نقل قول:
نوشته اصلی توسط آناهیتا الهه آبها
صبا جان نبودي دلمان برات تنگ شده بود اي مهرگان خيلي ازت تعريف مكنه
|
آره منم دلم برام تنگ شده بود!
لطف داری آناهیتا جان! منم دلم برای همه ی اینجا تنگ شده بود! خودد که سَروری!
مهرگان لطف داره! مه تنها چیز خوبی که در برابر مهرگان دارم اینه که سال بالاییم!خودش نظیر نداره(هر وَ وینه اش نیس!)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دانه کولانه
من دوست ندارم همه ش 20 دقیقه ارائه بدم ... خیلی کمه واسه این همه مطلب خوب و دوست داشتنی که من هی توی ذهنم مدام دارم برای بچه ها توضیحش میدم !
اصلا قهر مکنمو ارائه نمیدم !
میترسم اصلا به خاطر سرما خوردگی صدام در نیاد !
پی نوشت
متوجه شدم "بله" چیه
بلهههههه !
مرد نازنینیه ولی برای تدریس ...
البته ادم خفنیه ها ولی به زور اوردنش اینجا ... چون یه جورای تعهدات کاری و قانونی داشته مثل بورس و اینجور چیزا والا نمیومده دنبال ریسرچ و این چیزاس
دیگه حالا مجبوری یه درسی هم میده ...
و جالبه که بدونین خیلی باحال تر از این حرفهاست ! یه خاطره ای از بلاد کفرامیز غربی تعریف کرده بوده در حاشیه ی جشن فارغ التحصیلی بچه های 86 که به قول صبا قیامته ! .
---------------------------------------
چمچمال انجاست که دارد انواع خوب خوب گمال !
فکر کنم منطقه ای یا روستایی اطراف بستون باشه
حالا صبا خانم مخوای ای بچه های ببری چمچمال دچار گاز گرفتگی مفرط بشن ؟
|
بابا کره ای چیزدانه؟
از یکی پرسیدم اونجا کجاس که رودخانه داره، تو راه بیستون یه رودخانه بزرگیه، نگو گرفتدمان، گفت چمچمال!
اصلا باشدان قهرم! نمیام! نظرم نمیدم!
آقای ادمین تکلیفمانه معلوم بکو!
سرما خوردی یا نه؟
مه هرچی تمرین میکردم از20 دقه بیشتر میشد، ازش حذف کردم!
مهرگان بیا! کیف میده ارائه گوش دادن!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مهرگان
چمچمال؟ میدانم کجاس! نکنه اهل اونجایی؟ سگ ها و گاو های معروفی داره یه سر بریم اونجاهم میس نتورک! آماردانه گرفتم . . . .متقلبا! سر کلاس بـــــــــــــــــــــــــــوق (سانسور شد!) بـــــــــــــــــــــــــله
|
دمه لید ها!
بی اَدُو!هی دو خط پیش تعریف ازد کردم! قرضِم دایدو!
میگم بریم اونجا که نزدیک بیستونه کره! حسین آباده چیزه تو راه پائین کوه یه رودخانه بزرگیه؟
من و تقلب ؟ مه؟ولا برا! بـــــــــله!