شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود |
06-18-2014
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
شاخه گلی از گلستان از گلستان سعدی: فقیهی پدر را گفت: هیچ از این سخنان رنگین دلاویز متکلمان در من اثری نمیکند، به حکم آن که نمیبینم مرایشان را فعلی موافق گفتار.
تـــرک دنیــــا بـــه مــــردم آمـــوزنـــد
خــــویشتـــن سیـــــم و غلّــــه انــــدوزنـــد عالمی را که گفت بــاشد و بــس
هـــــــر چـــه گـــویــــد، نگیـــرد انـــدر کـــس عالــم، آن کس بــود کــه بــد نکنــد
نـــــه بگــــوید بـــــه خلــــق و خـــود نکنـــد
اتأمرون الناس بالبر و تنسون انفسکم عالم که کامرانی و تن پروری کند او خویشتن گم است، که را رهبری کند پدر گفت ای پسر به مجرد خیال باطل، نشاید روی از تربیت ناصحان بگردانیدن و علما را به ضلالت منسوب کردن، و در طلب عالم معصوم، از فواید علم محروم ماندن. همچو نابینایی که شبی در وحل افتاده بود و میگفت آخر یکی از مسلمانان چراغی فرا راه من دارید زنی فارجه بشنید و گفت تو که چراغ نبینی به چراغ چه بینی. همچنین مجلس وعظ چو کلبه بزّازست آنجا تا نقدی ندهی بضاعتی نستانی و اینجا تا ارادتی نیاری سعادتی نبری گفت عــالم به گــــوش جــــان بشنـــو
ور نمــــانــــد بــــــه گفتنـــش کـــــردار بــــاطل اســــت آن چــــه مــــدّعـــی گویــــد:
خفتـه را خفتـــه کی کنـــد بیــــدار مــــــرد بــــــایـــد کـــــه گیـــرد انــــدر گــــوش،
ور نـــوشتـــه اســــت پنـــد بـــر دیـــوار صــاحب دلی بــه مدرســـه آمــد ز خـــانقـــاه
بشکست عهد صحبت اهل طریق را گفتـــم میـــان عـــالم و عــابد چـه فرق بـود،
تا اختیار کـــردی از آن، ایــــن فریـــق را؟ گفت: آن، گلیم خویش به در میبرد ز موج،
وین، جهد میکند که بگیرد غـــریـق را
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران زیر از behnam5555 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
06-18-2014
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ََضرب المثلهايي از ديگر ملل پروانه اغلب فراموش مي كند روزي كرم بوده است.(سوئدي) توان ماهيگير وقت توفان معلوم مي شود.(ژاپني) هيچ چيز خطرناك تر از دوست نادان نيست.(فرانسوي) كلمه تير نيست ولي مي تواند دل را بشكافد.(بلغاري) خالي ترين ظرفها بلندترين صداها را مي دهد.(آلماني) موي سر احمق هيچگاه سفيد نمي شود.(لبناني) اسراف نكن نيازمند خواهي شد.(انگليسي) پيروزي يك قدم آن طرف تر از شكست است.(آمريكائي) حسادت و حماقت هردو هم درجه هستند.(دانماركي) دانستن سوار كاري كافي نيست بايد طرز افتادن را هم بلد باشي.(مكزيكي) كسي كه غرور دارد حاضر است گم شود و راه را از ديگران نپرسد.(تازي) قدر دو چيز فقط موقعي دانسته مي شود كه از دست مي دهيم.تندرستي و جواني.(تازي) حقيقت و گل سرخ هر دو خار دارند.(اسپانيولي) هيچ چيز آسان تر از فريب دادن يك فرد درستكار نيست.(اسپانيولي) اگر مي خواهي زياد عمر كني در جواني پير شو.(اسپانيولي)
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران زیر از behnam5555 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
06-18-2014
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
انسان برزخی
انسان جمع اضداد است. در نهاد او گرایش به خوبی و بدی هر دو هست. جلال الدین مولوی برای نشان دادن و فهم بهتر این موضوع در حوزه انسان شناسی با بهره گیری از قالب تمثیل که روش کار اوست در آثارش از جمله مثنوی شریف زیاد سخن رانده است. اما یکی از دقیق ترین آنها تمثیل بسیار دقیقی است که البته پیشتر در کتاب معارف پدر دانشمندش بهاء ولد آمده است و او در دفتر دوم آن را به نظم کشیده است. داستان از این قرار است که گویا گرگی و آهویی با هم جفت گیری می کنند مولودی که از آن حاصل می شود محل اختلاف خواهد بود که آیا گوشت وی حلال خواهد بود یا حرام؟ از فقیهی سؤال می شود. وی پاسخ می دهد که فتوایم مشروط است نه مطلق. کمی گوشت و کمی گیاه ببرید و در جلو دهانش قرار دهید اگر گوشت را خورد معلوم میشود که گرایش به گرگ دارد فلذا گوشتش حرام خواهد بود و چنانچه تمایل به خوردن گیاه داشت معلوم است که گرایش به آهو دارد و در نتیجه گوشتش حلال. این مولود در واقع ما انسانها هستیم که ابتدا معلوم نیست چه ایم. بعدا در پروسه زندگی که قرار گرفتیم معلوم خواهد شد که دوزخی خواهیم بود یا بهشتی! گرگ از آهو چو زاید کودکی *** هست در گرگیش آهو بی شکی
تو گیاه و استخوان پیشش بریز*** تا کدامین سو کند او گام،نیز
گر به سوی استخوان آید، سگ است* ور گیاه خواهد، یقین آهو رگ است قهر و لطفی جفت شد با همدگر ***زاد از این هر دو جهانی خیر و شر
گام آهو را بگیر و رو معاف*** تا رسی از گام اهو تا به ناف ... روان مولانا شاد باد که اینچنین فهم مطالب را برای ما خوانندگان اثرش ساده کرده است.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران زیر از behnam5555 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
06-18-2014
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
شعری از شاعر مهابادی خانم حسناگل خورشیدی چند شب پیش اخبار از وضعیت بد کارگران معدن زغال سنگ حرف زد. از حقوق و مزایای بسیار کم و بخور و نمیر. از وضعیت جسمانی شان که به خطر می افتد، از شرمندگی شان پیش روی زن و فرزند،از نامطلوبی و نا امنی معدنی که هر آن امکان فروریختنش هست...جمله ی آن کارگر را که می گفت: " اینجا رویمان سیاه است و در خانه هم پیش زن و بچه به نوعی دیگر روسیاه" آمد در شعرم... رویت سفید کارگر ِ معدنِ زغال کای می روی به پای خودت در سیاه چال با آنکه زندگانی ِ تو غرق ظلمت است ، بی آرزو نشسته ای اندر دلِ محال خود با زغال روز و شبت را به سر بری اما نکرده ای تو سیه کس ، که تا به حال! گفتی:" که ام به معدن و هم خانه رو سیاه من را چه حاصلست پس از رنجِ بی مثال" روزی رسد زمان رهاییت ازین غبار رویت سفید کارگر معدن زغال
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران زیر از behnam5555 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
06-18-2014
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سخنی از معارف سلطان ولد
در آدمی هردو صفت هست: آسمانی و زمینی. هر صفت که بر او آن غالب باشد او را بدان خوانند و آن مغلوب را که در اوست، چون اندک است و ضعیف، آن را اعتباری ننهند و به حساب نیارند. چنان که در نقره چون مس اندک باشد آن را نقره خوانند و قلب نگویند. و چون مس غالب باشد آن را نقره نگویند بلکه قدر او کم از پولی باشد؛ زیرا فرشته نشد که آسمانی باشد. و حیوان نیز نیست که بار کشد و منفعت انسانی گردد که اولئک کالانعام بل هم أضل. (مذبذبین بین ذلک لا الی هؤلاء و لا الی هؤلاء). آورده اند که گرگی و آهویی با هم جفت شدند و از ایشان بچه ای پیدا شد. از مفتیی پرسیدند که این را گرگ گیریم یا آهو؟ اگر گرگش گیریم گوشتش مردار و حرام باشد و اگر آهوش گیریم حلال باشد. در تردد مانده ایم که این را از کدام گیریم، نامش چه نهیم؟ مفتی حاذق چنین فتوا داد که حکم مطلق نیست مفصل اس. دسته گیاه و استخوان ها پیش این بچه نهید اگر میل به استخوان کند گرگ است گوشتش حرام باشد؛ اگر میل بدان گیاه کند و خوردن آن، آهو باشد و گوشت او چون گوشت آهو حلال بود. همچنان حق تعالی آن جهان و این جهان و آسمان را با زمین آمیخت و جفت کرد؛ ما که بچگان این دوییم اگر میل به علم کنیم و قوت ما علم و حکمت باشد حلالی و آسمانی باشیم و اگر میل به خواب و خور و نعم و ملبوسات این جهانی کنیم حیوانی و زمینی باشیم. مقام ما اسفل السافلین بود نه اعل علیین. (معارف سلطان ولد،ص ۱۵۳)
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران زیر از behnam5555 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
06-25-2014
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
* در 15 سالگی آموختم كه مادران از همه بهتر میدانند، و گاهی اوقات پدران هم.
* در 20 سالگی یاد گرفتم كه كار خلاف فایدهای ندارد، حتی اگر با مهارت انجام شود.
* در 25 سالگی دانستم كه یك نوزاد، مادر را از داشتن یك روز هشت ساعته و پدر را از داشتن یك شب هشت ساعته، محروم میكند.
* در 30 سالگی پی بردم كه قدرت، جاذبه مرد است و جاذبه ، قدرت زن.
* در 35 سالگی متوجه شدم كه آینده چیزی نیست كه انسان به ارث ببرد؛ بلكه چیزی است كه خود میسازد.
* در 40 سالگی آموختم ك رمز خوشبخت زیستن، در آن نیست كه كاری را كه دوست داریم انجام دهیم؛ بلكه در این است كه كاری را كه انجام میدهیم دوست داشته باشیم.
* در 45 سالگی یاد گرفتم كه 10 درصد از زندگی چیزهایی است كه برای انسان اتفاق میافتد و 90 درصد آن است كه چگونه نسبت به آن واكنش نشان میدهند.
* در 50 سالگی پی بردم كه كتاب بهترین دوست انسان و پیروی كوركورانه بدترین دشمن وی است.
* در 55 سالگی پی بردم كه تصمیمات كوچك را باید با مغز گرفت و تصمیمات بزرگ را با قلب.
* در 60 سالگی متوجه شدم كه بدون عشق میتوان ایثار كرد، اما بدون ایثار هرگز نمی توان عشق ورزید.
* در 65 سالگی آموختم كه انسان برای لذت بردن از عمری دراز، باید بعد از خوردن آنچه لازم است، آنچه را نیز كه میل دارد بخورد.
* در 70 سالگی یاد گرفتم كه زندگی مساله در اختیار داشتن كارتهای خوب نیست؛ بلكه خوب بازی كردن با كارتهای بد است.
* در 75 سالگی دانستم كه انسان تا وقتی فكر میكند نارس است، به رشد وكمال خود ادامه میدهد و به محض آن كه گمان كرد رسیده شده است، دچار آفت میشود.
* در 80 سالگی پی بردم كه دوست داشتن و مورد محبت قرار گرفتن بزرگ ترین لذت دنیا است.
* در 85 سالگی دریافتم كه همانا زندگی زیباست.
مارکز گارسیا
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
ویرایش توسط behnam5555 : 06-25-2014 در ساعت 01:25 PM
|
06-25-2014
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سخن بزرگان
به خاطر داشته باش در اوجي معين هيچ ابري وجود ندارد . اگر زندگيت ابريست بدان كه روحت آنقدرها كه بايد بالا نرفته است.(مارک فیشر)
زندگی کن و بگذار هر ممکنی پیش آید . بخوان، پایکوبی کن، فریاد بزن، گریه کن ،بخند، عشق بورز، مکاشفه کن، بپیوند، تنها بمان، به بازار شو و گاهی در کوهسار بیتوته کن، زندگی کوتاه است آن را سرشار بگذران تا آنجا که می توانی، و تلاش نکن که در برابر این نیاز مقاومت کنی. (اشو)
غيرممکن کلمه ای است که فقط در فرهنگ لغت احمقها يافت ميشود. (ناپلئون)
پول به عاقلان خدمت ميکند و بر احمقان حکومت. (ضرب المثل فرانسوی)
هرگز دنباله کسی نگرد که بتوانی با او زندگی کنی بلکه دنباله کسی باش که نتوانی بدون او زندگی کنی.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
06-25-2014
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
از نظر گاندي هفت موردي که بدون هفت مورد ديگر خطرناک هستند
1- ثروت، بدون زحمت
2- لذت، بدون وجدان
3- دانش، بدون شخصيت
4- تجارت، بدون اخلاق
5- علم، بدون انسانيت
6- عبادت، بدون ايثار
7- سياست، بدون شرافت
اين هفت مورد را گاندي تنها چند روز پيش از مرگش بر روي يک تکه کاغذ نوشت و به نوه اش داد. در نظر گرفتن اين موارد، بهترين راه جلوگيري از بروز خشونت در يک فرد و يا جامعه است.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
06-25-2014
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
از فقر تا شهرت
آنتونی رابینز، از فقر تا شهرت، موفقترین مرد جهان
نام «آنتونی رابینز» برای بسیاری از ایرانیان، نامی آشناست. این شخص در ایالاتمتحده، کانادا و بسیاری از کشورهای اروپایی دارای شهرت فراوان است. او که تا چند سال پیش، در گمنامی و فقر میزیست، توانست در مدت کوتاهی خود را به ثروت، موفقیت و شهرت کمنظیری برساند و منشأ خدمات فرهنگی، آموزشی و درمانی ارزندهای گردد: انجام فعالیتهای رواندرمانی سریع و مؤثر، رفع انواع مشکلات فکری و روانی مانند ترسهای واهی و بیمورد، ارائهی سخنرانیهای مفید و مؤثر در شهرهای گوناگون، اجرای برنامههای تلویزیونی، تشکیل اردوهای تابستانی آموزنده برای دانشآموزان مدارس، تشکیل سمینارهای مرتب و پرطرفدار بهمنظور تقویت روحیه و ایجاد انگیزهی تلاش و کوششهای مثبت و سازنده در افراد و بسیاری از فعالیتهای خیرخواهانه و مردمی دیگر.
«آنتونی رابینز» در سال 1961 در خانوادهای فقیر بهدنیا آمد. پس از گرفتن دیپلم متوسطه، به کارهای گوناگونی رویآورد اما توفیق چندانی نیافت. در سن 22سالگی، در آپارتمان 40متری محقری، زندگی مجردی فقیرانهای داشت و به گفتهی خودش، ناچار بود ظرفهای غذای خود را در وانحمام بشوید. گذشته از گرفتاریهای مالی، در اثر پرخوری و بدخوراکی، بیش از 120کیلوگرم وزن داشت و بهعلت چاقی، دچار تنبلی، بیحالی و خوابآلودگی شده بود اما در عین فقر و فلاکت، رؤیاها و آرزوهای جاهطلبانهای داشت و در عالم خیال، خود را در قصر زیبایی در ساحل دریا و نزدیک به جنگل سرسبزی مجسم میساخت و برای خود، همسری شایسته، اتومبیلیگرانقیمت و امکاناتی رؤیایی درنظر میگرفت. سرانجام مصمم شد با چاقی خود مبارزه کند و برای رسیدن به این هدف، به مطالعهی چند کتاب پرداخت اما مطالب آنها را ضدونقیض یافت و آنها را دور انداخت. پس از آن برای کاهش وزن خود، راهی دیگر جست. بهفکر افتاد فردی را که از هر جهت، سالم و دارای تناسباندام باشد، پیدا کند و افکار، اعتقادات، رفتارها و نحوهی تغذیهی او را سرمشق خود قراردهد. این شیوه، مؤثر واقعشد و توانست در کمتر از 2ماه، بدون استفاده از رژیم غذایی و تنها با شیوههای روانشناسی و کنترل فکر و ذهن، حدود 15کیلوگرم از وزن خود را کم کند و با توجه به قامت بلند خود (حدود 2متر) تناسب اندامش را بهدست آورد.
موفقیتی که در زمینهی کنترل وزن نصیب «آنتونی» شد، او را به اندیشه واداشت که شاید این شیوه را بتوان در هر زمان، هر جا، هر زمینه و در مورد هر کسی بهکار گرفت. ابتدا معتقد شد که برای بهدست آوردن و حفظ تناسب اندام، در وهلهی اول باید افکار، تصورات و رفتارهای فردی را که از نظر وزن متناسب است، دریابیم. ببینیم آن فرد چه میخورد، چهاندازه میخورد و چگونه میخورد. سپس او را سرمشق قرار دهیم و به همان نتیجه برسیم. پس از آن معتقد شد که ساختمان مغز و اعصاب انسانها، کموبیش به هم شبیه میباشد پس اگر کسی در نقطهای از دنیا توانسته است کاری بزرگ را به انجام برساند، من هم که دارای مغز و اعصاب مشابه او هستم، میتوانم عیناً همان کار را انجام دهم و به همان نتیجه برسم، به شرط آنکه از همان راهی که او رفته، بروم و طرز تفکر و رفتارم، شبیه او باشد. او این طرز تلقی را مورد عمل قرارداد و به دیگران نیز توصیه کرد و نتایج را بررسی نمود و به درستیِ این عقیده ایمان یافت. در این هنگام، به مطالعهی عمیق کتابهای روانشناسی و شرکت در کلاسهای استادان این علم پرداخت و با فنون تازهای ازقبیل «برنامهریزی عصبی– کلامی» و «روشهای انجام بهینهی کارها» آشنا گردید و چون این شیوهها را در مورد خود و دیگران بهکار گرفت و به نتایج چشمگیری نائل شد، بهتدریج توجه افراد بسیاری بهسوی او جلب گردید.
در سال 1984 شیوههای تازهی روانشناسی را بر روی تعدادی از قهرمانان ورزشی مورد آزمایش قرارداد و آثار آن، در بازیهای المپیک 1984 نمایان گردید. پس از آن، ارتش آمريكا از او برای تدريس روشهای جديد يادگيری به نظاميان، دعوت كرد. «رابینز» ضمن اجرای اين طرح، متوجه نقايص آموزشی ارتش در زمينهی تيراندازی گرديد و مدعی شد كه میتواند زمان برنامههای آموزشی مزبور را به نصف کاهش دهد. او نهتنها توانست مدت اين دوره را به كمتر از نصف برساند، بلكه درصد قبولي شركتكنندگان را كه تا آن زمان بهطور متوسط 70درصد بود، به 100درصد افزايش داد. قابل توجه اينكه خود او تيراندازی نمیدانست و از اسلحه و جنگ تنفر داشت و آنچه مايهی توفيق او شد، اطلاعات عميق روانشناسی، لحن نافذ و احاطه بر اصول آموزش و نحوهی يادگيری بود.
«رابینز» سمینارها و سخنرانیهای متعددی را در شهرهای مختلف برگزار کرد و برنامههای آموزشی فراوانی را برای خردسالان، بزرگسالان، معلولان و عقبافتادگان ذهنی ترتیبداد. او با شیوههای رواندرمانی خاص خود، افراد زیادی را از چنگال یأسها، افسردگیها و ترسهای بیمورد (مانند ترس از تاریکی، جمعیت، ارتفاع، مرگ و...) نجات داد، به شهرها و کشورهای متعدد مسافرت کرد و مورد مشورت افرادی از طبقات مختلف ازقبیل رؤسای جمهوری، مدیران و صاحبان صنایع واقع شد.
«رابينز» در سال 1986، در حالی كه بيش از 25 سال نداشت، حاصل انديشهها و تجربههای عملی خود را در كتابی به نام «بهسوی كاميابی» به رشتهی تحرير درآورد و در آن، رازهای موفقيت خود و بسياری از افراد موفق را آشكار ساخت. اين كتاب در سال 1987، عنوان پرفروشترين كتاب را به خود اختصاص داد.
در سال 1991 كتاب ديگری را بهنام «بهسوی كاميابی2» (نيروی عظيم درون را فعال كنيد) روانهی بازار نمود. اين كتاب نيز مانند كتاب قبلی، بهعنوان پرفروشترين كتاب سال انتخاب شد.
از کتابهای دیگر «آنتونی رابینز» میتوان به: «تفکر خود را تغيير دهيد تا زندگی شما تغيير کند»، «365گام تا موفقیت (دو جلدی)»، «مهارت در بازی زندگی»، «افکار بزرگ»، «نتایجی بزرگ»، «قدرت شگرفبودن»، «توان بیپایان»، «تکنیکهای ساده برای کنترل زندگی» و... اشاره کرد.
«تونی» زندگی بسیار فوقالعادهای دارد. او به تمام دنیا سفر میکند و موفقیت را به مردم آموزش میدهد! موفقیت «تونی» تنها به درآمد او بسنده نمیشود، بلکه پدری خوب، همسری عاشق، دوستی صمیمی، مربی شخصی و همچنین حامی افراد نیازمند و روحیهبخش انسانها نیز هست. بههمان اندازه که «تونی» از انجام همهی این کارها احساس خوشحالی میکند، بر او فشار و خستگی نیز وارد میشود. «تونی» در مدت یکسال، بیش از 85 روز برای 50هزار نفر سمینار برگزار میکند و بیش از یکصد روز در هواپیما بهسر میبرد! بهعلاوه مشاورههای مستقل برای شرکتها و تیمهای ورزشی انجام میدهد و به ملاقاتهای شغلی خودش نیز میپردازد. همچنین شرکت را ادارهمیکند و درضمن سرپرستی یک عده داوطلب را برای تأمین تغذیهی 15هزار خانواده در یکصد شهر کانادا و آمریکا بهعهده دارد. فروش نوارهای «تونی» بیش از نوارهای موسیقی مشهورترین خوانندهها بوده است. تاکنون 25میلیون نوار کاست از «تونی» در سراسر جهان بهفروش رسیده است. قدرت تأثیرگذاری او بر مخاطبان، غیرقابل توصیف میباشد. او بهترین بازاریاب و فروشنده در جهان است و قصد دارد در دنیا تغییر ایجاد کند.
برگ سبزهایی از سخنان رابینز:
- اگر میخواهید شاهد زیباییهای اطرافتان باشید، فقط کافیست سرعتتان را کم کنید و گلهای رز اطرافتان را ببویید.
- اگر عشق بورزی، به تو عشق میورزند.
- به آنان که رازت را میگویی، آزادی خود را میفروشی.
- اگر به تو دوستی کردند، بهخاطر بسپار و اگر به کسی دوستی کردی، فراموش کن.
- خدا به کسی کمک میکند که به خودش کمک کرده باشد.
- در هنگام مشکلات، نگویید که مشکل دارم بلکه بگویید: «مشکل، من خدای بزرگی دارم.»
- اگر نمیتوانی خورشید باشی، دستکم ستاره باش.
- کلمهها برای ساختن درست شدهاند نه برای نابود کردن، پس حرفهای سازنده بگو نه حرفهای تخریبکننده و نابودکننده.
- با سه قدم زیر، تغییرات پایدار پدید آورید:
قدم اول: معیارهای خود را بالا ببرید.
قدم دوم: عقاید زيانآور را تغییر دهید.
قدم سوم: شیوهی معمول کار را عوض کنید.
منبع سیمرغ
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
06-25-2014
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
لبخند بهانه ای است بر ای زندگی ...
هر وقت دلمان گرفت به یاد خنده های کودکی کمی بخندیم.لبخند بهانه ای است بر ای زندگی لحظه هایت سرشار از این بهانه.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران زیر از behnam5555 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 11:14 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|