شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد |
10-16-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207
2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
در من شک لانه کرده بود
دست های تو چون جشمه ای به سوی من جاری شد
و من تازه شدم
من یقین کردم
یقین را چون عروسکی در آغوش گرفتم
و در گهواره ی سالهای نخستین به خواپ رفتم
در دامانت که گهواره ی رویاهایم بود
و لبخند آن زمان به لبهایم برگشت
که با تنت برای تنم لالایی گفتی
|
کاربران زیر از مستور به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
10-17-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
یاد داری که زمن خنده کنان پرسیدی
چه ره آورد سفر دارم از این راه دراز؟
چهره ام را بنگر تا به تو پاسخ گوید
اشک شوقی که فروخفته به چشمان نیاز
چه ره آورد سفر دارم ای مایه عمر؟
سینه ای سوخته در حسرت یک عشق محال
نگهی گمشده در پرده رویایی دور
|
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
11-15-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207
2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
رنگ ها در رنگ ها دویده
از رنگین کمان بهاری تو
که سراپرده در این باغ خزان رسیده
برافراشته است
نقش ها می توانم زد
غمتان اگر بگذارد
|
کاربران زیر از مستور به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
11-15-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
در پناه صخره ی عادت
روز را به شب می رسانیم
و باید های بیهوده را با نبایدهای پوسیده
پیوند می زنیم
تا امروز همان باشیم
که دیروز بوده ایم
|
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
11-15-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207
2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
مرا
تو
بی سببی
نیستی
به راستی
صلت کدام قصیده ای
ای غزل
ستاره باران جواب کدام سلامی
به آفتاب
از دریچه تاریک
کلام از نگاه تو شکل می بندد
خوشا نظر بازیا که تو آغاز می کنی
|
کاربران زیر از مستور به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
11-16-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
یادگارها کشیده اند ؛ مردمان رهگذر
قلب تیر خورده ؛ شمع واژگون
نقطه های ساکت پریده رنگ
بر حروف در هم جنون
هر لبی که بر لبم رسید
یک ستاره نطفه بست ...
|
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
11-16-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207
2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
تو کجایی ؟
در گستره ی بی مرز این جهان
تو کجایی ؟
من در دور ترین جای جهان ایستاده ام
کنار تو
من در پاک ترین مقام جهان ایستاده ام
بر سبزه شور این رود بزرگ که می سراید
برای تو
|
کاربران زیر از مستور به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
11-17-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
وقتی صبح از خونه میری
هوای زندگی از خونه می ره
لحظه هات طولانی میشن
چشمای ساعتها رو خواب می گیره
من می مونم و یه برزخ
میون انتظار تلخ خونه
تلخی این لحظه ها رو اگه ندونی
عکست خوب می دونه
چه عذابی داره بی تو
تن سنگفرشا رو شستن
واسه گم کردن لحظه
دل به آشپزخونه بستن ...
|
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
11-17-2012
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
نوشته ها: 1,375
سپاسها: : 4,241
3,143 سپاس در 1,388 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نمی دانی چه دلتنگم
چه بی تابم
چه غمگینم چه تنهایم
تو را هر شب صدا کردم
نمی بینی نمی خوابم
بیا تا باورت گردد
که بی تو کمتر از خاکم
ولی با تو به افلاکم
بیا با آرزوهایم
بسازم خانه ای در دل
سراغم را نمی گیری
مگر بیگانه ای با دل ؟!
__________________
هر چه در فهم تو آید ،
آن بود مفهوم تو !
عطار
|
کاربران زیر از ماهین به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
11-18-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
لحظه من در راه است و امشب بشنوید از من
امشب آب اسطوره ای را به خاک ارمغان خواهد کرد
امشب سری از تیرگی انتظار به دَر خواهد آمد
امشب لبخندی به فراتر ها خواهد ریخت
بی هیچ صدا زورقی تابان ، شب آبها را خواهد شکافت
|
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 03:23 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|