بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > پارسی بگوییم

پارسی بگوییم در این تالار گفتگو بر آنیم تا در باره فارسی گویی به گفتمان بنشینیم و همگی واژگانی که به کار میبیندیم به زبان شیرین فارسی باشد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #251  
قدیمی 12-28-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض



حرف مفت


این اصطلاح را در مورد سخن بیهوده، بی ارزش و ناروا به کار می برند
در سال ١۲۷۴ هجری قمری و در زمان ناصر الدین شاه قاجار، میرزا ملکم خان ناظم الدوله نخستین خط تلگراف را بین قصر گلستان و باغ لاله زار کشید. پس از آن، با بستن قرارداد با شرکت های خارجی، اندک اندک خطوط تلگرافی نیز میان ایالات و ولایات ایران کشیده شد. و ارتباطات تلگرافی میان تهران و شهرهای مهم ایران برقرار گردید.

در آن زمان که تلگراف خانه در تهران افتتاح شد، مردم باور نمی کردند که امکان مخابره ی تلگرافی از شهری به شهر دیگری وجود داشته باشد و از فاصله های بسیار دور بتوان حرف دیگران را خواند یا شنید. کسانی نیز بودند که به وجود ارواح و شیاطین در سیم های تلگراف باور داشتند و مردم را از مخابره ی تلگرافی سخت پرهیز می دادند.
از این رو با وجود تشویق دولت برای بهره گیری از تلگراف، مردم زیر بار نمی رفتند و این موضوع را بیشتر شوخی می پنداشتند و این کارشان موجب گردیده بود که دولت که خرج زیادی کرده بود با زیان رو به رو گردد.
علیقلی خان مخبرالدوله، وزیر تلگراف وقت تدبیری به خاطرش رسید و با اجازه ی شاه چند روزی را به مردم اجازه داد که رایگان با دوستان و اقوام خود در شهرهای دیگر گفت و گو کنند، چیزی بپرسند و جواب بخواهند، تا خود یقین کنند که تلگراف شعبده بازی یا سحر و جادو نیست.
« مردم هم ازدحام کردند و سیل مخابرات به ولایات روان شد.» هر کس هر چه در دل داشت، از سلام و تعارف و احوال پرسی و گله و گلایه و شوخی و جدی بر صفحه ی کاغذ آورده و به طرف مخاطب مخابره نمود ، زیرا که حرف « مفت» بود و پولی برایش نمی خواستند.

چندی که گذشت و مراد دولت که جلب مشتری برای مخابره و تلگراف بود تامین گردید و حالا دیگر مردم نیز به آن عادت کرده بودند، مخبرالدوله دستور داد بر صفحه ی کاغذی بزرگی نوشتند : « از امروز به بعد حرف مفت قبول نمی شود » ( یعنی مردم باید برای آن پول بپردازند) و آن را بر بالای در ورودی تلگراف خانه آویزان کردند و برای هر کلمه یک عباسی ( یک پنجم ریال ) با مردم حساب کردند.
پیدا است که برای آن هایی که به زدن « حرف مفت » عادت کرده بودند، به هیچ روی قابل پذیرش نبود که کسی به آنان بگوید که «دیگر حرف مفت نزن » چون «حرف» قیمت دارد و بی تامل نباید به گفتار دم زد. از این روی عبارت « حرف مفت» در اذهان مردم باری منفی پیدا نمود و در شمار عبارات ناخوشایند قرار گرفت و رفته رفته مردم کسانی را که بدون تامل و اندیشه سخنی می گویند با عبارت «حرف مفت نزن» پاسخ دادند.
این را نیز بیافزایم که از روزی که صحبت از پول به میان آمد و « حرف مفت» بی اعتبار گردید، مطالب تلگرافی نیز از حالت عادی و طبیعی خارج گردید و مردم برای آن که پول کم تری برای حرف هایشان بپردازند، آن ها را تا آن جا که می توانستند کوتاه و فشرده نمودند و اصطلاح « تلگرافی حرف زدن » نیز از همین جا است.
شاید خواندن این داستان که با موضوع حرف مفت بی ارتباط نیست نیز خالی از لطف نباشد.
روزی فردی می خواست به خانواده اش خبر بدهد که خواهرش " آذر " بر اثر تیر اندازی درگذشته است . از آنجا که در مخابره تلگراف عدد و تاریخ کلمه به حساب نمی آمد و رایگان بود متنی را به این شکل آماده کرد و از تلگرافچی شهرش خواست که‌ آن را رایگان مخابره کند . " آذر ، تیر ، خرداد ، مرداد "


__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #252  
قدیمی 12-28-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض




بادنجان دور قاب چیدن



( افراد متملق و چاپلوس را به این نام و نشان می خوانند و به این وسیله از آنان و رفتار خفت آمیزشان به زشتی یاد می کنند.)
در دوران ناصرالدین شاه، بزرگان و رجال سیاسی برای نشان دادن مراتب اخلاص و چاکری خود به پادشاه، به آشپزخانه ی شاهنشاهی می رفتند و یا چهار زانو بر زمین می نشستند و مانند خدمه های آشپزخانه بادنجان ها را پوست می کندند، یا آن که بادنجان ها را پس از پخته شدن در دور و اطراف قاب های آش و خورش می چیدند.
شادروان عبدالله مستوفی در کتاب " شرح زندگانی من " ( ج ١ ، برگ ۲۸۷ ) می نویسد : « من خود عکسی از این آشپزان دیده ام که صدراعظم مشغول پوست کندن بادنجان و سایرین هر یک به کاری مشغول بودند».
این رجال سیاسی حساب کار را طوری داشتند که شاه حتما بتواند آنان را هنگام سرزدن به چادرها در حال بادنجان دور قاب چیدن ببیند و در این کار دقت و سلیقه ی بسیار به کار می بردند. تا شادی خاطر شاه فراهم آید.
دکتر فووریه، پزشک مخصوص شاه در کتاب " سه سال در دربار ایران " ( برگ ١۸١ ) می نویسد : « . . . . اعلیحضرت مرا هم دعوت کرد که در کار این آشپزان شرکت کنم. من هم اطاعت کردم و در جلوی مقداری بادنجان نشستم و مشغول شدم که این شغل جدید خود را تا آن جا که می توانم به خوبی انجام دهم. در همین موقع ملیجک به شاه گفت که بادنجان هایی که به دست یک نفر فرنگی پوست کنده شود نجس است. شاه امر را به شوخی گذراند. اما محمد خان پدر ملیجک تمام بادنجان هایی را که من پوست کنده بودم جمع کرد و عمدا آن ها را با نوک کارد بر می چید تا دستش به بادنجان هایی که دست من به آن ها خورده بود نخورد. بعد بادنجان ها و سینی و کارد را با خود بیرون برد

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #253  
قدیمی 12-28-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


باج سبیل


( هر گاه کسی با زور و قلدری پول یا چیزی از کسی بگیرد در اصطلاح عمومی به آن باج سبیل می گویند. امروزه که دوران زور و قلدری به معنی گذشته سپری شده است، این اصطلاح را بیش تر در مورد اخاذی و رشوه گیری به کار می برند. )
ریش و سبیل در دوران های گوناگون تاریخ ایران دارای قدر و ارزش گوناکون بوده است. ماد ها دارای ریش و موی بلند بوده اند که موجب زحمت و دردسر آنان نیز می شده است، زیرا یونانی ها که ریش خود را می تراشیدند در جنگ های تن به تن ریش بلند سربازان ایرانی را به دست می گرفتند و با ضربات خنجر آنان را از پای در می آوردند.
در عهد اشکانیان موی بلند و ریش انبوه جنگجویان ایرانی و فریادهای هول انگیز آنان به هنگام جنگ در سپاه دشمن رعب و وحشت ایجاد می کرد. در عهد ساسانیان ریش به قدر سبیل اعتبار و رونق نداشته است و ایرانیان دارای سبیل های بلند بوده و ریش خود را به کلی می تراشیدند.
در صدر اسلام و پس از آن تا حمله ی مغول و تیمور، سبیل از رونق افتاد و ریش های بلند قدر و اعتبار یافت. در عصر مغول دوباره ریش بی اعتبار شد و " سبیل چنگیزی " رونق یافت. در عصر صفوی تا پادشاهی شاه عباس ، بار دیگر ریش بلند و انبوه مورد توجه قرار گرفت.
در آن روزگاران ریش و سبیل برای مردان و گیسوان بلند برای زنان ایرانی تا آن اندازه مایه ی زیبایی و افتخار بود که چون می خواستند گناهکاری را شدیدا مجازات کنند اگر مرد بود ریشش را می تراشیدند و اگر زن بود گیسویش را می بریدند.
شاه عباس صفوی با گذاشتن ریش مردان سخت مخالف بود و خود او در تصاویرش با سبیل بلند و افراشته دیده می شود. در زمان او ریش های بلند ترکان را " جاروی خانه " می نامیدند ( سیاحت نامه ی شاردن، جلد ۴ ، ص ۲١۶ ).
عشق و علاقه ی شاه عباس به سبیل گذاشتن تا حدی بود که : « شاه عباس سبیل را آرایش صورت مرد می شمرد و بر حسب بلندی و کوتاهی آن بیش تر و کم تر حقوق می پرداخت. ( سیاحت نامه ی شاردن، همان جا ).
حکام ولایات و فرماندهان نظامی نیز ناگزیر از پیروی بودند و به دارندگان سبیل " شاه عباسی " و " افراشته ای " که مورد توجه شاه عباس بود به فراخور کیفیت و تناسب سبیل، حقوق و مزایای بیش تر می دادند که به " باج سبیل " تعبیر می گردید.
و چون این سبیل داران، یعنی حکام و فرماندهان وقت، به آنچه که بابت سبیل خود دریافت می کردند قانع نبودند، از کدخدایان و روستائیان نیز به زور و اجبار، پول و جنس و اسب و آذوقه می گرفتند که اهالی این اضاؤفه در آمد را نیز باج سبیل نام نهاده بودند.

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #254  
قدیمی 12-28-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


الکی

( کارهای بدون مطالعه و نقشه و نیز رفتار غیر حقیقی و به طور کلی هر چه را که واقعیت ندارد، بی هدف و یا بی دوام باشد الکی می نامند. )
این اصطلاح مترادف با " کشکی " است و برای نام گذاری آن دو علت را ذکر کرده اند.
● در گذشته که هنوز الک سیمی معمول نبود، پارچه های بسیار نازک پنبه ای را مانند الک سیمی به چوب وصل می کردند و آرد و سایر چیزهای نرم را برای بیختن از آن عبور می دادند. عبدالله مستوفی در کتاب شرح زندگانی من ( جلد سوم، ص ۲۷٣ ) چنین می نویسد : « این پارچه های پنبه ای دوام و قوامی نداشت، به همین مناسبت پارچه های نازک و بی دوام را الکی می گفتند ( یعنی فقط به درد الک ساختن می خورد). کم کم این معنی مجازی را منبسط کرده و امروز دیگر این توصیف را به کلیه ی چیزهای بی دوام و بی ثبات و بی ترتیب و بی موقع و حتی اخبار بی اصل هم می دهند. »
● در مقاله ی آقای علینقی بهروزی در مجله ی هنر و مردم ( شماره ی ١۰١ ، ص ۵۲ ) در باره وجه تسمیه ی واژه ی الکی چنین آمده است :
« معنی و مفهوم کلمه ی الکی بیش تر سخن یا عمل نسنجیده و بدون فکر قبلی و هدف مشخص است و این شاید از معنی دیگر کلمه ی الک گرفته شده باشد، زیرا چون آن که می دانیم، لفظ الک علاوه بر معنی آردبیز ( لغتنامه ی دهخدا )، معنی یکی از قطعات چوبی را که در بازی " الک دولک " به کار می رود نیز می دهد. در این بازی چوب بزرگ تر را دولک و چوب کوچک تر را الک می گویند.
رسم بازی چنان است که الک را به هوا انداخته و سپس با دولک می زنند تا به فاصله ای دور برود. زننده در هنگام زدن، مقصد و هدف معینی ندارد. مقصود او فقط زدن است و محل و هدف افتادن روشن نیست. بنابراین می توان تصور کرد که اصطلاح الکی از این بازی گرفته شده باشد، یعنی همان طور که در بازی الک دولک هنگام زدن هدف مشخصی را در نظر نمی گیرند و بدون تفکر می زنند، کارهای الکی نیز بدون تفکر و بی هدف انجام می شود.

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #255  
قدیمی 12-28-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


آب زیر کاه

این اصطلاح در باره ی کسی به کار می رود که در لباس دوستی و خیر خواهی برای دستیابی به اهداف خود، دیگران را فریب می دهد و به آنان خیانت می کند. در گذشته یکی از ترفندهای جنگی آن بود که در مسیر حرکت دشمن که از میان مزارع و کشتزارها می گذشت باتلاق هایی پر از آب حفر کنند و روی آن را زیبا و طبیعی با کاه و علف بپوشانند تا دشمن هنگام عبور از این مناطق در آن افتاده و غرق شود. بدین ترتیب پیشتازان سپاه دشمن و سوارکاران آن ها در این باتلاق های سرپوشیده فرو می رفتند و با کند شدن پیشروی آنان این فرصت برای مدافعان آن منطقه فراهم می آمد تا سپاه خود را آماده و تجهیز نمایند.
این حیله ی جنگی در مبارزات مردم ویتنام علیه امریکائیان نیز به کار گرفته شده است و ویت کنگ ها در درون جنگل ها کودال های کوچک یا بزرگی حفر و پر از آب می گردند و سر نیزه و سیخ های بلند دیگری را نیز در آن ها قرار می دادند و روی آن ها را با کاه و برگ و علف می پوشاندند و سربازان امریکایی که از آب زیر کاه خبر نداشتند هنگام پیشروی در این گودال های پر از آب و سرنیزه می افتادند و با فرو رفتن سرنیزه ها در بدنشان و غرق شدن در آب با مرگ هولناکی کشته می شدند.

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #256  
قدیمی 12-28-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


وام واژه ها ی روسی

و


فرانسوی

برخی وام واژه ها چنان در تار و پود زبان فارسی تنیده شده که اگر مثلا یک فرانسوی از همان واژه استفاده کند خیلی از ایرانی ها ذوق می کنند که فلان خارجی فلان کلمه را به همان معنایی به کار می برد که ما به کار می بریم. مثلا نخاله یکی از این واژه ها است . این واژه یادگار سربازخانه‌های قزاق‌های روسی در ایران است که به زبان روسی به آدم بی‌ادب و گستاخ می‌گفته‌اند (Nakhal) و مردم از آن برای اشاره به چیز اسقاط و به‌ درد ‌نخور هم استفاده کرده‌اند.
اسکناس هم همینطور از واژه ها‌ی روسی (Assignatsia) که خود از واژه‌ی فرانسوی (Assigant) به معنی برگه‌ی دارای ضمانت گرفته شده است. اما واژه فاستونی داستان دیگری دارد . فاستونی پارچه ای است که نخستین بار در شهر باستون (Boston) در آمریکا بافته شده است وباستونی یا بوستونی می‌گفته‌اند. البته کلمات زیادی نظیر کلمن آب( فلاسک آب) ، ایزو گام ( عایق پشت بام ) ، تون ماهی (کنسرو ماهی )،دئوترم ( آبگرمکن ) و پلی استشن ( نوعی اسباب بازی اکلترونیکی ) وجود دارد که از برند یا آرم تجاری به جای نام هر محصول مشابه دیگر استفاده می شود.
واژه‌های زیر که همگی فرانسوی هستند را برخی پارسی می‌دانند:
آسانسور، آلیاژ، آمپول، املت، باسن، بتون، بلیت، بیسکویت، پاکت، پالتو، پریز، پلاک، پماد، پوتین، پودر، پوره، پونز، پیک نیک، تابلو، تراس، تراخم، تمبر، تیراژ، تور، تیپ، خاویار، دکتر، دلیجان، دوجین، دوش، دبپلم، دیکته، رژ، رژیم، رفوزه، رگل، رله، روبان، زیگزاگ، ژن، ساردین، سالاد، سانسور، سرامیک، سرنگ، سرویس، سری، سزارین، سوس، سلول، سمینار، سودا، سوسیس، سیلو، سن، سنا، سندیکا، سیفون، سیمان، شانس، شوسه، شوفاژ، شیک، شیمی، صابون، فامیل، فر، فلاسک، فلش، فیله، فیبر، فیش، فیلسوف، فیوز، کائوچو، کابل، کادر، کادو، کارت، کارتن، کافه، کامیون، کاموا، کپسول، کت، کتلت، کراوات، کرست، کلاس، کلوب، کلیشه، کمپ، کمپرس، کمپوت، کمد، کمیته، کنتور، کنسرو، کنسول، کنکور، کنگره، کودتا، کوپن، کوپه، کوسن، گاراژ، گارد، گاز، گارسون، گریس، گیشه، گیومه، لاستیک، لامپ، لیسانس، لیست، لیموناد، مات، مارش، ماساژ، ماسک، مبل، مغازه، موکت، مامان، ماتیک، ماشین، مانتو، مایو، مبل، متر، مدال، مرسی، موزائیک، موزه، مین، مینیاتور، نفت، نمره، واریس، وازلین، وافور، واگن، ویترین، ویرگول، هاشور، هال، هالتر، هورا و بسیاری از واژه‌های دیگر

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #257  
قدیمی 12-28-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


چُسان‌فُسان

این کلمه از واژه‌ی روسی (Cossani Fossani) به معنی آرایش شده و شیک‌پوشیده گرفته شده است.
اما امروزه به معنی واقعی آرایش به کار نمی رود. معمولا هنگامی که فردی بخواهد با پوشیدن لباسی خاص یا نوعی آرایش خاص ، خود را به رخ دیگران بکشد یا بیش از حد خود نمایی کند دیگران با طعنه از واژه روسی " چسان فسان " استفاده می کنند.
روسها در زمان اشغال کشورمان در زبان فارسی بی تاثیرنبوده اند و نفوذ این زبان چنا ن است که معمولا ایرانی ها شکی در باره فارسی نبودن واژه های روسی به خود راه نمیدهند و غالبا تصور می کنند این واژه ها اصالتا فارسی است.

اما بیشترین کلماتی که تصور می رود فارسی است ، در اصل فرانسه هستند . مثلا واژه " شرو ور " از واژه‌ی فرانسوی (Charivari) به معنی همهمه، هیاهو و سرو صدا گرفته شده است.
اما این واژه در زبان فارسی به معنای حرف لغو و بیهوده به کار گرفته می شود . بار معنایی این واژه در زبان فارسی چنان منفی است که ادای آن نسبت به دیگری توهین تلقی می شود . البته جوانان این دوره گاهی به عنوان عبارتی که توام با شوخی و مضاح است به کار می برند .
در پست های بعدی کلمات فرانسه و روسی دیگری نظیر اسکناس ، فکسنی ، نخاله و بسیاری کلمات روسی دیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.


__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #258  
قدیمی 12-28-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


زپرتی

زپرتی (Zeperti)) واژه‌ ای روسی به معنی زندانی است و استفاده از آن یادگار زمان قزاق‌های روسی در ایران است، در آن دوران هرگاه سربازی به زندان می‌‌افتاد دیگران می‌گفتند فلانی " زپرتی " شد ...

و این واژه کم کم این معنی را به خود گرفت که اگر کار و بار کسی خراب می شد می گفتن فلانی زپرتی شده است.
وقتی این واژه شکل و جایگاه خود را تغییر داد عبارت های دیگری هم با آن ساخته شده است مثلان فلانی زپرتش درآمده است . یا کسی که مفلوک و گرفتار می شد می گفتند فلانی " زپرتش قمصور " شده است. نگارنده مبنای قمصور را نمی داند اما تلاش خواهم کرد تا ریشه این عبارت رانیز پیدا کنم .

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #259  
قدیمی 12-28-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض



هشلهف

مردم برای بیان این نظر که گویش برخی از واژه‌ها یا عبارات از یک زبان بیگانه تا چه اندازه می‌‌تواند نازیبا و نچسب باشد، جمله‌ی انگلیسی (I Shall have) به معنی من خواهم داشت را به مسخره هشلهف خوانده‌اند تا بگویند ببینید گویش این عبارت چقدر نامطبوع است! و اکنون دیگر این واژه مسخره‌آمیز را برای هر واژه عبارت نچسب و نامفهوم دیگر نیز (چه پارسی و چه بیگانه) به کار می‌‌برند.
هنوز واژه های زیادی هستند که از زبان های عربی ، انگلیسی ، فرانسه ، ترکی و حتی مغولی به عاریت گرفته شده است . نمونه آن همین " عاریت " ی که در جمله قبل به کار رفته است. اما بسیاری از کلمات تغییر شکل پیدا می کنند گاهی هم بومی سازی می شوند. مثلا کانالهای بزرگی که برای فاضلاب یا برخی کارهای ساختمانی ساخته می شود در زبان انگلیسی MAN HOLEنام دارد که ایرانی ها ان را منهول ( بر وزن منقول ) تلفظ می کنند .
جالب است بدانید واژه " شیمی " چگونه به وجود آمده است . در دوره ای که ایرانیان در رشته شیمی و داروسازی حرف اول را می زدند کلمه " کیمیا " از فارسی به عربی نفوذ کرده و به" الکیمیاییه "تغییر شکل داده ، سپس از عربی به انگلیسی نفوذ کرده و " کیمیستری " شده است در گذر این واژه از زبان انگلیسی به فرانسه به " شیمیستری " تغیییر شکل یافته و با نفوذ زبان فرانسه در فارسی این کلمه به شکل شیمی مجددا وارد زبان فارسی شده است .
این روند نشان دهنده سیال بودن زبان ها است.

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #260  
قدیمی 12-28-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


کلاهش پس معرکه است


در این دوره ـ زمانه بچه ها و جوانان و حتی بسیاری از بزرگسالان خود را با وسایل و ابزار مدرن و پیشرفته ای مثل رایانه و اینتر نت و امثال آن سرگرم می کنند اما 60 -70 سال پیش سرگرمی زیادی برای مردم وجود نداشت . عده ای معرکه گیر با نمایش های خیابانی مردم را سرگرم می کردند و عده ای دور ْ آنان جمع می شدند تا سرگرم شوند. هنوز هم این اصطلاح کاربرد دارد که کسی که در جایی مثلا یک مهمانی جمعی را دور خود جمع می گویند فلانی معرکه گرفته است .
در آن دوره که مردم غالبا کلاه یا دستار به سر داشتند دور معرکه گیر جمع می شدند و برنامه مارگیری و پاره کردن زنجیر و قدرت نمایی های واقعی و غیر واقعی او را تماشا می کردند، اگر کسی با حرکتی غیر متعارف مانع کار دیگران می شد کلاه او را بر می داشتند و به پشت جمعیت پرت می کردند ، او نیز ناچار می شد برای برداشتن کلاه خود محل را ترک کرده و در پشت جمعیت به دنبال کلاه خود بگردد. دیگران به او که از تماشای معرکه گیری باز مانده بود می گفتند
" کلاهش پس معرکه است"
امروزه این اصطلاح هنگامی به کار می رود که فردی از قافله کار عقب مانده باشد و امیدی به نتیجه نداشته باشد.


__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 10:34 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها