|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
|||||||
| تالارهای آزاد در این تالار پستهایی که شمارش نمیشوند ارسال میشود |
 |
|
|
ابزارهای موضوع | نحوه نمایش |
|
#2072
06-23-2011
|
|||
|
|||
اینو یه جا امضا دیدم
 اشتباه:"اصلاح الگوی مصرف" صحیح:"رعایت الگوی مصرف" یا " اصلاح شیوه مصرف" اولین اشتباه در اغاز سال جدید!  امصال صال اشطباحاط بیشماری خاهد بود!!!
__________________
|
| کاربران زیر از GolBarg به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
#2073
07-02-2011
|
|||
|
|||
|
با سلام من می توانم مدیر بخشی از سایت بشم
|
| 2 کاربر زیر از ckzxksdvjsdv سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#2074
07-02-2011
|
||||
|
||||
|
نقل قول:
رزومتو با عکس بفرست به ایمیل سایت
__________________
There's a fire starting in my heart Reaching a fever pitch and It's bringing me out the dark Finally I can see you crystal clear
|
|
#2075
07-02-2011
|
|||
|
|||
منم شکوفه جان کلی از دست این اریانا خندیدم..
__________________
|
| کاربران زیر از GolBarg به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
#2076
07-02-2011
|
||||
|
||||
|
کی پست من و پاک کرد
 ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
__________________
یک پاییز فقط برای من و تو ویرایش توسط shokofe : 07-02-2011 در ساعت 03:46 PM
|
| کاربران زیر از shokofe به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
#2077
07-02-2011
|
||||
|
||||
نقل قول:
 (وقتی شکوفه عصبانی می شود )
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود! غزل/.
|
| کاربران زیر از GhaZaL.Mr به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
#2078
07-02-2011
|
||||
|
||||
|
Hiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii
واااااااااااااااااااااااااااای خدا منو بکشه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه (زبونم لال ,خدا نکنه
)مینا به خدا نمی دونم چرا ندیدم پستتو آها چون هم زمان داشتم توو English guys ! here پست می زدم .تند تند یچی نوشتم اینجا و در رفتم  نقل قول:
اصن امروز پی سی یه صفای دیگه داشتخیلی خوبه من اگه بتونم کتابشو میگیرم حتما داستاناشو بنویس راجبش حرف بزنیم ...
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود! غزل/.
|
|
#2079
07-02-2011
|
|||
|
|||
|
hiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii
تنکس غززززززززززل
منم دارم زبان انگلیسیم خوب میشه هاا چند تا انگشت داری که دو جا تایپ میکردی ...یه عکس از دستات بگیر واسم بفرست ببینم  چشم میام مینویسم ..و صحبت می کنیم..... اهووم منم امروز درس نخوندم....بیشتر نت بودم...  میخواستم برم بیرون ولی واقعا هوا بدجو گرمه....باید 8 شب به بعد بری بعدش دوباره مشکل شب داری ...وگرنه اینجا نمی اومدم
__________________
|
|
#2080
07-02-2011
|
||||
|
||||
|
از همین تنکس گفتنت معلوم بود کلی خارجکی بلتی
میناجون من کلا فرزم .... دو انگشتی تایپ می کردم  بنویس.. میام میبینم اگه بازم یادم رف دادو هوار نکن .. فرومو نذار رو سرت دخمل اشنگم
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود! غزل/.
|
|
| کاربران در حال دیدن موضوع: 2 نفر (0 عضو و 2 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 10:14 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.