بخش عمومی ورزش در این تالار به مباحث عمومی ورزش از قبیل رشته های مختلف آن پرداخته میشود |
07-20-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14
95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...
======================================
مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
07-20-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14
95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
1- نظر شما در مورد سطح تورنمنت بوكس روسيه که روحالله حسيني بدون برد و با یک باخت مدال برنز مسابقات را از آن خود کرد چیست؟!
الف. حق با مربیان است و سطح مسابقات خیلی بالاست!
ب. دلاوران، نام آوران ...
ج. بایستی از مربی مربوطه برای اعزام تیم به این مسابقات قدردانی کرد، زیرا فردا می توانیم فرت و فرت پز بدهیم که مدال های کسب شده توسط ما شونصد برابر مدال های کسب شده توسط قبلی هاست، و حتی در این مورد نمودار هم بکشیم!
د. بازم حق بروبچس تیم ما رو خوردن!! حق ما طلا بوده!!
***
2- تفاوت های فوتبال ایران و آلمان چیست؟!
الف. تفاوت؟! اصلا فوتبال ایران و آلمان با هم تفاوتی ندارن، هر دو از قدرت های مطرح در سطح بین الملل هستند!
ب. یکی اگر به جام جهانی صعود کند هوادارن تیمش شب تا صبح در خیابان ها شادی می کنند و اشک شوق می ریزند و دیگری اگر مقام سوم جهان را کسب کند به دلیل اینکه قهرمان نشده طرفداران تیمش از ناراحتی شب را تا صبح گریه می کنند!
ج. در ایران اگر تیم ملی فوتبال نتیجه نگیرد، عدم نتیجه گیری را به گردن داور، زمین، چمن، مطبوعات ورزشی و ... می اندازند و در نهایت با تعویض سرمربی همه چیز به خیر و خوشی تمام می شود؛ اما در آلمان در صورت عدم نتیجه گیری تمام تقصیرها به گردن یک "هشت پا" ی نگون بخت می افتد و هوادارن این تیم پیشنهاد سرخ شدن وی را می دهند!!
د. مربی آلمان "دل شیر" نداره اما مربی ما هم "دل شیر" داره و هم "سازمانداری" اش قویه!!
***
3- سعیدلو مهمان بازی فینال جام جهانی است و گفته است :"می روم که با دست پر برگردم!"، به نظر شما منظور ایشان از برگشتن با دست پر چیست؟!
الف. برای تمام اعضای فدراسیون فوتبال نفری یک عدد ووزلا سوغاتی می آورد تا با دمیدن در آن در جلسات فدراسیون کمی تا قمستی غم ناشی از عدم راهیابی به جام جهانی را فراموش کنند!
ب. با چند مربی حرفه ای عکس می گیرد تا بعدا بگویند با آن مربیان هم رایزنی هایی برای تیم ملی انجام گرفته بود که نتیجه نداد تا رزومه شان پربار شود!!
ج. آقای سعیدلو ... آقای سعیدلو ... ببخشید بیدارتون کردم، داشتید خواب می دیدید ... گفته بودین می خواین برین فینال جام جهانی رو ببینین و با دست پر برگردین و جام طلا رو به ایران بیارین، جسارتا اسپانیا و هلند فینال رو برگذار می کنن و ما اصلا به جام جهانی هم نرفتیم!ش
د. یک سبد مارادونا، یک کارتن دونگا و هفت هشت تایی بازی تدارکاتی با تیم های تراز اول جهان حاضر در جام جهانی، تیم هایی همچون آفریقای جنوبی و کره شمالی!!
***
4- به نظر شما برای راهیابی به جام جهانی 2014 بایستی چیکار کنیم؟!
الف. هیچ کاری لازم نیست انجام بدیم، اصولا برنامه ریزی و بازی تدارکاتی سوسول بازیه، بچه ها با غیرت و تعصب بازی کنن کار تمومه و راهت می تونیم به جام جهانی بریم!
ب. چندتایی هشت پا و لاک پشت و جک و جونور دیگه بخریم و اینقدر روی مخشون کار کنیم که فرت و فرت پیشگویی کنن که تیم ما برنده می شه! حالا سوم جهان نه ولی لااقل به جام جهانی که صعود می کنیم!!
ج. بهتره میزبان بشیم! چون میزبان ها خیلی راحت و بدون بازی مقدماتی توی جام جهانی هستن!!
د. همه ی اون کارهایی که برای راهیابی به جام جهانی 2010 انجام دادیم رو دیگه انجام ندیم!!
***
5- به نظر شما مهمترین مسئله ی حال حاضر فوتبال ایران چیست؟!
الف. اون هشت پاهه واقعا پیش بینی می کنه یا اینکه توی ظرفی که می خوان تیمش برنده بشه غذای خوشمزه تر می ریزن؟!
ب. قطبی واقعا رفته آفریقای جنوبی فوتبال ها رو دیده یا اینکه فدراسیون رو پیچونده و رفته از یه کشور دیگه بازی ها رو از تلویزیون تماشا کرده و بلیط های ورود به استادیومش رو هم توی بازار سیاه فروخته و باهاش ووزلا خریده؟!!
ج. نوع توپ هایی که قراره توی لیگ دهم باهاش بازی کنیم چی باشه؟! از کارخونه ی دایی باشه یا از جای دیگه؟!
د. این مربی آلمانیه چرا لباس هاش رو عوض نمی کنه؟! و اینکه چرا فیفا از تکنولوژی برای دقیق تر شدن داوری ها استفاده نمی کنه؟!
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...
======================================
مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
07-20-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14
95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
... اما چنانچه اطلاع داشته باشید این تیم در راستای سیاستهای توسعه طلبانه فدراسیون فوتبال برای ورزش بانوان قرار است طبق قولی که رییس فدراسیون فوتبال آلمان داده است با تیم ملی بانوان فوتبال آلمان دیدار تدارکاتی داشته باشد.
اولین مسئله در مورد فوتبال بانوان این است که نباید بازیکنان را مجبور به پوشیدن لباس یک شکل بکنیم. چون زیر بار نمی روند!! آنها دوست دارند حتی بین دو نیمه لباس هایشان را عوض کنند! بنا بر این بهتر است نیمه اول و دوم بازی را (مثل بعضی ها که عقد و عروسی را یکی می کنند) یک جا و در 45 دقیقه بر گزار کنیم!!
مسئله دیگر این است که بر خلاف آقایان، خانم ها بیشتر دوست دارند روی نیمکت بنشینند تا این که درون زمین بازی کنند!!
البته ناگفته نماند که اگر می خواهیم در این زمینه هم مثل انرژی هسته ای !! به توفیقاتی دست یابیم ؛ باید فوتبال بانوانمان هم مثل فوتبال آقایان، به سمت حرفه ای شدن گام بردارد و بازیکن ها تنها مشغله ذهنی و فکری شان فوتبال باشد و بس!!
البته باید فکری هم به حال پدیده گزارشگری در فوتبال بانوان کرد!! چون مطمئنا فردوسی پور بانوان خیلی فردوسی پورتر از فردوسی پور آقایان خواهد بوووود!!!(با لهجه عادل خوانده شود)
اما دیگر مسئله مهم مسئله تماشاگران است. در مورد تماشاگران خانم که اصلا نگران نباشید، جای هیچگونه نگرانی نیست!! مطمئنا حضور خانم ها گرما بخش محفل زندگی است حتی در استادیوم ها!!
اما دردسر اصلی؛تماشاچی های آقا هستند،که هم به فوتبال خیلی علاقمندند هم به بانوان!!!
در مور داوری هم که هیچ حرفی نزنیم بهتر است ، چون می ترسیم کمیته انضباطی محروممان کند!!
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...
======================================
مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
07-20-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14
95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
اندر حکایت عادل فردوسی پور
آن عاشق انگلیس و لیورپول,آن بردارنده قند از قندان ,آن مرد همیشه خندان ,آن مخالف آپار تاید ,آن کاشف آفساید ,آن دوستدار مایکل اوون ,آن طرفدار مربی خارجی,آن حساس به خطا و پنالتی ,آن با بازیکنان فوتبال قاطی ,آن مخالف صفت حسد ,آن تهیه کننده برنامه نود ,آن عاشق ماهی و سبزی شور ,آن حرص دهنده به تراکتوری های پر شور , عادل فردوسی پور ,از گنده مجریان ورزشی سیما!!!
وی را گفتند: (( یا عادل چگونه به منصب گزارشگری رسیدی؟))
گفت: ((روزی از زمین خاکی می گذشتی که مردم را بدیدم بر چیزی گرد آمدندی!کسی را پرسیدم :این چیست که بر گردش جمعند ؟ گفت اسباب تلویزیون.
گفتم : پس این همه آدم که به دنبال هم می دوند چگونه در این اسباب جا توان شدی!گفت : اسرار آن بر ما آشکار نباشد!
پس بیا جلو وخودت ببین.جلو رفتمی جوری که مقابل دید همگان ایستادمی دیدم آن چه از این اسباب پخش شدی فوتبال باشی .همه بر سبیل شکایت جیغ بزدندی که جلو دید مارا بگرفتی !
گفتم : نگران نباشید که آن چه ببینم به شما نیز بگویم !
پس گزارشگری را از زمین خاکی شروع کردمی !نقل است که روزی با طرح برنامه ای موسوم به ((بیست))به شبکه سوم سیما شدی و ذوق بزدی وبگفتی : ((این برنامه بیست باشد!))
وی را گفت مسئول مربوطه ((برنامه های ما همه بیست باشد!!!!پس برو که طرح تورا جز تکرار هیچ نباشد)). شیخ عادل برفت و هفته ی بعد با طرح چهل آمدی .پاسخ مثبت نبود .هفته ای بعد با طرح پنجاه وشصت آمدی ,پاسخ منفی بود . با طرح هفتاد آمدی نشد . با طرح هشتاد آمدی مقدور نبود بالاخره با طرح نود آمدی مسئول مر بوطه وی را گفتی: تو را با طرح نود می پذیرمی که اگر چونین نکنم باید تا ابد ده تا ده تا جلو بروی!!!
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...
======================================
مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
ویرایش توسط Omid7 : 07-20-2010 در ساعت 09:01 PM
|
07-20-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14
95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
اندر حکایت احمد رضا عابدزاده
آن در معانی,آن آیت دروازه بانی,آن دوستدار بازی والیبال,آن عاشق فیلم هانی بال,آن دارای دستکش عریض,آن دشمن میز بی پایه ,آن رقیب محمدالدعایه,آن صاحب شانس,آن جونده آدامس,آن دلباخته فوتبال وفوتبال زاده,احمد رضا از گنده دروازه بان های شیر بود با این همه خیلی پیر بود.
نقل است که روزی بر سبیل تفریح به تفریح گاه درکه شدی پس پسری بدیدی که مرغ عشقی در قفس گذاشتی و فال همی گرفتی پسر را ادعا چونین بود که مرغ وی بی همتا مرغی است در دیاردرکه.
پس احمد او را صدا بزدی و بر سبیل نصیحت وی را گفتی : (یا پسر! آدم را کمی تواضع وجنبه بد نباشی ! مرا چو نیک بنگری گنده عقابی بودم بس تیز چنگ در کل آسیای دور و نزدیک پس چونین هوار نکردم که چون تویی به خاطر جوجه مرغی در قفس بکنی! )
پس پسر فی الفور جیغ بزد از آن همه پنهان کاری و در سلک مقربانش شد !
روزی در جمع مریدان مریدی وی را گفت : (از چه بود که در آن سن بالا و در بازی با بلاد استرالیا آ« جور پشتک و وارو بزدی ؟)
احمد در پاسخ گفت : (خواستیم به مردم اقیانوسیه بفهمانیم که ژیمناستیک مادر همه ی ورزش هاست !!!).
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...
======================================
مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
07-20-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14
95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
اندر حکایت علی پروین
سلطان سلطانان آن پوشنده پیراهن شماره ی هفت,آن مخالف فوتبال ((هشل هفت))!آن دشمن حیله وبهتان,آن چشم آبی ملقب به سلطان,آن مربی چاق ولاغر,آن عاشق کلمه ی استقبال ,آن دشمن تیم استقلال,آن خورنده ی شربت سکنجوین,سلطان علی پروین,از گنده قرمز های روزگار بود.نقل است که چون به دنیا آمدی,بر سبیل کنجکاوی همه جا را نگریستی الا آسمان و چون او را پرسیدند:که چرا؟گفت: ((ما را با هر چه آبیست کاری نباشد!)). و هم نقل است که از همان بدو تولد در تیم شیر خوارگان پرسپولیس توپ میزدی!
وی را پرسیدند بعضی مریدان خاص که: ((دشمن شما که باشد؟)) گفت: ((استقلال و هوادارانش!)) وی را گفتند مریدان : ((پس روشن است که دوست شما پرسپولیس است و هوادارانش)).
او پاسخ داد بر سبیل عصبانیت: ((مبرهن است که شما نه دوست میشناسید نه دشمن,دوست ما را کسی باشد که دشمن استقلال است و هوادارانش!))
مریدی وی را پرسید : ((از چیست که بعد از پایان بازی در مصاحبت با گزارشگران سیما نمی ایستی و دویده پاسخ میدهی؟)) گفت : ((ما در استادیوم تنها سه چیز میخوریم,اولی و دومی جوش باشد ودشنام که چون زیاد خورده ایم بر ما اصابت نکردی و سومی آب یخ که پس از بازی به سراغ یخ میدویم)).
نقل است که روزی وی را آشفتگی عارض گشتی چونان که در زمین کا گران عزلت گزیدی و سر به زمین افکندی و ناله همی کردی که : (( خدایا! چک بچه ها را تو خود پاس کن و ما را از پرسپولیس دور مخواه...))
واما یکی از ملتزمین که در رکابت سلطان بودی چون وی را این گونه بدید گفت : ((تو را چه شده واز چه سر به زمین ساییدی و هیچ گاه به آسمان نمی نگری؟!))
پس پاسخ گفت پروین : ((زینهار که ما لحظه ای حتی برای خاطر آرزوهایمان به آبی بنگریم!!!!!!)).
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...
======================================
مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
07-20-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14
95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
اندر حکایت علی انصاریان
مرید سلطان علی پروین , آن دارنده ی ریش پرفسوری , آن صاحب کرامت قلدری , آن دوستدار کارتون چهل دزد بغداد و علی بابا ,آن عاشق کوه های بانه وسقز ,آن قبله اهل قرمز, آن فدایی تیم پرسپولیس آن رفیق با معرفت ((اصلانیان)).
((علی انصاریان)) از گنده فوتبالیست های خوش آتی بود که با همه خیلی قاطی بود!
گویند روزی در جمع مریدان, مریدی وی را گفت : ((چگونه به منصب فوتبال شدی؟ ))
گفت (( روزی بر دروازه ی پرسپولیس نشسته بودم . مگسی را گرفته و بر بال آن فوت همی کردم !
سلطان علی آقا که الهی به قربانش بروم مرا بدان حال دید و گفت کیستی و چه میکنی ؟ گفتم: همنام تو واز جمله انصاریانت که به ((فوت)),((بال)) مشغولم!!!!!!!!
پس گفت بیا که تورا بدجور خواستارم .
گویند در یک شب دوازده گل به دروازه ی تیم رقیب کوباند .
مریدان پرسیدند که : ((بزرگوارا !این همه به یک شب چگونه زدی ؟!))
گفت: ((شما را از رموز و اسرار آگاهی نیست.اگر از خواب نمیجستم بیش از این میزدم !))
او را کرامات بسیار بود اما افسوس که به تیم رقیب رفت و از مستطیل سبز محو شد!!!!!!!
میگویند روزی که چشم به دنیا گشود و زبان باز کرد,گفت : ((نام مرا علی بگذارید )). گفتند: ((از چه؟!))
گفت از این که من عاشق علی آقا پروین هستم و بدین سبب میخواهم که برایش ارادت رو کنم ! نقل است که ارادت انصاریان به علی پروین تا بدان جا رسید که انصاریان نام سبیه خویش را ((پروین)) نهاد !
نقل است که او روزی در کوی و برزن همی گشت و هر عابری که قرمز پوشیده بود ,فی الفور برایش ارادت میفرستاد.وی را پرسید مردی که : از چه چنین کنی ؟گفت: ((آخر برخی لیاقت پوشیدن پیرلهن قرمز را ندارند!)).
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...
======================================
مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
07-21-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14
95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...
======================================
مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
ویرایش توسط Omid7 : 08-02-2010 در ساعت 01:23 AM
|
07-21-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14
95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...
======================================
مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
ویرایش توسط Omid7 : 08-02-2010 در ساعت 01:22 AM
|
07-25-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14
95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...
======================================
مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
ویرایش توسط Omid7 : 08-02-2010 در ساعت 01:22 AM
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 09:50 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|