بیاین حافظ بخونیم (مشاعره با ابیات و غزلهای حضرت حافظ)

[deltang]

چو باد عزم سر کوی یار خواهم کرد

نفس به بوی خوشش مشکبار خواهم کرد

[soha_yt]

در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

[آیـدا]

دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد
شد سوی محتسب و کار به دستوری کرد

[آريانا]

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند

[constantine726]

دارم از زلف سياهش گله چندان كه مپرس

كه چنان زو شده‌ام بي سر و سامان كه مپرس

[آیـدا]

سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند

[ساقي]

دوش رفتم به در میکده خواب آلوده
خرقه تردامن و سجاده شراب آلوده



..

[آیـدا]

هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد
سعادت همدم او گشت و دولت همنشین دارد

[soha_yt]

دانی که چنگ و عود چه تقریر می کنند
پنهان خورید باده که تعزیر می کنند

[ساقي]

دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما


...