سلام بر همگی
مرسی
رزیتا جونم چقدر خوشحالم که اومدی و اینجا هستی چقدر دیدن اسمت
با اون رنگ قشنگش خوشحالم کرد
غزل عشقم هم اومده خوشحال شدم عشقم ولی ناراحت برا چشمات ایشالا زودی
خوب میشی دوست دارم غزلی
شکوفه جونم نذرت قبول باشه
باور کنید همه ی پست ها رو خوندم ولی این چهار روز که من نبودم به اندازه چهار سال
حرفیده بودین خوشحالم که همه سالم و شاد هستین ایشالا دوستان غایب هم
سلامت باشن
ممنونم که به یادم بودین و دلتنگم بودین همه تون رو دوس دارم
سرما خوردگیم خوب شد ولی چند وقته کمر درد دارم فعلا باید استراجت کنم تا بعدا باز
هم عکس بگیرم و برم ام آر آی تا ببینم که چی میشه می ترسم که به جراحی احتیاج
داشته باشم خیلی می ترسم چون من باید از مادرم نگهداری کنم اونوقت کی باید از من
نگهداری کنه خدا میدونه ولی ایشالا که اینطور نیست و دوباره سالم و سرحال برمیگردم
مواظب خودتون باشین خیلی دوستتون دارم
دلم براتون تنگ میشه