|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
#2262
10-15-2009
|
||||
|
||||
تویی ان گوهر پاکیزه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک
__________________
یکی می پرسد اندوه تو از چیست؟سبب ساز سکوت مبهمت کیست ؟ برایش صادقانه می نویسم :برای آنکه باید باشد ونیست!!!!!!!!!!!!!!!! 
|
|
#2264
10-15-2009
|
||||
|
||||
|
در مقامات طریقت هر کجا کردیم سیر
عافیت را با نظربازی فراق افتاده بود
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#2265
10-15-2009
|
||||
|
||||
|
دیدی ای دل غم عشق دگر باره چه کرد
چو بشد دلبرو با یار وفادار چه کرد
|
|
#2267
10-15-2009
|
||||
|
||||
|
تا ولوله ی عشق تو در گوشم شد
عقل و خرد و هوش فراموشم شد
|
|
#2268
10-15-2009
|
||||
|
||||
|
دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود
تعبیر رفت و کار به دولت حواله بود
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#2269
10-15-2009
|
||||
|
||||
|
در تو خورشید صداقت می شکفت
در دلت نور رفاقت می شکفت
__________________
 ♥SheidA♥ تو همان مهربانی هستی؟! یا مهربانی همان توست؟! نمی دانم … می دانم بی شک با هم نسبت نزدیکی دارید !! آسمونـــ ــ منـــ ــ همیشهـــ ــ !! ابریـــ ــ !! چترتو با خودتــ ــ آوردیـــ ــ !!
|
 |
| کاربران در حال دیدن موضوع: 17 نفر (0 عضو و 17 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 09:12 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.