بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > ایران ما > استان کرمانشاه

استان کرمانشاه در این تالار به بحث و بررسی مطالب مرتبط به استان کرمانشاه میپردازیم.

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 03-20-2011
مهبا آواتار ها
مهبا مهبا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370

1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

استاندار کرمانشاه با تبریک سال جدید:

سال 1389 را استان کرمانشاه با موفقیت پشت سر گذاشت

استاندار کرمانشاه در آستانه فرا رسیدن سال 1390، سال نو را به عموم هموطنان و خصوصا مردم کرمانشاه و میهمانانی که در ایام نوروز به این استان می آیند، تبریک گفت.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)منطقه کرمانشاه، مهندس سید دادوش هاشمی در پیامی با تبریک سال جدید، اظهار داشت: سال 1389 را استان کرمانشاه با

موفقیت پشت سر گذاشت.

وی گفت: در این سال کارهای خوبی در استان صورت گرفت، از جمله در بحث مسکن مهر در حالیکه سهمیه ما 23 هزار واحد بود در حال حاضر 60 هزار واحد در استان حال

ساخت است که بخش عمده آنها شریور سال 1390 به بهره برداری می رسند.

هاشمی گفت: در زمینه اشتغالزایی نیز کرمانشاه در سال جاری به عنوان یکی از سه استان برتر کشور شناخته شد.

وی افزود: در زمینه توسعه صادرات نیز بعنوان استان نمونه شناخته شدیم و در این سال در بحث توسعه بازارچه های مرزی استان اقدامات مناسبی صورت گرفت.

هاشمی با بیان اینکه در مباحث فرهنگی نیز اقدامات مناسبی در استان صورت گرفته، احداث یادمان های شهدا، احداث و توسعه مساجد، برگزاری یادواره شهدا در

شهرستانهای استان و برگزاری کنگره احمدبن اسحاق را از جمله این اقدامات عنوان کرد.

استاندار کرمانشاه گفت: اعتبار احداث موزه شهدا نیز تامین شده و از ابتدای سال 1390 عملیات اجرایی آن آغاز می شود.

وی عنوان کرد: در حوزه اقتصادی نیز کارهای خوبی در استان شروع شده که از آن جمله می توان به آغاز احداث ذوب آهن کرمانشاه، واحد ساخت قوطی کن، ورود بنیاد

مستضعفان به طرح های متعدد نظیر احداث گاوداری پنج هزار راسی و ... اشاره کرد.

وی ادامه داد: در دیگر بخش ها نظیر توسعه بیمه روستایی، تجهیز بیمارستانهای متعدد در آستانه بهره برداری و ... نیز در سال 1389 اقدامات مناسبی در استان صورت گرفته

است.

هاشمی ادامه داد: در سال 1390 نیز ساخت و ساز مسکن مهر و ایجاد اشتغال از مهمترین اولویت های استان است که مورد تاکید دولت نیز می باشد. همچنین در این سال

اقدامات فرهنگی مناسبی در استان صورت خواهد گرفت.

وی گفت: از همه مدیران و خصوصا مردم بافرهنگ و ولایت مدار استان که روحیه خدمت را در ما دوچندان کردند، تشکر می کنم و امیدوارم سال جدید سالی همراه با موفقیت و

شادکامی برای تمام هموطنان و خصوصا مردم کرمانشاه باشد.
__________________

چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم


پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 04-05-2011
مهبا آواتار ها
مهبا مهبا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370

1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض باز هم گرد و غبار کرمانشاه را فرا گرفت

باز هم گرد و غبار کرمانشاه را فرا گرفت

دید افقی در سرپل ذهاب و گیلانغرب به 50 متر رسید
مدارس برخی از شهرهای استان تعطیل شد





با آغاز سال جدید، دوباره مردم مرزنشین استان کرمانشاه شاهد پدیده گرد وغبار و تبعات منفی آن هستند.

بنابر اعلام معاون محیط انسانی اداره کل محیط زیست استان کرمانشاه در 24 ساعت گذشته میزان غبار آلودگی هوا به 434 میکروگرم در متر مکعب رسیده که این تقریبا 5/2

برابر استاندارد هوای پاک است.

مهندس فریدون یاوری در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه کرمانشاه، با بیان اینکه این پدیده دو روز است که در استان آغاز شده، گفت: استاندارد

هوای پاک، وجود 150 میکروگرم ذرات معلق در هر مترمکعب است، اما در 24 ساعت گذشته این میزان در هوای استان 434 میکروگرم در متر مکعب بوده است.

وی افزود: هم اکنون سه ایستگاه فعال سنجش آلودگی هوا در استان کرمانشاه وجود دارد که به زودی دو ایستگاه دیگر نیز راه اندازی خواهد شد.

مدیر کل هواشناسی استان کرمانشاه نیز با بیان اینکه به علت وقوع طوفان گرد و خاک در کشورهای همجوار، کل استانهای غرب و جنوب کشور تحت تاثیر این پدیده قرار گرفته

اند، گفت: دید افقی در برخی از شهرهای استان بر اثر پدیده گرد و غبار به 50 متر رسیده است.

محسن قاسمی در گفت وگو با ایسنا گفت: دید افقی در شهرهای قصرشیرین، گیلانغرب و سرپل ذهاب به 50 تا 100متر کاهش یافته است.

قاسمی افزود: در شهر کرمانشاه هم اکنون دید افقی 600 متر است.

وی یادآور شد: از عصر امروز از غلظت گرد و غبار در استان کاسته خواهد شد.

وی
گفت: از ابتدای سال این دومین روز غبار آلود در استان است.طبق اعلام مهندس طهماسب نجفی مدیرکل بحران استانداری کرمانشاه مدارس شهرهای قصرشیرین،

گیلانغرب و سرپل ذهاب نیز در نوبت صبح بر اثر این پدیده تعطیل می باشد.
__________________

چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم


پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 04-08-2011
مهبا آواتار ها
مهبا مهبا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370

1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض زلزله در غرب استان

طی 3 روز گذشته شهرستان سرپلذهاب و قصرشیرین 30 بار لرزیده است


زمين لرزه‌اي به بزرگي 4.3 در مقياس امواج دروني زمين، ساعت 8 و 57 دقيقه و 44 ثانيه صبح امروز(19 فروردین) قصرشيرين و سرپلذهاب كرمانشاه را لرزاند.

مركز لرزه‌نگاري كشوري موسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران مختصات كانون اين زمين لرزه را 34.46 درجه عرض شمالي و 45.46 درجه طول شرقي با عمق 25 كيلومتر

گزارش كرده است. از روز 17 فروردین تاکنون این شهرستان ها 30 بار لرزیده که بزرگترین آن 1/9 درجه و بزرگترین آن 4/6درجه در امواج درونی زمین بوده است.

این لرزش ها خوشبختانه خسارات جانی نداشته و تنها تعدادی از واحدهای مسکونی حاشیه شهر که اصول ایمنی ساخت و ساز را رعایت نکرده اند به طور جزیی

خسارت دیده اند. این موضوع سبب اظطراب شهروندان شده است.
__________________

چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم


پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 10-11-2010
Afshin_m05 آواتار ها
Afshin_m05 Afshin_m05 آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: سنندج
نوشته ها: 774
سپاسها: : 0

27 سپاس در 21 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Afshin_m05 به Yahoo ارسال پیام فرستادن پیام با Skype به Afshin_m05
جدید بافت تاريخي كرمانشاه همچنان در معرض تخريب‌

بافت تاريخي كرمانشاه همچنان در معرض تخريب‌




جام جم آنلاين: سه سال قبل با ساخت مجتمع‌هاي تجاري در بافت تاريخي كرمانشاه، تخريب‌هاي گسترده‌اي در اين شهر آغاز شد. همان‌زمان به بهانه‌هاي مختلف از جمله تعريض خيابان مدرس، بخش‌هايي از اين بافت با خاك يكسان شد اما هرگز ساخته نشد. امروز همچنان سرنوشت اين بافت تاريخي نامعلوم است و احتمال تخريب‌ها يا ساخت و سازهاي دوباره در آن وجود دارد.

به گزارش خبرگزاري ميراث فرهنگي، شهريور سال 1386 ماه تلخي براي كرمانشاه بود. بافت تاريخي اين شهر كه از عبور خيابان مدرس دوپاره شده بود، اين‌بار پي‌كني شد. در اوايل اين ماه ساخت چهار مجمتع بزرگ تجاري ـ‌ اداري گل، برليان، عقيق و پيروزه غرب توسط شهرداري كرمانشاه در بافت تاريخي اين شهر آغاز شد.

به گفته يكي از كارشناسان ميراث فرهنگي تخريب‌هاي در اين شهر گسترده بود. هفت منطقه دستخوش اين تخريب‌ها شدند و بولدوزرها و لودرها به جان بافت تاريخي افتادند. اين در حالي است كه به دليل بخش‌هاي رها شده امكان دوباره اين تخريب‌ها وجود دارد.

پيگيري‌ها آغاز شد اما نتيجه بخش نبود و ساخت مجتمع‌هاي تجاري ادامه پيدا كرد. در اين ميان تعريض خيابان مدرس كه يك‌بار از شريان‌هاي بافت تاريخي كرمانشاه عبور كرده بود، زخم ديگري بر بدنه اين بافت وارد آورد.

تخريب بافت تاريخي كرمانشاه در حالي آغاز شده بود كه معاون ميراث فرهنگي استان كرمانشاه اعلام كرده بود قرار است در سال 1386 سه ميليارد ريال اعتبار به‌منظور مستندسازي و ساماندهي بافت‌ها و بناهاي تاريخي استان كرمانشاه اختصاص داده شود.

تخريب بافت تاريخي كرمانشاه در حالي رخ مي‌دهد كه معاون ميراث فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري استان كرمانشاه چندي پيش اعلام كرده بود امسال سه ميليارد ريال اعتبار به‌منظور مستندسازي و ساماندهي بافت‌ها و بناهاي تاريخي استان كرمانشاه اختصاص داده شده است.

ساخت و سازهاي شهرداري كه از سال 78 در بافت تاريخي شهر و در خيابان مدرس حدفاصل ميدان آزادي و چهارراه مدرس (اجاق) آغاز شده بود به تخريب بخش مهمي از بافت اين شهر و ساخت و سازهاي ناهمگون با بافت تاريخي آن منجر شد. اين ساخت و سازها تخريب كامل خانه‌هاي تاريخي چون عليمي و ميرعبدالباقي را به دنبال داشت.

به گفته كارشناس ميراث فرهنگي 20 درصد از بافت 350 هكتاري كرمانشاه طي سال 1386 تخريب و بخشي از مناطق تخريب شده به حال خود رها شد.

اين كارشناس ميراث فرهنگي تاكيد مي‌كند كه هنوز بخشي از اين قسمت‌هاي تخريب‌ شده به جاي خود باقي‌مانده‌اند و شايد در آينده مورد ساخت و ساز و يا طرح‌هاي عمراني جديد قرار گيرند.

بافت تاريخي كرمانشاه بيشتر به دوره پهلوي اول تعلق دارد و البته بخش‌هايي از آن نيز متعلق به دوره قاجاريه است. اين شهر امكان و بازارچه‌هاي تاريخي هم دارد.

كرمانشاه از شهرهاي تاريخي و فرهنگي ايران به شمار مي‌رود و پيدايش آن به قرن چهارم ميلادي باز مي‌گردد. اين شهر از آن دوران تا حمله اعراب به ايران به عنوان دومين پايتخت ساسانيان مورد توجه حكومت بود.

اوج شكوفايي كرمانشاه بعد از اسلام، در قرن يازدهم ميلادي يعني دوران سلجوقيان بود؛ زماني كه اين شهر به عنوان مركز فرمانداري ايالت كردستان در غرب خاورميانه برگزيده شد.

با گذشت يازده قرن از حمله اعراب به ايران، اين شهر در دوران قاجار مجددا شكل شهرنشيني خود را باز يافت و به‌دليل قرارگرفتن در تقاطع دو محور شمال به جنوب و شرق به غرب و نيز همجواري با كشور عراق و واقع‌شدن بر سر راه شهرهاي زيارتي كربلا و بغداد از اهميت بسياري برخوردار است.

اين شهر در جنبش مشروطه سهمي به سزا داشت و در جنگ جهاني اول و دوم به تصرف قواي بيگانه در آمد و پس از پايان جنگ تخليه شد. همچنين اين شهر در جنگ ايران و عراق، خسارات زيادي ديد.
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 10-17-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض جشنواره بین المللی سنگ نوردی بیستون

جشنواره بین المللی سنگ نوردی بیستون


این جشنواره از ٢۶ تا ٣٠ مهر با حضور جمعی از بهترین سنگ نوردان فرانسه، سوییس، اسلوونی، ایتالیا، انگلستان، آمریکا، و ایران در بیستون کرمانشاه برگزار خواهد شد. جشنواره، فرصتی خواهد بود برای انتقال تجربه های کوه نوردی، و بهره بردن از طبیعت با شکوه و میراث فرهنگی غنی کرمانشاه.

در پای این دیواره ی سترگ و در گرماگرم صعود روی سختون های بیستون، نوای دل نشین دوستی ها و صفای دیدار هم نوردان، غبار بد فهمی های احتمالی را پاک خواهد کرد و دل ها را روشن خواهد ساخت...؛

ما، اهالی سرزمین کوهستانیم!





__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 11-26-2010
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض گفتگوی هفته نامه سیمره با کیومرث امیری کله جویی: لک امیر

گفتگوی هفته نامه سیمره با کیومرث امیری کله جویی: لک امیر


http://lakistan.persianblog.ir/post/232/
کیومرث امیری کله‌جوبی متخلص به “لک امیر” را کمابیش می‌شناسیم. لک‌ها او را به خاطر اشعار لکی‌اش که بخشی از آن را چون قصیده‌‌ی معروف (بی‌سیتیون مه‌نی نووین) دکلمه کرده‌است، می‌ستایند.
امیری کله‌جوبی سال ۱۳۳۸ در روستای کله‌جوب بخش فیروزآباد از توابع کرمانشاه به دنیا آمد. پس از طی تحصیلات ابتدایی راهی شهر کرمانشاه شد. او در کرمانشاه با مشکلات فراوان تحصیلاتش را تا سطح دیپلم در رشته‌ی ادبیات ادامه داد. سپس وارد دانشگاه شد ولی به دلیل مشکلات، دانشگاه را نیمه‌تمام رها کرد. از وی تا کنون چهار کتاب با عناوین “مرثیه‌ای برای تو”، “گورستان یخ‌زده” (هر دو مجموعه قصه می‌باشند)، “دیوان شعر خریوه” به زبان لکی و “افسانه‌های لکی” به چاپ رسیده‌است. امیر‌ی علاوه بر نویسندگی....


، روزنامه‌نگاری با تجربه و شناخته شده نیز می‌باشد. وی مدت ۱۲ سال به عنوان خبرنگار رسمی روزنامه‌‌ی کیهان در کرمانشاه فعالیت چشم‌گیری داشته و در بسیاری از نشریات محلی و سراسری نیز قلم زده‌است. علاوه‌ بر این فعالیت‌ها، امیری در فیلم‌نامه‌نویسی نیز سال‌ها فعالیت داشته، تحقیق و نویسندگی مجموعه‌ی سریال”سیمره رود بی‌بازگشت” که صدا و سیمای مرکز کرمانشاه آن را تهیه کرده و بارها از شبکه‌های مختلف کشور پخش گردید، از جمله آثار ماندگار امیری کله‌جوبی است. آن‌چه بیش‌تر از همه‌ نام کیومرث امیری کله‌جوبی(لک‌امیر) را بر سر زبان‌ها انداخته است، شعر”بی‌سیتیون مه‌نی نه‌ووین” و چندین قطعه شعر دیگر به زبان لکی است که او برای نخستین‌بار در تاریخ شعر لکی به شیوه‌ی حرفه‌ای دکلمه نموده‌است. این شعر موج عظیمی از جر و بحث‌ها و شایعات را در خصوص این شاعر مردمی به راه انداخت. امیری‌کله‌جوبی پژوهش‌گر توانایی است که بیش‌تر دغدغه‌ی ذهنی خود را تحقیقات گسترده‌ای می‌داند که در خصوص قوم لک انجام داده‌است. به همین خاطر نشریه‌‌ی سیمره با وی به گفت‌وگو نشسته‌است؛ چکیده‌ی این گفت‌وگو را با هم می‌خوانیم: -آقای امیری برخی از آثار شما گواه این است که درباره‌ی تاریخ تحقیقات گسترده‌ای انجام داده‌اید بنابراین می‌توان گفت شما قبل از هر چیز یک پژوهشگر هستید تا مثلاً یک روزنامه‌نگار یا شاعر، بفرمایید دامنه‌ی تحقیقاتی که تا کنون انجام داده‌اید به کجا رسیده‌است؟ من بیش‌تر در خصوص تاریخ لک‌ها تحقیق می‌کنم. نخست این‌که باید عرض کنم این گوشه‌ی از تاریخ سرزمینمان متأسفانه با کمبود شدید منابع مکتوب روبه‌رو است، در حالی که اقیانوس بی‌کران و دست‌نخورده‌ای است که عمق و گستره‌ی آن بیش از حد تصور است و بعد هم این‌که بی‌تردید عمده‌ی مشکل فرهنگی مردم ما بی‌اطلاعی از تاریخ سرزمین‌شان است. ناآگاهی از تاریخ در حقیقت ناآگاهی از هویت خویشتن خویش است. بیچاره‌ترین مردمان کسانی هستند که از تاریخ و سرنوشت و در نتیجه هویت خود بی‌اطلاع‌اند. درد بی‌اطلاعی از سرنوشت و بیماری بی‌هویتی از آن دست درد و بیماری‌هاست که انسان را تا خط آخر بدبختی و ذلت سوق می‌دهد. من علاقه‌ی زیادی به تاریخ، خصوصاً تاریخ سرزمینم دارم، البته نمی‌توانم ادعا کنم یک مورخ حرفه‌ای هستم. اما تحقیقات زیادی در باره‌ی تاریخ ایران و زادگاهم یعنی منطقه‌ی لک‌نشین دره‌ی مهرگان(سیمره) انجام داده‌ام و باید عرض کنم چون در این مورد متأسفانه هیچ تحقیق جامعه‌‌ای تاکنون انجام نشده‌است، به نکات بکر و تازه و قابل توجه‌ای در تاریخ دست پیدا کرده‌ام، ولی گویی هنوز هم‌ دستی‌ در کار است که نمی‌خواهد به این واقعیت‌های تاریخی گوش فرا دهد. در تحقیقاتی که در تنهایی و انزوای صرف انجام داده‌ام به این نتیجه رسیده‌ایم که سرزمین ایران یکی از مظلوم‌ترین سرزمین‌های جهان و مردم ایران از ستم‌دیده‌ترین مردمان دنیا در طول تاریخ بشرند. مظلوم‌تر از ایران، منطقه‌ی بومیان دره‌ی مهرگان(سیمره) یعنی همین حوزه‌ای که لک‌ها در آن ساکن‌اند، می‌باشد. مظلومیت‌هایی که اگر با دقت آن را در اوراق تاریخ دنبال کنی چه بسا کارت به نیهیلیسم و حتا دیوانگی هم بکشد. می‌خواهم فقط اشاره‌ای‌ به عمق فاجعه کرده‌باشم، در این‌جا با توجه به گستره‌‌ی نشریه‌ی شما نمی‌خواهم درباره‌‌ی تاریخ پر فراز و نشیب و رنج‌آور ایران‌زمین بحثی به میان بیاورم و ناچار اشاراتی به تاریخ خطه‌ی مهرگان‌کده(سیمره) خواهیم داشت و امیدوارم بتوانم شما را در تهیه‌ی مصاحبه‌تان یاری کرده و حق مطلب را نیز تا حدودی ادا کرده‌باشم. توجه داشته‌باشید، بومیان دره‌ی مهرگان را برای نخستین‌بار این‌جانب باب کردم. منظور از بومیان دره‌ی مهرگان قوم لک، ساکن در حواشی رودخانه‌ی سیمره هستند که از قرن‌ها پیش تاکنون در این منطقه زیسته‌اند. -ببخشید، یعنی چنین واژه‌هایی را شما خودتان ابداع نموده‌اید؟ خیر، من این واژه‌ها را از اوراق تاریخ بیرون کشیده‌ام. این واقعیت‌ها در منابع تاریخ منطقه وجود دارد. ببینید، ما امروز سیمره را فقط به عنوان نام یک رودخانه می‌شناسیم. حال آن‌که سیمره نام منطقه‌ای است دره مانند که از کوه چهل‌کودک یا چهل نابالغان در نهاوند از استان همدان آغاز و تا دره‌شهر و آبدانان در استان ایلام امتداد می‌یابد. تمامی حاشیه‌های این رودخانه در کوه و دره‌ها و دشت و دمن‌های این دره‌ی باستانی آثار تمدن‌های گوناگونی نهفته است که این خود گویای جریان زندگی مستمر از قرن‌ها پیش تا کنون در این نقطه از سرزمین‌مان ایران می‌باشد. به طور خلاصه آن‌چه از آثار به جا مانده در دره‌ی سیمره موجود می‌باشد گویای آن است گروهی بشر که در دوران غارنشینی در غارهای موجود در کوه‌های پراو و بی‌ستون مانند غار خر، مرخریل و… می‌زیستند. پس از کشف کشاورزی از این غارها خارج شده و به کناره‌های رودخانه‌ی سیمره و سرچشمه‌های آن برای کار کشاورزی روی آوردند و نخستین تمدن خود را هم‌زمان با چهار تمدن بزرگ جهان که در کنار رودخانه‌ها به وجود آمدند، پایه‌ریزی کردند و در این خطه ماندگار شدند. چنان‌چه ما این گروه را با توجه به آثار تاریخی فراوان دیگری که موجود و مرتبط با این امر می‌باشد، قوم لک بدانیم، پس این نتیجه حاصل می‌شود که نخستین ساکنان این دره، بومیان آن هستند و چون نام این دره قبل از حمله‌ی اعراب به ایران، دره‌ی مهرگان یا مهران‌کده یا مهران قذف بوده پس ساکنان این دره را بومیان دره‌ی مهرگان می‌نامیم و سپس دوره‌های بعد را نیز مورد دقت قرار خواهیم داد، خوب بعد آریایی‌ها به ایران مهاجرت می‌کنند و سپس بحران‌های بعدی و همین‌طور که پیش می‌رویم، آثار و عوامل به جا مانده در دره‌‌ی سیمره این واقعیت را برای ما آشکار می‌کند که ساکنان این دره همین قومی هستند که از ابتدا در آن ساکن بوده‌اند. این امر را به زبان، فرهنگ، داشته‌ها، خوی و خصلت‌ها، آثار و بقایای به‌جا مانده‌ی موجود و بسیاری واقعیت‌های دیگر در این خطه و در میان این قوم به سهولت نشان می‌دهد. - ببخشید با توجه به اظهارات جناب‌عالی پس تکلیف این که می‌گویند نخستین اقوام ایرانی را اقوام مهاجر آریایی تشکیل می‌دهند، چه می‌شود؟ درست است و هیچ تناقضی در این موضوع پیش نمی‌آورد، ببینید زمانی که آریایی‌ها به سرزمین پهناور ایران مهاجرت می‌کنند، بی‌شک ایران و خصوصاً خطه‌ی سیمره خالی از سکنه نبوده‌است، جمعی از آن اقوام هم که به این نقطه آمده‌بودند در همسایگی با این بومیان با آن‌ها آمیخته و یکی شدند و روند زندگی ادامه یافت تا این‌که ساکنان این خطه که از سوی اقوام دیگری که در پشت کبیرکوه و در پهن‌دشت‌های شوش و خوزستان زندگی می‌کردند مورد حمله و هجوم‌های مکرر و ویرانگر قرار گرفتند و به همین خاطر ساکنان این منطقه برای مقابله با این قوم یا اقوام مهاجم تصمیم گرفتند یک اتحاد مشترک به وجود آورند که این اقدام آن‌ها منجر به تشکیل نخستین تشکیلات حکومتی مرکزی در این نقطه شد. آن‌ها برای مقابله با این مهاجمان رفتند سراغ شخصی خردمند و فاضل به نام (دیااکو) که در تاریخ از وی به عنوان شخصی عادل و پاک‌سرشت یاد می‌شود و آن شخص فرزانه را که در شرق دشت نیشا(ماهیدشت) امروزی می‌زیست، به عنوان حاکم یا بزرگ و رئیس خود برگزیدند و با چنین اتحاد و تشکلی موفق شدند نخستین حکومت تشکیلاتی در این نقطه را به وجود آورند و با ایجاد چنین تشکیلاتی توانستند نه تنها آن قوم را شکست بدهند بلکه بر آن‌ها هم غلبه نمایند. -واژه‌ی سیمره از چه زمانی بر این منطقه اطلاق شده. آیا از ابتدا این منطقه سیمره نام داشته و یا نام دیگری داشته‌است؟ خیر. سیمره نامی است که اعراب بر این منطقه گذاشتند. نام نخست این منطقه مهرگان‌کده بوده و رودخانه‌ی سیمره نیز به “آوکنی”، “خواپ” و یا “خواسپ” اشتهار داشته ولی پس از حمله‌ی اعراب به ایران آن‌ها چنین نامی را بر این منطقه نهادند. گفته می‌شود عرب‌ها با دیدن دو قله‌ی موازی در کبیرکوه با طنز گفتند این قله‌ها به شکل دندان‌های (سیمره) است. سیمره زن معروفی در میان اعراب آن روزگار بوده و متأسفانه این نام یعنی سمیره یا سمیرا و … در نهایت سیمره روی این منطقه ماندگار شد. -سرچشمه‌ی رودخانه‌ی سیمره کجاست و این رودخانه به کدام دریا می‌ریزد؟ سیمره به هیچ دریا و اقیانوسی نمی‌ریزد. سرچشمه‌های این رودخانه تشکیل شده‌است از رودخانه‌های گراب در روانسر، رازآور در کامیاران، مرگ در سرفیروزآباد که این سه رودخانه در شرق شهر کرمانشاه، رودخانه‌ی قره‌سو را به وجود می‌آورند و با ادامه‌ی جریان رودخانه‌ی قره‌سو، این رودخانه در دروفرمامان و در نقطه‌ای به نام دو‌آب با رودخانه‌ی گاماسیاب در هم می‌ریزند و رود سیمره را تشکیل می‌دهند. گاماسیاب نیز از رودخانه‌ای که از سراب چهل کودک در نهاوند سرچشمه می‌گیرد پس از آمیختن با رودخانه‌ی دینور آب تشکیل می‌شود. این پنج رودخانه سرچشمه‌ی رود بزرگ سیمره را تشکیل می‌دهند. سیمره پس از آن با عبور از میان کوه و صخره‌ها و دشت و دره‌های زیادی به طول تقریبی ۷۴۰ کیلومتر تا دره‌شهر امتداد می‌یابد و در مسیر راه خود با رودخانه‌های دایمی و فصلی زیادی مانند رودخانه‌ی کشکان در پل‌دختر و ده‌ها و بلکه صدها رود کوچک و بزرگ دیگر مسیر خود را به سوی دشت‌های دزفول ادامه می‌دهد و پس از آن با نام کرخه امتداد یافته و در نهایت هورالعظیم در کشور عراق را تشکیل می‌دهد. سیمره تنها رودخانه‌ای است که به هیچ دریا و یا اقیانوسی نمی‌ریزد. نام “سیمره رود بی‌بازگشت” بر سریالی که در سال ۱۳۷۶ در صدا و سیمای مرکز کرمانشاه ساخته شد، به همین مناسبت بوده‌است. -هجوم‌های زیادی مانند هجوم یونانیان، اعراب و … به ایران صورت گرفته و اصلاً عده‌ای معتقدند که ساکنان هر سرزمینی بارها و بارها نابود شده و نژادها و اقوام دیگری جانشین آن‌ها شده‌است، چگونه این قوم طی این ویرانی‌ها و هجوم‌ها باز هم دوام آوردند و از بین نرفتند؟ آفرین! اتفاقاً به نکته‌ی بسیار جالبی اشاره کردید چرا که این یکی از آن نکات بسیار جالب و ویژگی بارز و منحصربه‌فرد ساکنان این دره است که آن‌ها چگونه مقاومت کردند، دوام آوردند و توانستند همه‌ی این هجوم‌ها را تاب بیاورند. درست است، این موضوعی که اشاره کردید در بسیاری از جاهای دنیا مصداق پیدا می‌کند، اما در این منطقه با توجه به ویژگی‌های منحصربفرد ایرانیان خصوصاً ساکنان این خطه که از اصیل‌ترین نژاد ایرانی محسوب می‌شدند و نیز با توجه به موقعیت استراتژیکی و سوق‌الجیشی منطقه که بدان خواهم پرداخت شکل دیگری به خود می‌گیرد. هم‌اکنون نمونه‌ی بارز آن کشور مصر است. کشور مصر یکی از تمدن‌های بزرگ و از نخستین تمدن‌های چهارگانه‌ی بشری است که در کنار رودخانه‌ها به وجود آمدند، از چهار تمدن نخست در جهان یکی تمدن مصر بود که در کنار رود نیل شکل گرفت اما پس از هجوم اعراب چیزی از آن تمدن جز اهرام مصر باقی نماند. مصر اکنون یک کشور عربی تمام عیار است. اما تمدن ایران که حتا شدید‌تر از سرزمین مصر مورد هجوم اعراب واقع گردید، پایدار ماند. معروف است که از یک فرد مصری سؤال می‌کنند چرا بعد از حمله‌ی اعراب به مصر تمدن مصر به کلی نابود شد حال آن‌که تمدن ایران مقاومت کرد و از بین نرفت او در جواب می‌گوید: به خاطر این‌که ایرانی‌ها فردوسی را داشتند. این موضوع بسیار قابل تعمق است و درست به سؤال شما پاسخ می‌دهد. در منطقه‌ی مورد بحث ما یعنی دره‌ی مهرگان نخست این‌که مردمانی زندگی کرده و می‌کنند که از حیث روحیه مقاومت و پاسداری از مام وطن و شرف ملی خود در دنیا بی‌نظیرند. شما بی‌گمان تاریخ را خوانده‌اید. همین مردمان بودند که اسکندر مقدونی را در این نقطه زمین‌گیر کردند، تیمورلنگ از شهامت و دلاوری آن‌ها ناله سر می‌دهد و در قرن معاصر بزرگ‌ترین ضربات را همین مردم به روس‌ها و انگلیسی‌ها پس از جنگ دوم جهانی وارد کردند. ساکنان این منطقه اصیل‌ترین نژاد ایرانی هستند که از حیث ژنتیک، زبان، فرهنگ، و… اصالت و هویتشان دست‌نخورده باقی مانده‌است و دلیل آن هم وجود کوهستان‌های بزرگ و رشته‌کوه‌های پوشیده از جنگل زاگرس بوده. این مردمان چون اصولاً بیابانگرد و چادرنشین بودند با استفاده از مراتع و چراگاه‌ها و آب فراوان رودخانه‌ی سیمره و چشمه‌سارهای بی‌نظیر منطقه از هر حیث خودکفا بودند، یعنی با کشاورزی و دام‌پروری که شغل آبا اجدادی آن‌هاست توانسته‌اند مدت‌های طولانی در کوه‌ها پناه بگیرند بدون آن‌که محتاج به چیزی از بیرون از حلقه‌ی زندگی خود باشند. خوب که توجه می‌کنیم، می‌بینیم هرگاه مهاجمان به ایران یورش آوردند، مردم این منطقه با دلاوری و رشادت به مقابله‌ با آن‌ها پرداخته‌اند و زمانی که تاب مقاومت را از دست داده‌اند، به کوه‌ها که پناهگاه‌های امن و مطمئنی برای آن‌ها بوده عقب‌نشینی کرده و در دل کوه پناه گرفته‌اند و در همان حال به زندگی دام‌پروری و کشاورزی خود ادامه داده‌اند بدون آن‌که دشمن بتواند به سنگرهای آن‌ها در صخره‌های صعب‌العبور و جنگل‌های تنیده در هم منطقه راه پیدا کند. شیوه‌ی دیگر مقاومت این مردمان سنگ بر شکم خود بستن و قناعت و مقاومت در برابر گرسنگی و نداری و سختی‌های زندگی بوده‌است. البته از چنین روحیه و اتحاد ذاتی نیز برخوردارند که تکه نانی و کاسه‌ای آرد را در بین چهل خانوار به طور مساوی تقسیم کنند و به این شکل توانسته‌اند زبان، فرهنگ، نژاد، هویت و اقتصاد خودکفای خود را قرن‌ها در سکوت و انزوا حفظ کنند.
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 11-26-2010
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض دانلود لک خوین جوار دکلمه شعر از کیومرث امیری

http://download.p30city.net/music/ir...aki-nazeri.mp3
حتما این کار رو دانلود کنین و حتما خوشتون میاد ....
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 03-03-2011
مهبا آواتار ها
مهبا مهبا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370

1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض کنگره بین المللی احمد بن اسحاق قمی در کرمانشاه


کنگره احمد بن اسحاق قمي در کرمانشاه آغاز شد


کنگره احمد بن اسحاق اشعر قمي صبح امروز چهارشنبه با حضور علماء ،



استادان و انديشمندان داخلي و خارجي و صاحبان مقالات برتر در کرمانشاه



آغاز شد .


به گزارش روابط عمومي و امور بين الملل سازمان اوقاف و امور خيريه، مدير کل اوقاف و امور



خيريه استان کرمانشاه با بيان اين مطلب افزود : يکي از فعاليت شاخص که در استان در سال



جاري در راستاي تحقق فرمايش مقام معظم رهبري در تبديل بقاع متبرکه به قطب فرهنگي



انجام گرفته است برگزاري کنگره احمد بن اسحاق است. موفقيت اين طرح تا به حدي است که



نماينده ولي فقيه و سرپرست سازمان اوقاف در جمع کميته علمي اين کنگره اذعان کرد که اين



کار بايد تبديل به الگويي براي ساير استان ها به عنوان يک طرح موفق شود.



حجت الاسلام حسيني مقدم ادامه داد: احمد بن اسحاق از شخصيت ها و علماي اسلام و



تشيع است و به تعبير بزرگان ايشان عامل ترويج تشيع در ايران آن روز بوده است. اداره کل



اوقاف وامور خيريه استان کرمانشاه با همکاري جامعه المصطفي العالميه و مرکز مديريت حوزه



علميه قم اقدام به برگزاري کنگره علمي پيرامون اين شخصيت جهان اسلام کرده است.



دبيرخانه اين کنگره در قم است و تا کنون بيش از 12 جلد کتاب از مجموعه آثاري که پيرامون



کنگره به دبيرخانه رسيده، منتشر شده است.



وي يادآورشد: كنگره احمد بن اسحاق اشعري قمي با حضور انديشمندان داخلي و خارجي و



صاحبان آثار روزهاي 11 و 12 اسفندماه سال جاري در دو مرحله افتتاحيه در شهر كرمانشاه و



اختتاميه در سر پل ذهاب در جوار بارگاه احمد بن اسحاق برگزار مي‌شود.



وي افزود: از دست‌آوردهاي علمي و پژوهشي اين كنگره مي‌توان به تدوين و چاپ مسند احمد



بن اسحاق براي اولين بار و چاپ 11 جلد كتاب كه 4 جلد آن را مقالات برگزيده و مصاحبه با



مراجع عظام و علما و انديشمندان حوزوي و دانشگاهي و تلخيص مقالات برگزيده به زبان‌هاي



فارسي، عربي، انگليسي و اردو در برمي‌گيرد، اشاره كرد.



وي افزود: نشست ديگري در روز 12 اسفندماه برگزار مي‌شود، در اين نشست «رحيمي» معاون



اول رييس جمهور و حجت‌الاسلام والمسلمين «محمدي» نماينده ولي‌فقيه و سرپرست سازمان



اوقاف سخنراني مي‌كنند.

حجت الاسلام حسيني‌مقدم با اشاره به پيشنهاد آيت‌ا... ‌العظمي گلپايگاني مبني بر برگزاري



مراسم بزرگداشتي براي احمد بن اسحاق در قم گفت: در سه ماه اول سال 90 مراسم



بزرگداشتي براي وي در مسجد امام حسن عسگري(ع) كه از موقوفات اين عالم بزرگوار است



برگزار مي‌شود.

دبير كنگره احمد بن اسحاق اشعري قمي اظهار كرد: در روزهاي برگزاري اين كنگره از مسند



احمد بن اسحاق كه شامل احاديثي است كه از طرف وي جمع‌آوري شده و همچنين تمبر يادبود



احمد بن اسحاق از آن رونمايي خواهد شد.

حسيني مقدم در زمينه مقالات ارسالي به اين كنگره گفت: در مجموع 90 مقاله به دبيرخانه



اين كنگره ارسال شده كه از اين ميان 50 مقاله از سوي هيئت علمي كنگره تأييد شده است



كه در روزهاي برگزاري كنگره از صاحبان آنها تجليل مي شوند.

وي افزود: مقالاتي هم به عنوان مقالات برگزيده انتخاب شده كه جوايز ويژه‌اي به آنها اهدا



مي‌شود.

مديرکل اوقاف و امور خيريه استان کرمانشاه گفت: يک اشتياق وافر در متوليان شهرستان در



تاسيس دانشکده علوم قرآني در جوار بارگاه احمد بن اسحاق به وجود آمده است و گام هاي



موثري در زمينه تامين اعتبارات آن برداشته شده است. همچنين مسئولان استاني اعتباراتي



را در نظر گرفته اند که جزء برنامه هاي سفر سوم هيئت دولت به اين استان قرار دارد که انشا



الله با تصويب آن زمينه هاي اجرايي شده آن به زودي فراهم مي شود .
__________________

چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم


پاسخ با نقل قول
  #9  
قدیمی 03-03-2011
مهبا آواتار ها
مهبا مهبا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370

1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سخنان استاندار کرمانشاه مهندس سید دادوش هاشمی

در مورد کنگره احمد بن اسحاق قمی در کرمانشاه

خوشبختانه شخصيت والاي احمد ابن اسحاق در كانون توجه همه عالمان و شخصيتهاي معنوي قرار دارد و او را به عنوان مردي كه موجب فخر مسلمين شده است، مي شناسند.

وي با بيان اينكه احمد ابن اسحاق وجود چهار امام معصوم (ع) را درك كرده است افزود: زيارتگاه اين مرد وارسته كه محضر چهار امام معصوم را دريافته است، آرام بخش دلهاي مومنين است.

وي خاطر نشان ساخت: امروز ما به خود افتخار مي كنيم كه ديار كرمانشاهان گوهر چنين برجسته اي را در خود جاي داده است لذا برگزاري اين كنگره عظيم را نقطه عطفي در تاريخ كرمانشاه مي دانيم.

وي بيان داشت: همانگونه كه مقام معظم رهبري توصيه فرموده اند، بقاع متبركه بايد به قطب فرهنگي تبديل شوند و ما هم در اين زمينه از هيچ تلاشي فروگذار نخواهيم كرد.

استاندار كرمانشاه در پايان از دست اندركاران برگزاري و نيز شركت كنندگان در اين كنگره قدرداني كرد.
__________________

چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم


پاسخ با نقل قول
  #10  
قدیمی 03-03-2011
مهبا آواتار ها
مهبا مهبا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370

1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

زندگی نامه احمد بن اسحاق قمی

احمد ابن اسحاق محدث بزرگوار قرن سوم از چهره هاي درخشان شهر قم است که مورد عنايت امام زمان (عليه السلام) خويش قرار گرفت. او عالمي جليل القدر فقيهي پرهيزگار نماينده و مورد اعتماد ويژه امام عسکري (عليه السلام) در شهر قم بود.
افزون بر آن مرجعيت ديني ويژه اي نيز در قم داشت، حتي زماني متولي اوقاف و روزگاري هم کارگزار پيشواي يازدهم شد، احمد به عنوان دوست خصوصي و محرم راز امام عسکري (عليه السلام) و رابط بين حضرت و شيعيان قم بود. او وجوهات جمع آوري شده را در سفرهاي متعدد به حضور امام (عليه السلام) تقديم مي کرد. همچنين براي تحصيل علم و کمال از محضر پيشوايان معصوم مسافرتهايي به سامره و ناحيه حجاز داشته است. او به محضر سه امام (امام جواد و امام هادي و حضرت عسکري (عليه السلام)، نيز نائل آمد. معجزاتي را از آن بزرگوار مشاهده کرد و جواب نامه هايي هم از طرف آن حضرت (که اصطلاحا توقيع گفته مي شود) دريافت داشت (1).
براي شناخت شخصيت احمد بن اسحاق ناچاريم تأملي در عصري که وي در آن زندگي مي کرد و فعاليت هاي حضرت عسکري عليه السلام داشته باشيم چرا که حضرت مهمترين تأثير را در افکار و آرمان هاي وي داشت.
آن حضرت با وجود سخت ترين تدابير امنيتي و فشارهاي سياسي از هيچ کوششي در راه انجام وظيفه خطير امامت فرو گذاري نمي کرد. از جمله فعاليت هاي آن حضرت مي توان به تربيت انسان هاي کار آمد اشاره کرد. امام (عليه السلام) با اقدامات سري، بين شيعيان مناطق مختلف ارتباط ايجاد مي کرد و از طريف نمايندگان و سفراء و اعزام پيک ها و نامه ها به آنان، در نگهباني از شريعت آسماني مي کوشيد. شيخ طوسي (قدس سره) در کتاب رجالش حدود صد نفر را نام مي برد که با حضرت ارتباط داشته، از ياران و شاگردان برجسته اش محسوب مي شدند که يکي از آنان احمد ابن اسحق است (2).

خاندان بزرگ

بسياري از خويشاوندان از اصحاب ائمه (عليه السلام)، از محدثين بزرگ و مؤلفين برجسته بوده و از ائمه هدي (عليه السلام) روايات بسياري نقل کرده اند که در کتاب هاي معتبر حديث از جمله در کتب اربعه و ساير کتاب هاي روايتي به چشم مي خورد (3) اجداد و آباء اين مرد پر تلاش و ممتاز قمي در شهر کوفه سکونت داشته و از طايفه مشهور و معروف اشعري بوده اند، جد چهارم احمد بن اسحاق، احوص بن سائل اشعري در سال (121 ق) در قيام زيد فرزند امام زين العابدين (عليه السلام) شرکت کرد و فرماندهي سپاه او را بر عهده گرفت و بعد از شهادت زيد مثل ديگر ياران زيد دستگير شد. بعد از چهار سال حبس، در زندان حجاج، با شفاعت برادرش عبدالله، آزاد شد و همراه برادرش به قم هجرت کرد و در اين شهر اقامت گزيده، طايفه بزرگ شيعيان اشعري را بنيان نهادند (4(.

پدر نيکوکار

اسحاق بن عبدالله بن سعد از راويان مورد اعتماد و محدثان عادل قم است. او به محضر امام صدق و امام کاظم (عليه السلام) شرفياب شد و از محفل الهي شان توشه برچيده است. بزرگان علم رجال از او به نيکي ياد کرده و به دالتش تصريح نموده ند، بنابر نظر شيخ طوسي، اسحاق بن عبدالله دارنده کتابي بوده است. احمد ابن زيد، محمد بن ابي عمير، علي ابن بزرج و افرادي ديگر از اسحاق - که تا قبل از سال 183 هجري زنده بوده است روايت نقل کرده اند (5(.
براي شناخت اين خاندان به روايتي از امام صادق عليه السلام اشاره مي کنيم. عيسي ابن عبدالله قمي، يکي از افراد ممتاز خاندان اشعري ملاقاتي با حضرت صادق عليه السلام داشت. امام بعد از استقبال گرم، ميان دو چشم عيسي را بوسيد و فرمود: «عيسي از ما اهل بيت است» يکي از حاضران پرسيد: عيسي از اهل قم است، است؛ چگونه مي تواند از شما اهل بيت عليها سلام باشد؟ حضرت در پاسخ فرمود: عيسي ابن عبدالله، مردي است که زندگي و مرگ او با زندگي و مرگ ما در آميخته است.

احمد ابن اسحاق در محضر حضرت هادي عليه السلام

بعضي مواقع که احمد با زحمات زياد از قم به سامراء مي آمد، به علت پيش آمدها و موانع سياسي و...، نمي توانست به حضور حضرت هادي عليه السلام شرفياب شود. روزي نزد امام علي آم د و از دوري راه و کم سعادتي خويش گلايه کرد و پرسيد: آقاي من! من بعضي وقت ها مي توانم به حضور شما رسيده، بهره مند شوم ولي گاهي هم از اين فيض محروم مي شود. زماني که نتوانستم به حضور شما بيايم، از چه کسي پيروي کنم؟ امام عليه السلام فرمود: اين ابو عمر و عثمان ابن سعيد نائب اول امام زمان (عج) مورد اعتماد من است. هر آنچه او براي شما بگويد: از طرف من مي گويد و هر چه به شما برساند، از جانب من مي رساند (6). البته ارجاع احمد ابن اسحاق بن عثمان ابن سعيد توسط امام عليه السلام به خاطر ملاحضات زماني و موقعيت سياسي بود.

محرم راز حضرت عسکري عليه السلام

چنانکه گفتيم احمد ابن اسحاق از نزديکترين ياران امام عسکري عليه السلام نيز محسوب مي شد و با اينکه در شهر قم مي زيست امام علاقه اش ه ائمه او را از قم به سامراء مي کشانيد به اين ترتيب از درياي کمالات يازدهمين کوکب فروزان امامت توشه ها برگرفت. او به عنوان محرم اسرار امام از برخي رازها آگاه مي شد که يکي از آنها خبر ولادت با سعات حضرت بقيةالله الاعظم (ارواحناه فداه) است که امام عسکري عليه السلام توسط پيک ويژه خويش احمد را از تولد فرزندش آگاه ساخت. متن نامه حضرت با دست خط مبارک خويش خطاب به احمد ابن اسحاق، چنين گفت:
«فرزند ما متولد شد. بايد آن را از ديگران پوشيده بداري زيرا ما به جز دوستان نزديک خويش کسي را از آن آگاه نکرده ايم و ما دوست داشتيم که به تو خبر دهيم تا خداوند تو را به وسيله اين خبر خوشحال گرداند، همان طور که ما هم خوشحال شده ايم (7).)

جانشين حضرت عسکري (عليه السلام)

در اثر اختناق سياسي که از سوي حمکرانان عباسي اعمال مي شد، موضوع جانشيني بعد از حضرت عسکري (عليه السلام) در هاله اي از ابهام قرار داشت و غير از دوستان مورد اعتماد کسي از آن آگاه نبود، شيعيان در اين باره از احمد ابن اسحاق که نماينده حضرت بود، سؤالاتي کردند و او براي اينکه در اين باره اطلاعات بيشتري کسب کند و جانشين حضرت را با چشم خود ببيند، عزم سفر کرد و در شهر سامراء به محضر حضرت عسکري عليه السلام شرفياب شد. قبل از اينکه لب به سخن بگشايد و در مورد جانشين سؤال کند، امام حسن عسکري (عليه السلام) فرمود:
«اي احمد ابن اسحاق! خداوند متعال از اول خلقت آدم تا امروز زمين را خالي از حجت قرار نداده است و تا قيامت هم خالي نخواهد گذاشت؛ حجتي که به واسطه او گرفتاري ها از اهل زمين دفع مي کند و به سبب او باران نازل مي شود و به ميمنت وجود وي برکات نهفته در دل زمين را آشکال مي سازد.»
احمد پرسيد: يابن رسول الله! حجت خدا بعد از شما کيست؟ حضرت به درون خانه رفت و لحظه اي بعد کودکي سه ساله را که رخسارش همچون ماه شب چهارده مي درخشيد، در آغوش گرفته، بيرون آورد و فرمود:
«اي احمد ابن اسحاق! اگر در نزد خداوند متعال و ائمه اطهار (عليه السلام) مقامي والا نداشتي، فرزندم را به تو نشان نمي دادم، اين کودک هم نام و هم کينه رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) است و همين کودک است که زمين را بعد از آنکه از ظلم پر شد پر از عدل خواهده کرد. اي احمد ابن اسحاق! فرزنذدم همانند خضر و ذوالقرنين است. به خدا سوگند او غيبتي خواهد داشت و در زمان غيبت غير از شيعيان ثابت قدم و دعا کنندگان در تعجيل فرجش کسي اهل نجات نخواهد بود.
احمد از امام (عليه السلام) پرسيد: سرورم! آيا نشانه اي هست که مطمئن شوم اين کودک همان قائم آل محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) است؟ در اين هنگام کودک لب به سخن گشود، گفت: انا بقيةالله في ارضه و المنتقم من اعدائه فلا تطلب اثرا بعد عين يا احمد بن اسحاق.» من آخرين حجت خدا بر روي زمين ام و از دشمنان او انتقام خواهم گرفت. اي احمد وقتي حقيقت را با چشم خود ديدي، ديگر نشانه اي مخواه.
احمد از اينکه توانسته بود هم پاسخ سؤال خويش را دريافت کند و هم آخرين سفير خداودن را مشاهده کند چهره اش از شادي بسيار شگفته شد. فرداي همان روز با اشتياقي افزونتر به ديدار امام عسکري (عليه السلام) شتافت و پاسخ بقيه سؤالات خويش را دريافت کرد (8).

سيماي احمد در ديدگاه امام زمان (عج)

حضرت ولي عصر (عج) در موارد گوناگوني اين فقيه فرزانه را مورد عنايبت قرار داد. ابو محمد رازي مي گويد: به اتفاق احمد بن ابي عبدالله برقي در محله عسکر بوديم (9) که پيک ويژه حضرت امام زمان عليه السلام از طرف ايشان نزد ما آم د و بعد از اينکه چند نفر از ياران امام عليه السلام را نام برد، خطاب به ما گفت؟ حضرت مي فرمايد: همه اين افراد و احمد ابن اسحاق مورد اعتماد ما هستند (10) همچنين در نامه اي که از ناحيه مقدسه حضرت قائم (صلوات الله عليه) به عنوان احمد ابن اسحاق صادر شد، عباراتي در تأئيد وي به چشم مي خورد از جمله اين که حضرت فرموده بود: خداوند نگهدار تو باشد و ترا پاينده بدارد. نامه ات به همراه ضميمه اش به من رسيد... اي احمد ابن اسحاق خدا تو را رحمت کند... خداوند توفيقات تو را افزون گرداند (11).

در نگاه دانشمندان

شيخ طوسي (385 - 460 ق) مي نويسد: احمد ابن اسحاق قمي مورد اعتماد ماست. او مقامي بزرگ دارد و از ياران نزديک امام حسن عسکري عليه السلام است. احمد که پيشواي علماي قم بود. بارها به محضر ائمه معاصرش مشرف شد و مسائل ديني اش را از آنها پرسيد (12).»
اين شهر آشوب، يکي ديگر از نظريه پردازان علم رجال است، وي مي نويسد: احمد بن اسحاق بن عبدالله اشعري قمي از نزديکان امام يازدهم عليه السلام بود و به افتخار ديدار حضرت صاحب الزمان عليه السلام نائل آمد (13(.
ابو العباس نجاشي، متوفي 450 ق و يکي از اعلام نامدار اماميه معتقد است: احمد ابن اسحاق قمي رابطه بين شيعيان قم و ائمه بود. وجوهات مردم را پيش آنان مي برد و پاسخ مسائل شرعي را هم گرفته، به شيعيان مي رساند او از امام جواد و حضرت هادي عليه السلام روايت دارد و يکي از ياران ويژه حضرت امام عسکري عليه السلام به شما مي آيد (14).

هديه حضرت مهدي (عج)

محمد ابن حمد قمي نامه اي به ناحيه مقدسه حضرت مهدي عج نوشت و در ضمن آن يادآؤر شد که احمد بن اسحاق قمي مي خواهد همراه من به سفر حج برود و به هزار دينار نياز دارد، اگر صلاح بدانيد اين مبلغ پول را به عنوان قرض به احمد بپردازم تا پس از به جاي آوردن مراسم و بازگشت به ديار خويش قرضش را بپردازد. امام عليه السلام در جواب چنين مرقوم فرمود: اين مبلغ را به عنوان هديه به او مي دهيم و پس از بازگشت از زيارت خانه خدا نيز مبلغ ديگري به او خواهيم داد (15).

بهترين شهروند قمي و شوق وصال يار

سعد ابن عبداله اشعري يکي از محدثين نامدارد شيعه مي گويد: سؤالات زيادي را يادداشت کرده بودم تا از احمد ابن اسحاق بپرسم: زيرا او بهترين همشهري من و نزديکترين دوست امام حسن عسکري عليه السلام بود. وقتي به دنبال او رفتم. معلوم شد به قصد سفر به سامراء از شهر خارج شده است. بي درنگ به راه افتادم، در بين راه او را ملاقات و علت ديدار او را بيان کردم و گفتم طبق معمول پرسشهايي آورده ام که جواب بگيرم. وي در حالي که از اين ديدار خوشحال بود. به من گفت: خوب شد آمدي همراهم باش. زيرا من به شوق ديدار مولايمان حضرت عسکري عليه السلام به سامراء مي روم و سؤالاتي در رابطه با تأويل و تنزيل قرآن دارم. با هم برويم و پاسخ هايمان را از منبع وحي بگيريم؛ زيرا اگر به محضر آقا برسي، با دريايي از شگفتي هاي تمام ناشدني و غرائب بي پايان روبرو خواهي شد.
وقتي وارد سامراء شديم، يک راست به منزل امام عسکري عليه السام رفتيم و بعد از کسب اجازه يکي از خدمتگزاران ما را به داخل منزل راهنمايي کرد.
وقتي وارد شديم، صحنه اي ديديم که رخسارش مانند ماه شب چهارده مي درخشيد و کودکي روي زانويش نشسته بود که در شکل و زيبايي به ستاره مشتري شباهت داشت. موس سرش از دو سو تا بنا گوش مي رسيد و ميان آن باز بود، مانند الفي که در بين دو واو قرار گيرد.
به حضرت سلام کرديم. آقا که مشغول نوشتن نامه بود، با مهرباني جواب فرمود و ما را به حضور پذيرفت.

داستان صد و شصت کيسه پول

احمد ابن اسحاق امانت هاي ارسالي را که شامل صد و شصت کيسه درهم و دينار ممهور به نام صاحبانشان بود و در داخل يک کيسه بزرگ قرار داشت. به محضر حضرت تقديم کرد. امام عسکري عليه السام رو به کودک کرد و فرمود: فرزندم! هداياي دوستان و شيعيانت را تحويل بگير. کودک لب به سخن گشود، عرضه داشت: آقاي من! آيا سزاوار است دست هاي پاکم را به اين هداياي آلوده که حلال آن به حرامش مخلوط شده است دراز کنم؟
امام عليه السلام به احمد فرمود: اي فرزند اسحاق! محتويات کيسه را خالي کن تا فرزندم (مهدي عليه السلام) حلال را از حرام جدا کند. احمد کيسه ها را يکي پس از ديگري بيرون آورد و آن کودک آنها را با نام صاحب سکه و محل سکونت مقدار سکه ها، چگونگي به دست آوردن آن مال و علت حلال و حرام بودنش را مشخص فرمود. در اين ميان مهر کيسه ها را مي شکست و احمد که آنها را باز مي کرد همان طور مي يافت که آن کودک فرموده بود تا اينکه کيسه ها تمام شد...
امام عسکري عليه السلام فرمود: راست گفتي فرزندم! آنگاه حضرت خطاب به احمدن گفت: اي پسر اسحاق! تمام اين پولها را جمع کن و به صاحبانشان برگردان و يا سفارش کن به آن ها برسانند. ما نيازي به آن ها نداريم، فقط پارچه آن پيرزن را بياور! احمد که آن پارچه را در خورجين جا گذاشته بود، خواست به بيرون از خانه برود و آنرا بياورد، امام عسکري عليه السلام رو به من کرد و فرمود: اي سعد! تو براي چه آمده اي؟ عرض کردم احمد مرا به زيارت شما تشويف کرد. حضرت فرمود: مسائلي را که مي خواستي بپرسي، چه شد؟ گفتم: آقا! همچنان بدون جواب مانده اند. فرمود: از نور چشم من سؤال کن و به کودک خردسال اشاره نمود.
من سؤالهايم را مطرح کرده و جوابهاي کافي از او گرفتم، تا اينکه وقت نماز رسيد، در اين موقع امام عسکري عليه السلام با فرزند گرامي اش برخاسته، آماده نماز شدند. من نيز از خدمت آن ها اجازه گرفته، بدنيال احمد بن اسحاق رفتم. وقتي او را پيدا کردم ديدم گريه مي کند. پرسيدم چرا گريه مي کني؟ گفت: پارچه امانتي را که امام عليه السلام از من خواست گم کرده ام. گفتم ناراحت نشو، برو واقعيت را به حضرت بگو. او رفت و لحظه اي بعد در حالي که صلوات مي فرستاد و شادي در صورتش موج مي زد، برگشت. پرسيدم چه شد؟ گفت: پارچه امانتي زير پاي امام پهن بود و حضرت روي آن نماز مي خواند (16).

شخصيت علمي

احمد ابن اسحاق افزون بر اينکه امين، ئوکيل و سفير حضرت عسکري عليه السلام بود و بعد از ايشان نمايندگي امام زمان عليه السلام در شهر مقدس قم را بر عهده داشت به عنوان يک محدث راستگو و مورد اعتماد دانشمندان امايه مشهور است بنا به نقل «معجم رجال الحديث» او در سلسله اسناد 67 روايت قرار گرفته است و رواياتش در کتب حديث شيعه مثل کتب اربعه و «غيبت» شيخ چيره دستي در علم حديث و احکام که مرجع خاص و عام بود و مردم براي حس مسائل ديني به او رو مي آوردند، سفرهاي متعددي به عراق و حجاز داشته که در اين سفرها مسائل مختلف کلامي، علوم قرآن ي و اطلاعات تاريخي را از ائمه آموخته بود و اطلاعات جامعي در اين زمينه ها داشت (17).
موقعيت علمي و مرجعيتش مقبوليت همگاني داشت و روزي محمد ابن ابي العلاء و يحيي ابن محمد که از دانشمندان شيعه بودند، در بحث تاريخي اختلاف پيدا کردند و بعد از مجادله و بحث هاي طولاني تصميم گرفتند براي حل مسئله و يافتن حقيقت به احمد ابن اسحاق قمي که از ياران برجسته امام دهم و يازدهم عليه السلام بود، مراجعه کنند.
آن دو به قم سفر کرده، به منزل احمد ابن اسحاق رفتند، امد پاسخ صحيح را به صورتي بيان کرد که آن دو اظهار کردند: حمد و شکر خداوند را که تو را در دسترس ما قرار داد (18).
روايت ها و سؤال و جواب هاي اين محدث عاليقدر از حضور ائمه عليه السلام ؛ قدري اهميت دارد که امروزه مدرک فقهي، فقهاي بزرگ شيعه محسوب مي شود.

تأليفات

او نتيجه آموخته هايش از ائمه طاهرين عليه السلام را در قالب کتاب هاي متعدد و در موضوعات مختلف جمع آوري کرد که بعنوان نمونه مي توان از کتاب 1 - »علل الصوم» 2 - «علل الصلوة» 3 - «مسائل الرجال» نام برد.

اساتيد

احمد ابن اسحاق از مکتب دانشمندان عصرش استفاده کرد و از آنان حديث نقل کرد از جمله، عبدالله ابن ميمون، زکريا ابن آدم، زکريا ابن محمد يا سر خادم و ديگر محدثين که در کتاب هاي معتبر شرح مفصل ان بيان شده است.

شاگردان احمد ابن اسحاق

1 - احمد ابن ادريس قمي «ابو علي اشعري» (متوفي؛ 306 ه ق)
احمد سرآمد فقها و محدثان امين اماميه در نيمه دوم سده سوم هجري و از اصحاب امام حسن عسکري است و حضرت با عنوان «معلم» از وي ياد کرده است. کليني و تلعکبري از شاگردان برجسته اش به شمار مي آيند.
نامش در سند بيش از دويست و هشتاد حديث به چشم مي خورد و معروفترين اثر احمد ابن ادريس، کتاب «نوادر» است (19).
2 - احمد ابن علي بن ابراهيم
از راويان مورد اعتماد است و شيخ صدوق روايت هاي فراوان با استناد به او نقل مي کند.
3 - احمد بن محمد بن عيسي اشعري
فقيه و محدث نامدار قم بود و به توفيق ديدار با امام رضا، امام جواد و امام عسکري عليه السلام دست يافت. دانشمندان علم رجال نه تنها از وسعت اطلاعو مهارتش در حديث خبر مي دهند بلکه قداست نفس و عظمت روحش را مي ستايند، نامش در سند بيش از دويست و بيست و نه حديث قرار دارد، آثار فراواني چون «التوحيد، المتعه، فضل النبي، فضائل العرب و کتاب المنسوخ و...) از احمد ابن محمد بجا مانده است (20(.
بزرگان علم رجال او را ثقه و مورد اعتماد دانسته اند. کتاب «نوادر» از اوست و کليني روايات فراواني را با استناد به وي نقل کرده است.
5 - سعد بن عبدالله اشعري
ابو القاسم سعد بن عبدالله بن ابي خلف اشعري بزرگ فقهاي شيعه در نيمه دوم قرن سوم و معاصر با حضرت عسکري عليه السلام، عالمي مورد اعتماد و والامقام بود. در سلسله سند نزديک به 1142 حديث قرار دارد و چهل اثر (سي و هفت کتاب وي در اعيان الشيعه ياد شده است) از او به جا مانده است.
«بصائر الدرجات» معروفترين نوشته سعد بن عبدالله به شمار مي رود.
6 - سهل بن زياد آدمي رازي، عبداله بن جعفر حميري، عبدالله بن عامر اشعري، علي بن ابراهيم قمي، علي بن سليمان زراري، محمد بن حسن فروخ صفار، محمد بن عبدالجبار قمي، و محمد بن يحيي عطار قمي از ديگر شاگردان احمد هستند که در کتب معتبر به تفصيل از آنان ياد شده است (21).

شخصيت اجتماعي

احمد وکيل ائمه در شهر قم بود و تبليغات دامنه داري در دفاع از اهل بيت عليه السلام انجام مي داد. پاسخگوي مسائل فقهي و اعتقادي مردم بود. وجوهات آنان را جمع آوري مي کرد و به محضر امام عسکري عليه السلام مي رسانيد، در مورد موقوفات اقدامات لازم را انجام مي داد و براي اينکه فعاليت هايش را در کانوني متمرکز کند، به دستور امام در قرن سوم ه ق شروع به ساخت مسجد مهمي کرد. که به مسجد امام حسن عسکري عليه السلام معروف است اين مسجد امروزه يکي از بناهاي قديمي به شمار مي آيد و سالهاست که شيعيان مخلص براي اقامه نماز، عزاداري و مراسم مذهبي - اجتماعي از آن استفاده مي کند.
اديب الممالک فراهاني در قصيده اي طولاني اين مسجد را توصيف کرده است و بخشي از ابياتش چنين است:
اي فلک لاجورد، گر بزمين بنگري
تن به تواضع دهي، سر بسجود آوري
ور فلک آرد بطاق، مهر و مه اندر نطاق
کوفته بر اين رواق، رأيت پيغمبر
از حسن عسکري عليه السلام ماند بجا اين بنا
معني ام القري، زاده شاه غري
مسجد امام حسن عسکري عليه السلام در مراسم هاي مختلف همچون ايام اعتکاف و غيره مملؤ از انسان هاي وارسته و خداجو مي شود و از زمان هاي گذشته تا به حال هميشه علماي بزرگ و متقي مانند آيةالله اراکي در اين مسجد که شبستان هاي متعدد دارد امامت نموده اند.

افول ستاره قم

ستاره تابناک قم بعد از يک عمر تلاش در راه احياء ارزشهاي اسلامي و معنويات ائمه اطهار عليه السلام، خبر رحلت خويش را همراه با کفن از حضرت ولي عصر (عج) دريافت کرد، شيخ ابو عمر و کشي مي گويد: ابو عبدالله بلخي طي نامه اي که به من نوشت از حسين ابن روح قمي سخن به ميان آورد و از جمله در آن نامه نوشته بود که حسين ابن روح مي گويدج احمد ابن اسحاق نامه اي به ناحيه مقدسه امام زمان عليه السلام نوشت و اجازه خواست که به حج برود. حضرت نيز به وي اجازه داد و پارچه اي هم برايش فرستاد. احمد وقتي پارچه را ديد گفت: امام عليه السلام خبر مرگ مرا داده است و هنگام بازگشت از سفر حج در حلول سر پل ذهاب در گذشت (22)، و به اين ترتيب احمد بن اسحاق در حدود سال هاي 260- تا 263) در استان کرمانشاه ديده از جهان فرو بست و مقبره اش امروزه شهر سرپل ذهاب زيارتگاه شيفتگان اهل بيت عليه السلام شده است (23).

نمونه هائي از روايات احمد ابن اسحاق

به عنوان حسن ختام رواياتي چند از احمد بن اسحاق را مي آوريم.
ايمان حضرت ابي طالب عليه السلام
1 - عن اسحاق بن جعفر عن، ابيه عليه السلاتم، قال: قيل له: انهم يزعمون ان ابا طالب کان کافرا فقال: کذبوا کيف کون کافرا و هو يقول:
الم تعلمو وجدنا محمدا
نبيا کموسي خط في اول الکتب (24)
اسحاق ابن جعفر از پدربزرگوارش، حضرت صادق عليه السلام نقل کرد که به آن حضرت عرض شدا آن ها (مخالفين ما) گمان مي کنند حضرت ابو طالب کافر بود: فرمود: دروغ مي گويند، چگونه او کافر است در حالي که مي گويد: مگر نمي دانند که ما محمد را مانند موسي پيغمبر يافته ايم که در کتاب هاي نخستين و قبل از ما نامش نوشته شده است (25)،
نام هاي نيک خداوند
2 - عن ابي عبدالله عليه السلام في قول الله عز و جل «و لله الاسماة الحسني فادعوه بها» قال: نحن والله الاسماء الحسني التي لا يقبل الله من العباد عملا بمعرفتنا.
امام صادق عليه السلام (در رابطه با آيه شريفه که مي فرمايد: خدا را نام هاي نيکوست او را به آنها بخوانيد) فرمود: به خدا سوگند آن نام هاي نيکو ما هستيم که خدا عملي از بندگان نپذيرد مگر آن که همراه با شناخت ما باشد (26).
3 - عن ابي عبدالله عليه السلام: قال: ما زار مسلم اخاه المسلم في الله و لله الا ناده الله عز وجل: ايها الزائر طبت و طابت لک الجنة (27).
امام صادق عليه السلام فرمود: هيچ مسلماني نيست که از برادرش مسلمانش به خاطر خدا ديدن کند مگر آنکه خداوند مي فرمايد: اي زائر خوش باش و بهشت گوارايت باد.
خوشبخت ترين انسان
4 - عن ابي عبدالله عليه السلام قال: (قال رسول الله (صلي الله عليه و آله) قال الله عز و جل: ان من اغبط اوليائي عندي عبدا مومنا ذاحظ من صلاح، احسن عبادة ربه و عبدالله في السريرة، و کان غامضا في الناس فلم يشر اليه بالاصابع و کان رزقه کفافا، فصبر عليه فعجلت به المنيه، فقل تراثه و قلت بواکيه (28).
حضرت رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: خداوند مي فرمايد: رشک برانگيزترين دوستانم نزد، من بنده مؤمني است که بهره اي از شايستگي دارد و عبادت پروردگارش را نيکو انجام مي دهد. مرا در نهان عبادت مي کند و در ميان مردم گمنام است. با انگشت به او اشاره نمي شود، روزيش به قدر کفاف است و بر آن صبر مي کند، مرگش زود مي رسد و ميراث و گريه کننده هايش اندک هستند.

«پي نوشتها»

1 - رجال شيخ طوسي، اصحاب امام عليه السلا، ص 427، و رجال نجاشي، ص 91، شماره 225.
2 - همان.
3 - منتهي الامال، ج 2، ص 413.
4 - احمد بن اسحاق، امين امامت، ص 15.
5 - معجم الرجال الحديث، ج 3، ص 77.
6 - بحار، ج 51، ص 324، ج 1؛ باب 16 (هذا ابو عمر و الثه الامين ما قاله لکم ففي بقوله...)
7 - همان، ج 51، ص 16، ص 77.
8 - بحارالانوار، ج 52، ص 23، ج 16 (با تلخيص).
9 - عسکري منطقه اي نظامي در شهر سامراء بود که امام هادي و امام حسن عسکري عليه السلام در زمان زمامداران عباسي مجبور به سکونت در آن منطقه بودند.
10 - رجال کشي، ص 466، شماره 432.
11 - مهدي موعود، ترجمه علي دواني، ص 1078.
12 - رجال و فهرست شيخ طوسي، اصحاب امام جواد و امام عسکري عليه السلام.
13 - معالم العلماء، ص 14.
14 - رجال نجاشي، ص 91، شماره 225.
15 - رجال کشي، ص 466.
16 - بحارالانوار، ج 52، ص 80، ح 1 (با تلخيض) و مهدي موعود، ص 649.
17 - معجم رجال الحديث، ج 2، ص 40.
18 - «فلما تصافحنا قال لخير لحا قک بي قلت الشوق ثم العاده في الاسئله...»
19 - معجم رجال الحديث، ج 2، ص 36.
20 - همان، ص 304.
21 - مدرک، احمد بن اسحاق «امن امامت» ص 64.
22 - رجال کشي، 466.
23 - گفتني است که در مورد وفات احمد ابن اسحاق در ميان رجال شناسان اتفاق نظر وجود ندارد. بعضي از روايات دلالت مي کند که وفات او در زمان حيات حضرت امام حسين عسکري عليه السلام اتفاق افتاد و خبر فوت، دفن و کفن وي توسط آن حضرت بود که تحقيق آن از عهده اين نوشتار خارج است و همچنين در مورد محل دفن وي بعضي ها معتقدند که در منطقه طبس مي باشد. علاقه مندان را به منابع مفصل مراجع کنند.
__________________

چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم


پاسخ با نقل قول
پاسخ

برچسب ها
قصرشيرين, قطار شهری, كرمانشاه, منو ریل, منوریل, نوروز, هفت سین, هواشناسی, اخبار کرمانشاه, اشتغالزایی, بیستون, دانشگاه رازی, عراق


کاربران در حال دیدن موضوع: 3 نفر (0 عضو و 3 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 06:53 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها