طراحی گرافیک (Graphic Design ) همانند سینما و عکاسی جزء هنرهایی هستند که به سادگی نمی توان آنها را در کنار دیگر اشکال هنر قرار داد . همانند نقاشی یا مجسمه سازی و حتی موسیقی به معنای کلاسیک اش . زیرا این دسته از هنرها اصطلاحا هنرهای تکنولوژیک هستند و تفاوت ماهوی با اشکال قبلی هنر دارند و از سوی دیگر علت شکل گیری آنها نیز به کلی متفاوت از اقسام هنر است .
استفاده بدون مرز از تکنولوژی یکی از دلایل این تفاوت است و در یک نگاه کلی تر اساسا پدیده ی تکنولوژی خود علت اصلی بوجود آمدن این هنرها است . به تعبیری دیگر تغییر موقعیت انسان مدرن و رویکرد او به موضوعات به طور کلی خود باعث شکل گیری این هنرها ست .
مشخصا طراحی گرافیک مجموعه ای بسیار پیچیده از دانش ها و اطلاعات گوناگون است که بر اساس نیازها و دلایل بسیار مشخصی گردآوری شده و صد البته به شکلی کاملا طبیعی در قالب نوعی متفاوت و جدید از هنر به ظهور رسیده است بنابراین از این حیث این مدیا تفاوت ماهوی با مثلا نقاشی و مجموعه ی ابزارهای مرتبط با آن دارد .
به عبارت دیگر مجموعه ی ابزارها و امکانات موجود در طراحی گرافیک به گونه ای در کنار هم قرار گرفته اند که بتواند پاسخ بخش جدید از نیازهای انسان مدرن را بدست بدهند و از این رو بطور کلی با ابزارهای قبلی خود مانند رنگ ، قلم مو ، مداد و دیگر ابزار ها در هنرهای دیگر متفاوتند و شاید بتوان با کمی اغراق گفت: این هنرها بنابر شکل و ماهیت وجودی خود محدوده هایی دارند که تنها موضوعاتی خاص در انتها قابل بیان است .
برای روشن تر شدن مطالب شاید بد نباشد که به تاریخ طراحی گرافیک باز گردیم . طراحی گرافیک در میان هنرها از سابقه بسیار طولانی برخوردار نیست و به یک معنا هنری است بسیار جوان حتی در اروپا .
شکل گیری اولین ساخته ها مرتبط به طراحی گرافیک در غرب یعنی طراحی دستگاههای چاپ و تصاویر با مهمترین دگرگونی های اجتماعی سیاسی و بطور کلی هستی شناسانه ی انسان همراه است .
ظهور و شکل گیری بنیادها ی مدرنیزم در غرب و اساسا اختراع چاپ یکی از مهمترین نشانه ها این دگرگونی است و همان طور که می دانید چاپ و تکثیر در طراحی گرافیک امری اساسی و بنیادین است و از سوی دیگر اختراع چاپ مدرن و صنعتی نتیجه منطقی شرایط جدید انسان و نیازهای اوست و اولین قوانین ساده طراحی گرافیک در پایه همین اختراع و شرایط وامکانات موجود شکل می گیرد. بنابراین با توجه به تغییرات عظیم فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی و اجتماعی در غرب در زمان انقلاب صنعتی – و شروع مدرنیزم در غرب ، شاهد دگرگونی عظیم در دیدگاه انسان این عصر به هستی ، طبیعت و تمامی امور مرتبط با آن هستید .
مشخصا طراحی گرافیک مجموعه ای بسیار پیچیده از دانش ها و اطلاعات گوناگون است که بر اساس نیازها و دلایل بسیار مشخصی گردآوری شده و صد البته به شکلی کاملا طبیعی در قالب نوعی متفاوت و جدید از هنر به ظهور رسیده است بنابراین از این حیث این مدیا تفاوت ماهوی با مثلا نقاشی و مجموعه ی ابزارهای مرتبط با آن دارد .
رویکرد انسان به طبیعت در دوران مدرن به شکلی متفاوت از رفتار او در دوران قبل است . در گذشته تمامی سعی انسان برآن بود تا با طبیعت و قوانین آن هماهنگ باشد و رمز استفاده از طبیعت را بیاموزد و البته برای بقاء از آن استفاده کند. اما انسان مدرن همواره به طبیعت به عنوان یک منبع انرژی می نگرد و هرگز به نتایج حاصل از استفاده های غلط آن توجهی ندارد و روشنترین دلیل این امر وضعیت خطیری است که امروزه انسان در رابطه با محیط زیست پیدا کرده است . بطور مثال تقریبا در تمامی روشهای گوناگون خوشنویسی در جهان ابزارهای متعدد از اهمیت فوق العاده ای برخوردارند .
اما در گذشته ساخت و تهیه تمامی این ابزارها طی مراسمی انجام می گرفت که کم و بیش به یک آئین شبیه بود و در کمال احترام و هماهنگی با طبیعت صورت می گرفت تا عناصر با صرف وقت به مرتبه ای عالی تر برسند تا به عنوان ابزار خوشنویسی به کار گرفته شوند. مرکب سازی، کاغذ سازی ، انواع قلم ها و غیره نمونه هایی از این دست هستند .
یکی دیگر از رویکردهای انسان مدرن که با موضوع ما نیز مرتبط است، نگاه او نسبت به امر قدسی و دین بطور کلی است. با کمی توجه به تاریخ هنر در می یابیم که در همین ایام موضوعا ت دینی به سرعت جای خود را به موضوعات اجتماعی و سیاسی می دهند و هنرمندان دیگر به هیچ وجه خود را مقید به موضوعات دینی نمی دانند. این امر در ابتدا با فاصله گیری از دین شروع می شود و رفته رفته رابطه انسان با امر قدسی کمتر می شود تا اینکه بعد ها انسان به مجادله با آن بر می خیزد و این خود تبدیل به یکی از اصلی ترین موضوعات مطرح شده در هنر مدرن می شود.
با پیشرفت صنعت چاپ که نتیجه منطقی نیاز انسان بود، اولین اشکال تبلیغات برای آگاهی دادن به مردم درباره محصولات جدید بوجود آمد و در واقع تبلیغات برای محصولات گوناگون ساده ترین شکل گرافیک در غرب بود که با مرور زمان فروش بیشتر محصولات از طریق تبلیغات صورت گرفت .
بنابراین می بینیم که شکل اولیه طراحی گرافیک در تضاد تمام قرار میگیرد با آنچه ما امروز به دنبال آن هستیم . مجموعه قوانین و روشهای تجربه شده در طراحی گرافیک و تبلیغا ت به گونه ای رشد کرده اند که بتوانند مجموعه خوبی با شند برای اهداف مشخص شده در هر موضوع و این مجموعه قواعد همانی ا ست که امروز به زبان بصری طراحی گرافیک تعبیر شده است .
طراحی گرافیک از دو جهت ارتباطی مستقیم با تکنولوژی دارد:
1- برای ساخت هر اثر طراحی گرافیک ما نیاز به ابزارهای گوناگون تکنولوژیک داریم.ابزار های عکاسی، کامپیوتر و در گذشته حروف های چاپی و نوری و غیره، دستگاه های فتو کپی و ....
2- فی الواقع هر اثر گرافیکی زمانی کامل می شود که تکثیر یابد و این شکل تکثیر امروزه بسیار از مرز چاپ فراتر رفته است . بنابر این مسئله ی انتشار تکنولوژیک خود امری بسیار پیچیده است . انواع روشهای چاپ ،وب سایت ها ، مالتی مدیا ها ، ویدئو و رسانه های دیداری دیگر .
بی شک طراحی گرافیک برای ما طراحان ایرانی و به طور کلی شرقی ابزاری جدید و وارداتی است و از آن جهت که ما، در شکل گیری ابزارهای تکنولوژیک مدرن سهم عمده ای نداریم، بنابر این به کار گیری صحیح آنها منوط به یادگیری کلیه تاریخچه و اهداف مستتر در آن است .
بنابراین دستیابی به یک زبان جدید بصری در طراحی گرافیک اولین قدم به دست آوردن دانش به روز این تکنولوژی و روش بیان است .مثلاً برای بیان موضوعا ت دینی که نزد ما از اهمیت بسیاری برخوردار است و همواره با سنت ارتباط پیدا می کند باید شاکله ی اصلی طراحی گرافیک امروز دنیا را باز شناخت و گستره ی آن را تجزیه و تحلیل کرد و محدوده آن را کشف کرد و سپس به دنبا ل روشهای تازه در بیا ن موضوعا ت دیگر بود .
نکته ای که به آن باید به آن توجه کرد این است که به هیچ عنوان نباید تصور کرد که با روشهای ساده سازی شده امروزی یتوان امور و مفاهیم مقدس را توضیح داد و به نمایش گذاشت. آنچه ما به عنوان ایرانی وارث آن هستیم حجم عظیمی از آثار بی بدیل هنری است که نتیجه درک عمیق از آموزه های دینی است که زیر چتر فرهنگ ایرانی شکل گرفته است که ما امروزه به تمامی از آن به عنوان "سنت" یاد می کنیم .
امروزه توجه به موضوعات معنوی و مشخصاً دینی در غرب نیز شدت گرفته است و به نظر می رسد فضای مناسبی برای ارائه نگاهی نوین به طراحی گرافیک در جهان معاصر وجود دارد . به طور کلی هنوز هنرمندان و طراحان گرافیک غرب موضوع دین را به یک موضوع شخصی می انگارند و تمایلی ندارند که به عنوان موضوع اثر هنری به آن بنگرند .این امر عکس العمل طبیعی آنان است نسبت به تاریخ چند صد ساله تسلط کلیسا ها در کلیه امور و خصوصاً هنردر غرب .
امروزه توجه به موضوعات معنوی و مشخصاً دینی در غرب نیز شدت گرفته است و به نظر می رسد فضای مناسبی برای ارائه نگاهی نوین به طراحی گرافیک در جهان معاصر وجود دارد . به طور کلی هنوز هنرمندان و طراحان گرافیک غرب موضوع دین را به یک موضوع شخصی می انگارند و تمایلی ندارند که به عنوان موضوع اثر هنری به آن بنگرند .این امر عکس العمل طبیعی آنان است نسبت به تاریخ چند صد ساله تسلط کلیسا ها در کلیه امور و خصوصاً هنردر غرب .
نکته دیگر اینکه درک شکل های سنتی هنر قدسی به ما کمک می کند تا روح زمان خود را بشناسیم و توقع درستی از ابزارها و مدیا های امروزین داشته باشیم و روشهای درست به کار گیری آنها را برای بیان مطالب فرا بیاموزیم .
طراحی گرافیک ذاتاً از تلفیق حروف و تصاویر زاده شده است .
یعنی در هم آمیختن حروف و تصاویر برای انتقال پیام به مخاطب و همین حروف به گمان من شریان اصلی ارتباط طراحی گرافیک با مفاهیم مقدس عمیق است . چرا که کلام همیشه و در تمامی ادیان و تمدن ها از جایگاهی عظیم برخوردار بوده است .
اما این جایگاه در ایران به طور کلی و خصوصاً ایران اسلامی از منزلت خاصی بر خوردار است و از خط و خوشنویسی در فرهنگ ایرانی به اشرف هنرها یاد شده است و این جایگاه در ایران به کلی یگانه است .
میتوان گفت خط فارسی و خوشنویسی مهمترین منبع برای تمامی هنرمندانی است که قصد دارند به نوعی هنر ایرانی ،سنتی و دینی پدید بیاورند.