تاپیکهای سریالیدر این بخش تاپیکهایی قرار خواهند گرفت که پست های آن شمارش نمیشود . و تاپییک هایی مانند
"یک آرزوی خیر برای نفر بعدیت بکن" و ... قرار میگیرد.
قورمه .............هم بد نیست
شقایق..........تا هست زندگی می باید
مارک............در انتخاب محصول مهمه
زندگی
راه
گردن
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...
زندگی.......را سخت نگیر
راه.......چالوس پیچ در پیچه
گردن......من رد نمی کنه،برای تو چی؟
اروپایی.........
سالم...........
بور...........
__________________
آموخته ام ... با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه نه، رختخواب خرید ولی خواب نه، ساعت خرید ولی زمان نه، می توان مقام خرید ولی احترام نه، می توان کتاب خرید ولی دانش نه، دارو خرید ولی سلامتی نه، خانه خرید ولی زندگی نه و بالاخره ، می توان قلب خرید، ولی عشق را نه.
(چارلی چاپلین)
مقصود....تویی از کدامین راه مهم نیست
مشهود...است که آقایان....
مسعود..یه اسم قشنگه
دیوانه
عرفان
ماژیک
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...
سلسله.............موی تو بود دیشب در حلقه ما
مارکت............اسم یه سایته
شنگول..............و منگول و حبه انگول سه تا خواهر بودند
قدیم.....
مسواک.....
کار....
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...