عید اومد بهار اومد می ریم به صحرا

[amir ahmadi]

the flower sheds all its petals
and finds the fruit.
گل همه گلبرگ هایش را می ریزد
و میوه پیدا می کند.

[amir ahmadi]

my songs are to sing
that i have loved thy singing.
در اوازهایم می خوانم
که اوازت را دوست داشته ام.

[amir ahmadi]

عید بر همه دوستان عزیز مبارک باشد نخست.ودر وهله بعد بر همه ایرانیان و همه فارسی زبانان و همه انسانها این بهار مبارک باد .امید به خدا که سالی همراه با صلح و سلامتی برای همه انسانها.
یا مقلب القلوب والبصار
یا مدبر الیل و النهار
حول حالنا الی احسن الحال.قربان همگی شما امیر احمدی.

[amir ahmadi]

let me light lamp
sasys the star
and never debate
if will help to remove the darkness.
ستاره می گوید:
بگذار چراغم را روشن کنم
و هرگز بحث نکنیم که ایا این
کمکی به زدودن ظلمت می کند یا نه.

[amir ahmadi]

man claims gods flowers as his own
when he weaves them in a garland.
انسان ادعای مالکیت همه گلهای خدا را دارد
وقتی که انها را در تاج گلی می پیچد.

[amir ahmadi]

in my lifes garden
my wealth has been of the shadows and light
that never gathered and stored.
در باغ زندگیم
داریی هایم سایه ها و روشنایی هایی بوده
که نه جمع می شوند نه پس انداز.

[amir ahmadi]

the sunlight opens for me the words gate
loves light its treasure.
نور خورشید دروازه دنیا را به رویم می گشاید
نور عشق خزانه های ان را .

[amir ahmadi]

the mountain remians unmoved
at is seeming defeat by the mist.
کوه به رغم شکست ظاهری اش به دست مه
همچنان استوار می ماند.

[amir ahmadi]

let my love /like sunlight /
surround you and yet give
you illumined freedom.
بگذار عشق من همچون افتاب در بر بگیردت
و با وجود این ازادی روشن نثارت کند.

[amir ahmadi]

days are coloured bubbles
that float upon the surface of fathomless
night.
روزها حبابهایی رنگی اند
که بر سطح شب بیکرانه شناورند.