|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
|||||||
| تالارهای آزاد در این تالار پستهایی که شمارش نمیشوند ارسال میشود |
 |
|
|
ابزارهای موضوع | نحوه نمایش |
|
#2601
10-27-2011
|
||||
|
||||
نقل قول:
__________________
I know that in the morning now
I see ascending light upon a hill Although I am broken, my heart is untamed, still 
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#2602
10-27-2011
|
||||
|
||||
|
آقایون و خانمها!
اینجا بارون میاد! من اینجرو موقع ها همه چیزای خوبی رو که به ذهنم می رسن دوس دارم! حالا هم میخام به همه یه جمله قشنگ کادو بدم: به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت، غصه هم خواهد رفتT آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند! لحظه ها عریانند، به تن لحظه خود رخت اندوه مپوشان هرگز! شاد باشید
__________________
I know that in the morning now
I see ascending light upon a hill Although I am broken, my heart is untamed, still ویرایش توسط Saba_Baran90 : 10-27-2011 در ساعت 08:33 PM
|
|
#2603
10-28-2011
|
||||
|
||||
|
نقل قول:
نقل قول:
سلام و درود آریانا دیدی زود اومدم حالا سریع دلت تنگ بشه  من هم دوست دارم بیشتر بیام و نصف شب نیام ولی نمیشه چون مادرم تنهاس باید کنارش باشم و کاراش رو انجام بدم هر وقت کاراش تموم شد میام که دیگه نصف شب میشه  من بودن در اینجا و کنار شما بودن رو افتخار میدونم و با عشق میام نه به خاطر ستاره  جای ترنم و مینا و غزل و شکوفه و همه کاکو ها خالی بوده امروز
__________________
چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم
|
|
#2604
10-28-2011
|
||||
|
||||
|
نقل قول:
سلام صبا جان از جمله زیبات بسیار متشکرم.تو هم ایشالا همیشه شاد
باشی.
__________________
آنان که با افکاری پاک و فطرتی زیبا در قلب دیگران جای دارند را هرگز هراسی از فراموشی نیست چرا که جاودانند  کوروش بزرگ javad.p سابق
|
| 4 کاربر زیر از اهورا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#2605
10-29-2011
|
||||
|
||||
|
سلام دوستان
چند روزه كرمانشاه هوا بارونيه ، آسمونم مثل دل آدما دلش گرفته نمي دونم چرا اشكاي آسمون تموم نمي شه شايدم مثل اشكاي آدما !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
|
|
#2606
10-29-2011
|
||||
|
||||
__________________
|
|
#2607
10-29-2011
|
|||
|
|||
|
سلااام بچه ها
منم خوبمم دارم فک میکنم چیا گفته بودین که جواب بدم  اول بگم سیستمی که باهاش تایپ میکنم فونت فارسی نداره منم مغز فندقی هی یادم میره چی کجا بود ای بابا هی میگین ارشد ...اقا مهدی اینقد منو اذیت نکن دلت میاد اخهه وای اینقد حرف دارم بگممم اگه خواستین بگین واستون فینگلیسی تایپ کنم بچه ها یا نت ندارم اگه خونه کسی باشم اگه هم خوابگاه باشم وقت نمیکنم بیام من تو خوابگاه یه بار درست حسابی چیزی نخوردم اخرش هم سوتغذیه میگیرم دلم غذای خوشمزه میخواددد اقا مهدی نارنجی امضاتو دوست دارم ...منو یاد پارسال میندازه موقعی که کنکور داشتم... شکوفه این غذا مثلا دانشجویت هست...بابا جعفری ساظوری شدم کجا بود با نون خشک زنده هستم  کلی شکوفه خانم بهم لطف کردن... واسش خوشبختی و ارامش میخوامغزل بانو کجاییی ... فدات شم ... سلامتیت چی میشه ...دریا نمیری منم بقول تهرونیا گروسنمه... آربانا خسته م حسابی.... یه کتاب هفتصد صفحه ی باید بخونم ...برم ارائه بدم...وای بچه ها چهارشنبه سیمنار هست تو دانشگامون...اونم همون موضوعی که دارم میخونم ...روان درمانی اگزیستانیسال...و اینکه رایگان هم هست... دلم میخوا د همه کارگاهها و سیمنارها رو شرکت کنم...چه خوفهههه من میاممممم
__________________
|
|
#2608
10-29-2011
|
||||
|
||||
|
السلام علیکم والرحمه الله الاجمعین . مرحبا بکم.
یک دانه مهمان این پائین میباشد همین الان بیاید خودش را معرفی کند بلکه جرمش سبک تر شود . از قضا مثل ماموران شهرداری لباس نارنجی به تن دارد. از قضا قسمتی از یک گل می باشد .شنیده ها حاکی از آن است که کاسبرگ هم نیست . ا ِ مهمان نیست که ! مینا خانـــــِم خودمانه ! مینا خانـــــِم پارسال دوست امسال دشمن ! مهدی جان ایی سنجاق ِ ما اسمش توی لیستتان نبود. سریع اضاف کن . آریانا بدون آ باکلاه !  مهبا گیان دلمان سیت تنگ رفته بود.احوالک خاسه ؟ شکوفه صبا جواد فرگل حسین آریانا ترنم آناهیتا و ... حالتون خوفه ؟ ما یک عدد سرمای بدجور خورده ایم . این را به علاوه روزمرگی مان کنید . نتیجه این می شود که وخت سر خاراندن هم نداریم. الان هم هنوز استراحت نکرده باید برویم ترگل ورگل کنیم که چه ! سور و سات عروسی است. به مادرمان گفتیم حالمان بس ناجوانمردانه سرد است و این حرفا گف باشد ورپریده , نیا . توی دلمان یک دانه آخیــــــــــــــــش بلند گفتیم .خیالمان تخت شد. رفتیم یک استراحت مشتی بکنیم تلفن زنگ زد . از قضا همکار مادر بود. - غزل جان صدات گرفته . مریضی ؟ بهونه مهونه نیاریا ؟ - نه خاله . - امشب منتظرتم .. یادت نره ! - چشم حتما میام !! ما که میدانیم دست هایی پشت پرده است !! از دس مامان ! حالا دستمال در دست همیجور محتویات بینی مبارک را میکشیم بالا . آخ مُردم ننه ... دلم تخت وُ بالشتمو میخوااااااااد ... یاد تکیه کلام نرگس در خانه بدوش افتادیم : " حالا من چی بپوشم ؟؟؟" ساعت 18:52 اینجا شمال است (+ بارون) صدای جمهوری دیکتاتوری ِ غزل ! 
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود! غزل/. ویرایش توسط GhaZaL.Mr : 10-29-2011 در ساعت 06:56 PM
|
|
#2609
10-29-2011
|
|||
|
|||
مغر فندقی حقته فوشت بدم
__________________
|
| کاربران زیر از GolBarg به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
#2610
10-30-2011
|
|||
|
|||
چرا هیچکس نیست
__________________
|
|
| کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 03:08 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.