شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود |
04-21-2010
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آنان که به قضاوت زندگی دیگران می نشینند, از این حقیقت غافلند که با صرف نیروی خود
در این زمینه, خویشتن را از آرامش و صفای باطن محروم می کنند.
الهی توفیقم ده که بیش از طلب همدردی, همدردی کنم..
بیش از آنکه مرا بفهمند, دیگران را درک کنم..
پیش از آنکه دوستم بدارند, دوست بدارم.
زیرا در عطا کردن است که می ستانیم و در بخشیدن است که بخشیده می شویم و در
مردن است که حیات ابدی می یابیم.
وین دایر
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
04-21-2010
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
اگر شخصيت خود را با فعاليتهاي شغلي خويش ميسنجيد، پس وقتي كار نميكنيد فاقد شخصيت هستيد.
وين داير
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
04-21-2010
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
* برای آغاز هر تحول در خود، ابتدا منبع تولید ترس و نفرت را در وجود خود شناسایی و
ریشه كن كنید
وين داير
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
04-22-2010
|
|
کاربر فعال بخش ادبیات
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: بوشهر
نوشته ها: 836
سپاسها: : 0
2 سپاس در 2 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آنان که در زندگی پیروز وکامیاب شده اند،
اول از نظر فکر وروح پیروز و کامیاب بوده اند.
__________________
من با نخستین نگاه تو آغاز شدم.
|
04-22-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9
155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ناپلئون میگه :
حرفی رو بزن که بتونی بنویسیش
چیزی رو بنویس که بتونی امضا کنی
و چیزی رو امضا کن که بتونی پاش بایستی
|
04-22-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9
155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
وقتی زندگی 100 دلیل برای گریه كردن به تو نشان میده، تو 1000 دلیل برای خندیدن به اون نشون بده
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
|
04-22-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9
155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
يه ضرب المثل چيني مي گه: اگه از دوران مجردي لذت نمي بري، ازدواج کن! اون وقت حتما از فکر کردن به دوران مجرديت لذت مي بري!
|
04-22-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9
155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
هيچوقت به چشمات راز دلت رو نگو چون راز نگه نمي دارد و گريه مي كند
|
04-22-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9
155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
وسعت دوست داشتن رو اندازه نگیر ....زیادش هم کم است ... تنها با آن سیراب شو .... رشد کن ... شکل بگیر ... و کامل شو . خود دوست داشتن مهم است ... نه زمانش ... نه پایداری اش . نه مالکیتش ... و نه حد و حدودش .... سر تو بالا کن ... نگاه کن ... دوست داشتن خدا رو ببین ... یاد بگیر که دوست داشتنت را کادو پیچ نکنی ....
|
04-22-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9
155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
تو این دنیای نامرد یه دختر نابینا بود که یه دوست پسر داشت دختر دوست پسرش رو خیلی دوست داشت بهش میگفت اگه من دو تا چشم داشتم واسه همیشه باهات میموندم یه روز یه نفر پیدا شد که چشماشو داد به دختره دختره وقتی تونست دوست پسرشو ببینه دید که اونم نابیناست به پسره گفت دیگه نمیخوامت از پیش من برو پسره وقتی داشت میرفت لبخند تلخی زد و با اشک گفت: مواظب چشمای من باش............
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 5 نفر (0 عضو و 5 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 11:46 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|