بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #191  
قدیمی 11-11-2010
مهدی آواتار ها
مهدی مهدی آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد - مدیر تالار موبایل و دوربین دیجیتال

 
تاریخ عضویت: Jul 2010
محل سکونت: هر کجا هستم باشم،آسمان مال من است!
نوشته ها: 7,439
سپاسها: : 4,552

4,939 سپاس در 1,683 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


دلم برای کسی تنگ است
که آفتاب صداقت را
به میهمانی گلهای باغ می آورد
وگیسوان بلندش را
به بادها می داد
ودستهای سپیدش را
به آب می بخشید


دلم برای کسی تنگ است
که چشمهای قشنگش را
به عمق دریای واژگون می دوخت
وشعرهای خوشی چون پرنده ها می خواند

دلم برای کسی تنگ است
که همچو کودک معصوم
دلش برای دلم می سوخت
و مهربانی را
نثار من می کرد
.
.
.
.

سهراب سپهری
__________________
تازه تر کن داغ ما را، طاقت دوری نمانده
شِکوه سر کن، در تن ما تاب مهجوری نمانده
پر گشاید شور و شیون از جگرها ای دریغ !
دل به زخمی شعله ور شد، جان به عشقی مبتلا
بر نتابد سینه ما داغ چندین ماجرا
تازه شد به هوای تو دل تنگ ما ای وای !

پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از مهدی به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #192  
قدیمی 11-11-2010
GolBarg GolBarg آنلاین نیست.
مدیر روانشناسی

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221

2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Exclamation

تا کجای قصه باید ز دلتنگی نوشت؟
تا به کی بازیچه بودن توی دست سرنوشت

تا به کی با ضربه های درد باید رام شد
یا فقط با گریه های بی قرار آرام شد

بهر دیدار محبت تا به کی در انتظار

....خسته از این زندگی با غصه های بی شمار
__________________

پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از GolBarg به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #193  
قدیمی 11-15-2010
dear59 آواتار ها
dear59 dear59 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 410
سپاسها: : 48

148 سپاس در 115 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض





گفتم: «بمان!» و نماندی!


رفتی،


بالای بام آرزوهای من نشستی و پایین نیامدی!


گفتم:


نردبان ترانه تنها سه پله دارد:


سكوت و



صعودُ


سقوط!


تو صدای مرا نشنیدی

و من


هی بالا رفتم، هی افتادم!


هی بالا رفتم، هی افتادم...


تو می دانستی كه من از تنهایی و تاریكی می ترسم،


ولی فتیله فانوس نگاهت را پایین كشیدی!


من بی چراغ دنبال دفترم گشتم،

بی چراغ قلمی پیدا كردم


و بی چراغ از تو نوشتم!


نوشتم، نوشتم...


حالا همسایه ها با صدای آواز های من گریه می كنند!


دوستانم نام خود را در دفاترم پیدا می كنند



و می خندند!


عده ای سر بر كتابم می گذارند و رؤیا می بینند!


اما چه فایده؟


هیچكس از من نمی پرسد،


بعد از این همه ترانه بی چراغ


چشمهایت به تاریكی عادت كرده اند؟


همه آمدند، خواندند، سر تكان دادند و رفتند!


حالا،


دوباره این من و ُ



این تاریكی و ُ



این از پی كاغذ و قلم گشتن!


گفتم : « - بمان!» و نماندی!


اما به راستی،


ستاره نیاز و نوازش!


اگر خورشید خیال تو


اینجا و در كنار این دل بی درمان نمی ماند،


این ترانه ها


در تنگنای تنهایی ام زاده می شدند؟?
__________________
-------------------------------


ای تو همیشه در میان


آمدمت که بنگرم


گریه امان نمی دهد
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از dear59 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #194  
قدیمی 11-15-2010
dear59 آواتار ها
dear59 dear59 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 410
سپاسها: : 48

148 سپاس در 115 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض







گیرم اندوه تو خواب است ................ونگاه تو خیال


پس دلم منتظر کیست عزیز.......... این همه سال
پس دلم منتظر کیست ..................................................که من بی خبرم
که من از آتش اندوه خودم ..........شعله ورم
ماه یک پنجره وا شد....................................... به خیالم که تویی
همه جا شور به پا شد ............به خیالم که تویی


این چه رازی ست ....که در چشم تو باید................. گم شد
باید انگشت نمای....... تو و این مردم شد
به گمانم............................. دل من........... باز شقایق شده ای
کار از کار گذشته است ............................تو عاشق شده ای
یال کوب عطش است........... این که کنون می آید
این که با اسب گل از....................... سمت جنون می آید
بی تو ..بی تو ....چه زمستانی ام اعرابـــــــــــــــی من
چقدر سردم وبارانی ام ...اعـــــــرابی من
تو کجایی و.......................................منِ ساده ی درویش کجا؟
تو کجایی و ............................................................ ...........من بی خبر از خویش کجا؟
دل خزانسوز بهاریست.......بهاریست که نیست
روز وشب منتظر اسب و سواری ست ....که نیست
در دلم این عطش کیست ..........................خدا می داند
عاشقم................. دست خودم نیست خدا می داند
عاشق چشم تو هستیم و زما بی خبری
خوش به حالت که هنوز از همه جا بی خبری
__________________
-------------------------------


ای تو همیشه در میان


آمدمت که بنگرم


گریه امان نمی دهد
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از dear59 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #195  
قدیمی 12-20-2010
dear59 آواتار ها
dear59 dear59 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 410
سپاسها: : 48

148 سپاس در 115 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

در امتــــداد نگاهت گم کردم
تمام آرزوهایم را
می خواستم سر آغاز نگاهت باشم
تا لبریز شوم از عطر با تو بودن
می خواستم این بار عاشقانه
به زندگی بنگرم!
من تو را در بی کران این دنیا ی وانفسا
گم کرده ام
و حرف نگاه من و تو نا تمام مانده است.
کجـاست حدیث چشمانت

تا من پایانش باشم...
__________________
-------------------------------


ای تو همیشه در میان


آمدمت که بنگرم


گریه امان نمی دهد
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از dear59 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #196  
قدیمی 12-20-2010
dear59 آواتار ها
dear59 dear59 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 410
سپاسها: : 48

148 سپاس در 115 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

در نبود تو که بودم ؟
مرا با شعرهای پر از گنگ بودن چه کار ؟
در نبود تو همیشه گم ترین تجسم لحظه های بی نور بودم
__________________
-------------------------------


ای تو همیشه در میان


آمدمت که بنگرم


گریه امان نمی دهد
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از dear59 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #197  
قدیمی 12-20-2010
shokofe آواتار ها
shokofe shokofe آنلاین نیست.
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان

 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681

5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

غم خود را ز دشمن مي كنم پنهان ، كه مي دانم
ز اندوهم بسي شادي كند ، اينهم غمي ديگر
__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از shokofe به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #198  
قدیمی 12-21-2010
dear59 آواتار ها
dear59 dear59 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 410
سپاسها: : 48

148 سپاس در 115 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

حریم تو را شکستم
به دورنت پا نهادم
تو را از خودت ربودم
برای خودم.
آه که چه حالی دارد خودخواهی

__________________
-------------------------------


ای تو همیشه در میان


آمدمت که بنگرم


گریه امان نمی دهد
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از dear59 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #199  
قدیمی 12-21-2010
shokofe آواتار ها
shokofe shokofe آنلاین نیست.
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان

 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681

5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

چیستم من ؟ زاده یک شام لذت بار


ناشناسی پیش می راند در این راهم


روزگاری پیکری بر پیکری پیچید


من به دنیا آمدم بی آنکه خود خواهم



فروغ
__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از shokofe به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #200  
قدیمی 12-22-2010
dear59 آواتار ها
dear59 dear59 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 410
سپاسها: : 48

148 سپاس در 115 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سر خود را مزن اینگونه به سنگ،

دلِ دیوانه‌ی تنها، دل تنگ!!


منشین در پس این بهت گران

مَدَران جامه‌ی جان را، مَدَران!!

مكن ای خسته در این بغض درنگ..

دلِ دیوانه‌ی تنها، دل تنگ!


پیش این سنگدلان،

قدر دل و سنگ یكی‌ست

قیل و قال زغن و بانگ شباهنگ یكی‌ست..

دیدی آنرا كه تو خواندی به جهان یارترین؛

سینه را ساختی از عشقش سرشارترین...

آنكه می‌گفت منم بهر تو غمخوارترین..

چه دلازارترین شد

چه دلازارترین...

ناله از درد مكن،

آتشی را كه در آن زیسته‌ای

سرد مكن


با غمش باز بمان

سرخ‌رو باش از این عشق و سرافراز بمان


راه عشق است كه همواره شود از خون، رنگ

دلِ دیوانه‌ی تنها، دل تنگ!


__________________
-------------------------------


ای تو همیشه در میان


آمدمت که بنگرم


گریه امان نمی دهد
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از dear59 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 05:06 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها