بچه های کرماشان - گفتگوی کرمانشاهی -کلوپ بچه های کرمانشاه

[آناهیتا الهه آبها]

سلام

آنا ای چه شرایط سختیه فرانک خانوم میگی یه دانه بشمه ترنم میگی برم آخر صف جان خودتان یه پارتی بازی برام بکنین ثواب داره

پست های خاتون و ترنم بوی ماه مهر میدن کره بی خیال دلتنگی چرا؟
خوابگاه خیلی خوشه البته اگه زیاد سخت نگیرین
منم احتمالا شنبه هفته بعد دیه تشریف برم الان که دلم بری بچه ها خیلی تنگ شده میریم اونجا دلمان بری اینجا تنگ میشه خلاصه فیلمی داریم با ای نقل و انتقالات
دیروز یه سر رفتم پارک شاهد لوازم تحریر دیدم خیلی دلم بری مدرسه تنگ شد ای کاش میشید به گذشته برگردیم...
یاد او دفترا که عکس فوتبالیست ها روش بود بخیر یاد قمقمه آب بخیر یاد خودکار بیک و مداد توس بخیر یاد دفتر املا که با کاغذ کادو درستش میکردیم بخیر...

[مهبا]

مه همیشه میگفتم ای پرشه نور و شادیه له کوره تید یه گشته نور و شادی کوروش بیوه

آبجی فرانک به مولا خیلی عزیزی

خاتون عزیز خدا پشت و پناهت باشه موفق باشی گلم

ترنم گیان تو هم همینطور ایشالا به شادی و سلامتی و موفقیت

آنای دوست داشتنی تو هم همینطور موفق باشی و خدا نگهدارت باشه

منم لوازم تحریر میخوام خیلی دوس دارم خیلی

[دانه کولانه]

بگی تخم مرغ فروش دوره گرد و محبوب کرمانشاهی . به درخواست یکی از بچه ها در یکی از تاپیکها عکسش رو توی فیس بوک پیدا کردم و گذاشتم .

[آناهیتا الهه آبها]

چه خلوته...چه ساکته اینجا تازه الان که من تو سایتم کسی نیس
چنی خوشه برا
منالیل خفتینه؟هاینه کو؟

آقا ما داریم یه هفته فک مکینم که چرا با وجود اینکه مامانم میگه آقای بگی رو تو محله مامانبزرگم دیدم ولی هیچی یادم نیس
عکسشم دیدم بازم هیچی یادم نیامد یعنی ممکنه پیر شده باشم؟


خب بازم آمدم گله و شکایت

ای بار از دس راننده های محترم
خدا وکیلی بعضیا طوری رانندگی مکنن که آدم میگه همو موقع از دسشان سکته مکنم
طرف دور میدان طوری با دنده 3 گاز میده انگار تو بزرگراه داره میره
آخه چرا باید ایطوری باشه؟چرا اینقد بی قانونی تو شهرمان هست؟چرا فرهنگ رانندگی رعایت نمیشه؟
مگه داشتن فرهنگ رانندگی سخته؟مگه راهنما زدن سخته؟مگه رعایت حق تقدم سخته؟
بعد یه چیز دیگه بعضی راننده های مرد وقتی میبینن یه خانومی داره طبق مقررات میره چرا باید مسخره اش بکنن؟
چرا وقتی میبینن یه خانوم پشت فرمانه انگار یه بچه نشسته؟
چرا بعضی ها نمیخوان دیده شانه عوض کنن؟دیگه آدم چقد حرص بخوره
و چراهای بسیاری که جوابی ندارن...

[دانه کولانه]

چرا باید حرص خورد ؟
حرص نداره
همینه که هست بذار باشه.
زورت بهش میرسه ؟
.
وژدانن زنایی که تو کرماشان رانندگی مکنن شیرزنن .

[آناهیتا الهه آبها]

نه زورم نمیرسه
یعنی اصلا به کی زورم برسه؟
کسایی که واقعا نمیفهمن یا خودشانه زدن به نفهمی؟
از اول اشتباه کردم که اعتراض کردم
همه باید ساکت باشیم چون زورمان نمیرسه!!
من خیلی هنر کنم خودمه درست بار بیارم

امشب عجب شبیه... تنهام مثل همیشه...ولی این بار واقعا تنهام
هم اتاقیام نیامدن...ای کاش میرفتم خانه خواهرم کم عقلی کردم نرفتم
ترنم فک کنم رفته سنندج مهبا هم خبری ازش نیس
فرانک خانوم شما کجایی؟

[دانه کولانه]

فرانک خانم رفته ترکیه برای پسر بزرگه گه ش زن بستانه فکر کنم اونجا یه فامیل خوب دارن
فکر کنم پیچانده دتان سر کار گذاشته همه یه
با همسر محترمشان رفتن فکر کنم جدیه قضیه
از همین جا به اقا محمد تبریک میگم .

[آناهیتا الهه آبها]

جدی؟
فرانک خانوم؟؟؟
یعنی تو ای شهر به ای بزرگی اصلا تو ای کشور با ای همه دختر خوب آقا محمد زن پیدا نکرده؟
بعد او وقت میگن چرا سن ازدواج دخترا رفته بالا!

[ترنم]

سلام به بچه های گل کرمانشاه

به به مبارکا باشه خانوم فرانک
کم کم داری مادر شوهر میشی

اناهیتا کاش میشد باحرف زدن درست بشه
به قول اقا کورش حرص نخور که فایده ایی نداره

اناهیتا مهبا که فک کنم رفتن عروسی هنوز بر نگشتن
منم امروز بعد از ظهر میرم سنندج
خوش باشین انشالله

[مهبا]

سلام بر همگی

ترنم جونم جات خیلی خالیه گلم زودی بیا و مواظب خودت باش

آناهیتا گیان تو هم مواظب خودت باش عزیزم

یعنی واقعا آبجی فرانک رفته برا محمد زن بگیره آخه محمد خو هنوز سنش کمه

می خواستم بهش اس ام اس بدم بپرسم ترسیدم ناراحت بشه

دلم برا همه تنگ شده کاش دوباره جمع بشیم مثل گذشته