|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
|||||||
| تاپیکهای سریالی در این بخش تاپیکهایی قرار خواهند گرفت که پست های آن شمارش نمیشود . و تاپییک هایی مانند "یک آرزوی خیر برای نفر بعدیت بکن" و ... قرار میگیرد. |
 |
|
|
ابزارهای موضوع | نحوه نمایش |
|
#211
11-22-2009
|
||||
|
||||
اهن ربا...وسیله خوبی برای پیدا کردن بعضی اشیاست
اتوبوس...اگر بزرگتر بود من دیگه همیشه نمیایستادم ایستگاه....محل خوبی برای چرت صبحگاهیه چادر نشینی............ عروسی........... کمبود............
__________________
یکی می پرسد اندوه تو از چیست؟سبب ساز سکوت مبهمت کیست ؟ برایش صادقانه می نویسم :برای آنکه باید باشد ونیست!!!!!!!!!!!!!!!! 
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#212
11-22-2009
|
||||
|
||||
|
چادر نشینی............ازبین رفته و همه یکجانشین شدن.
عروسی...........رو من خیلی دوست دارم. کمبود............ویتامین باعث گرونی گردو شده. جعبه...... در راه ..... چقدر.....
__________________
ــــــــــــــــــ خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟ ساقی کجاست؟ گو سبب انتظار چیست 
|
|
#213
11-22-2009
|
||||
|
||||
|
جعبه ...برای اساس کشی لازمه
درراه ...چقدر برگ ریخته بود چقدر...امروز هواسرد بود گفتم........... ازمایش............ کاشکی..........
__________________
یکی می پرسد اندوه تو از چیست؟سبب ساز سکوت مبهمت کیست ؟ برایش صادقانه می نویسم :برای آنکه باید باشد ونیست!!!!!!!!!!!!!!!!
|
|
#214
11-22-2009
|
||||
|
||||
|
گفتم........... غم تو دارم گفتا غمت سرآید
ازمایش............ گاه تعطیله کاشکی..........بازم میموندی اگر............ تونستی............... شام.............
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#215
11-22-2009
|
||||
|
||||
|
اگر............تونستی امشب شام نخوری.
تونستی...............بری سرکار. شام.............عروسی فیلم خنده داریه. سرود..... سریال..... متهم.....
__________________
ــــــــــــــــــ خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟ ساقی کجاست؟ گو سبب انتظار چیست
|
|
#216
11-23-2009
|
||||
|
||||
|
سرود.....ملی ایران قشنگه؟
سریال.....دلنوازان هم تمام شد متهم.....گریخت! مروارید عید رمان
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
|
#217
11-23-2009
|
||||
|
||||
|
مروارید.....اسم قشنگیه.
عید.....قربان نزدیکه. رمان.....خیلی کم میخونم. مستی..... آهنگ..... دعوای......
__________________
ــــــــــــــــــ خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟ ساقی کجاست؟ گو سبب انتظار چیست
|
|
#218
11-23-2009
|
||||
|
||||
|
مستی.....دیگه درد منو دوا نمی کنه
 آهنگ..... چی دوست داری برات بزارم دعوای......خونوادگی به ما هیچ ربطی نداره عسل........... پنجره............... خیابون....................
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#219
11-23-2009
|
||||
|
||||
|
عسل...........شیرینه، مو دوس دارم.
پنجره...............رو ببند هوا سرده. خیابون....................خیلی شلوغه. مرز..... نوشیدنی..... تعویض پلاک.....
__________________
ــــــــــــــــــ خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟ ساقی کجاست؟ گو سبب انتظار چیست
|
|
#220
11-23-2009
|
||||
|
||||
|
مرز.....ایران و عراق رو بستن
نوشیدنی.....میل داری؟ تعویض پلاک.....یادت نره شانس............. صبور................ امتحان...............
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
| کاربران در حال دیدن موضوع: 2 نفر (0 عضو و 2 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 10:40 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.