سلامی به گرمی تابستان
خوبید ؟
مثل همیشه چند تا کتاب جدید میخوام معرفی کنم ، کتاب های این سری فقط یکیش هست که حجمش زیاد هست و اون هم خوب دیدم حرفی برای گفتن داره برای همین تو اینجا میزارم که البته براش حرف دارم برای زدن
اولین کتابی که میخوام معرفی کنم ، کتاب نیست ، یک قطعه برداشته شده از یک مقاله در مورد نور هست ، باقی مطالبش رو به دلیل این که اکثراً در فیزیک دبیرستان خوندیم نمیزارم ، دلیل برجسته ای که این نوشته رو میخوام اینجا بزارم پاسخ به یک سوال قدیمی هست ، پشت رنگین کمان چی هست ؟ پشت رنگین کمان کجاست ؟ اصلاً ما چرا رنگین کمان ها رو به صورت کمان میبینیم ؟ چرا رنگین کمان ؟ مثلاً میتونست رنگین مربع باشه
این نوشته 21 صفحه ای به طریقه ای جذاب در مورد پدیده ی رنگین کمان توضیح میده ، و کاملاً تصویری شما میبینید که حقیقتاً ذات رنگین کمان چی هست ، هیچ میدونستید اگر از هواپیما نگاه کنید صرفاً کام نمیبینید و یک دایره کامل میبینید ؟ و این خط افق هست که باعث میشه ما کمان ببینیم ؟
این نوشته رو از دست ندید 21 صفحه زیاد نیست .. ولی جذاب هست .
نوشته بعدی در مورد پتروف فداکار هست . ممکن هست یادتون نیاد برای یادآور حتماً داستان اون افسر فداکار شوروی رو شنیدید که بعد از اخطار حمله موشکی شک کرد که این ممکن هست یک اشتباه کامپیوتری باشه
آمریکا حقیقتاً حمله نکرده باشه که حدسش درست بود همه جا نوشته شد که این فرد مجازات شد . اما بعدش چه تصمیمی گرفته شد رو اشاره نکرد
شوروی چه تدبیری رو در پیش گرفت تا افرادی مشابه پتروف تصمیم اون رو نگیرند چون واضح هست اگر هشدار کامپیوتر ها درست میبود ، حمله موشکی بود و تعلل پتروف به ضرر امنیت ملی شوروی محسوب میشد . نوشته کمی هست ، بخونید جالبه !!!
نوشته بعدی ملکوت هست ، نوشته بهرام صادقی ، اگر زیر 18 هستید و از داستان های ترسناک و چندش بدتون میاد اگر ، فوبیا دارید و ترس های مذمن دارید این کتاب رو نخونید ، نمیدونم چرا این کتاب رو نمیتونم در نظر نگیرم
و نسبت بهش بی توجه باشم ، کتابش داغون هست و ترسناک ، مسائل چندش زیاد داره و خط داستانی انگیزی داره ، فقط یک درصد احتمال بدید اینا حقیقت باشه .... !!
کتاب بعدی راکناک رالین هست ، این کتاب یک تصویر آخرالزمانی از یک نویسنده ایرانی هست ! 377 صفحه کتاب خوب نوشته شده همین الان میگم اون پایانی که شما فکر میکنید نداره ، صحنه های عشقی نداره ، قهرمان بازی ، خاص بازی نداره ، من بمیرم تو بمیری هم نداره ، کتاب واقعاً خوبی هست ، ولی پایان داستان با خود داستان همخوانی نداره
زمین در یک جنگ ویرانه شده و حالا داستان درگیری گروه ها بر سر راکناک هست چیز با ارزشی که معلوم نیست چی هست ! اما این خود داستان و متن وقایع هست که با ارزش هست توصیفی که نویسنده از حسرت های یک موجود آخرالزمانی میده و شکایت و فحاشی که به اجدادشون میکنند ، اجدادی که ظاهراً ما باید باشیم !! پرمحتوا !
سلام و پست بعدی ، میدونید که چون انتخاب کتاب کار سختی هست
یک مقداری طول میکشه دلیل طول کشیدنش هم این هست که کتاب سینوهه رو داشتم میخوندم
.........
سینوهه رو بخونید .... سینوهه رو بخونید جالبه .... باور کنید کتاب جالبی هست این کتاب فوق العاده و شما باور کنید از مطالعش پشیمون نمیشید
وقتی من دارم به شما اصرار میکنم لابد یک چیزی میدونم دارم میگم
این کتاب روی پاپیروس مصری در حدود 3265 سال پیش نوشته شده !
یعنی زندگینامه یک شخص در 3265 سال پیش هست !
که جالب هست که نسخه پاپیروس مصری این کتاب الان در موزه برلین هست و ترجمه فارسی رو برای شما من قرار میدم ، این کتاب واقعی هست !
هر چی نمیخونید این رو بخونید ... این کتاب ، کتاب زندگی هست و اینقدر جذابه که حتی تو تصور شما هم نمیگنجه سینوهه پزشک فرعون شد بعدها ولی این کتاب داستان زندگی این فرد از عشق های این فرد
تجربه سفر ،جاسوسی نظامی ، وضعیت جهان باستان ، پزشکی ، رازهای سر به مهر فراعنه که قرار نبود هیچوقت من و شما از اون مطلع بشیم
خصوصی ترین مسائلشون ، از خیانت های اخلاقی تا انتقام های سر و جون دار ها !!! تا برنامه ریزی برای کسب قدرت ... یک لحظه صبر کنید .... اون چیزی که فکر میکنید نیست ! 100 برابر بهتر از اون چیزیه که فکر میکنید ! یعنی یک چیز عجیبی هست این !
و مسائلی که ممکن من و شما حتی امروز هم از بیان اونها شرم داشته باشید این کتاب علم محض هست ، علم تجربه و کتابی بسیار پرمحتوا و غنی
ضمیمه هم میکنم
کتاب بعدی روح سرگردان هست ، بزارید بگم این از اون دست کتاب هایی هست که در مورد اختراع هاو اکتشاف هایی میگه که تو یک دنیای خیالی کشف شدند و به نظر میرسه کمتر بوی واقعیت دارند ، خیالاتی که بیشتر به نظر میرسه بوی حقیقت بدند تا خیال .... شاید هم حقایقی که به صورت خیالی عنوان شدند
شاید اینها خاطرات یک مامور امنیتی باشه و یا فراتر از اون یک شخص با نفوذ که به خاطر هوش یا نه به خاطر توانایی هایی که داره اذن دخول در جاهایی داره که ممکنه به من و شما چنین اجازه ای داده نشه
فضای داستان تو یک کافه هست ، که تو اون داستان های متفاوتی روایت میشه و چند نفر اونجا هستن اگر میخواستید بفهمید تا الان از جملات من درک کردید که این کتاب چجور کتابی هست !!
کتاب بعدی کتاب ستاره بازان هست
من به استهجان داستانی اعتقادی ندارم مگر این که پشت اون هدفی باشه
این داستان تلخی از به قدرت رسیدن یک شخص خیالی در یک کشور خیالی در آمریکای لاتین هست ، این داستان از این جهت تلخ هست که ممکنه با موارد متعدد غیر اخلاقی در این داستان برخورد کنید
مثلاً پسری که برای رسیدن به پول و شهرت به تن فروشی رو میاره
و مواردی که زبان از بیانش قاصر هست ، و نمیتونم واضح بگم ولی این رو بدونید روایت این داستان برای آگاهی از ابعاد تاریک قدرت بسیار خوب هست این که گاهی پله ها طی میشه تا به چیزی برسند که هرگز اونجایی که تصور
میکردند نیست ، حتی اگر قدرتمندترین شخص کشورشون باشند
اون هم یک کشور ضعیف و بدبخت . همش برای این که توجه شیطان رو به خودشون جلب کنند ..... یک کار شیطانی انجام بدند
هر چقدر تاریکتر تا تبدیل بشند به شیطانی ترین شخص روی زمین ..............
ولی چیزی اونجا نیست که اونها رو ارضا کنه چون قدرت حقیقی حتی به دست ابلیس هم نیست
کتاب بعدی سایه شیطان هست اندر نتایج عذب بیدن !
البته داستان که خیالی هست حالا من نمیدونم نویسنده چجوری چنین سوژه هایی به ذهنش اومده ولی استدلالش به نظرم یک جورهایی درست هست در مورد عوامل و مشکلات بروز کرده
خوب باز لااقل دم من گرم ، وسط این همه بی معرفت یه 4 تا لگد هم میکنم به پستهای اینجا ، من اصلاً باید از همون اول میومدم اینجا معنی نداره لااقل اگر چیزی بشه با هم غصه اش رو میخوریم ، هنوز سر پا هست اینجا خدا رو شکر ... البته اگر دوباره نپره ! امیدوارم نپره
خوب سلام ! خوبید میدونم هیچکدوم کتابهایی که گفتم نخوندید ، چون آدمهای تنبل و تن پرور و ضد حال اسیر جو هستید ، منتظرید یک چیزی معروف بشه ، یا سر و صدا کنه بگیرید نگاه کنید یا نظر بدید در موردش تایید و تفسیر بنویسید دیدید سریع یک چیز معروف میشه ترجمه اش میکنن یا این که فیلمش رو میخرند پخش میکنن
شما هم کرم کتاب نیستید این پست یه نگاهی میندازید و میرید ولی اگر اشتباهاً ، زبونم لال ، یک تیری به تخت خورد و جاهل شدید خواستید کتاب بخونید ، 3 تا کتاب واستون برای این پست دارم کتاب های خوبی هستند
نه اشتباه نکنید ژانر وحشت نیست ، بزارید یک راهنمایی کنم کتاب روح سرگردان رو خوندید ؟ همون کتابی که تو پست قبلی بود
یک باشگاهی بود به نام گوزن ها ، بیوه مردان شاید تصویری توضیحش بهتر باشه
میدونم که ممکنه از این کافه کتابهای دیگه ای هم پیدا کنم ولی تا اینجا این دومی بود . هر نویسنده ای هم مطالب مربوط به علایق خودش سوژه جالبی هست ، مخصوصاً برای خانومها شوخی میکنم
دومین کتابی که میخوام معرفی کنم براتون قصه هایی از کشورهای آسیاییهست
این کتاب ملین روح و اعصاب هست ( نمیدونم ملین رو درست گفتم یا نه )
آخه پدرم همیشه از این کلمه ها استفاده میکنه مثلاً همیشه میگه من حیثم المجموع یا مثلا میگه به قول مهشور و اینا ... گفتاً من هم مثلاً از اینا بگم
چه میدونم کتابی هست که رویاهای صادقانه یک ملت رو شاید بیان کنه
بزارید دقیقتر بگم رنگ خدا مجید مجیدی رو دیدید ؟ نه تنها واسه ما ایرانی ها معنی داشت واسه خارجی ها هم با معنی بود این هم رنگ خدای اوناست
منتها داستانهایی هست که ما راحت با اون ارتباط برقرار میکنیم
خیلی ساده تازه کلی با تصویر نقاشی هست ، لطف کنید بچه بشید و این رو مطالعه کنید لازم هست .
کتاب بعدی که معرفی میکنم کتاب سقوط 79 هست
چیز جالبی هست مطالعه کنید توقع توضیح از طرف من رو هم نداشته باشید چون ممکنه نظر شخصی من تاثیر بزاره روی شما ، باید مطالعه کنید این رو
چون کتابی هست که باید مطالعه کنید ... یعنی باید ... متوجه شدید ؟
چرا من اینقدر اصرار دارم ، کتاب معرفی کنم ؟ چون اون بیرون پر چرت و پرت هست ، رمانهای خارجی مزخرف رو ترجمه میکنند این ها کتابهایی هست که خود اونها خوب خوندنش ، الان اونجا اسم سی کلارک رو خوب میشناسن
اسم آسیموف رو خوب میشناسن ،اسم گریشام رو خوب میشناسن
اسم ... خوب میشناسن
این خانومها هم لطفاً دست از رمانهای عاشقانه بردارید ، خوب هر چقدر بخونید همون دیگه همش همونه ول کن دیگه ، یک کتاب 2 کتاب چند تا آخه ؟ جم هست دیگه ... عه
دارم لطف میکنم براتون آپلود میکنم بخونید لامصب ره
سلام این پست رو فقط اختصاص میدم به یک کتاب
قبل از صحبت باید بگم اگر حوصله مطالعه ندارید چطوری پس کتاب مطالعه میکنید ؟ یک پست 30 ؛ 40 خطی که این همه ایییش و پیف نداره ؟ صبور باشید
اول من باید در مورد آسیموف به تفصیل صحبت کنم .
نمیدونم از کجا شروع کنم این نویسنده پرش ذهنی به شدت بالایی داشت .
و نقطه ضعف آسیموف در داستان های بلند این بود که از اسامی و نام زیاد استفاده و تولید واژه و شخصتی بالایی داشت و داستان رو به حدی میپیچوند که در نهایت آدم زده میشد ... فکر میکنم بازخورد خود خواننده های آسیموف زمانی که در قید حیات بود باعث شد آسیموف در شیوه داستان نویسیش تغییر ایجاد کنه . و هم مقدمه های کوتاه تر بنویسه . و هم این که داستان کوتاه بنویسه البته استثناء هم داریم در مورد داستان های بلندش ولی داستان های کوتاه آسیموف دیگه شاهکار هست این یهودی دوست داشتنی واقعاً بلد هست چطوری کلمات رو روی یک کاغذ تایپ کنه . واقعاً بلد هست .
مخصوصاً تو داستانهای کوتاهش به حدی درست و به حدی تمیز کار میکنه که من هر وقت کتابی با عنوان داستان کوتاه از آسیموف میبینم انگار مائده آسمانی به من عطا شده . جداً فوق العاده هست .
این خیلی جالب هست که من مسیر فکری آسیموف رو وقتی داره داستانش رو شکل میده دنبال میکنم مثلاً یک داستان در مورد ابر فرمانروایان بود
داستان اولش با کار بر روی یک پروژه موشکی در ایالات متحده و موازی با اون در شوروی سابق شروع میشه بعد آسیموف پیش خودش میگه دارم چی مینویسم ؟ جنگ سرد ؟ نه این خیلی خز یک دفعه با یک ظرافتی شیفت میکنه میره طرف بشقاب پرنده وداستان جنگ سردی رو تبدیل به علمی تخیلی میکنه البته اگر شما حواستون جمع باشه وگرنه متوجه نمیشید
پرچونگی نکنم . ععععععههههه این سری نوشته هایی ازش میزارم که شما سرپرایز میشید اگر ببینید بیشتر فیلمهایی که ساخته شدند الهام گرفته از نوشته های آسیموف هستند . شما فکر میکنید هالیوود فیلمنامه نویس های خوبی داره ولی در اشتباهید هالیوود پر هست از اقتباس گران خوبی که به خوبی درون مایه های ادبی رو با یک چرخش ریز عوض میکنند تا شاهکاری رو به نام خودشون ثبت کنند
من در واقع یک کتاب رو تیکه تیکه کردم وبرای شما میخوام به صورت جدا جدا آپلود کنم .
در این مجموعه داستان کوتاه کلمات اشتراکی پنهان زیاد هست اما در مورد ابرکامپیوتری صحبت شده به نام مولتی ووک که کارش " محاسبات ابری و سنگین " هست با توجه به این که نوشته آسیموف تو چه سالی نوشته شده نشان از عمق مطالبی داره که تو این کتاب ازش صحبت میکنه .
بزارید از تیکه اول شروع کنم .
نمیدونم زیاد فیلم تماشا میکنید یا نه ولی یک فیلمی تو هالیوود ساخته شده بود در مورد آخرین رای دهنده فکر کنم صدا وسیما هم پخش کرده بود .
که داستانش این بود . که آمریکا لنگ رای یک نفر مونده بود ... از تلویزیون پخش مستقیم میشدند کلی داستان آخر طرف رای خودش رو انداخت . هه خوب این اقتباس بود البته یک اقتباس دست چندم از داستان آسیموف من این جا داستان اورجینال رو با نام voter براتون میزارم اتفاقاً اگر همین و میساختن قشنگ تر بود .
اما تیکه دوم مطمئن هستم که با نام inception آشنایی دارید . رویاساز و دی کاپریو و قرقره . خوب باید بگم این هم اقتباس بود بابا ، آسیموف از دوران بوق این رو نوشته بود . و اتفاقاً اون چیزی که آسیموف نوشته از خود فیلمش هم قشنگ تر هست، نه عشق و عاشقی کاذب داره نه چیزهای بدرد نخور
زوائد با وسواس مثال زدنی از داستان زدوده شده و اصلاً باید همین رو میساختن نه اون رو ... جاسوس بازی و هفت تیر کشی و رویا ، زمان تند و کند همش ..... بدرد نمیخورد . البته باز این جا یادآورد میشم من همراه تیکه رویاساز یک تیکه دیگه هم گذاشتم با نام بذله گو . که باز صحبت از مولتی ووک میکنه سال 1957دقت کنید ... یا شایدم دهه 60 میلادی چند سال پیش ؟ 58 سال پیش ببینید تو داستان بذله گو در مورد چی صحبت میکنه جالب هست . این که مولتی ووک پاسخ میده و اینها و امروز شما میبینید که داره اینها اتفاق می افته
تیکه بعد آخرین صور مهمش هست البته یک داستان فرعی هم داره که در مقابل آخرین صور حکم پیش غذا رو داره و اصلاً مهم نیست.... ترجیح میدم در مورد آخرین صور صحبت نکنم و از شما "جداً " دعوت میکنم این این نوشته رو بخونید ، دیگه اینجا آسیموف با ماشین تایپش پرواز داشت میکرد . واقعاً دیگه پدر داستان رو درآورد ، من این رو با akharin گذاشتم
پستهای عمیقی که من میزارم این جا شما نمیتونید تو هیچ نت فارسی پیدا کنید ما ایرانی ها عادت داریم اگر چیزی لذت میبریم اون رو برای خودمون نگه داریم و به خودمون زحمت نمیدیم به دیگران توضیح بدیم که چرا فلان شعر یا فلان داستان و فیلم از نظر ما جذاب هست .
من با زبان ساده به شما توضیح میدم قدر این پست رو بدونید و برای تشکر از من کتاب هایی که میزارم رو مطالعه کنید . این تشکر واقعی از من هست .
تیکه آخری شاپور هست بله و غافلگیر میشید اگر بدونید شاپور اسم چیه
با نام shapor گذاشتم
این تیکه رو هم از کتاب بالایی گرفتم . بسیار جالب هست از یک داستان کوتاه در مورد چه روزهایی خوبی داشتند ، چون اینجا فقط خودم پست میزارم پس به سلیقه خودم هم میزارم پس گله نکنید که چرا کل مجموعه رو نذاشتم ، اسمش تو کتاب هست میتونید مجموعه اش رو دانلود کنید ولی اگر تا الان سلیقه من رو دیده باشید متوجه شدید که ذائقه من همچین بد هم نیست .
این کتاب رو بخونید
شروع کنید به خوندن عجله نکنید . آخرش به اونجایی که لازم هست میرسید
صبر به خرج بدید و مطالعش کنید این کتاب برای آدم بزرگهاست
اشتباه نکنید .
خوب سلام یک پست جدید .... با توجه به این که مشغول هستم ولی اینجا رو فراموش نکردم ... من برای اولین کتاب دوباره یک مجموعه داستان آسیموف با جرح و تعدیل خودم میزارم ! چرا جرح و تعدیل ؟ به خاطر این که اکثر داستان آسیموف علمی تخیلی هست مثلاً تو سال 2074 یا 2565 داره اتفاق می افته که مثلاً بشر منظومه شمسی رو فتح کرده و اینها ببینید اینها جذاب بود اون زمان ، چون زمان اونها هنوز ای تی ساخته نشده بود هنوز جنگ ستارگان به بلوغ نرسیده بود هنوز پیشتازان فضا اونطور که باید محبوب نشده بود . در واقع نوشته های آسیموف و سی کلارک و یکی دیگه باعث شد این جو علمی تخیلی ایجاد بشه و این میل در مجموعه هالیوود مخصوصاً ایجاد برای تولید مجموعه های فضایی ، حالا فیلم و سریال برای همین ما اشتباع شدیم از این تز ها و تئوری و اسم های ساختگی و و ابداعات خیالی .....
من اون قسمتی از نوشته های آسیموف رو میزارم که هنوز گرد زمان و حتی در این عصر تکنولوژی هم از تازگی اون کم نکرده و هنوز از بسیاری از نوشته پوک و تهی جادو جنبلی و الکی و پلکی بهتر هست چون یک جوریه نمیدونم از من بیشتر نخواید توضیح بدم اونجوریه باید مطالعه کنید با مطالعه این آثار آسیموف شما متوجه میشید یک مرد با معلومات بدون در اختیار داشتن ناشر خوب یا داشتن روابط قوی
صرفه با تکیه به قریحه و ذوق مثال زدنی خودش به چنان جایگاهی میرسه و چنان دستگاه تایپ کاغذ رو مینوازه که من وقتی ترجمه نوشته آسیموف که متعلق به 1970 و 1960 رو میخونم باز هم برای میدرخشه .... این نوشته ها فوق العاده هست .
نام نوشته ای که میخوام بزارم جاذبه و جادو هستم من 2 تا داستان علمی تخیلی که در انتهاش بود رو حذف کردم که مجموعاً تبدیل شد به 140 صفحه که بسیار جالب هست باید حتماً مطالعه کنید .
اما کتاب بعدی ...... من عاشق این کتاب هستم این کتاب مزه ایتالیا و فرهنگ ایتالیایی هست . در مورد یک کشیش به نام دن کامیلو هست مسیح نام مستعاری برای وجدان بیدار دن کامیلو هست شما "باید " این کتاب رو مطالعه کنید
این کتاب اصلاً اون چیزی که فکر میکنید نیست . یک کتاب فوق العاده ناز و طنز و خیلی جالب هست که دموکراسی یک طرفش کمونیستها هستن یک طرفش کشیش
حاصل درگیری این 2 طرف اینقدر موقعیت های طنزی ایجاد میکنه که اصلاً شما اصل داستان رو فراموش میکنید نکته عمیق داستان علاقه افراد به هم علارغم داشتن عقاید متفاوت هست ......... این کتاب بسیار جالب و بسیار خوش قلم و خوش ساخت هست
یک نسل سومی این رو به شما میگه به جای اون همه کتاب تلخ و تاریک و...... این کتاب رو بخونید اگر خوشتون نیومد هر چی به من گفتید حق دارید باز هم تکرار میکنم اصلاً اون چیزی که فکر میکنید نیست این کتاب بسیار جالب و ناز و طنز و گوگوری مگوری هست .
بخونید جالب هست و البته من کاملاً پیش بینی میکنم تئاترش هم رفتن دربیارن زیاد خوب در نیومد چون اینجا ایران هست و محدودیت کلامی دارند مخصوصاً کیس ها و سوژه های دن کامیلو که واقعاً قشنگ از اردنگی تا تا زور آزمایی تا دعوا
یک چیزی هست تئاترش میدونم تو ایران خوب در نمیاد ولی تو تئاتر شهر یک دوره تئاترش رو گذاشته بودند .
کتاب بعدی افسانه های مغرب زمین هست ، یادم هست این کتاب رو خواهرم خریده بود ولی من هم خوندم .... تو کتابخونه من نبود این رو یادم هست نمیدونم هنوز خواهرم این کتاب رو داره یا نه ولی از حسن انتخابش ممنونم چون بدون مطالعه این کتاب رو به شما معرفی میکنم
این کتاب خوندنش بسیار شاید جالب تر از هری پاتر و ارباب حلقه ها این جور داستان ها باشه چون این ها درون مایه داستانی عمیق مربوط به کل فرهنگ اروپا میشه و محدود به صرفاً یک منطقه نیست . اما چون ترجمه هست جرح و تعدیل داره
مثلاً داستان شنگول و منگول و حبه انگور که گرگه آخر اونها رو میخوره ولی ایرانیزه شدش شکم رو پاره میکنه توش سنگ میریزه خلاصه پشتک میزنه و اینها میدونید دارم چی میگم باز شما این ترجمه اش رو بخونید جالبه ... قشنگ کتابش من کتاب کاغذیش رو خوندم ///
خیلی ها عکس کتاب رو دیدن ممکنه براشون تداعی شده باشه . یا خونده باشند کتاب رو .... میتونید دانلود کنید از سایتها نیازی به گذاشتن تو اینجا نیست
این دفعه کتبی میزارم که بسیار کم حجم هستند
برای همین توضیح کم مینویسم
نوشته اول متعلق به زمان معتصم عباسی هست یک حکایت جالبی هست
مطالعه اش برای شما بد نیست با نام حق و ناحق
نوشته دوم 24 ساعت در خواب و بیداری هست ....
نوشته صمد بهرنگی این نوشته بسیار زیباست
توصیه میکنم این نوشته رو مطالعه کنید کم پیش میاد من نوشته ای ایرانی که طنز نباشه رو مطالعه کنم و خوشم بیاد ، چون نوشته های دیگه رو بیش از حد تلخ میبینم برای همین زمانی براش نمیزارم
نوشته سوم سرزمین خوشبختی هست نوشته فریدون تنکابنی
یک نویسنده بسیار چیره دست ، صرفنظر از عضویت این آقا در حزب توده و جهت گیری های سیاسی من به شما قول میدم هر اثری از آقای تنکابنی در سطح اینترنت هست رو اگر دانلود کنید و مطالعه کنید حتماً تحت تاثیر قرار میگیرید این قلم یک آدم بلد هست که روی کاغذ به نقش و نگار میپردازه و شما حیرت میکنید گاهی از استعداد فوق العاده این نویسنده
هشدار : این کتاب مردانه هست یعنی عفت کلام در بسیاری از موارد رعایت نشده برای همین ممکن هست چیزی بخونید که ناراحت بشید
بهتر هست نگیم مردانه ، بهتر بگم چال میدانی ........ متاسفانه گاهی برای نشان دادن عمق فاجعه باید مسائل رو بی پرده و بی چشم داشتی بیان کرد
دارم تکرار میکنم اگر خانم هستید این کتاب رو دانلود نکنید
تنکابنی خیلی جاها قشنگ مستند نویس فحش ها رو هم حتی با یک دقت خاصی مینویسه البته یکی 2 تا داستان به این ترتیب هست بقیه چنین مشکلی ندارند .
سلام حقیقتش من یک مجموعه بزرگی از کتابها رو در سطح نت دانلود کرده بودم فکر کنم 200 تایی بود ، تازه از بین کتاب هایی که بود فقط اونهایی که مناسب تشخیص داده بودم رو دانلود کردم به هر حال اون مجموعه ای که دانلود کردم باز اون کتاب ها رو هم مطالعه کردم و یک تعداد عظیمی رو باز کنار گذاشتم گاهی مثلاً تا میانه کتاب رفتم گاهی یک 10 ، 20 صفحه ای مطالعه کردم بعد دیدم نه من اصلاً این کتاب رو برای مطالعه مناسب نمیدونم . ماحصل اون دانلود و پالایش این پستهایی که در اینجا گذاشته شده هست که مشاهده میکنید و من حتی یک کتاب رو که کاملاً مطالعه نکرده باشم اینجا نذاشتم . نکته بعدی این هست که این کتابهایی هم که گذاشتم کامل نیست !
یعنی ممکنه بعضی ها رو جرح و تعدیل کرده باشم که اون هم وابسته به عوامل زمان و جذابیت زمان و نوع نگارش هست ، تو پستهای قبلی در موردش صحبت کردم
پس مطمئن باشید مشابه این تالار رو در هیچ نت فارسی پیدا نمیکنید . حتی تو هیچ سایتی ... مثلاً بعضی سایتها طراحیشون شیک هست بعد کاربراش برای این که چسی بیان یک کتاب مثلاً معروف رو معرفی میکنند بخونید . چه میدونم مثلاً : خانه ترستون ... یا 100 سال تنهایی ... ببینید ممکنه این کتاب ها در زمان خودش فوق العاده باشه ولی الان دیگه اون جذابیت و گیرایی رو نداره . مسئله زمان و نوع نگارش هست .
مثلاً نوشته های چارلز دیکنز دیگه الان برش نداره اون چیزهایی که از دید این جذاب بوده واسه من نیست ! البته موارد نادر هم هست که من اونها رو قلمهای کلاسیک میدونم .
درنهایت میخواستم بگم درسته که من اعمال سلیقه کردم ولی این اعمال سلیقه از یک الگوی مشخصی پیروی میکنه که حتی میتونم توضیح بدم . میتونم با دلایل منطقی و قابل استناد توضیح بدم که چرا فلان کتاب رو برای مطالعه مناسب نمیبینم .
بگذریم ........ دلیل این بود که الان اون چیزهایی که دریافت کرده بودم برای دانلود تموم شده و من به نقطه صفر رسیدم یعنی الان باید برم دوباره دانلود کنم . منتها این دفعه دانلود هدفمند انجام میدم
===========
کتابی که این سری معرفی میکنم کتابی هست با عنوان افسانه های راز و خیال که مجموعه داستان کوتاهی هست نوشته " ادگار آلن پو " من این رو جرح و تعدیل کردم . در واقع از لولو تبدیل به هلو کردم. از مجموع 5 تا داستان 3 داستان وسطی رو حذف کردم
2 تاش چون در مورد مسائل کارآگاهی بود و اگر بگیم ما با شرلوک هولمز و پوآرو یکی نبود در بیشتر نقاط باهاشون اشتراک نظر و نوشته داشت. به خاطر همین اونها رو برداشتم هر چند تصور میکنم این فیلمهایی که الان دارند میسازند بیشترشون اقتباس چند گانه هست . از همین نوشته ها
یکی دیگه هم با عنوان سوسک طلایی بود اول که این که خوب حجمش زیاد بود و به احتمال زیاد ارور میداد حتی اگر فشرده میکردم و دوم این که داستانش در مورد پیدا کردن گنجینه و دفینه رمز و راز بود که با اون فیلم گنجینه ملی کیج و راز داوینچی فکر کنم خوندن چنین متنی دیگه برای شما جذابیت نداشته باشه .
چیزی که باعث تعجب من میشه این هست که چرا مارک تواین از آلن پو بیشتر شهرت داره مخصوصاً این که در کتابهاش بیش از حد هم از خودش تعریف میکنه مثلاً مقدمه یکی از کتابهاش رو خونده بودم که من اینطوری این شخصیت رو تصویر کردم حالا این داستان رو اینطوری دارم مینویسم الان که این داستان رو مینویسم تو کشتی هستم این شخصیت رو از این جا گرفتم .... خوب به من چه ؟ با توجه به این که هاکلبری فین یکی از داستان های محبوب تواین شده که من اون رو بیشتر نتیجه جنجال رسانه ای میدونم .
باعث تعجب هست که این نرخ بی توجهی امروز نسبت به آلن پو میشه . نوشتن یک اثر بلند با شخصیت های زیاد ممکنه چیزی باشه که قبلاً جذاب بوده باشه اما الان دیگه اون جذابیت رو نداره الان بیشتر محتوای اون داستان هست که مهم هست اون وقایعی که داره طی میشه اگر داستانی نوشته شده باشه که محتوا محور باشه من تضمین میکنم که این نوشته ماندگار خواهد شد .
من به جرئت میگم که ژول ورن به حق ادعا میکرد که آلن پو نویسنده بزرگی هست . با این کتابی که اینجا میزارم و شما زحمت میکشید مطالعه میکنید میبینید که پر بیراه نبوده تعریف ژول ورن چند تا داستان هست و این که کتابش چیزه ........
========
این 2 نوشته سوا شده بخونیدش از بین این همه کتاب و از بین متون کتاب این ها رو سوا کردم مطالعش کنید .