نقل قول:
نوشته اصلی توسط MAHDI.HE
دیشب تورا به ما سر مهر و وفا نبود *** آن گرمی و محبت و شور وصفا نبود
بیگانه وار مینگرستی به چشم ما *** در چشم ما مگر نگه آشنا نبود
|
اینو با یه اواز خیلی قشنگی استاد ایرج میخونه که برای من جالب بود این قطعه شعر اصلا توی سایتهای فارسی جایگاه چندانی نداشت من نمیدونم از کیه...
یه سوالم چند روز پیش توی یکی از این تاپیکهای مشاغره پرسیده بودم کسی جوابی نداد ؟
در مورد ان کافر دلی که نقاب زلفش رو نمیبست و باعث میشد محراب عاشق بی چاره از حجاز به خم ابروان وی تغییر مکان دهد..
.نقاب زلف و ابرو ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط abadani
توسني كردم ندانستم همي
كز كشيدن تنگتر گردد كمند
|
رابعه قزداری ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط NeGin
دلم امید فراوان به وصل روی تو داشت
ولی اجل به ره عمر رهزن امل است
|
گفتی رهزن ..
یاد این افتادم..
ارغنون ساز فلک رهزن اهل هنر است
چون از این غصه ننالیم و چرا نخروشیم
گل به جوش آمد و از می نزدیمش آبی
لا جرم ز آتش حرمان و هوس می جوشیم
می کشیم از قدح لاله شرابی موهوم
چشم بد دور که بی مطرب و می مدهوشیم
حافظ این حال عجب با که توان گفت
که ما بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مجتب
در دو روز عمر خود بسیار هرمان دیده ام.
بس ملامتها کزین نامردمان بشنیده ام.
سر دهد در گوش جانم. موی همرنگ شبانم.
من که عمر رفته بر خاکستر غم چیده ام.
زین سبب گردی ز خاکستر به خود پاشیده ام.
گر بمانم یا نمانم بندهء پیر زمانم...
|
مرو به خواب که خوابت ز چشم برباید
گرت مشاهده خویش در خیال آید