شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود |
08-20-2013
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نام های اصلی آدم های مشهور
نام های اصلی آدم های مشهور
نادر شاه / نادرقلي
لنين / ولاديمير ايليچ اوليانف
افلاطون / آريستو كلس
تروتسکي / لو داويدوويچ برونشتاين
عطار نيشابوري / فريد الدين ابوحامد
ارد بزرگ / مجتبي شرکا
تيتو / جوزپ بروز
سعدي / مُصلِح الدين مُشرف بن عَبدُالله
ابوعمار / ياسر عرفات
امير کبير / تقي فراهاني
م. اميد / مهدي اخوان ثالث
آرشيل گورکي / وستانيک مانوک آدويان
نيما يوشيج / علي اسفندياري
جان وين / ماريون موريسون
ملک الشعرا / محمدتقي بهار
شهريار / محمدحسين بهجت تبريزي
عبدالکريم سروش / حسين حاج فرج الله دبّاغ
کيتارو / ماسانورى تاکاهاشى
کمال الملک / محمد غفاري
ستارخان / ستار قرهداغي
باقرخان / باقر تبريزي
بزرگ علوي / مجتبي علوي
مارک تواين / ساموئل لنگهورن کلمنس
گوهر مراد / غلامحسين ساعدي
حافظ / شمس الدين محمد شيرازي
چارلي چاپلين / سِر چارلز اسپنسر چاپلين
پروين اعتصامي / رخشنده اعتصامي
استالين / يوسف ويساريونوويچ ژوگاشويلي
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران زیر از behnam5555 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
08-20-2013
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
زندگی در نگاه بزرگان
زندگی در نگاه بزرگان
زندگی به تناسب شهامت آدمی گسترش یا فروکش مییابد. آنین نین
زندگی مانند نقش و نگارهای قالی ایرانی است که زیبا هست ولی درک معنای آن مشکل است . آلدوس هاکلی
زندگی از بودن شروع می شود و تا شدن ادامه می یابد . ارد بزرگ
زندگی من همواره چون فاجعه ای بوده است که هرگز اتفاق نیافتاده بود !!! . أوئستین وویک
زندگی انسان مانند شبنمی است که از برگ گلی می لغزد و فرو می چکد. بودا
زندگی هوس یکی شدن برای عشق ورزیدن که توی جمع باشی و هم کلامی برای خودت پیدا کنی. یکی که مکمل عشقت باشه وکاملش کنه. قرار نست که اون
حتما موافق جنست باشه، قراره که عاشق باشه وهمدل باشه . بنجامین دسریل
زندگی کردن چون مجموعه ای ست از لایه های زیرین یک سازنده گی عاشقانه ایست که دوباره و دوباره در طول زندگی بازسازی می شود اینرا زمانی باور می کنی که
آنرا امتحان کرده باشی!!! . بیورنست یئرن
زندگی بدون عشق همچون درختی است بدون شکوفه و باروبر. جبران خلیل جبران
زندگی خود را تبديل به مدرسه ای برای ياد گرفتن کن. جان دیوئی
زندگی چیست ؟ یک مزبلۀ کثیف ، یک قتلگاه فجیع ، یک دارالمجانین بزرگ که تا کنون تحت هیچ قانون منظمی اداره نشده است . ویر
زندگی مانند لبخند ژوکوند است، در نظر اول به روی بیننده تبسّم می کند، امّا اگر در او دقیق شوی می گرید . ژری تایلر
زندگی تراژدی است برای آنکسیکه احساس میکند و کمدی است برای آنکه میانديشد.ژان دلابروير
زندگی روزانه شما پرستشگاه شما و دين شماست .آنگاه كه به درون آن پای می نهيد، همه هستی خويش را همراه داشته باشيد . جبران خلیل جبران
زندگی، همچون رودی بزرگ، جاودانه روان است. رابنيندرانات تاگور
زندگی با عشق هرگز تیره نیست. لئو بولیسکا
زندگی بدون موسیقی اشتباه است . فردریش نیچه
زندگی کوتاه است اما طولانی ترین چیزیست که در اختیار ما انسانها قرار دارد. فررد هاند هاین
زندگی آنقدر کوتاه است که بعضی ها فقط میرسند کارهای ضروری خود راانجام دهند!!! . فرد هند فاین
زندگی ما ، زائيده انديشه ماست. مارک اورل
زندگی خواب است و عشق رؤیای آن . موسسه
زندگی بازیچۀ دست اقبال نیست ، بلکه فرصت عظیمی است که باید از ان استفاده کرد و مغتنمش شمرد . مارون
زندگی به چيزی نمی ارزد ، اما ارزش هيچ چيزی به اندازه زندگی نيست. مالرو
زندگی چيزی جز مبارزه ميان عاطفه وعقل نيست. مارک تواين
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران زیر از behnam5555 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
08-20-2013
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
مهدی اخوان ثالث - شعر زیبای زمستان
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید ، نتواند
که ره تاریک و لغزان است
وگر دست محبت سوی کسی یازی
به کراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است
نفس ، کز گرمگاه سینه می اید برون ، ابری شود تاریک
چو دیدار ایستد در پیش چشمانت
نفس کاین است ، پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟
مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... ای
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای
منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم
منم من ، سنگ تیپاخورده ی رنجور
منم ، دشنام پس آفرینش ، نغمه ی ناجور
نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در ، بگشای ، دلتنگم
حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد
تگرگی نیست ، مرگی نیست
صدایی گر شنیدی ، صحبت سرما و دندان است
من امشب آمدستم وام بگزارم
حسابت را کنار جام بگذارم
چه می گویی که بیگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟
فریبت می دهد ، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست
حریفا ! گوش سرما برده است این ، یادگار سیلی سرد زمستان است
و قندیل سپهر تنگ میدان ، مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود ، پنهان است
حریفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز یکسان است
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان
نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین
درختان اسکلتهای بلور آجین
زمین دلمرده ، سقف آسمان کوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران زیر از behnam5555 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
08-21-2013
|
|
کاربر خوب
|
|
تاریخ عضویت: May 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 486
سپاسها: : 797
987 سپاس در 452 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
روزي ابوحنيفه نزد «اعمش» آمد و گفت: در خبر آمده است كه اگر خداوند چشمهاي كسي را از او بگيرد، در عوض چيزي به او خواهد داد كه از آن بهتر باشد.
حال بگو خداوند به تو كه نابينا هستي چه عوضي داده است.
اعمش از روي شوخي گفت: خداوند در برابر گرفتن چشمهايم نديدن سنگدلان را عطا فرموده است كه تو هم از جملة آنان هستي!
|
2 کاربر زیر از fatemiii سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
08-21-2013
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
تصوير منتشرنشده سهراب - اطراف كاشان
Sohrab - Kashan
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
2 کاربر زیر از behnam5555 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
08-21-2013
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
allpapers
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران زیر از behnam5555 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
08-21-2013
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
پانوشته های کامیون داران و شوفرهای بیابانی
پانوشته های کامیون داران و شوفرهای بیابانی
علم بهتر است یا ثروت؟
هیچکدام فقط ذره ای معرفت به گنده تر و خرتر از خودت احترام بگذار!
به مد پوشان بگویید آخرین مد کفن است
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
سرنوشت دگران بر تو نخواهند نوشت
هر کجا محرم شدی چشم از خیانت بازدار
چه بسا محرم با یک نقطه مجرم میشود
مبر ز موی سفیدم گمان به عمر دراز
جوان به حادثه ای زود پیر میشود گاهی
زندگی بر خلاف آرزوهایم گذشت
داداش جان به خاطر اشک مادر یواش!
و یا: داداش! جون مادرت یواش!
من از عقرب نمیترسم ولی از سوسک میترسم
من از دشمن نمیترسم ولی از دوست میترسم
من نمی گویم مرا ای چرخ سرگردان مکن
هرچه می خواهی بکن محتاج نامردان مکن!
بمیرد آنکه غربت را بنا کرد
مرا از تو، ترا از من جدا کرد
در این دنیا که مردانش عصا از کور می دزدند
من بیچاره رو باش که دنبال مرد می گردم
و یا: دنبالم نیا اسیر میشی
رفاقت قصه تلخی است که از یادش گریزانم
روی قلبم نوشتم ورود ممنوع
و یا: بر دریچه قلبم نوشتم ورود عشق ممنوع
اما عشق دنده عقب وارد شد!
۱۰۰ بار بدی کردی و دیدی ثمرش را
خوبی چه بدی داشت که یک بار نکردی
قربان وجودت که وجودم ز وجود تو بوجود آمد مادر
تو که بی وفا نبودی پدر سگ!
دلم دادم بری باهاش حال کنی
نه که بری جیگرکی بازکنی!!
تو رو اگه من نشورم کی میشوره عروسکم!
باغبان در را مبند من مرد گلچین نیستم
من خودم گل دارم و محتاج یک گل نیستم!
تمام مرده شویان راضیند بر مردن مردم
بنازم مطربان را که خلق را مسرور میخواهند!
واسه همه بود واسه ما نبود؟!
در قمار زندگی عاقبت ما باختیم
بس که تکخال محبت بر زمین انداختیم
نمیخام شمع باشم دخترا فوتم کنن
میخام سیگار باشم لوطیا دودم کنن
دانی که چرا راز نهان با تو نگفتم؟
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری
دنیا همه هیچ و زندگانی همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
من میروم………….. ……… ….تو هم بیا!
خوشگلی بانمکی یک رخ زیبا داری
بی جهت نیست که در کنج دلم جا داری
عشق تو مرا چو سوزنی زرین کرد
هرکس که مرا دید تورا نفرین کرد
در این درگه که گه گه کًه کُه و کُه کًه شود ناگه
مشو غره به امروزت که از فردا نه ای آگه
ای صوفی برو لقمه خود گاز بزن
کم پشت سر خلق خدا ساز بزن
حسنی به مکتب نمیرفت، باباش گذاشتش کمک شوفری
کسانیکه بد را پسندیده اند
ندانم ز خوبی چه بد دیده اند؟
الهی هر کی بخیله، چشاش بابا قوری بشه
کچل بشه ، قوزی بشه ، خمارو وا فوری بشه
بالای در باک یک مینی بوس نوشته بود: بخور به حساب من!
در طواف شمع میگفت این سخن پروانه ای
سر پیچ سبقت نگیر جانا مگر دیوانه ای
در بیابانها اگر صد سال سرگردان شوم به از انکه در وطن محتاج نامردان شوم
سلامی به گرمی آش رشته که با
پیازداغ روش نوشته :“مرامت منو کشته
سوزن رفاقت در تیوپ قلبم فرو
رفت و گفت: فییییییییییستازه فهمیدم پنچرتم رفیق
یاد آن روز که در صفحه شطرنج دلم،
شاه عشقم را با کیش رخت مات کردی
در بیابانها اگر صدسال سرگردان شوی به که اندر خانه ات محتاج نامردان شوی
خدایا ما راه راست رو بلد نیستیم تو خودت راه راست رو به طرف ما کج کن
بوق نزنید راننده خواب است
ای که از کوچه معشوقه ما می گذری
بر حذر باش که ما هم از کوچه معشوقه تو میگذریم
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
2 کاربر زیر از behnam5555 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
08-22-2013
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
حكايت و لطايف ادبي
حكايت و لطايف ادبي
شخصی ادعای خدایی می کرد، او را پیش خلیفه بردند.
خليفه به او گفت: پارسال اینجا یکی ادعای پیغمبری می کرد، او را بکشتند.
گفت : نیک کرده اند که او رامن نفرستاده بودم.
************************************** یکی در باغ خود رفت، دزدی را پشتواره ی پیاز در بسته دید. گفت: در اینباغ چه کار داری؟
گفت: بر راه می گذشتم ناگاه باد مرا در باغ انداخت.
گفت: چرا پیاز برکندی؟
گفت : باد مرا می ربود، دست در به پیاز می زدم، از زمینبر می آمد.
گفت: این هم قبول ولی چه کسی جمع کرد و پشتواره بست.
گفت: والله من نیز در این فکر بودم که آمدی!
************************************** گویند چون خزانه ی انوشیروان عادل را گشودند، لوحی دیدند که پنج سطر بر آن نوشته شده بود:
هر که مال ندارد، آبروی ندارد
هر که برادر ندارد، پشت ندارد
هرکه زن ندارد، عیش ندارد
هر که فرزند ندارد، روشنی چشم ندارد
هر که این چهار ندارد، هیچ غم ندارد!
************************************** فردی میخی را سروته روی دیوار گذاشته بود و می کوبید. میخ در دیوار فرونمی رفت. دیگری که شاهد این ماجرا بود، گفت: چه کار می کنی؟ این میخ که برای این دیوار نیست. این میخ برای دیوار روبروست.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران زیر از behnam5555 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
08-22-2013
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آيا مي دانيد كه؟
خوردن اسفناج براي زنان حامله مفيد است.
عامل هر بيماري يا ميکروب است يا سوء تغذيه.
يک ماهي درسال 300 تا 400 هزار تخم مي ريزد.
رشد مغز در انسان بيشتر از ساير موجودات است.
درمان متداول چشم استفاده از اشک مصنوعي است.
خشکي چشم در زنان به مراتب شايع تر از مردان است.
سرطان با سوء تغذيه حاصل و با تغذيه معالجه مي شود.
کبد بزرگترين غده ي بدن است که حدود دو کيلوگرم وزن دارد.
کليه راست کمي پايين تر از کليه چپ در بدن قرار گرفته است.
خوردن زعفران مسکن درد است، و گردش خون را آسان مي کند.
درازترين جانور يک کرم خاکي است که درازي آن به بيش از 55 متر مي رسد.
خوردن جعفري به افراد کم خون و افرادي که دير رشد مي کنند توصيه مي گردد.
آبله مرغان در کودکان خوش عاقبت است ولي در بالغين با علائم شديد همراه است.
علت شيوع بيشتر ميگرن در زنان تغييرات طبيعي سطح هورمون استروژن در بدن است.
افرادي که در هفته 10 بار گوجه فرنگي مصرف مي کنند کمتر به سرطان دچار مي شوند.
تهوع و استفراغ سه ماهه اول بارداري باعث کاهش مايعات بدن از جمله اشک مي شود.
استفاده از هدفون در هر ساعت، باکتري هاي موجود در گوش شما را تا 700 برابر افزايش مي دهد.
خوردن گوشت سبب پيري زودرس مي شود، چون مقداري از زهرهاي خود را در بدن باقي مي گذارد.
مصرف جگر، سيب زميني، موز، عدس و اسفناج از بروز افسردگي در دوران قاعدگي جلوگيري مي کند.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران زیر از behnam5555 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
08-25-2013
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
غیر از خدا هیچ کس نیست .
غیر از خدا هیچ کس نیست
شبی دزدی به خانه احمد خضرویه عارف و صوفی مشهور رفت، هر چه اطراف خانه جست و جو کرد چیزی نیافت به حالتی پریشان و دژم، نا امید گشت و خواست باز گردد. احمد خضرویه او را آواز داد که به ناامیدی مرو، بازگرد دلو بردار، آبی از چاه بکش و غسل و وضویی بساز تا وقت نماز صبح برسد و هوا روشن شود. دزد سخن پیر طریقت بشنید، غسل توبه کرد و به نماز و ذکر و استغفار پرداخت.(یادمان باشد صحبت بزرگان و عرفا چون از درون پاک و پرنور آنها سرچشمه می گیرد دارای اثرگذاری و دریافت بهتری است.) هنگامی که هوا روشن شد و روز فرا رسید شیخ احمد خضرویه صد دینار طلا آورد و به دزد داد و گفت: این زر خاص مهمان ماست، و چون تو مهمان منی این طلاها به تو تعلق می یابد.
دزد را شد حالتی پیدا عجب
اشک می بارید جانی پر طلب در زمین افتاد بی کبر و منی
توبه کرد از دزدی و از رهزنی
دزد با چشمانی گریان و پشیمان و پریشان رو به احمد خضرویه کرد و گفت: من تا به حال از جهالت راه اشتباه می پیمودم، نمی دانستم که به جای دستبرد به مال مردمان می بایست دست نیاز به درگاه خدای بی نیاز بردارم. آنچه امشب به من رسید از همه آنچه در یک عمر به دست آوردم بیشتر است.
یکی شبی کز بهر حق بشتافتم
آنچه در عمری نیابم یافتم یک شبی کز بهر او کردم نماز
رستم از دزدی و گشتم بی نیاز
اگر شبها و روزها کار خدای کنم خوشبختی و نیکبختی هر دو جهان نصیب من خواهد شد. توبه کردم که از این پس جز فرمانبری حق کاری نکنم.
این بگفت و مرد، دولتیار گشت
شد مرید شیخ و مرد کار گشت تا بدانی تو که در هر دو جهان
نیست کس را بر خدا هرگز زیان
********************************* هر کسی که دوست دارد کارش در مسیر حق باشد و برای خوشایند او کاری انجام می دهد در اصل یک قدم خودش را به خدا نزدیکترمی کند، لبخند خداوند به عالمی می ارزد و از جهت دیگر مگر می شود آنکه همه چیز در ید قدرتش است قدمی را که برای او برداشته شده است را بی اجر و مزد باقی بگذارد؟ (خدا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، به آمرزش و پاداشی بزرگ وعده داده است. سوره مائده-آیه ۹) ما آدمها اگر فکر معنوی داشته باشیم می توانیم با انجام کار برای او قرب او را برای خود داشته باشیم و خودمان را برای لذت از وجودش بیشتر به او نزدیک کنیم و اگر فکر مادی داشته باشیم باز هم خداوندی که رزق و روزی همه بندگان به دست اوست( رزق هر جنبندهاي بر عهده خداست. سوره هود- آیه ۶) حتما پاداش این قدمی که برای او برداشته شده است را خواهد داد.
حافظ قلم شاه جهان مقسم رزق است
از بهر معیشت مکن اندیشه باطل
(حافظ)
اما قدمی که واقعا نیتش برای او باشد نه برای پاداش، یعنی برای او حرکت می کنیم و از او هم هر چه خواستیم می خواهیم، هر چند که نهاد انسان بگونه ای است که وقتی کاری برای خدا انجام می دهد حتی اگر به قصد دریافت پاداش مادی باشد پس از مدتی که از طعم لذت وجود خدا در درونش آگاه شد دیگر مسائل مادی را فراموش می کند و به سمت اصل وجود و زیبایی او حرکت می کند. مطلب بعدی هم این است که کار حق کردن فقط این نیست که مستقیم کاری برای او انجام دهیم، چون خداوند اصلا نیازی به انجام کار ما ندارد که حالا ما فکر کنیم داریم به او کمکی می کنیم، در اصل ما به خود کمک می کنیم و درجات درونی خود را بالا می بریم تا بتوانیم دریافتهای بهتری از او داشته باشیم، پس کار حق کردن از دریچه خدمت به خلق به نیت نزدیک شدن به حق می گذرد. فقط کافیه به این نکته توجه داشته باشیم که چه اجتماع زیبایی می توانیم داشته باشیم وقتی در امور مختلف بارها را از روی دوش همدیگر بر می داریم و کار را برای هم آسان می کنیم، اینگونه جامعه ای متوازن داریم که هر کس برای آن تلاش می کند که برای خشنودی خداوند گره ای از کار دیگران باز کند،
چو خیری از تو به غیری رسد فتوحشناس
که رزق خویش به دست تو میخورد مهمان
(سعدی)
با این کار نه جامعه ای خسته و غمگین خواهیم داشت که دائم در حال غرولند کردن و نارضایتی باشند و برای اینکه زندگی بهتری داشته باشند فکر کنند باید بار خودشون را به دوش دیگری بندازند و این را نوعی زرنگی بدانند و نه جامعه ای خواهیم داشت که خود با دستهای خود او را به سمت تباهی حرکت بدهیم. وقتی خانواده من، همسایه من، همکار من، همشهری من، هم وطن من لبخند بزند آنگاه است که می توانم لبخند واقعی را نه بر لبانم بلکه بر دلم احساس کنم و به شادی و آرامش برسم. وگرنه لبخندی که فقط باز شدن دو لب باشد هیچ اثر شادی آوری بر قلب ندارد.
یادمان باشد که آسایش خود را در آسایشی که به زندگی دیگران بخشیدیم باید جستجو کنیم...
که خاطر نگهدار درویش باش
نه در بند آسایش خویش باش
نیاساید اندر دیار تو کس
چو آسایش خویش جویی و بس
نیاید به نزدیک دانا پسند
شبان خفته و گرگ در گوسفند
مکن تا توانی دل خلق ریش
وگر میکنی میکنی بیخ خویش
که بخشایش آرد بر امیدوار
به امید بخشایش کردگار
مراعات دهقان کن از بهر خویش
که مزدور خوشدل کند کار بیش مروت نباشد بدی با کسی
کز او نیکویی دیده باشی بسی
(سعدی)
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
2 کاربر زیر از behnam5555 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 02:12 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|