مرسی آناهیتا گیان
پس نگیرم دیگه....؟آخی خدا خیرت بده خواهر جون
بچه ها امروز افتاده بودم یاد کارا و بچگیای محمد و علی
یکیشه براتان بگم
علی کلا سر و صدای الکیه باباش میگه جاهل بی خطر (لات بی خطر)
مثلا از کسی عصبانیه میاد میگه به علی تا سرشه نچسبانم به دیوار نندازمش صندق عقب ماشین باباش پهنش نکنم رو آسفالت می کنمش اعلامیه می چسبانمش به دیوار و خلاصه
علی 4 سال کوچیکتره
هفت هشت سال پیش محمد با دوستاش ی تیم داشتن میرفتن کوچه بغلیمان با تیم به قول خودشان رغیب مسابقه
علی بدون اجازه ش میرفت کوچه بغلی دعوا درست میکرد و در میرفت بدو میامد خانه
محمد و دوستاشه میگرفتن بعضی وقتا هم میزدن و هم میخوردن. بعضی وقتا حسابی میخوردن چون محله اونا بود جمعیتش بیشتر
همیشه محمد میامد شکایت اولین جمله شم با نفسهای بریده و بلند این بود
چه وضعشه؟؟؟
ای میاد با ای قدش لات بازی هیچیم نیس ما ره میندازه جان هم