بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #201  
قدیمی 01-29-2010
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #202  
قدیمی 01-29-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نقل قول:
نوشته اصلی توسط aesman نمایش پست ها
تمام قصه هام قصه توست



با تو چه زندگی هایی که تو رویاهام نداشتم
تک و تنها بودم اما تو رو تنها نمیذاشتم

چه سفرها با تو کردم
چه سفرها تو رو بردم
دم مرگ رسیدم اما به هوای تو نمردم

دارم از تو مینویسم
که نگی دوست ندارم

از تو که با یه نگاهت
زیر و رو شد روزگارم

دارم از تو مینویسم ، دارم از تو می نویسم ، دارم از تو مینویسم

موقع نوشتن و وقت اسم گذاشتنو
کسی رو جز تو نداشتم
اسمی جز تو نمیذاشتم

من تموم قصه هام قصه توست
اگه غمگینه اون از غصه توست
اون از غصه توست

با تو چه زندگی هایی که تو رویاهام نداشتم
تک و تنها بودم اما تو رو تنها نمیذاشتم

حتی من به آرزوهات تو رو آخر میرسوندم
میرسیدی تو
من اما آرزو به دل میموندم

هی میخواستم که بگم
که بدونی حالمو
اما ترس و دلهره
خط میزد خیالمو

توی گفتن و نگفتن
از چه روزهایی گذشتم
اونقده رفتم و رفتم
که هنوزم برنگشتم

من تموم قصه هام قصه توست
اگه غمگینه اون از غصه توست
اون از غصه توست

هرچی شعر عاشقونست من برای تو نوشتم
تو جهنم سوختم اما مینوشتم تو بهشتم

اگه عاشقونه گفتم عشق تو باعثشه
اگه مُردم تو بدون چه کسی باعثشه
این شعر قشنگ و توی آهنگ مسعود فردمنش شنیدم
شاعرشم خودشه؟
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #203  
قدیمی 01-30-2010
SHeRvin آواتار ها
SHeRvin SHeRvin آنلاین نیست.
ناظر و مدیر بخش موسیقی و سینما

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: Tehran
نوشته ها: 4,838
سپاسها: : 1,717

2,520 سپاس در 663 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خواننده : ابی
ترانه سرا : زویا زاکاریان
آهنگساز : واروژان
تنظیم کننده : واروژان

شب زده
عزیز بومی ای هم قبیله
رو اسب غربت چه خوش نشستی
تو این ولایت ای با اصالت
تو مونده بودی تو هم شکستی

تشنه و مومن به تشنه موندن

غرور اسم دیار ما بود
اون که سپردی به باد حسرت
تمام دار و ندار ما بود

کدوم خزون خوش آواز

تو رو صدا کرد ای عاشق
که پر کشیدی بی پروا
به جستجوی شقایق

کنار ما باش که محزون

به انتظار بهاریم
کنار ما باش که با هم
خورشید و بیرون بیاریم

هزار پرنده مثل تو عاشق

گذشتن از شب به نیت روز
رفتن و رفتن صادق و ساده
نیامدن باز اما تا امروز

خدا به همراه ای خسته از شب

اما سفر نیست علاج این درد
راهی که رفتی رو به غروبه
رو به سحر نیست شب زده برگرد
__________________

and the roads becomes my bride

پاسخ با نقل قول
  #204  
قدیمی 02-03-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض



بي تو، با تو



آن روز با تو بودم
امروز بي توام

آن روز كه با تو بودم
- بي تو بودم
امروز كه بي توام
- با توام

...
..
.


حميد مصدق
از منظومه: سالهاي صبوري
6/6/68










__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #205  
قدیمی 02-03-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

رهايي




بر آستانه در گردِ مرگ مي باريد
از آسمان شبزده در شب
تگرگ مي باريد
و از تمام درختان بيد
با وزش باد
برگ مي باريد
كه آن تناور تاريخ تا بهاران رفت
به جاودان پيوست
و بازوان بلندش
كه نام نامي او را هميشه با خود داشت
به جان جان پيوست
به بيكران پيوست



.....

حميد مصدق
از منظومه: سالهاي صبوري

__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #206  
قدیمی 02-06-2010
فرگل آواتار ها
فرگل فرگل آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: كرمانشاه
نوشته ها: 1,524
سپاسها: : 2,541

1,575 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

زندگي نقطه سر خط
بي وفايت شده عادت
تو نوشته بودي ديدار
سه تا نقطه به قيامت
زندگي نقطه سر خط
تلگرافي شده نامت
قلبمو مچاله كردي
لاي نقطه چين نامت
عزيزم نقطه ته خط
برو با خيال راحت
به تو تقديم اين ترانه
عوض جواب نامت
با سي و دو حرف دلگير
مختصر ، مفيد و ساده
گفتي كه سايه عشقت
از سرم خيلي زياده
زير درد و خط كشيدي
ضربدر زدي رو اسمم
تا بدونم كه به عشقت
تا كه جون دارم طلسمم
عزيزم نقطه ته خط
برو با خيال راحت
به تو تقديم اين ترانه
عوض جواب نامت
روي يك كاغذ بي خط
حرفهاي خسته به نوبت
روي سرزمين نامت
حرف«ت» كرده قيامت
« ت » مثل تو
مثل ترديد
« ت » مثل آخر طاقت
مثل تنهايي
مثل تب
مثل آخر خيانت
عزيزم نقطه ته خط
برو با خيال راحت
به تو تقديم اين ترانه
عوض جواب نامت
پاسخ با نقل قول
  #207  
قدیمی 02-06-2010
تاري تاري آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,296
سپاسها: : 0

33 سپاس در 31 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

يه شعله شكسته
يه شمع رو به ماتم
خسته از اين زمونه
فرياد گريه دارم
شده فضاي سينه
سيه چو روزگارم
از همه دل بريدم
دل به كسي ندادم
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد ....

رويايم را ببين
خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش
با لبخند
نفسهايت را سپاس ميگويد
پس بر تو چه گذشته كه اينچنين
آرزوي مرگ ميكني ......





ببين فرصت نيست
فرصت براي بودن نيست
پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار
تعقيب كني
(تاري)


پاسخ با نقل قول
  #208  
قدیمی 02-06-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض در اتاقی که به اندازهء یک تنهاییست




همه هستي من آيه تاريكيست
كه ترا در خود تكرار كنان
به سحرگاه شكفتن ها و رستن هاي ابدي خواهد برد
من در اين آيه ترا آه كشيدم آه
من در اين آيه ترا
به درخت و آب و آتش پيوند زدم


زندگی شاید
یک خیابان درازست که هر روز زنی با زنبیلی از آن میگذرد
زندگی شاید
ریسمانیست که مردی با آن خود را از شاخه میاویزد
زندگی شاید طفلیست که از مدرسه بر میگردد
زندگی شاید افروختن سیگاری باشد ، در فاصلهء رخوتناک دو
همآغوشی
یا عبور گیج رهگذری باشد
که کلاه از سر بر میدارد
و به یک رهگذر دیگر با لبخندی بی معنی میگوید " صبح بخیر "


زندگی شاید آن لحظه مسدودیست
که نگاه من ، در نی نی چشمان تو خود را ویران میسازد
ودر این حسی است
که من آن را با ادراک ماه و با دریافت ظلمت خواهم آمیخت


در اتاقی که به اندازهء یک تنهاییست
دل من
که به اندازهء یک عشقست
به بهانه های سادهء خوشبختی خود مینگرد
به زوال زیبای گل ها در گلدان
به نهالی که تو در باغچهء خانه مان کاشته ای
و به آواز قناری ها
که به اندازهء یک پنجره میخوانند



آه...
سهم من اینست
سهم من اینست
سهم من ،
آسمانیست که آویختن پرده ای آنرا از من میگیرد
سهم من پایین رفتن از یک پله مترو کست
و به چیزی در پوسیدگی و غربت و اصل گشتن
سهم من گردش حزن آلودی در باغ خاطره هاست
و در اندوه صدایی ان دادن که به من بگوید :
" دستهایت را
دوست میدارم "


دستهایم را در باغچه میکارم
سبز خواهم شد ، میدانم ، میدانم ، میدانم
و پرستوها در گودی انگشتان جوهریم
تخم خواهند گذاشت


گوشواری به دو گوشم میآویزم
از دو گیلاس سرخ همزاد
و به ناخن هایم برگ گل کوکب میچسبانم
کوچه ای هست که در آنجا
پسرانی که به من عاشق بودند ، هنوز
با همان موهای درهم و گردن های باریک و پاهای لاغر
به تبسم های معصوم دخترکی میاندیشند که یک شب او را
باد با خود برد


کوچه ای هست که قلب من آن را
از محل کودکیم دزدیده ست


سفر حجمی در خط زمان
و به حجمی خط خشک زمان را آبستن کردن
حجمی از تصویری آگاه
که ز مهمانی یک آینه بر میگردد


و بدینسانست
که کسی میمیرد
و کسی میماند
هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودالی میریزد ، مرواریدی
صید نخواهد کرد .


من
پری کوچک غمگینی را
میشناسم که در اقیانوسی مسکن دارد
و دلش را در یک نی لبک چوبین
مینوازد آرام ، آرام
پری کوچک غمگینی
که شب از یک بوسه میمیرد
و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد


تولدی دیگر- فروغ فرخزاد

__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #209  
قدیمی 02-08-2010
ئاسو آواتار ها
ئاسو ئاسو آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 30
سپاسها: : 0

5 سپاس در 5 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مسبب
خواننده: داریوش
ترانه سرا: معینی کرمانشاهی
سبب گر بسوزد
مسبب تو هستي
سبب ساز اين جهان تويي
در اين حال مستي صفا كرده‌ام
تو را اي خدا من صدا كرده‌ام
از اين روزگاري كه من ديده‌ام
چه شبها خدايا خدا كرده‌ام
نهادم سر سجده بر خاكت
تو را اي خدا من صدا كرده‌ام
كه از من نگيري صفاي دلم را
به راه محبت تو داري خدايا
چها كرده‌ام
سبب گر بسوزد
مسبب تو هستي
سبب ساز اين جهان تويي
ز دست كه آيد كه دستم بگيرد
مرا سايه امان تويي
در اين حال مستي صفا كرده‌ام
تو را اي خدا من صدا كرده‌ام
از اين روزگاري كه من ديده‌ام
چه شبها خدايا خدا كرده‌ام
نهادم سر سجده بر خاكت
تو را اي خدا من صدا كرده‌ام
پاسخ با نقل قول
  #210  
قدیمی 02-08-2010
MAHDI آواتار ها
MAHDI MAHDI آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,283
سپاسها: : 8,686

3,285 سپاس در 1,349 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

عبادت از استاد گلپا
چه غم ز بی کلهی آسمان کلاه من است***زمین بساط و در و دشت بارگاه من است
زنند طعنه که اندر جهان پناهت نیست***به جان دوست همان نیستی پناه من است
میدونید دنیا وفا نداره یا اگر داره بقا نداره
آدمی با دل پر امیدش رو به درگاه خدا میاره
زندگی یا که سیاه یا که سپیده واسه تو
توی نا امیدی گاهی امیده واسه تو
آدمی به خوب و بد همیشه عادت میکنه
هر کسی یه جور خداوندو عبادت میکنه
یکی بخشش میکنه جونشو با عزت نفس
دیگری بهر یه لقمه نون شکایت میکنه
آدما رنگ و وارنگی زندگی شهر فرنگی
یکی با خودش گلاویز مثل برگ و باد پاییز
تنها از آدمی یک خاطره بر جا میمونه
از گذشت عمر ما فقط یه رویا میمونه
__________________
ــــــــــــــــــ


خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟
ساقی کجاست؟ گو سبب انتظار چیست







پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 04:19 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها