|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
#2841
05-25-2010
|
||||
|
||||
دیدم به خواب دوش که ماهی بر آمدی
کز عکس روی او شب هجران سر آمدی
__________________
من با نخستین نگاه تو آغاز شدم.
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#2842
05-25-2010
|
||||
|
||||
|
ياد باد آنكه خرابات نشين بودم و مست
وانچه در مسجدم امروز كم است آنجا بود
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
|
#2844
05-26-2010
|
||||
|
||||
|
نماز شام غریبان چو گریه آغازم / به مویه های غریبانه قصه پردازم
به یاد یار و دیار آن چنان بگریم زار / که از جهان ره و رسم سفر بر اندازم من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب / مهیمنا برفیقان خود رسان بازم هوای منزل یار آب زندگانی ماست / صبا بیار نسیمی ز خاک شیرازم
__________________
زندگي با صدا شروع ميشه بي صدا تموم ميشه، عشق با ترس شروع ميشه با شك تموم ميشه، دوستي هر جايي ميتونه شروع بشه اما هيچ جا تموم ميشه. 
|
|
#2847
05-26-2010
|
||||
|
||||
|
ای که گفتی جان بده تا باشدت آرام جان
جان بغمهایش سپردم نیست آرامم هنوز
__________________
زندگي با صدا شروع ميشه بي صدا تموم ميشه، عشق با ترس شروع ميشه با شك تموم ميشه، دوستي هر جايي ميتونه شروع بشه اما هيچ جا تموم ميشه.
|
|
#2849
05-26-2010
|
||||
|
||||
|
ز رقيب ديو سيرت به خداي خود پناهم
مگر آن شهاب ثاقب مددي دهد خدا را
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
|
#2850
05-26-2010
|
||||
|
||||
|
آه کز طعنه بد خواه ندیدم رویت
نیست چون آینه ام روی ز آهن چکنم
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت آسمان صاف و شب آرام بخت خندان و زمان آرام خوشه ی ماه فرو ریخته در آب شاخه ها دست برآورده به مهتاب شب و صحرا و گل و سنگ همه دل داده به آواز شباهنگ
|
 |
| کاربران در حال دیدن موضوع: 2 نفر (0 عضو و 2 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 06:36 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.