولی شاملو بگونه ای نوین شعر سروده
وزن و قالب جدیدی به دنیای شعر هدیه کرده و از قالبهای قدیم پا رو فراتر گذاشته
در حقیقت فرمول غزل سازی و غزل سرایی رو کنار زده و این قالب و فرمول و وزن رو در شعر
خودش و بیان احساس خودش در هم شکسته ...
بیوزنی مفهوم بدون وزن نیست عزیزم شعر شاملو به نوع خودش وزنی و قالبی و اهنگی دیگر دارد
که بسیار زیبا و کاری بی نظیر در نوع خودش بوده ...
دکتر بیگدلی در این باره میگوید ..من اگر می گویم که غزل شعر روزگار ما نیست
یا در روزگار ما دیگر عمر غزل به سرآمده است سرآن ندارم که چیز دیگری را جانشین آن کنم.
آی بسا که هنوز حتی مجال یا امکان آن که غزلسرای اول،
حافظ اعجوبه را به درستی بشناسیم دست نداده باشد تا آقایان گرته بردار دست
کم دریابند که آن شاعر حیرت انگیز، در دوران عمرخویش،
درآن عصر بیرحم غارتگری و خونریزی و بیهودگی، درگیرترین و پردل ترین کس بوده است،
نه عیاشی سینه چاک و چشم چرانی میخواره- نه شاهد بازی حرفه ای.
پس نیت من از«غزل» ،«فرم و شکل غزل» نیست، که«مایحتوی غزل» است واین بازی لوس «غزل سازی»....
پس جنجال برسرکهنه و نو نیست،
که آن کس که زمان را درنیابد، پیش از آن که عمرش به آخر رسد مرده است....

امیدوارم جواب سوالت رو گرفته باشی اگر نه بازهم در خدمت شما هستم
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #17  
قدیمی 05-17-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

عزیزم ممنونم ازت ولی اون تیکه های اخر که راجب نظر کارشناسا گفتی سوال من نبودا ؟
منم تو این مسئله موافق شمام
مطمئنی نظرای قبلیه منو خوب خوندی ؟

اینایی که شما گفتی و توو مقاله ی منتشر شده توسط شاملو درباره غزل خونده بودم که قرار بود چکیدشو هم بذارم اینجا

هم متن مقاله شاملو راجب غزل رو و هم جوابیه دکتر شفیعی کدکنی رو (کلا شیش- هف صفه) چن روز پیش دوباره مرورش کردم ..
نکته های جذاب و مهم و چکیدشو یادداشت کردم ... تا تو این تاپیک بذارم
ولی انگاری نیازی نیس !
هرکی فقط خواست بگه من اینو میگم ... و بعید می دونم کسی نظر دیگری رو خونده باشه
اگرم خونده نظری نداده !
اشکالی نداره. هرجایی یه جوریه دیگه .. کاملا طبیعیه ...

و سبز دوستان ..


__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.

ویرایش توسط GhaZaL.Mr : 05-17-2011 در ساعت 09:15 PM دلیل: سایز نوشته
پاسخ با نقل قول
  #18  
قدیمی 05-18-2011
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

لیلی جان شما از بیوزنی پرسیدی من هم گفتم نه بی وزن بلکه نوعی وزن اهنگین دارد
از اول هم توضیح دادم عزیزم انچه من میدانم از شاعران سرزمینم اندک دانشیست که با علاقه
شدید خودم و مطالعه و جستجو در اینترنت بدست اوردم نه استادی در کنارم داشتم و نه شاعرم ...
خوشحالم میکنید اگر اطلاعات بیشتری در بخش ادبیات برای من علاقمند بگذارید
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #19  
قدیمی 05-18-2011
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

منم با ساقی جون موافقم، اطلاعاتتونو در اختیار همه بگذارید، خیلی ها علاقمندند، یکیش خود من که اول از همه به این تاپیک سر میزنم و همه مطالب رو با حوصله و اشتیاق میخونم
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #20  
قدیمی 05-25-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

وایییییییییییییییییییییییی
بعد از یه هفته تازه حوصله م اومد
یه عالمه ای با ذوق اینجا نوشتم یه دفه فایر فاکس پرید
اه
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.

ویرایش توسط GhaZaL.Mr : 05-25-2011 در ساعت 10:49 PM
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 09:31 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها