تاپیکهای سریالیدر این بخش تاپیکهایی قرار خواهند گرفت که پست های آن شمارش نمیشود . و تاپییک هایی مانند
"یک آرزوی خیر برای نفر بعدیت بکن" و ... قرار میگیرد.
راستش خیلی میترسم و هر وقت حرفش پیش میاد یا بهش
فکر میکنم خیلی تحت تاثیر قرار میگیرم و سعی میکنم تغییر
کنم ولی روز بعدش همون آش و همون کاسه...
گاهی آدم خودش بخوادم خیلی سخت عوض میشه.
فکر میکنی میشه واقعا تغییر کرد؟
__________________
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم
.
.
.
به نظر من وقتي هست كه انسان بتونه ذهنش رو از گمراهي نجات بده . به نظر من هيچ كس، هيچ چيز يا گروهي ارزش اين رو نداره كه انسان به خاطر اونا ذهنش رو به گمراهي بندازه.
اصولا حسي به نام حس خود بزرگ بيني وجود نداره بلكه اين حس خود كم بيني كه خودش رو پشت نقاب خود بزرگ بيني پنهان كرده. پس ميبيني كه هر نوع تكبري چه دهاتي چه شهري از روي جهله.
مي دوني منظور سگنه شهري يا دهاتي بودنش نيست يا نميگه شهري ها تكبر ندارند ميگه
بدترين نوعش تكبر دهاتيه
مي دوني چون من يه نمونشو از نزديك ديدم واقعا به اين جمله ايمان اوردم,خانمي رو ديدم كه به
خاطر تكبر احمقانش بهترين پسرشو كنار گذاشت بدون اينكه خطايي از اون پسر سر زده باشه
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...