بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > ادبیات طنز

ادبیات طنز در این تالار متون طنز مناسب و بحث در مورد طنز قرار دارند

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #11  
قدیمی 12-23-2007
shabhaye_mahtabi آواتار ها
shabhaye_mahtabi shabhaye_mahtabi آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Oct 2007
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,411
سپاسها: : 8

68 سپاس در 39 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خواب دیدم در یک عصر بهاری در کافی شاپی درخیابان ولیعصر، یواشکی برایت اس ام اس میزنم: "آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟"

خواب است دیگر من جدی نمیگیرم تو هم نگیر!
با تشکر فریبا
__________________
من هنوز ایمان دارم مادرم را خواهم دید
وقتی تمام دیوار بیمارستان تیتر زده اند : آی ... سی .... یو
این فشار ها که به خونت می آیند ،
تمام رگ هایم از بهشت متنفر می شوند
که زیر پایت را خالی می کنند ...
" هومن شریفی "

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #12  
قدیمی 12-24-2007
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض با عرض معذرت از رهی معیری

با عرض معذرت از رهی معیری

نداند رسم یاری بیوفا یاری که من دارم
به آزار دلم کوشد دل آزاری که من دارم

رهی معیری





تعجب می کند یارم ز رفتاری که من دارم
تصور می کند دیوانه ام یاری که من دارم

نه او، هر کس دگر باشد تعجب می کند طبعاً
ز رفتار عجیب و نابهنجاری که من دارم

همه گویند رفتارم عجیب و نابهنجار است
و گاهی مایه شرم است اطواری که من دارم

خودم یکبار رفتار خودم را بررسی کردم
ولی دیدم که معقول است رفتاری که من دارم

و دیشب دست آخر گفتمش با صد زبان بازی:
خودت -یارا!- مرض داری و پنداری که من دارم

همیشه فکر می کردی که من از خویش شک دارم
کنون دیدی بی علت نیست اصراری که من دارم؟

چه خواهی گفت اگر روزی درآری سر ز افکارم؟
که رفتارم شده مشتق ز افکاری که من دارم

کسی دیگر مرا کی می تواند کنترل کردن؟
نباشد دست کس -غیر تو- افساری که من دارم

برایم آبرو نگذاشتی، بی آبرو! شرمی
کنون نقل محافلهاست آماری که من دارم

نه پولم می دهد، نه احترامم پاس می دارد
طلبکار است خود گویی بدهکاری که من دارم

تمام سالمندان از پرستار جوان گویند
ولی صد سال سن دارد پرستاری که من دارم

__________________
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از SonBol به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #13  
قدیمی 12-26-2007
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Talking اگر شکسته اگر استوار می میرم

با عرض معذرت از سید اکبر میرجعفری

اگر شکسته اگر استوار می میرم
چه خوب خوب من آخر بهار می میرم

سید اکبر میرجعفری



اگر شکسته، اگر استوار می میرم
اگر فقیر، اگر مایه دار می میرم


و کار جوهر مرد است و افتخار من است
که از فشار دل انگیز کار می میرم


فشار می دهدم کار و مثل یک قوطی
مچاله می شوم و با فشار می میرم


قرارمان سر سعدی، اگر نیایی زود
یقین بدان که سر لاله زار می میرم


دوباره وقت غروب است و نیستی، من هم
کلاغ می شوم و قار قار می میرم


تمام زندگی ام بی بخار بودم، لیک
به قدرت دو سه اسب بخار می میرم


اگرچه عین عذاب است بوی جورابش
شبی ولیکن در پای یار می میرم

__________________
پاسخ با نقل قول
  #14  
قدیمی 01-03-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض با عرض معذرت از بیژن ارژن

پسر شدیم و بدون پدر بزرگ شدیم
و با هزار غم و دردسر بزرگ شدیم

بیژن ارژن




پسر شدیم و بدون پدر بزرگ شدیم
و بی درنگ وبال پدربزرگ شدیم

پدربزرگ که سنی گذشته بود ازش
کتک نمی زد و ما لای پر بزرگ شدیم

اجازه داد که ما توی کوچه هم برویم
و توی کوچه و زیر گذر بزرگ شدیم

به جای فحش به ما کیک و بستنی می داد
به این دلیل چنین تخس و سربزرگ شدیم

ولی چو دوره تحریم اقتصادی بود
بدون روغن و قند و شکر بزرگ شدیم

پدربزرگ از احوال روزگار مدرن
خبر نداشت؛ و ما بی خبر بزرگ شدیم

پسر شدیم؛ و با دختران رفیق شدیم
در این معامله ما آن قدر بزرگ شدیم-

که چند نامه به سودایشان نوشتیم و
به شوق آمدن نامه بر بزرگ شدیم

پدربزرگ که مرد اختیارمان کم شد
و زیر دست قضا و قدر بزرگ شدیم

بزرگ گشتن مان اندکی به کندی بود
ولی به لطف خدا مستمر بزرگ شدیم…

پدربزرگ! خدا رحمتت کند، دیگر
بخواب تخت که از هر نظر بزرگ شدیم.
__________________
پاسخ با نقل قول
  #15  
قدیمی 02-03-2008
shabhaye_mahtabi آواتار ها
shabhaye_mahtabi shabhaye_mahtabi آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Oct 2007
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,411
سپاسها: : 8

68 سپاس در 39 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

از طرف مي‌پرسن: مناسبت اين روزها چيه؟

ميگه: والا مثل اينكه شهادت امام حسين و بيست و دو تن از ياران ايشون

به دست صدام صهيونيست و همچنين روز هفتاد و دو بهمن،

روز پيروزي انقلاب در صحراي كربلا و فرار يزيد از ايران
و مخالفت شمر با برنامه هسته‌اي ايران است.
با تشکر فریبا
__________________
من هنوز ایمان دارم مادرم را خواهم دید
وقتی تمام دیوار بیمارستان تیتر زده اند : آی ... سی .... یو
این فشار ها که به خونت می آیند ،
تمام رگ هایم از بهشت متنفر می شوند
که زیر پایت را خالی می کنند ...
" هومن شریفی "

پاسخ با نقل قول
  #16  
قدیمی 02-03-2008
shabhaye_mahtabi آواتار ها
shabhaye_mahtabi shabhaye_mahtabi آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Oct 2007
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,411
سپاسها: : 8

68 سپاس در 39 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

هرچند لطیف و سبز و با احساسی / معصوم و نجیب و پاک همچون یاسی
هرچند فرشته ای ولی می ترسم/ یک روز بفهمم که تو هم «الیاسی»

با تشکر فریبا
__________________
من هنوز ایمان دارم مادرم را خواهم دید
وقتی تمام دیوار بیمارستان تیتر زده اند : آی ... سی .... یو
این فشار ها که به خونت می آیند ،
تمام رگ هایم از بهشت متنفر می شوند
که زیر پایت را خالی می کنند ...
" هومن شریفی "

پاسخ با نقل قول
  #17  
قدیمی 04-04-2008
shabhaye_mahtabi آواتار ها
shabhaye_mahtabi shabhaye_mahtabi آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Oct 2007
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,411
سپاسها: : 8

68 سپاس در 39 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

« عجب رسمیه رسم زمونه »
خونه مون عیدا پر مهمونه

می رن مهمونا از اونا فقط
آشغالِ میوه به جا می مونه !
کجاست اون کیوی ؟
چی شد نارنگی ؟

کجا رفت اون موز ؟!
خدا می دونه !

جعبه خالی ِ شیرینی هنوز
گوشه ی طاقچه پیش گلدونه عطرش پیچیده تا آشپزخونه
شیرینیش کجاست ؟ خدا می دونه

می رن مهمونا از اونا فقط
جعبه ی خالی به جا می مونه !
از بس خونه رو به هم می ریزن

آدم مثل اسب(!) تو گِل می مونه

یکی نیست بگه خداوکیلی
جای پوست پسته توی قندونه ؟!
قند نصفه ی عموجون هنوز
خیس و لهیده ته فنجونه
حالا خداییش قندش مهم نیست
کنار اون قند نصف دندونه !
می رن مهمونا از اونا فقط
نصفه ی دندون به جا می مونه !!
پسته ی خندون ، بادوم شیرین
فندق در باز ، مال مهمونه
« پرسید زیر لب یکی با حسرت » :
که از این آجیل، به غیر از تخمه،
واسه ما بعدها چی چی می مونه ؟

مهدی استاداحمد
با تشکر فریبا
__________________
من هنوز ایمان دارم مادرم را خواهم دید
وقتی تمام دیوار بیمارستان تیتر زده اند : آی ... سی .... یو
این فشار ها که به خونت می آیند ،
تمام رگ هایم از بهشت متنفر می شوند
که زیر پایت را خالی می کنند ...
" هومن شریفی "

پاسخ با نقل قول
  #18  
قدیمی 10-23-2008
محمد جاوید محمد جاوید آنلاین نیست.
تازه کار
 
تاریخ عضویت: Oct 2008
نوشته ها: 2
سپاسها: : 0

0 سپاس در 0 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

هر برج یک دویست و شیش

« نه راه پس نه راه پیش دارم» ... به دست خود فقط یک فیش دارم
مرادم نیست فیش آب و برقم... که از آن ها به دل تشویش دارم
بُود منظورم آن فیشی که از آن... خجالت پیش قوم وخویش دارم
به پیش بچّه ام چون می گذارم... نماید قهر و گوید جیش دارم
ته هر بُرج می دانی خدایا... که در جیبم فقط (شیپیش) دارم
به جای خانه ای نقلی و زیبا ... طلبکاری قـَدر در کیش دارم
زمین و باغ اگر دارند مردم.. منم یک عمه در تجریش دارم
اگر دارند بعضی گلۀ میش...منم چشمی به رنگ میش دارم
در این بازار گرم ریش ،افسوس ... به جای رُخ ، دلی پر ریش دارم
جوابم کرده موجر تازگی ها... به نزدش گرچه پول پیش دارم
به لطف لنگه کفش همسر خود ... به روی کلـّه ام (آتیش) دارم
وجالب هست این را هم بدانید... که خیلی ترس از (آبجیش) دارم
برای حیف و میل پول هایم ... دو تا فرزند چون( سیریش) دارم
والبته به این علت سریشند ... که بـُرجی یک دویست و( شیش) دارم
(دویستا) اسکناس سبز ِ خوشگل ...و شیش تا هم از آن ( آبیش ) دارم
بیا « جاوید » با من همسفر شو... که خیلی صحنه ها در پیش دارم
پاسخ با نقل قول
  #19  
قدیمی 11-11-2008
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Talking در دل دختر با مادر ... (شعر توپ و طنز)



در دل دختر با مادر ...


دختـری با مادرش در رختخواب
درد ودل می کرد با چشمی پر ز آب

گفت مادر حالم اصلا ً خوب نیست
زندگی از بهر من مطلوب نیست

گو چه خاکی را بریزم بر سرم
روی دستت باد کردم مادرم

سن من از 26 افزون شده
دل میان سینه غرق خون شده

هیچکس مجنون این لیلی نشد
شوهری از بهر من پیدا نشد

غم میان سینه شد انباشته
بوی ترشی خانه را برداشته

مادرش چون حرف دختر را شنفت
خنده بر لب آمدش آهسته گفت

دخترم بخت تو هم وا می شود
غنچه ی عشقت شکوفا می شود

غصه ها را از وجودت دور کن
این همه شوهر یکی را تور کن

گفت دختر: مادر محبوب من
ای رفیق مهربان و خوب من

گفته ام با دوستانم بارها
من بدم می آید از این کارها

در خیابان یا میان کوچه ها
سر به زیر و با وقارم هر کجا

کی نگاهی می کنم بر یک پسر
مغز یابو خورده ام یا مغز خر؟

غیر از آن روزی که گشتم همسفر
با سعید و یاسر و ایضا ً صفر

با سه تا شان رفته بودیم سینما
بگذریم از ما بقیه ماجرا

یک سری، هم صحبت یاسر شدم
او خرم کرد، آخرش عاشق شدم

یک دو ماهی یار من بود و پرید
قلب من از عشق او خیری ندید

مصطفای حاج قلی اصغر شله
یک زمانی عاشق من شد بله

بعد هوتن یار من فرهاد بود
البته وسواسی و حساس بود

بعد از این وسواسی پر ادعا
شد رفیقم خان داداش المیرا

بعد او هم عاشق مانی شدم
بعد مانی عاشق هانی شدم

بعد هانی عاشق نادر شدم
بعد نادر عاشق ناصر شدم

مادرش آمد میان حرف او گفت:
ساکت شو دگر ای فتنه جو

گرچه من هم در زمان دختری
روز و شب بودم به فکر شوهری

لیک جز آنکه تو را باشد یک پدر
دل نمی دادم به هر کس این قدر

خاک عالم بر سرت، خیلی بدی
واقعا ً که پــوز مـــادر را زدی!



__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
  #20  
قدیمی 11-18-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض تقصیر بابات بود

تقصیر بابات بود
امید مهدی نژاد
شعری از این مجموعه ارزشمند را که عنوان «خودم کردم که لعنت بر پدرت باد» بر پیشانی دارد با هم می‌خوانیم:

گفته بودم اگه بیای
قلبمو ایفا می‌کنم
می‌آم می‌شینم سر رات
راهمو پیدا می‌کنم
اما نگفتی که چرا
نیومدی به خونه‌مون
مگه نمی‌گفتی خودت
نام کتاب: تقصیر بابات بود
شاعر: حیدر مریم زاده
ناشر: فروسو
شمارگان: 1000000 نسخه، نصف داخل، نصف خارج
قیمت: سه تا صد تومان
طیف مخاطب: دوست‌داران ادبیات معاصر، دوست‌داران موسیقی پاپ،‌ دوست‌داران در حالت کلی.
***
شاعر جوان و اندیشناک معاصر حیدر مریم‌زاده، نود و چهارمین مجموعه از اشعار زیبا و دل‌انگیز خود را با عنوان «تقصیر بابات بود» و با عنوان فرعی «الهی خبرش بیاد» نثار ادب‌دوستان ایرانیِ مقیم داخل و خارج کرده است. مریم‌زاده با این کتاب در کنار دو کتاب قبلی خود با عناوین «تقصیر من که نبود» (با عنوان فرعی «گفته بودم که عاشقم») و «پس تقصیر کی بود» (با عنوان فرعی «حیرانم و حیرانم») که طی یکی ـ دو هفته گذشته منتشر شدند، سه‌گانۀ عشقی ـ فلسفی ـ موسیقایی خود را به طرز برق‌آسایی کامل کرده است. شاعر در این مجموعه که شامل غزل، رباعی، چارپاره، چهل‌پاره، ترانه، قطعه، تیکه، مستزاد، طرح، ایماژ، ترانک، هایکو، تک‌واج، و... الباقی قوالب شعر فارسی و غیرفارسی است، ضمن بیان خیال‌انگیز دل‌زدگی خود از عشق‌های مجازی برای بار سی و سوم، دل‌زدگی خود را از عشق‌های مجازی برای بار سی و سوم با طرزی خیال‌انگیز بیان می‌کند. سبک شعری مریم‌زاده ترکیبی است از سبک‌های گوناگون شعری از قبیل رمانتیسییم، واسوخت‌گرایی، پاپیولار، عشقولانه، فلسفه‌محور، جالب‌انگیز و فضایی. عواطف پاک مریم‌زاده در این اشعار به حدی شفاف، بی غل و غش و متأثرکننده است که مخاطب را به فرط جنون رهنمون می‌سازد.
***
شعری از این مجموعه ارزشمند را که عنوان «خودم کردم که لعنت بر پدرت باد» بر پیشانی دارد با هم می‌خوانیم:
گفته بودم اگه بیای
قلبمو ایفا می‌کنم
می‌آم می‌شینم سر رات
راهمو پیدا می‌کنم
اما نگفتی که چرا
نیومدی به خونه‌مون
مگه نمی‌گفتی خودت
از همه‌شون قشنگ‌ترم
تو رو دیگه دوس ندارم
می‌رم پیش یکی دیگه
می‌رم که تا چشت در آد
می‌شم مال یکی دیگه
می‌رم که تا چشت در آد
می‌رم می‌رم خیلی زیاد
یکی دیگه پیدا می‌شه
که خاطر منو بخواد
اگه بیای به دنبالم
بس داد و فریاد می‌کنم
واسه‌ت می‌گیرم خودمو
هی خودمو باد می‌کنم
گفته بودم اگه بیای
دوسِت دارم خیلی زیاد
اما حالا می‌گم برو
برو بذار که باد بیاد.
__________________
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 05:47 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها