بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > فرهنگ

فرهنگ تمام مباحث مربوط به فرهنگ در این بخش

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #21  
قدیمی 12-02-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض آداب و رسوم ازدواج در اسكاتلند

آداب و رسوم ازدواج در اسكاتلند






دوران نامزدی و عقد در همه جوامع برای همه افراد از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و هست ، اما این واقعیت را نباید فراموش كرد كه هر گونه آداب و رسوم و تشریفاتی كه از آنها نشأت گرفته است با همان دوران مرتبط هستند . در اینجا به برخی از آداب و رسوم رایج و متداولی اشاره كرده ایم كه در گذشته در كشور اسكاتلند مورد استفاده قرار می‌گرفتند و برخی از آنها تا امروز هم به قوت خود باقی مانده اند . اگرچه شماری از این آداب به علت مهاجرتها به اقصی نقاط دنیا به بخش های دیگر جهان نیز منتقل گشته اند .


پیش گویی نام همسر آینده

اكثر اسكاتلندیها به طور منطقه ای ازدواج می‌ كنند از این رو جوانان از سنین پایین یاد می‌گیرند كه چگونه همسر آینده شان را برگزینند و كاملاً می‌دانند كه چه توقعاتی از همسرشان می‌توانند داشته باشند و برای اثبات نظر خودشان دست به كارهایی می‌زنند به عنوان مثال ؛ جوانان در شرف ازدواج سیبی را كامل پوست می‌كنند (در حین پوست كندن ، نباید پوست آن از وسط جدا شود) سپس هنگامی‌كه ساعت دوازده می‌شود ، پوست سیب را دور سرشان می‌چرخانند ، بعد آن را از بالای شانه چپشان به هوا پرتاب می‌كنند .

هنگامیكه پوست سیب به زمین می‌افتد ، به شكل هر حرفی كه درآید ، همان حرف اول اسم همسر آینده شان را شكل می‌دهد . همچنین رسم است كه دو فندق درسته را در آتش بیندازند . اگر فندق ها به آرامی‌ و بدون سر و صدا سوخته شوند ، این نشانه خوش شانسی و خوشبختی خواهد بود . اما اگر فندق ها با سر و صدا و به حالت انفجار بسوزند ، نشانه آن است كه یافتن عشق حقیقی بسیار دشوار خواهد بود .


آداب والنتین

روز چهارده فوریه یه تعداد مساوی از اسامی‌ زنانه و مردانه را روی چندین ورق كاغذ می‌نوشتند و آنها را درون چندین كلاه قرار می‌دادند . هر شخصی یک اسم خاص را از درون كلاهی بیرون می‌كشید . در آن صورت آن دو نفر در سال آینده نامزد یكدیگر محسوب می‌شدند . اكنون نیز رسم جدید فرستادن كارت های والنتین در روز چهارده فوریه از همان سنت پیشین نشأت می‌گیرد . پسرها روی كارت های والنتین می‌نویسند : "پستچی ، پستچی ، معطل نكن ، درنگ جایز نیست ، فوراً این پاكت را به نزد دختری برسان كه قصد ازدواج با او را دارم" . سپس پاكت را با كلمه SWALK (به معنای دوستت دارم) و یا با كلمه HOLLAND (به معنای قطعاً عشقمان تا ابد دوام می‌یابد و هرگز نمی‌میرد) مُهر و موم می‌كنند و برای دختر مورد علاقه شان می‌فرستند .


خود را پوشاندن

این سنت در بسیاری از نقاط كشور اسكاتلند رایج بود ، به خصوص در شهر اركنی (شاید به خاطر وجود شب های سرد ، تاریک ، بلند و طولانی زمستانی آنجا)؛ والدین دختر و پسر از آنها درخواست می‌كردند كه به تنهایی به اتاقی بروند و كنار یكدیگر بنشینند . این عمل در حالی انجام می ‌شد كه هر دو لباس های بسیار پوشیده به تن داشتند و حتی دختر پاهای خود را با متكا یا ملحفه ای ضخیم خوب می‌پوشاند . به این ترتیب زوج جوان و نامزد می‌توانستند صمیمانه و در خلوت با هم صحبت كنند ، نظریاتشان را با هم در میان بگذارند و شناخت بیشتری از یكدیگر پیدا نمایند . البته این رسم همیشه در خانه دختر صورت می‌گرفت .


كندن اسم روی درخت یا سنگ

حروف اول اسم زوج جوان اغلب روی تنه درختان یا روی سنگ ها و صخره ها كنده می‌شد . امروزه ، برخی از این آثار كنده كاری هنوز هم وجود دارد .


منشأ جهیزیه

انتظار می ‌رفت كه عروس مجموعه ای كامل از ملحفه و روبالشی ، پتو ، سفره ، دستمال سفره و تزئینات پارچه ای اتاق (مثل پرده و غیره) را به خانه جدیدش ببرد . همچنین لازم بود كه پدر دختر جهیزیه ای كاملی تهیه كند كه اغلب شامل یک رأس گاو و یا گوسفند و یا مقدار قابل توجهی پول نقد می‌شد . به این ترتیب اكثر ملاكان (زمین داران) به خاطر تهیه جهیزیه دخترشان زیر بار قرض و بدهی می‌رفتند (به خصوص اگر تهیه آن جهیزیه باعث می‌شد كه دختر مرفه تر جلوه كند و خواستگاران بهتری پیدا نماید!)


سال كبیسه

گفته می‌شود كه در قرن یازدهم ، ملكه مارگارت به دخترها اجازه داد كه در صورت تمایلشان از پسر مورد نظرشان ، درخواست ازدواج كنند . ملكه مارگارت این اسم را در تاریخ 29 فوریه یک سال كبیسه رواج داد . چندی بعد ، رسم شد كه اگر آن پسر پیشنهاد دختر را قبول نكند ، مجبور می‌شد كه در عوض یک دست پیراهن و یک جفت دستكش بچگانه برای دختر بخرد تا كینه را از دل او پاک نماید!


پایتخت عروسی

تا سال 1929، دخترها می‌توانستند از نظر قانونی بعد از رسیدن به سن دوازده سالگی و پسرها بعد از رسیدن به سن چهارده سالگی ازدواج كنند ، گرچه ازدواج در آن سنین بسیار پایین به ندرت صورت می‌گرفت . ولی بعد از شروع سال 1929،‌ سن قانونی ازدواج به شانزده سالگی صعود كرد . اگر چه در كشور اسكاتلند ، رضایت و اجازه والدین به هیچ وجه لازم و ضروری محسوب نمی‌شود . در حالیكه در كشور انگلستان تا وقتی كه دختر و پسر به سن هیجده سالگی نمی‌رسیدند، اجازه و رضایت والدین اجباری بود . در نتیجه اگر دختر و پسری قبل از رسیدن به سن هیجده سالگی قادر به گرفتن رضایت و اجازه پدر و مادرشان نمی‌شدند ، به كشور اسكاتلند می‌رفتند تا در آنجا به عقد یكدیگر درآیند .

از آنجایی كه شهر مرزی Gretna Green حد فاصل انگلستان و اسكاتلند واقع شده بود ، آنجا تبدیل به مكان دائمی‌ عقد و عروسی گشت . امروزه به طور سالانه بالغ به چهار هزار ازدواج و عقد در شهر Gretna صورت می‌گیرد ، كه به همین دلیل نام آنجا را پایتخت عروسی گذاشته اند . حالا این شهر مكانی جاذب و مشهور برای جهانگردان محسوب می‌شود ، حتی برای افرادی كه ازدواج نكرده اند .


اعلان ازدواج

دختر و پسر جوانی كه قصد ازدواج داشتند ، به كلیسا می‌رفتند و با صدای بلند اعلام می‌كردند كه قصد ازدواج با یكدیگر را دارند . اگر چه ، حالا در برخی از جوامع رو به رشد ، این اعلان ازدواج را در محضرها انجام می‌دهند . دختر و پسر مجبور بودند كه دست كم پانزده روز قبل از ازدواجشان آن را اعلام كنند (البته این عمل نبایستی نهایتاً از سه ماه قبل از ازدواج صورت می‌گرفت)


ارسال هدایا

دوستان و خویشاوندان دختر و پسر از قبل هدایایی تهیه می‌كردند تا به این شكل به آنها كمک كرده باشند تا آنها به راحتی قادر به تزیین منزل جدیدشان بشوند . سپس زوج جوان همه را دعوت می‌كردند تا هدایای دریافتیشان را ببینند ، این رسم مختص غرب اسكاتلند یا گلاسو بود . اگر چه در شهرهای دیگر شبیه این رسم مشاهده می ‌شد .


مهمانی زنانه و مردانه

دخترها و پسرهایی كه قصد ازدواج با یكدیگر را داشتند ، بعد از خارج شدن از محل كارشان ، چندین بادكنک ، چندین پلاك L شكل و یک لگن را با خود حمل می ‌كردند . (درون لگن را اغلب از نمک پُر می‌كردند) مقداری گل كاغذی نیز در دست می‌گرفتند و گاهی از یک چرخ دستی بهره می‌گرفتند تا بتوانند به راحتی در خیابان ها رژه بروند . به این ترتیب مردان رهگذر تشویق می‌شدند كه پولی را در لگن بیندازند و به عروس آینده تبریک بگویند . اگر چه هنوز هم این رسم در گوشه و كنار كشور اسكاتلند به چشم می‌خورد ، ولی در حال از بین رفتن است .


زندگی مشترک (بدون ازدواج)

تا همین اواخر رسم بود كه دختر و پسر به واسطه «سكونت و زندگی در كنار یكدیگر» خود را زن و شوهر اعلام كنند . البته امروزه ، سنتی موسوم به زندگی مشترک بدون ازدواج وجود ندارد ، ولی اندكی از زوج های جوان به اتفاق خانه ای می‌گیرند ، آن را تزئین می‌كنند و بدون انجام دادن رسوم معمول ازدواج ، تشكیل خانواده می‌دهند . اكنون آمار ازدواج ها در اسكاتلند بیست و پنج درصد كمتر از مقداری است كه بیست و پنج سال قبل صورت می‌گرفت . همچنین درصد بچه هایی كه به این ترتیب به دنیا می‌آیند ، از بالاترین رقم در سر تا سر اروپا برخوردارند .


ازدواج مجانی

اینگونه ازدواج ها بدین ترتیب صورت می‌گرفت كه پدر عروس كل هزینه غذا و نوشیدنی را پرداخت می‌كند . مراسم عروسی در اسكاتلند معمولاً تا غروب آفتاب توأم با رقص و پایكوبی ادامه پیدا می‌كند . همچنین «عروسی یک پنی» نیز در آنجا رایج بود . به این شكل كه هر مهمانی برای خودش غذا و نوشیدنی می‌آورد و اینگونه مراسم اغلب بیش از یک روز به طول می‌انجامیدند .


لباس عروسی

ملكه ویكتوریا رنگ سفید را برا پیراهن عروسی برگزید . تا قبل از آن عروس می‌توانست از هر رنگی برای لباسش بهره گیرد ، به جز رنگ سبز (چرا كه این رنگ مربوط به پریان بود) و رنگ سیاه (چرا كه این رنگ مختص مرام سوگواری و عزاداری بود) به لحاظ سنتی هرگز نباید گره ای در روبان ها یا لباس عروس وجود داشته باشد ، چرا كه خوش یمن نیست . ولی عروس می‌تواند بعد از اتمام مراسم عمل گره زدن را انجام دهد .


محل برگزاری مراسم عروسی

مراسم عروسی را می ‌توانند در هر كجای كشور برگزار نمایند ، به شرط آنكه وزیری تام الاختیار در آن منطقه در حال انجام وظیفه باشد . در نتیجه ، برگزاری مراسم عروسی در اسكاتلند حتی روی قله های كوه و یا روی كشتی ها نیز امكان پذیر است . ولی اخیراً عقد و عروسیهای شهری در محضرها صورت می‌گیرد . اگر چه اقداماتی در كانال های اطلاعاتی برای تغییر این رسم در دست است .


تنه زدن به یكدیگر

سابقاً رسم بود كه عروس در هنگام خروج از كلیسا توپی تزئین شده را به پشت سرش پرتاب نماید . همچنین داماد هم وقتی از خانه خارج می‌شد و قصد داشت كلیسا را ترک كند ، مقداری سكه به پشت سرش پرتاب می‌كرد . در این هنگام بود كه پسرهای جوان به سر و كله هم می ‌زدند تا سكه ها را از آن خود نمایند . امروزه این رسم خیلی متداول نیست ؛ چرا كه پسر بچه ها برای برداشتن سكه به یكدیگر تنه می‌زدند و همدیگر را هل می‌دادند و در نتیجه خطر بروز اتفاقات تصادفی و شكستن سر و دست زیاد بود .


حلقه عروسی

سنت در دست کردن حلقه در انگشت سوم دست چپ به دوران رومن ها بر می‌گردد ، ولی بعد از جنبش دین پیرایی در اسكاتلند در قرن شانزدهم ، به عنوان یادگار و اثری پاپ وار (به سبک پاپ) در آنجا ممنوع اعلام می‌گشت . در حالیكه این رسم بار دیگر در قرن هفدهم متداول و رایج شد . در دست کردن حلقه توسط مردان یک سنت بسیار جدید به شمار می‌آید .


كیک همراه با زیورآلات

سابقاً كیک عروسی (گونه ای نان كوچک) را مادر عروس می ‌پخت . سپس یک تكه از آن را بالای سر عروس می‌بریدند و اگر آن به تكه های كوچكتر تقسیم می‌شد ، آن را ازدواجی موفقیت آمیز و پر ثمر تلقی می‌كردند . امروزه باب شده كه عروس و داماد با یكدیگر كیک را ببرند . چرا كه قبلاً عروس به تنهایی آن را قاچ می‌كرد . همه مدعوین یک تكه كیک می‌خوردند و مقداری از آن را هم برای افرادی می‌ فرستادند كه برای عروس و داماد هدیه خریده بودند . چندی بعد ، رسم شد كه رویه ی كیک را با میوه تزئین كنند و زیورآلات ارزان قیمت كوچكی هم درون آن جای دهند تا به این ترتیب مهمانان مجبور شوند كه با احتیاط آن را بخورند و در حین خوردن به آن چشم بدوزند!


خانه جدید

در قدیم ، پول نقد در دست مردم كمتر بود و در نتیجه عروس و داماد قادر نبودند بعد از اتمام مراسم ازدواج به ماه عسل بروند . از این رو ، آنها بعد از اتمام مراسم عروسی و پذیرایی به اتقاق به خانه جدیدشان می‌رفتند . داماد از آستانه ی در ، دست عروس را می‌گرفت تا در طول راه عروس سكندری نخورد و به زمین نیفتد ، چرا كه در غیر اینصورت آن را به نشانه بدشانسی تلقی می‌كردند .


منبع : forum.niksalehi.comr
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #22  
قدیمی 12-02-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض عجیب و غریب ‌ترین رسمهای مذهبی جهان / از مرده‌ خوری تا ....

عجیب و غریب ‌ترین رسمهای مذهبی جهان / از مرده ‌خوری تا ....





رسم و رسومات همیشه با فرهنگ های مختلف عجیب بوده اند ، اما بعضی از این رسمها آنقدر عجیبند که نمی‌توانید تصور کنید و از دیدنشان شوکه می‌شوید؛ خصوصاً اگر بدانید این رسمها جزو آئین مذهبی یک ملت هستند .


1. آب دهان انداختن در قبیله ماسای

قبیله ماسای در بخشهایی از تانزانیا و کنیا زندگی می‌کنند . آنها سنت عجیبی دارند که مربوط به مذهبشان می‌شود ؛ آنها در تعطیلات مذهبیشان روی بدن یکدیگر آب دهان می‌اندازند . طبق این رسم مردان قبیله یک نوزاد تازه به دنیا آمده را درمیان بازوهایشان می‌گیرند و مرتب رویش آب دهان می‌اندازند! آنها اعتقاد دارند اگر این کار را با بچه نکنند تا آخر عمرش بدشانسی خواهد آورد .






2. آئین Iyomante

مردم اهل Ainu این آئین را انجام می‌دهند . آنها خرسهایی که در خواب زمستانی هستند را به طرز فجیعی می‌کشند و سپس برای جبران کارشان توله های خرس را گرفته و بزرگ می‌ کنند . بعد از گذشت چند سال بچه های خرس را به همان شکل می ‌کشند . آنها اعتقاد دارند خرس ها مخلوقاتی شبیه به خدا هستند که در میان انسان ها قدم گذاشته اند!






3. خاکستر خوری مردم Yanomamö

قبیله Yanomamö در بخشهایی از برزیل و ونزوئلا زندگی می‌کنند . آنها از زندگی مدرن به دورند و به رسم و رسومات قدیمی‌ خود چسبیده اند . در یکی از این رسمهای عجیب وقتی یکی از اعضای فامیل می‌میرد ، آنها بدن مرده را سوزانده و خاکستر آن را می‌خورند!






4. غذا دادن به مرده ها

رومیها در قدیم این رسم عجیب را داشتند که به مومیایی های افرادی که دوست داشتند غذا می‌دادند . آنها یک نی را به بدن مرده وصل می‌کردند و از طریق آن به آن فرد ؛ غذا ، عسل و شراب می‌دادند .


5. خوردن مرده

این رسمی‌ مربوط به مردم Aghoris است ؛ آنها زمین را می ‌کنند و مرده ها را می‌خورند . آنها در مناطقی که مرده سوزی می‌شود زندگی می‌کنند و این مرده ها را هدیه ای به خودشان می ‌دانند .






6. آیین تشریفاتی Satere-Mawe

مردان میانسال این قبیله از پسرهای جوان می‌خواهند که یک دستکش دستشان کنند . این دستکشها قبلاً با مورچه هایی که نیشهای گزنده دارند پُر شده اند . پسرها فقط بعد از 10 دقیقه می‌توانند دستکشها را دربیاورند و مجبورند هر سال این آئین را اجرا کنند تا موقعی که افراد فامیلشان ازشان بخواهند آن را متوقف کنند .






7. زندگی با مرده

یک گروه قومی‌ در اندونزی به این آئین اعتقاد دارند . آنها جسد فرد مرده را بلافاصله بعد از مرگش قنداق کرده و با خودشان به خانه می ‌برند . آنها اعتقاد دارند که این آئین روح فرد که در بدنش باقی مانده را تا زمانیکه آنرا دفن کنند حفظ می ‌کند .

در تصویر زیر می‌توانید خانواده ای در اندونزی را ببینید که سنت مشابهی را اجرا کرده و جسد زن مرده را برای مدت زمان زیادی نگه داشته اند تا روحش را حفظ کنند .






8. پرت کردن بچه

خانواده هایی که در Sholapur هندوستان زندگی می‌ کنند آنها بچه هایشان را از تراس برج 50 فوتی به پایین پرت می‌کنند . البته مردمی‌ در پایین برج می‌نشینند و پارچه هایی را نگه می‌دارند ، آنها وظیفه دارند که بچه را سالم بگیرند .






9. آویزان کردن تابوتها

مردم Torajan و مردم چین این آیین را اجرا می کنند . آنها افراد فامیلشان را در تابوت گذاشته و آنها را در صخره ها آویزان می‌ کنند . در این قسمت وقتی که زیر صخره ها بایستید نقطه های قهوه ای و سیاهی را می ‌ببینید که از نزدیک متوجه می‌شوید تابوت هستند . آنها از این آئین پیروی می‌کنند خصوصاً وقتی فرد نخبه یا یک بچه ای می ‌میرد .







تهیه و ترجمه : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #23  
قدیمی 12-03-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض خدایان عمده مصر باستان

خدایان عمده مصر باستان





آمن ـ رع : خدای بلند مرتبه ی سرزمین سلسله ی هجدهم ، ترکیبی از آمون + رع

آمن ، آمون : خدای آفریننده تبس (طیوه) ؛ خدای باروری و حاصلخیزی در رابطه با قوچ و غاز

آنوبیس : خدای مومیایی ؛ در ارتباط با سگ یا شغال

آپیس : گاو مقدس در ممفیس ، که در جایی توسط کاهنان مراقبت می‌شد ؛ مومیایی کردن همه ی گاوهای آپیس بعد از مرگ

آتن : قرص خورشید ، که فرعون آخناتن دستور وحدانیت او را (قرن چهاردهم پیش از میلاد) صادر کرد؛ شعاع‌های پایان یابنده به دستها

آتوم : خدای آفریننده ی هلیوپولیس ، جایی که وی در آنجا ، به رع پیوست . جانور مقدس او گاو نر منه‌ ویس

باست ، باست ، ایزد ـ بانوی بوباستیس : گربه جانور مقدس وی

بس : خدای بخت خوب ، عشق و ازدواج موسیقی ؛ کوتوله

بوتو : ایزد ـ بانوی عمده ی دلتا ؛ در ارتباط با مار

گب : زمین ـ خدا (هلیوپولیس)

هاپی : تجسم نیل ، با تاجی از گیاهان آب ‌زی همچون نیلوفر یا پاپیروس

هارپوکراتس : هوروس کودک ، نوزاد پسر ایسیس ؛ تصویر وی نشسته بر زانوی مادر تأثیر وی بر شمایل نگاری مسیحی ، به عنوان مادر و کودک

هاثور: ایزد ـ بانوی عشق و شادی ، همسر هوروس ؛ حیوان مقدس او گاو ؛ پیوستن بعدی او با ایسیس

هوروس : پسر اوزیریس ؛ در ارتباط با سلطنت فرعون ؛ نشان دادن او به صورت شاهین یا عقاب

ایمحوتپ : درمان ـ خدا ؛ در اصل یا در آغاز به صورت انسان ، مشاور و معمار فرعون زوسر (سده ی ۲۸ پیش از میلاد) و سازنده ی هرم پله‌ دار در سقّاره

ایسیس : همسر اوزیریس؛ همسر، زن و مادر مطلوب ؛ ستوده شده در سراسر جهان رومی

خپری ، خپرا : خورشید طالع ؛ در رابطه با سرگین غلتان

خنوم : سفالگر ؛ آفریدگار شهر الفانتین ، شکل دادن انسان بر چرخ کوزه‌گری ؛ قوچ جانور مربوط به او

خونس : ماه ـ خدا (طیوه) ، بعدها درمان ـ خدا

مآت : ایزد ـ بانوی حقیقت ، عدالت و نظم جهان ؛ پَر نماد او

مسخنت : ایزد ـ بانوی زایمان یا تولّد ؛ حاضر در روز داوری

مین : ایزد باروری و حاصلخیزی ، نماد او آلت نرینه به حالت نعوظ ؛ بعدها خدای جاده‌ها و محافظ مسافران ؛ بیشتر همراه هوروس

منه ‌ویس : گاو مقدس که در هلیوپولیس مراقبت می‌شد و تجلی آتوم ـ رع

نوت : ایزد ـ بانوی آسمان (هلیوپولیس)

اوزیریس : خدای طغیان نیل ، کشاورزی ، ذرت ، ماه ، مرگ و احیای زندگی ؛ غالباً به صورت ذرت در حال رشد و مومیایی

پتاه : خدای آفریننده ی ممفیس ؛ متجلی به صورت گاو نر آپیس

رع : خورشید ـ خدا ؛ مشخص با آتوم در هلیوپولیس ؛ خدای اولیه پرستش سلطنتی ؛ ساخته شدن انسان‌ها و جانوران از اشک وی

رنه ‌نت : ایزد ـ بانوی حامی کودکان

سِبِک : خدای تمساح‌ گونه ؛ مورد پرستش در شدت در قیوم و اومبوس در مصر علیا

سخمت : جنگ ـ الهه ؛ گونه‌ای از هاثور؛ همسر پتاه ؛ در ارتباط با ماده شیر و صحرای سوزان

سراپیس : خدای اصلی سرزمین در دوره ی بطلمیوسیان ؛ پیوند اوزیریس و آپیس ؛ درمان ـ خدا و خدای زندگی بعد از مرگ

ست : برادر و دشمن اوزیریس ؛ گاهی تجلی صحرا، زمین بایر و تاریکی ؛ شناخته شده به عنوان خدای شرّ و پلیدی

ساهی : سرنوشت ـ خدا ، حاضر در روز تولد و داوری

شو : هوا ـ خدا (هلیوپولیس)

تائورت : زایمان ـ الهه ؛ مشخص شده با اسب آبی

تفنوت : رطوبت ـ خدا باران ، شبنم (هلیوپولیس)

تحوت : خرد ـ خدا ، خدای هنرها ، دانش‌ها ، جادوگری (هلیوپولیس) ؛ کاتب توانای خدایان ؛ در ارتباط با لک ‌لک گرمسیری و بوزینه



منبع : tarikhema.ir/ حامد منوچهری کوشا
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #24  
قدیمی 12-04-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض مردم در کشورهای مختلف چگونه غذا می‌خورند؟!

مردم در کشورهای مختلف چگونه غذا می‌خورند؟!





اگر نگاهی به عادتهای غذایی مردم كشورهای مختلف بیندازیم متوجه خواهیم شد كه شرایط اجتماعی ، فرهنگی ، زیست محیطی و همچنین شرایط اقتصادی و حتی سیاسی حاكم برجوامع مختلف می‌تواند از اهمیت بسیار زیادی در عادات غذایی افراد برخوردار باشد . داشتن سه وعده غذایی اصلی از جمله ویژگی‌های مشترک در میان اقوام و كشورهای مختلف است ، اگر چه ارزش هر یک از این وعده‌های غذایی در رژیم غذایی افراد در كشورهای مختلف متفاوت است . در این میان آداب و رسوم غذا خوردن و غذا پختن مردم در فرهنگ های مختلف بسیار جالب توجه است . در ادامه به برخی از عادتهای غذایی در کشورهای مختلف خواهیم پرداخت .


هند

هندىها آداب خاصى در مصرف غذا دارند ، آنان در غذا خوردن اسراف نمى‌كنند ، زیرا معتقدند با افراط در غذا دچار تنبلى شده و این امر مانع رشد فكرى و جسمانیشان مى‌شود . از سویى دیگر سعى مى‌كنند غذاى مصرفیشان به چرخه طبیعت بسیار نزدیک باشد . به همین دلیل غذاهایى چون ماهى و گوشت را كه برای به ‌دست آوردن آن باید موجود زنده‌ای را كشت و در نتیجه باعث برهم زدن چرخه طبیعت می‌شود را مانع آرامش روح و نیایش با خدا مى‌دانند . از آداب جالبی که دارند ، با دست غذا خوردن است که هیچ طبقه‌ی خاصی را هم شامل نمی‌شود ، هندیها معتقدند براى غذا خوردن نباید واسطه‌اى وجود داشته باشد تا انرژى بین غذا و انسان در تعامل باشد .

شبیه گستره جغرافیایی ایران ، عادات غذایی در هر منطقه هند متفاوت است به طور مثال در جنوب (شهرهایى چون حیدر آباد ، شانل) غذاهاى تند مصرف مى‌كنند ، در غرب (مثل كلكته) غذاى شیرین و در شمال (مثل دهلى) غذاى تند و روغنى . امّا در كل برخى غذاهاى مشترک را در همه مناطق هند مى‌توان دید . به طور مثال «دال» كه از حبوبات تشكیل شده است و معمولاً آن را بر روى برنج مى‌ریزند و مى‌خورند ، در تمام هندوستان بسیار رایج است . «دال» (Dal) را با عدس لوبیا و نخود می‌پزند ؛ ولى هر كدام از این حبوبات به طور جداگانه پخته مى‌شوند و همین باعث تنوع در غذا مى‌شود . «دوساسامبار» (Dososambar) با اینكه غذاى مخصوص جنوب هند است ، امّا مصرف آن در همه جاى هند بسیار رایج است . این غذا از یک نان بلند و نازک تشكیل شده كه وسط آنرا سیب زمینى ، پیاز و فلفل می‌گذارند و مى‌پیچند و برای چاشنی هم از سس خاصى استفاده مى‌كنند ، كه «چتنى» (Chatni) نام دارد و با نارگیل و خود سس «سامبار» (Sambar) كه حاوی سبزیجات مختلف است ، درست شده است . باتورا (Batura) هم یكى از نان‌هاى معروف در هند است (البته بعد از نان چاپاتى) كه همراه با غذایى به نام چولا (Chala) خورده مى‌شود . چولا از نخود ، گوجه فرنگى، پیاز و فلفل و ادویه تشكیل شده و همانند خورشت درست مى‌شود و آن را با نان باتورا كه روغنى و پفى شكل است می‌خورند . سمبوسه نیز غذایى آشنا و پرطرفدار است كه بیشتر به صورت عصرانه مصرف مى‌شود و در خیابان‌ها مى‌توان شاهد دستفروش‌هایى بود كه سمبوسه مى‌فروشند . در كل اینگونه معروف است كه طبقات محروم و پایین غذاهاى تندترى مصرف مى‌كنند و غذاها در طبقات بالا از درجه تندى كمترى برخوردار است .


ژاپن

غذاهای ژاپنی از جمله سالمترین غذاهای دنیا هستند . امروزه رژیم غذایی ژاپن به عنوان یکی از سالمترین رژیم‌های غذایی دنیا شناخته شده و گفته می‌شود یکی از دلایلی که ژاپنی‌ها طول عمر به نسبت بالایی دارند ، نوع رژیم غذایی آنها است . از ویژگی‌های بارز غذاهای سنتی ژاپن ، کلسترول و چربی و کالری کم و فیبر بالای آن است . شاید بهترین توصیف برای غذاهای ژاپنی حفظ طعم طبیعی و هارمونی آنهاست . برنج و ماهی و فرآورده‌های دریایی در مجمع الجزایر ژاپن از کوه‌های پوشیده از برف شمال «هکایدو» تا سواحل شنی «اکیناوا» ماده‌ی اولیه‌ی اغلب غذاهای سنتی محسوب می‌شود . از برنج علاوه بر مصرف روزانه در منوی اصلی ، فرآورده‌های جانبی سنتی ویژه‌ی دیگری نیز تهیه می‌شود نظیر: «موچی» یا کیک برنجی و «سِنبِه» یا بیسکویت برنجی و «ساکِه» که نوشیدنی الکلی مرسوم ژاپن است همین‌طور «میسو» که از افزودنی‌ها و طمع دهنده‌‌های غذایی محسوب می‌شود .

وعده‌های غذایی اصلی در ژاپن شامل سه وعده است و یک منوی کامل از غذاهای ژاپنی شامل : برنج پخته(gohan) ، سوپ میسو (misoshiro) ، غذاهای آب پز نظیر سبزیجات و ماهی با گوشت آب‌پز (suimono) ، گوشت و ماهی یا سبزیجات سرخ شده یا کبابی (yakimono) ، ترشی از سبزیجات و یا غذاهای دریایی (sunomon)، سبزی و ماهی و یا حبوباتی که آغشته به سس مخصوص هستند (aemono or hitashimono) ، ماهی خام ورقه‌ شده (sashimono) و ترشیجات (konomono) .

همچنین ژاپنی ها غذای خود را با دو چوب نازک که به آن «هاشی» می‌گویند می‌خورند که در واقع نقش قاشق و چنگال را دارد . آنها در خانه عموماً از ظروف کوچک برای صرف غذا استفاده می‌کنند . آنها در پیاله های کوچک ، برنج می ‌ریزند . آن را نزدیک دهان خود قرار می‌دهند و با هاشی غذای خود را تندتند راهی دهانشان می‌کنند . همچنین در ژاپن سوپ همراه برنج را نیز بایستی «هورت» کشید و با نفس‌های عمیق خورد . خوردن سوپ با صدای بلند و سرکشیدن آن نشانه‌ی آن است که از طعم غذا خوششان می‌آید و از خوردن آن لذت می‌برند . یکی از رسوم و آداب دیگر غذا خوردن در ژاپن آن است که پیش از صرف غذا لیوان افراد حاضر از نوشیدنی پر می‌شود. به علاوه ، لیوان هر کس بعد از نوشیدن ، به سرعت باید توسط فرد دیگری پر شود . این عمل در خانواده‌های ژاپنی توسط خانمها صورت می‌ گیرد .


آمریکا

دیدگاه مردم آمریكا درباره غذاخوردن از بسیاری جهات با دیگر كشورها متفاوت است . آنها بیش از هر چیز به خوردن غذایی كه برای آنها لذت بخش باشد اهمیت می‌دهند و به مضرات آن توجهی نمی‌كنند ، از این رو رژیم غذایی مردم این كشور به عنوان یكی از مضرترین رژیم‌های غذایی درسطح دنیا شناخته شده است . آمریكایی‌ها بیش از 40 درصد از بودجه اختصاص یافته برای موادغذایی را به غذاهای رستورانی و غذاهای آماده یا به اصطلاح فست ‌فود اختصاص می‌دهند و این در حالی است كه برخلاف آنها ، مردم در سایر کشورهای صنعتی جهان غرب مانند بسیاری از اروپایی‌ها ، تنها 5 درصد از این بودجه را به غذاهای غیرخانگی اختصاص می‌دهند . به همین علت خوردن غذاهای ناسالم در آمریكا موجب شده است تا ساكنان این كشورها بیش از دیگر كشورها با مشكل اضافه وزن مواجه شوند. اما در کنار این عادت های غذایی بد آشپزی آمریکایی دارای فهرستی از غذاهای متنوع می‌باشد که شامل طیف گسترده‌ای از هات داگ‌ ها ، برگرها و غذاهای سرخ کردنی هستند .

از جمله معروفترین غذاها و میان وعده های آمریکایی می‌توان به این موارد اشاره کرد : پاستای گولاش آمریکایی (غذایی خورشت مانند است که در ظروف خوراک پزی سفالی یا شیشه‌ای طبخ می‌شود و مواد اصلی تشکیل دهنده آن شامل ؛ ماکارونی شکل ‌دار ، سس گوجه فرنگی و گوشت چرخ‌کرده می‌باشد) ، پوره سیب (نوعی پوره شیرین است که از سیب پخته و له شده به همراه شکر تهیه می‌شود) ، گامبو (این غذا معمولاً به شکل سوپ ، و با محتویات میگو ، برنج ، فلفل دلمه‌ای ، اوکرا ، پیاز، کرفس ، و ادویه‌ جات می‌باشد) ، استیک (به قسمتی از گوشت گاو گفته می‌شود که آن را کباب و یا در روغن سرخ می‌نمایند و معمولاً در کنار سیب زمینی خورده می‌شود) ، چیزبرگرف هات داگ و سیب زمینی تنوری .


هلند

هلندی‌ها از جمله افرادی هستند كه علاقه آ‌نها به خوردن غذاهای دریایی و به ویژه ماهی زبانزد همه است . علاقه زیاد مردم هلند به خوردن ماهی تا حدی است كه آنها حتی در تهیه ترشی هم از ماهی استفاده می‌كنند . ترشی ‌ماهی كه از جمله چاشنی‌های غذاهای اصلی مردم این كشور است یكی از محبوب ‌ترین انواع ترشی‌ هاست كه همراه با غذا یا در تهیه انواع مختلفی از ساندویچ‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد . اما ماهی محبوبترین خوراک مردم هلند نیست ، هلندی ها به شدت از خوردن سیب زمینی در انواع مختلفش (چیپس ، سرخ شده خلالی ، آب پز ، تنوری) لذت می‌برند ، به طوری که در اکثر غذاهای هلندی سیب زمینی وجود دارد . صبحانه معمول هلندها نیز متشکل از قهوه یا چای ، نان ذرت ، در اکثر مواقع با پنیر ، مربا یا hagelslag (تگرگ شکلات ، مربایی با تکه های شکلات کوچک) ، نان کشمش و شیر است . از معروفترین غذاهای هلندی می‌توان به سوسیس (در انواع مختلف که یکی از معروفتری انه یک نوع سوسیس خشک شده به نام (Metworst) است) ، سوسیس دودی (نوعی سوسیس که در آن مقداری تراشه های چوب وجود دارد) ، دلمه کباب (گوشت چرخ کرده به همراه برگ کلم) ، اسنک سویا ، کوفته هلندی (Frikandel) ، کدو حلوایی با هلو و... اشاره کرد . همچنین در این کشور خوردن شیرینی بسیار رایج و مرسوم است . از معروفترین شیرینی های هلندی می‌توان به «قطوفه» (zoute) اشاره کرد . (البته این شیرینی در اغلب موارد شور است)


لبنان

لبنانی ها قبل از غذای اصلی پیش غذای مفصلی را سرو می ‌کنند . هر کدام از این پیش غذاها داخل بشقاب های کوچکی گذاشته می‌شود که به مجموعه آنها مزا (meza) هم گفته می‌شود . مزا لبنانی از دو سالاد بسیار خوشمزه به نام تبوله فتوش، حمص (ترکیبی از نخود ، کشک و روغن زیتون) ، بابا غنوج (چیزی شبیه حلیم بادمجان) ، سمبوسه ، دلمه برگ مو ، کیبه ، چیز رول و... تشکیل می‌شود . روغن زیتون ، سبزیجات تازه همچون ؛ پیاز، سیر، جعفری ، نعناع ، زیتون و نخود فرنگی ، ادویه های مختلف همراه آبلیمو و روغن زیتون ، میوه های متنوع و رنگارنگ به علاوه غذاهای دریایی مثل ماهی و میگو، رنگ و لعاب خاصی به سفره های لبنانی می‌دهد . آشپزهای لبنانی بیش از آنکه به انواع سس ها متکی باشند ، به ادویه جات و تازگی مواد غذایی توجه می‌کنند. جالب است بدانید ، لبنانی ها ندرتاً از چربی های حیوانی در غذایشان استفاده می‌کنند و مصرف کره و خامه را فقط به چند دسر محدود کرده اند . در ضمن ، گوشت پرندگان را هم به گوشت قرمز ترجیح می‌دهند . اما اگر قرار به خوردن گوشت قرمز باشد، مردم ساحلی نشین لبنان ، گوشت گوسفند و مردم مناطق کوهستانی گوشت بز را انتخاب می‌کنند . به ندرت می‌توان غذایی لبنانی را پیدا کرد که فاقد روغن زیتون ، سیر و آبلیمو باشد . همچنین بیشتر غذاهای لبنانی با کباب کردن ، تنوری کردن یا خوابانده شدن در روغن زیتون تهیه می ‌شوند . بعد از پیش غذاها ، غذای اصلی آورده می‌شود که عمدتاً انواع کباب است. کنار کباب ها استفاده از برنج مرسوم نیست اما استفاده از سیب زمینی سرخ کرده ، کشک و از همه مهم تر ماست چکیده در سفره لبنانی بسیار رایج است . اما یکی از عادت های بسیار بد لبنانی ها این است که آنها عموما بعد از غذا قلیان می‌کشند! انواع باقلوا ، پودینگ برنج و نوعی شیرینی به نام «اُم‌علی» نیز به عنوان دسر در لبنان استفاده می‌شود. («ام علی» نوعی شیرینی مربایی‌ است كه از نارگیل ، كشمش و شیر تهیه می‌شود) همچنین از نوشیدنی‌های متداول در این كشور می‌توان به دوغ ، چای نعنا و قهوه عربی اشاره كرد .


مکزیک

غذای مکزیکی به تنوع در ترکیب مزه ها ، تزئینات رنگارنگ و گوناگونی مواد اولیه و چاشنی ها معروف است . بسیاری فکر می‌کنند که غذاهای مکزیکی بسیار تند و پُر ادویه هستند اما اغلب غذاهای مکزیکی طعم تند ملایم را در آمیزش با اندکی چاشنی زیره و ترشی لیمو مانند ارائه می‌ کنند . انوع غذاهای مکزیکی و شیوه طبخ آنها از هر منطقه تا منطقه دیگر متغیر است . جغرافیای محل ، تفاوت های قومیتی و آب و هوای هر منطقه بر تنوع غذای مکزیکی تأثیر می‌گذارند . به عنوان مثال ؛ در شمال مکزیک گوشت گاو ، بز و شترمرغ بیشتر استفاده می‌شود ، این در حالی است که سبزیجات تند و انواع لوبیا و گوشت مرغ و ماکیان اجزای اصلی غذاهای جنوب مکزیکی را تشکیل می‌دهند . همچنین اجزای اصلی آشپزی مکزیکی بسیار متنوع هستند برای مثال آووکادو و برگ های آووکادو از پر مصرف ترین اقلام مصرفی در آشپزخانه مکزیکی ها است . مکزیکی ها از برگ های خشک پودر شده آووکادو به عنوان ادویه خوشبو استفاده می‌کنند و خود آووکادوی رسیده را در انواع سس ها ، سوپ ها و سالاد ها مصرف می‌کنند. کاکتوس یا نوپال هم از دیر باز در غذاهای مکزیکی کاربرد داشته است . بافت و طعم کاکتوس بسیار شبیه به بامیه است و پس از پخت کامل ، شیره لزجی از آن خارج می‌شود که در لعاب دادن به خوراک های آبدار بسیار مؤثر است . اما یکی از شناخته ترین و محبوب ترین مهمان های همیشگی در آشپزخانه مکزیکی فلفل چیلی است . چیلی که هم به صورت تازه و هم به صورت خشک ، کوبیده و یا پودر شده در غذاهای مکزیکی به کار می‌رود، همان ادویه ای است که مزه تند اما لطیف فلفل در غذاهای مکزیکی را به وجود می‌آورد . گشنیز هم از پدیده های آشپزخانه مکزیکی است که تقریباً در بیشترغذاها مورد استفاده قرار می‌گیرد . اما از معروف ترین غذاهای مکزیکی می ‌توان تورتیا را که نام مردم عادی مکزیک است و از خمیر ماسایا آرد ذرت تهیه می‌شود ، نام برد . پس از تورتیا ، انواع لوبیاهای پخته و سرخ شده جایگاه ثابتی در غذای روزمره مکزیکی دارد . همچنین مکزیکی ها از انواع مختلفی از سس در کنار غذاهای خود استفاده می‌کنند که در این بین گوآکامولی و سالساف از معروف ترین سس های مکزیکی هستند . پایه گوآکامولی که معمولاً به صورت تازه درست شده و همان موقع در کنار یک بشقاب بزرگ چیپس تورتیا سرو می‌شود ، آووکادو است . انواع گوجه رنگارنگ و فلفل چیلی و پیاز و گشنیز نیز مواد اصلی تشکیل دهنده سالسا هستند .


منبع : tazeh.net
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #25  
قدیمی 12-05-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض مسابقه بزكشی در افغانستان

مسابقه بزكشی در افغانستان




مسابقه بزكشی ورزش سنتی و ملی افغان ها است كه به آن علاقه زیادی دارند و برای تماشای آن هزاران نفر از راههای دور و نزدیک به محل مسابقه می آیند . این ورزش كه سوار بر اسب انجام می شود شاید از نظر افراد ناآگاه خشن جلوه كند . اما ، این ورزشی بسیار پرتحرک است كه به ویژه نیاز به مهارت فراوان در سواركاری دارد . در برخی از كشورهای آسیای میانه از جمله قرقیزستان و ازبكستان نیز بزكشی ؛ ورزشی بسیار محبوب به شمار می رود .
















































منبع : jamejamonline.ir
پاسخ با نقل قول
  #26  
قدیمی 12-05-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض مراسم عجیب و غریب «جن گیری» برای شفای فرد جن زده در کلمبیا!!

مراسم عجیب و غریب «جن گیری» برای شفای فرد جن زده در کلمبیا!!





وقتی یک نفر را می‌بینیم که خودش را کثیف و سیاه کرده و وسط دایره آتش خوابیده است قطعاً تنها چیزی که یه ذهنمان نمی ‌رسد شرکت در مراسم مذهبی یا معنوی است . اما این صحنه های عجیب بخشی از سنت 20 ساله جن گیری است که توسط برادر هرمس مرموز رهبری می‌شود ، او ادعا می‌کند این آئین ارواح شیطانی را از آدمها دور می‌ کند .






فردی که قرار است جن گیری شود در پارچه سفید پوشانده شده و درون دایره ای که با علامت های زرد و قرمز نشانه گذاری شده دراز می‌کشد . رهبر معنوی 50 ساله که اسم واقعی‌اش Hermes Cifuentes است به بدن شرکت کننده ها از فرق سر تا نوک پا چرک و کثافت می‌مالد و آنها را مجبور می‌کند در طول مراسم درون چاله عمیق و کثیفی بمانند .






گفتن اینکه آیا روش های مرموز برادر هرمس نتیجه می‌دهد سخت است ، ‌اما این رهبر معنوی ظاهراً باتوجه به درخواست های زیادی که از او می‌شود کار درست را انجام می ‌دهد . شرکت کننده ها درحالیکه بین شعله های آتش دراز می‌کشند ، در طول مراسم باید صبر و حوصله زیادی داشته باشند .






حدود 10 نفر از مردم هر هفته به La Cumbre، Valle del Cauca در کلمبیا می‌آیند که با برادر هرمس مشورت کرده و آیین شفا دادن و جن گیری را اجرا کنند . تعداد زیادی از آنها چشم هایشان را نیز با نوار سیاه می‌بندند و بین نوارهای سبز و سفید می‌ایستند تا برادر هرمس کار جادویی خودش را انجام دهد .








و درنهایت برای پایان دادن به این مراسم عجیب اطراف شرکت کننده ها با شمع و میوه تزئین شده و روی سرشان تخم مرغ می‌گذراند . سپس فرد شفادهنده آیین مخصوص خودش را با قرار دادن دست هایش روی بدن و سر شرکت کننده به خوبی اجرا می ‌کند .









تهیه و ترجمه : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
پاسخ با نقل قول
  #27  
قدیمی 12-06-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض مراسم ازدواج ترکمنها

مراسم ازدواج ترکمنها





ترکمنها پدرتبار هستند . آنها قبل از این قرن دارای خانواده های گسترده بسیار بزرگ با یک رییس خانواده (پدر) مقتدر و مستبد بوده اند . خانواده کوچکتر و هسته ای (زن و شوهری)، در قرن حاضر و به تدریج در میان آنها پا گرفته است . در میان ترکمنها ، فعالیتهای زن و مرد به طور جداگانه مشخص شده است . مردان کارهای کشاورزی و دامداری را انجام می‌دهند در حالیکه زنان به کارهایی همچون برپا کردن و برچیدن (اُی) (آلاچیق ترکمنی) ، تهیه آرد ، چیدن و خشک کردن میوه ، دوشیدن شیر گاو و گوسفند ، قالی بافی ، نمدمالی ، تهیه لبنیات و تمیز کردن پشم می‌پردازند . گذشته از آن ، زنان فعالیتهای دیگری همچون بزرگ کردن بچه ، نگهداری کودک ، آشپزی و شست و شو را انجام می‌دهند .

در جامعه ترکمن ، زنان در طبقه پایینتر از مردان قرار می‌گیرند . زنان نمی‌توانند با مردان در یکجا و در یک محوطه باشند . زنان جوان باید از بزرگان خانواده اطاعت کنند و آنها همچنین باید همواره و حتی در میان زنان آهسته صحبت کنند .

ازدواج ، به خصوص از جهت اقتصادی در میان ترکمنها اهمیت دارد . ترکمنها دارای اجداد مشترک در تمام رده ها هستند . یعنی در خانواده دارای یک جد مشترک (پدر) بوده، در طایفه نیز جد مشترکی دارند که فاصله اش بیشتر است همین طور تا سطح قبیله و کل جامعه ترکمن که «اُغوذخان» جد مشترک همه آنهاست ، در نتیجه ترکمنها در هر رده با هم نزدیکی و قرابت داشته و دارای جد مشترک هستند . بنابراین ، در میان ترکمنها ، ازدواج به مفهوم وصل کردن خانواده ها و دارای جد مشترک شدن ، بی معنا است . زیرا همواره این مورد در بین آنها وجود دارد . ازدواج در بین ترکمنها از این جهت مهم است که باعث می‌شود یکی از افراد فعال اقتصادی یعنی زن ، از خانواده دهنده زن یعنی خانواده (عروس) کم می‌شود و در مقابل یک عضو فعال به خانواده گیرنده زن (یعنی خانواده داماد) اضافه می‌شود. بنابراین خانواده ای که زن را می‌گیرد باید به خانواده ای که زن را می‌دهد شیربها بپردازد . فاصله سنی در میان ترکمنها مسأله ای نیست . در گذشته مرد پنجاه ساله با دختر هشت ، نه ساله و زن سی ساله با پسر پانزده ساله ازدواج می ‌کرد . گاهی نیز ازدواج در سنین پایین برای دو طرف (زن و شوهر) اتفاق می‌افتاد . در حال حاضر سن ازدواج در میان ترکمنها بالا رفته است . ترکمنها به ازدواج به عنوان یک رسم زندگی و یا چیزی طبیعی، مثل چیزهای دیگر نگاه می‌کنند . ازدواج و تولیدمثل به قدرت خانواده و طایفه می‌افزاید و رشد جمعیت را تسریع می‌کند .

در جامعه ترکمن معمولاً پدر برای پسرش زن پیدا می‌کند و قراردادهای مربوط به ازدواج را انجام می‌دهد . شیربها ، نیز به وسیله پدر داماد به پدر عروس داده می‌شود . اگر داماد در هنگام ازدواج مستقل بوده یعنی بیوه باشد یا بخواهد زن دوم بگیرد ، در این صورت خودش باید قراردادهای مربوط به ازدواج را انجام داده و شیربها را بپردازد . اگر پدر عروس فوت کرده باشد ، شیربها به بزرگترین مرد خانواده پدر عروس که معمولاً بزرگترین برادرش است ، داده می‌شود .

معیار انتخاب همسر در میان دهندگان و گیرندگان زن فرق می ‌کند . خانواده زن ترجیح می‌دهند که دخترشان را به خویشاوند نزدیک و تقریباً هم سن ، نه به غریب ، حتی ازدواج نکرده ، شوهر دهند . در حالی که برای خانواده داماد (گیرندگان زن) ، عروس ازدواج نکرده ، برای داماد ازدواج نکرده ، سالم بودن عروس و فعال بودن او و بچه آوردن مهم است .

آداب و رسوم مربوط به ازدواج ترکمنها مفصل و طولانی است :

نخستین مرحله ازدواج تعیین مخارج و شیربهاست . در میان ترکمنها تعیین کننده شیربها معمولاً وضعیت تأهل مرد است یعنی : مرد یا مجرد است یا بیوه و یا متأهل ؛ هر یک از اینها می‌توانند یا با دختر ازدواج کنند یا با زن بیوه . مرد مجرد با دختر مجرد، 10 مال شیربها لازم دارد . مرد بیوه با دختر مجرد ، 20 مال شیربها لازم دارد . علتش این است که اولاً دختر مجرد باید جایی رود که قبلاً زنی آنجا بوده و بعد مرده است . این مسأله برای دختر مجرد چندان خوش آیند نیست و معمولاً کسی که زنش می‌میرد سنش بالاست . از طرفی معمولاً چند تا بچه هم دارد ، به همین دلیل خانواده دختر، دخترشان را با اکراه می‌دهند و اگر بخواهند این کار را انجام دهند مال بیشتری طلب می‌کنند . (یک گوسفند یا یک شتر را یک مال گویند، اما امروز جای مال را پول نقد گرفته اما سبتها حفظ شده است) . اگر دختر مجرد با مرد متأهل ازدواج کند 30 مال ، شیربها لازم دارد . اگر زن ، بیوه باشد پسرهای مجرد با او ازدواج نمی‌کنند مگر اینکه زن شوهر مرده ، زن برادر مرد باشد که به عقد وی (یعنی برادر کوچکتر) در آید . چون پسرهای مجرد با زنان بیوه ازدواج نمی‌ کنند این زنهای بیوه الزاماً یا با مرد متأهل ازدواج می‌کنند یا با مرد بیوه که در این صورت میزان شیربهای زنان بیوه بالاست ؛ یعنی بیشتر از مقداری است که اگر زن بیوه با برادرشوهر مرده خود ازدواج می ‌کند . شیربهای زنهای دوم تا چهارم نیز معمولاً بیشتر از زن اول است . شیربها به اضافه مخارج عروسی باید به وسیله داماد (معمولاً پدر داماد) پرداخت شود . شیربها برای دختر و پسری که برای نخستین بار ازدواج می‌کنند 10 مال است .

جشن ازدواج معمولاً در هفته های آخر پاییز یعنی وقتی که چیدن پنبه آغاز می‌شود ، انجام می‌گیرد. البته لازم به تذکر است که این امر، امروزه مصداق کاملی ندارد و ترکمنها هر وقت که صلاح بدانند ازدواج می‌کنند . سه یا چهار زن از خویشاوندان داماد مقداری نان را در سفره ای گذاشته و به خانه پدر عروس می‌روند . پس از سلام و احوالپرسی و خوردن چند استکان چای ، یکی از زنان سفره را باز می‌کند و نان را میان افرادی که حاضرند تقسیم می‌ کند . در آن زمان پدر عروس نیز گوسفندی را قربانی کرده و با گوشت آن غذایی به نام «باترمه» درست کرده و از مهمانان و نیز چند تن از همسایگان پذیرایی می‌کند . پدر عروس با انجام این عمل موافقت خود را با عروسی اعلام می ‌دارد . روز بعد ، پدر داماد چند تن از ریش سفیدان طایفه خود را برای نهار یا شام دعوت می ‌کند . او در باره عروسی پسرش با آنها به صحبت و مشورت می‌نشیند . آنها به او تبریک گفته و هزینه عروسی و شیربها را برآورد می‌کنند . اگر پدر داماد به آن میزان پول نداشته باشد ، ریش سفیدان هر کدام طبق وضعیت مالی خود مقداری پول به او می‌دهند . فردای آن روز چند نفر از افراد خانواده داماد به نزدیکترین شهر رفته و لوازم مورد نیاز عروسی را فراهم می ‌کنند . دعوت شدگان یک روز قبل از عروسی آمده و در منزل پدر داماد یا خویشان خود اقامت می‌کنند . روز بعد ، این جماعت همراه با چند نفر ریش سفید طایفه داماد برای آوردن عروس به خانه پدر عروس می‌روند . در گذشته عروس را با شتر می‌آوردند اما این روزها با ماشین به خانه داماد می‌رود . وقتی مردم به منزل پدر عروس می‌رسند همه آنها به جز مادر و بزرگترین خواهر داماد ، از ماشین پیاده شده و قدم به منزل پدر عروس می‌گذارند . گروهی از زنان فامیل عروس به آنها خوش آمد می‌گویند و هر زن خویشاوند عروس ، پای یک زن خویشاوند داماد را گرفته و سعی می‌کند او را به زمین بزند . پس از آن همه آنها به منزل پدر عروس وارد شده و به اتاقها یا «اُی»هایی که برای این کار در نظر گرفته شده است می‌روند . مردان و زنان به اتاقها یا «اُی»های جداگانه می‌روند و با چای و غذا پذیرایی می‌شوند . عروس را با ندیمه هایش به اتاق یا «اُی» خویشاوندانش می ‌برند . پس از صرف غذا و چای یکی از مردان خویشاوند داماد می‌گوید : «ما حالا غذا خوردیم ، بنابراین وقت رفتن است» . یکی از ریش سفیدان طایفه عروس در جواب می‌گوید : «خوب ... خداحافظ ... اما چیزی را که آورده اید بدهید.» پیرترین ریش سفید طایفه داماد شیربها را می‌آورد و در یک دستمال قرار می‌دهد و به ریش سفید طایفه عروس می‌دهد . او نخست پول را می‌شمارد و مقدار کمی‌ از آن را در همان دستمال گذاشته و به ریش سفید طایفه داماد پس می‌دهد . پس از آن آخوند یا یکی از ملاها سوره ای از قرآن مجید را قرائت می‌کند و بعد همه از اتاق خارج می‌شوند . ریش سفید طایفه داماد به زنان طایفه داماد می‌گوید : «ما اجازه گرفتیم ... شما می‌توانید عروستان را به خانه ببرید.» این زنها که بیشتر زن برادر یا زن دایی و یا زن عموی داماد هستند پس از شنیدن این کلمات به اتاق یا «اُی» عروس و ندیمه هایش می‌روند و در مقابل ندیمه های عروس می‌نشینند . اگر عروس ، زن اول داماد نباشد ، نخست باید مقداری پول به ندیمه ها داده شود تا اجازه رفتن به اتاق را بدهند . وقتی آنها وارد اتاق شدند عروس در میان زنان دو خانواده می‌نشیند . در این موقع یکی از زنان خانواده داماد یک چادرشب قرمز بر روی عروس می‌اندازد تا با آن عروس را بپوشاند اما یکی از ندیمه های عروس (تعداد این ندیمه ها گاهی به 30 نفر رسیده است) آن را به طرف او پرت می‌کند. این کار سه بار تکرار می‌شود . در بار سوم ، زن چادرشب را با ترشرویی مصنوعی روی سر عروس انداخته و به سختی او را در آغوش گرفته و سعی می‌کند او را از اتاق بیرون ببرد . در این هنگام زنان خانواده عروس با او نزاع می‌کنند و زنان دیگر خانواده داماد هم وارد نزاع می‌شوند . در این حال چند نفر از زنان خانواده داماد از فرصت استفاده کرده عروس را به بیرون اتاق می‌برند . پس از این اتفاق ، نزاع ساختگی پایان می‌گیرد . بعد از اینکه عروس را از اتاق بیرون آوردند ، مردان و زنان طایفه عروس ، او را دوره کرده و به طرف ماشین می ‌برند . عروس همراه با چند نفر از ندیمه هایش سوار ماشین می‌شود . جهیزیه عروس را نیز در ماشین می‌گذارند. وقتی ماشین شروع به رفتن می‌کند ، خویشاوندان عروس به طرف آن سنگ و کلوخ پرتاب می‌کنند . وقتی عروس به منزل داماد می‌رسد آنجا بسیار شلوغ می‌شود . زنان خانواده داماد ، برنج و «باترمه» می‌پزند و تمام بزرگسالان ، جوانان ، بچه ها و دیگر زنان ، منتظر آمدن عروس هستند . زنان معمولاً لباس نو پوشیده و با خود نوعی شیرینی به نام «قِتلمه» می‌آورند. «قتلمه» را در سفره ای گذاشته و به عنوان هدیه به مادر داماد می‌دهند . مادر داماد نیز در عوض برای آنها روسری، پارچه یا چیز دیگر می‌فرستد . وقتی ماشین عروس به منزل داماد می ‌رسد ، عروس و دیگران از ماشین پیاده می‌شوند . پدر داماد به آنها خوش آمد می‌گوید . مادر داماد مقدار کمی‌ آرد گندم به عنوان نشانه خوشبختی و برکت روی سر عروس می‌ریزد ، تمام خویشاوندان داماد ؛ میوه ، خشکبار و سکه های پول از کنار داماد به داخل جمعیت می‌ریزند که به وسیله مردان ، جوانان و بچه ها جمع آوری می‌شود . عروس و ندیمه های او به یک اتاق یا «اُی» که متعلق به نزدیکترین خویشاوند داماد است برده می‌شوند . چند نفر از زنان جوان خانواده داماد از قبل در اتاق بوده و در را بسته اند . برای اینکه در را باز کنند یکی از ندیمه های عروس مقداری پول در دستمال گذاشته و از سوراخ در به آنها می‌دهد و می‌گوید : «برای شماست». زنان جوان پس از گرفتن پول در را باز کرده و بیرون می‌روند . در این هنگام عروس خیلی خسته است . ندیمه ها ، عروس را در اتاق می‌نشانند . اتاق با آمدن زنان و دختران خویشاوند داماد شلوغ می‌شود . ریش سفیدان ، ملاها و سایر مهمانان مرد در اتاق دیگری می‌نشینند و غذا می‌خورند ، پس از آن برای عروس و داماد غذای مخصوص می‌آورند . این غذا از گوشت گوسفند درست شده که قبل از آن به دو بخش تقسیم شده است ؛ یک بخش را به عروس و بخش دیگر را به داماد می‌دهند . پس از صرف این غذا چهار نفر از طلبه های آخوند نزد داماد رفته و به او گوشزد می‌کنند تا وکیل خود را برای انجام مراسم مذهبی ازدواج معرفی کند . آنها از نزد داماد برگشته و وکیل او را معرفی می‌کنند و وکیل نیز به عنوان موافقت ، سر خود را تکان می‌دهد . پس از آن به اتاق عروس رفته و از او نیز می‌خواهند تا وکیل خود را معرفی کند . آنها از نزد عروس به اتاق برگشته و وکیل عروس را نیز معرفی می‌کنند و وکیل نیز سر خود را به نشانه موافقت تکان می‌دهد . در این زمان آخوند هر دو وکیل را احضار کرده و نخست از وکیل عروس می‌پرسد : «شما اینجا چکار دارید؟» او در حالی که به وکیل داماد اشاره می‌کند می‌گوید : «من طلبی از این شخص دارم که باید همین حالا پس بگیرم.» در این موقع وکیل داماد با حالتی عصبی می‌پرسد : «من چگونه بدهکار شما شده ام؟» سپس یک دعوای ساختگی بین آنها آغاز می‌شود . سرانجام آخوند آنها را نصیحت کرده و یک شیرینی را به دو قسمت تقسیم کرده و هر قسمت را به یکی از آنها می‌دهد و دعوای ساختگی تمام می‌شود . پس از آن آخوند صیغه عقد را جاری می‌کند. در این هنگام چند زن به نشانه بریدن نفرین دشمنان این ازدواج ، قیچی را باز و بسته کرده و به هم می ‌زنند .

بعد از جاری شدن صیغه عقد به وسیله آخوند ، شیرینی یا گاهی شربت به تمام افرادی که در آنجا هستند داده می‌شود . پس از آن همگی ازدواج را تبریک گفته و برای مراسم «سمچک» می‌روند .

«سمچک» ، رسمی‌ است که در آن هر مردی از خانواده یا طایفه داماد که می‌خواهد دوستی و شادی خود را نشان دهد ، بالای پشت بام رفته و یک نشانه (معمولاً جعبه کوچک یا چوب) را نشان داده و مبلغی پول را اعلام می‌کند . سپس آن را به طرف جمعیت پرت می ‌کند . کسی که آن را بگیرد و به او پس بدهد مقدار پول اعلام شده را خواهد گرفت . در این مراسم ، زنان فقط نظاره گرند .

پس از این مراسم ، داماد با راهنمایی چند تن از زنان خویشاوندش به اتاق عروس می‌رود . یکی از زنان ، انگشت کوچک عروس و داماد را روی هم قرار داده و از داماد می‌خواهد که هرگز به عروس نان جو ندهد، لباس بد نپوشاند و اجازه ندهد که دیگران به او زخم بزنند . به این مراسم «الّشدرمه» می‌گویند . پس از آن ، داماد از اتاق بیرون آمده و دوستان وی او را به اتاق دیگر می‌برند . او در آنجا چند استکان چای خورده و سپس به اتاق عروس برمی‌گردد . شب هنگام ، داماد و عروس و دو تن از ندیمه هایش در اتاق باقی می‌مانند . معمولاً پرده ای در اتاق هست که اتاق را به دو بخش تقسیم می‌کند . عروس و داماد به بخش دیگر اتاق در پشت پرده می‌روند .
در هنگام شب ، آوازخوانی ترکمنی نیز وجود دارد که معمولاً در یک چادر بزرگ انجام می‌شود و تا نیمه شب ادامه دارد .

داماد ، عروس و ندیمه هایش در روز بعد به خانه داماد می‌روند . آنها پرده را نیز با خود می‌برند و یک شب را نیز در آنجا می‌مانند (پرده ای که اتاق را به دو بخش تقسیم می‌کرد) . پس از آن پدر و مادر و چند تن از خویشاوندان داماد، عروس را به خانه پدرش برمی‌گردانند . عروس یک یا دو سال در منزل پدرش می‌ماند و برای زندگی آینده اش قالی بافته و نمد درست می‌کند و معمولاً داماد در این مدت نمی‌تواند عروس را ببیند . همچنین او نباید به طرف منزل پدر عروس برود مگر آنکه عروس ، زن اول او نباشد . پس از تمام شدن این مدت ، خانواده عروس او را به خانه داماد برمی‌گردانند . او به مدت 20 ـ 15 روز در آنجا می‌ماند و دوباره آنها او را به خانه پدرش برمی‌گردانند . این بار عروس پس از 11 ـ 10 ماه برمی‌گردد و در این مدت داماد می‌تواند پیش او برود و او را ببیند . ممکن است عروس نخستین فرزندش را در این مدت در خانه پدرش به دنیا بیاورد . پس از این زمان ، والدین داماد به خانه والدین عروس رفته و عروسشان را برای مدتی که گاه به چندین سال می‌رسد به خانه خود می‌آورند. در این مدت منزل جدید داماد یا «اُی» او نیز آماده شده و آنها زندگی جدیدی را در آنجا شروع خواهند کرد .

لازم به ذکر است که آداب یاد شده در میان ترکمنهای کنونی ایران از بین رفته است به خصوص در میان «گوکلانها» که قبل از دیگر گروههای ترکمن به یکجانشینی پرداخته اند و در نتیجه با شهرهای اطراف در ارتباط بوده و تغییرات فرهنگی را زودتر پذیرفته اند . چنین است در مورد گروههای دیگر ترکمن یعنی «یموتها» و «تکه ها» و در حال حاضر کمتر خانواده‌ای را می‌توان یافت که فاصله ازدواج تا همخانه شدن آنها به بیش از یک سال برسد .



منبع : hawzah.net
پاسخ با نقل قول
  #28  
قدیمی 12-08-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض آیا پیشینه جشن ‌هالووین را می‌دانید؟!

آیا پیشینه جشن ‌هالووین را می‌دانید؟!



گستردگی بیش از حد رسانه‌ها ، سهولت دسترسی و نفوذ آنها به زندگی مردم سراسر جهان ، برای انسان امروزی فرصت شناخت خصوصیات فرهنگی مردم سایر نقاط جهان را فراهم کرده است . به هر صورت ضمن تأکید به حفظ و نگهداری از سنت‌های زیبا و پر معنای تمدن و کشورعزیز خودمان توجه شما را به مطلبی که درباره ‌هالووین ، یکی از این رسوم تهیه شده است ، جلب می‌کنیم :

طی چند سال اخیر اجرای بعضی از آداب و رسوم شادی آور کشورهای دیگر جهان در ایران باب شده است و این ماجرا از طرفی خوب است چون اجرای این رسوم - هر چند در اندازه ای بسیار کوچک و در حد خانه ، مدرسه و مهد کودک - به هرحال می‌تواند بهانه ای برای شادمانی مردم باشد و از طرفی بد است ، چون ما معمولاً بدون اطلاع از اصل و ریشه آن که لطف این مراسم را صد چندان می‌کند ، فقط ظاهر ماجرا را از روی فیلمها یا کانالهای ماهواره کپی می‌کنیم و کم کم مصداق ضرب المثل "کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد ، راه رفتن خودش را هم فراموش کرد" می‌شویم .


تاریخچه و آداب ‌هالووین

آیا می‌دانید این شب سراسر خنده و شوخی که کوچک و بزرگ در انتظار آن هستند چه ماجرایی دارد؟

تاریخ این روز به بیش از 2000 سال گذشته بازمی‌گردد و آغاز آن درواقع بسیار جدی بوده است . شب 31 اکتبر که به‌هالووین (Halloween ترکیب دو کلمه Hallow مقدس و E’en که همان Evening به لهجه ایرلندی است، به معنای سر شب) شهرت دارد، ریشه در رسوم سلتیک (ساکنان اولیه جزایر بریتانیا) دارد و آداب آن بیشتر از ایرلند و اسکاتلند آمده است .

این شب در اصل از جشنی مذهبی پایه گرفته است که از قرن نهم بعد از میلاد مرسوم بوده و "روز تمام مقدسین" یا All Hallows Day نام داشته است . مسیحیان در این روز که مطابق با اول نوامبر است، به افتخار تمام قدیسین جشنی برپا می‌کنند که امروز به نام All Saints Day شهرت دارد و‌ هالووین ، شب قبل این جشن است .

اما رسوم این شب ، تاریخچه ای بسیار دورتر دارد و به یکی از تعطیلات سلتیک برمی‌گردد . بیش از 2000 سال پیش ، راهبان سلت که Druid نامیده می‌شدند ، جشنواره ای را پایه گذاری کردند که سمهین (Samhain) نام داشت و اعتقاد داشتند که در این شب دروازه بین دو دنیا گشوده می‌شود و خدای جهان مردگان همراه با ارواح ، اجنه و دیوها به روی زمین می‌آید .

مردم سلت در این شب لباسهایی از پوست حیوانات می‌پوشیدند و سر آنها را هم مانند کلاه خودی بر سر می‌گذاشتند تا از ارواح خبیث پنهان شوند و با کوبیدن بر طبل و اشیایی مانند دیگ و بشقابهای فلزی ، صداهایی ایجاد می‌کردند تا اجنه و دیوها را فراری دهند. در این میان راهبان آتشی می‌افروختند و قربانی می‌کردند تا ارواح را آرام کنند .

امروزه رنگهای محبوب ‌هالووین یعنی نارنجی و سیاه ، نشانه ای از رنگ آتش راهبان در آسمان تیره شب است . پوشیدن لباس مبدل هم ، از پوشیدن پوست حیوانات به لباسهایی مانند جادوگران ، هیولاها ، شخصیتهای مشهور و هر چه تصور کنید ، درآمده است . از طرفی ، علاوه بر تأثیر این مراسم ، جشنواره روز برداشت محصول رومیان نیز ، که از قرن اول میلادی آغاز شد ، به خصوص جشنی که در ستایش پومونا (Pomona) الهه میوه جات بوده است ، بر جشن ‌هالووین تأثیر فراوانی گذاشته است .

گرفتن سیب از آب و دویدن در هزارتوهای مزارع ذرت و البته استفاده‌های مختلفی که از کدو می‌شود ، همه نشانی از جشن رومیان دارند که در طی آن برداشت محصولی خوب را جشن می‌گرفتند .


trick-or-treat یا همان قاشق زنی!

یکی از آداب بسیار رایج در‌ هالووین trick-or-treat نام دارد و بسیار شبیه به قاشق زنی خودمان است ، به این ترتیب که افراد - به خصوص کودکان - در گروههایی کوچک به در خانه‌ها رفته و می‌ گویند trick-or-treat به این معنی که : "چیزی بده تا اذیتت نکنیم" و صاحبخانه که به همین مناسبت خوراکی‌هایی تهیه کرده ، چیزهایی در سبد آنها می‌گذارد .

این رسم در واقع بازسازی اتفاقی است که در دوران گذشته و در روز "تمام مقدسین" روی می‌داد و در طی آن فقرا به درب منزل ثروتمندان می‌رفتند و از آنها پول یا غذا می‌گرفتند و اگر کسی از کمک به آنها سرباز می‌زد ، ارواح خبیث به سراغش می‌آمدند و خانه اش را ویران می‌کردند .


کدوی نارنجی رنگ ، جاودگر سوار بر جارو و ...

کدوهای نارنجی رنگی که به اشکال مختلف بریده می‌شوند و با شمعی در داخلشان ، به عنوان فانوسهای شب ‌هالووین در همه جا دیده می‌شوند ، جک فانوسی نام داشته و پیشینه ای سلتی دارند .


جک فانوسی یا Jack-o'-lantern

بنا بر این داستان ، مردی به نام جک ، محکوم شده بود تا پس از مرگ در دنیا سرگردان باشد . او فانوسی را که با کنده کاری بر روی ترب در دست داشت و به جک فانوسی معروف بود . هنوز هم در ایرلند و اسکاتلند این فانوسها از ترب ساخته میشود اما مهاجرین ایرلندی ، پس از رسیدن به آمریکا ، کدو را برای این منظور مناسبتر و زیباتر دیدند و پس از مدتی، کدو تنبلهای بزرگ و زیبا جای ترب را گرفت .


جادوگرانی با جاروهای پرنده و گربه سیاه

در قرون وسطی ، ترس فراوانی از جادوگران وجود داشت . به خصوص که مردم اعتقاد داشتند جادوگران می‌توانند با جاروهای پرنده خود به همه جا بروند و با ارواح خبیث ملاقات کنند . عده ای هم گربه سیاه را جادوگری می‌دانستند که تغییر شکل داده یا حتا مرده ای است که به زندگی بازگشته است .


هالووین و عطسه!

در اعتقادات سلتی ، باید به کسی که عطسه می ‌کند بگویند : خدا حفظت کند! "God bless you" . زیرا آنها اعتقاد دارند که هنگام عطسه ، روح از بدن به بیرون پرتاب می‌شود و در شب‌ هالووین ، باید حتماً مراقب بود تا اگر کسی عطسه کرد به او بگویند "خدا حفظت کند" تا مبادا شیطان روح آنها را تسخیر کند .


منبع : farya.com
پاسخ با نقل قول
  #29  
قدیمی 12-08-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض عزاداری ، رسمی مشترک

عزاداری ، رسمی مشترک







مراسم تدفین در اكثر كشورها پرهزینه است

با وجود اختلافات زیاد میان ساكنان كشورهای مختلف دنیا از نظر فرهنگ ، آداب و رسوم ، عقاید و باورها ،‌ زمانی كه صحبت از برگزاری مراسم عزاداری یا تدفین می‌شود همه دنیا به یكباره یكرنگ می‌شوند و در اینجا دیگر مهم نیست كه برگزار‌كننده این مراسم یک ایرانی باشد یا یک اروپایی یا حتی یک آفریقایی ، بلكه مهم این است كه همه افراد ساكن این كره خاكی پهناور تلاش می‌كنند با برگزاری مراسم عزاداری به نحو شایسته‌ای ، علاقه و احترام خود را به فرد متوفی نشان دهند .

با وجود این ، آیین‌ها و مراسم سوگواری انعكاسی از باورهای اقوام مختلف هستند و شاید بتوان آنها را یكی از مهمترین نمادهای هویت اجتماعی افراد به شمار آورد .

در كشور ما رسم بر این است كه به مناسبت درگذشت اقوام و نزدیكان از سوی خانواده فرد متوفی آیین‌ها و مراسمی با عنوان آیین‌های سوگواری و مراسم ختم به نشانه علاقه و احترام به فرد متوفی برگزار شود . برگزاری مراسم سوم ، هفتم و چهلم از جمله آیین‌های عزاداری به سبک شیوه ایرانی هستند . پذیرایی از تشییع‌كنندگان و عزاداران حاضر در مراسم سوگواری با حلوا و خرما نیز یكی از دیگر رسوم اصلی آیین‌های عزاداری ایرانی است كه هر یک از آنها نمادی از غذاهای بهشتی هستند . در ایران برخلاف سنت دیرینه اقوام عرب كه مرده را شب‌هنگام به خاک می‌سپارند ، مراسم تدفین در روز و پیش از غروب آفتاب انجام می‌شود و چنانچه فردی پس از غروب آفتاب از دنیا رفته باشد یا تهیه تداركات لازم برای خاكسپاری تا غروب آفتاب به طول انجامد مراسم تدفین در روز بعد انجام خواهد شد .

پوشیدن لباس سیاه در مراسم تدفین از جمله رسوم مشترک در كشورهای مختلف است و هندی‌ها تنها قومی هستند كه در این مراسم لباس سفید می‌پوشند . در اغلب كشورها خانواده فرد متوفی با كناره‌گیری از فعالیت‌های اجتماعی ، احترام و علاقه خود را به فرد متوفی نشان می‌دهند و اگرچه در سال‌های اخیر بسیاری از آیین‌های سنتی در برگزاری این مراسم به دست فراموشی سپرده شده‌اند ، اما همچنان مراسم ترحیم و عزاداری از تشریفاتی‌ترین و پرهزینه‌ ترین مراسم‌ است .
در بیشتر كشورها برگزاری مراسم عزاداری 3 تا 7 روز به طول می‌‌انجامد ، اما در هند این مراسم از نخستین روز پس از سوزاندن جسد فرد متوفی آغاز شده و تا 13روز ادامه پیدا می‌كند .


تدفین و ترحیم 15 هزار دلاری

براساس بررسی‌های آماری انجام‌شده ، برگزاری مراسم عزاداری یكی از 4 هزینه بسیار سنگین زندگی در اغلب كشورهای دنیاست . شاید برایتان جالب باشد بدانید كه اگر خانواده یک متوفای آمریكایی بخواهند مراسم تدفین را به شیوه سنتی برگزار كنند باید بیش از 15 هزار دلار هزینه كنند و از آنجا كه بسیاری از آمریكایی‌ها بر این باورند كه هزینه اختصاص‌ یافته برای مراسم عزاداری نشان‌دهنده میزان علاقه فرزندان و وابستگان فرد متوفی است ، معمولاً خانواده نهایت تلاش خود را می‌كنند تا این مراسم به نحوی شایسته و با صرف هزینه‌ای قابل توجه برگزار شود . اگرچه ساكنان آمریكا می‌توانند به جای برگزاری مراسم سنتی مراسمی شخصی و خصوصی برای تدفین بستگان خود برگزار كنند تا بخشی از بار مالی مراسم تدفین را كاهش دهند .

در میان هزینه‌های اختصاص‌ یافته برای مراسم تدفین و عزاداری ، خرید تابوت و آرامگاه از بخش‌های ثابت برگزاری مراسم تدفین به شیوه سنتی هستند كه در اغلب ایالت‌های آمریكا ، تأمین آنها بیش از 6 هزار دلار هزینه در بر خواهد داشت كه اگر هزینه‌های خرید گل ، آگهی ترحیم ، كارت‌های دعوت برای حضور در مراسم تدفین و همچنین اجاره اتومبیل‌های لیموزین تشریفاتی را هم به آنها اضافه كنیم ، جمع این هزینه‌ها گاهی تا بیش از 15 هزار دلار افزایش خواهد یافت .

ساكنان كشورهای اروپایی نیز اگر بخواهند مراسم تدفین را به شیوه سنتی برگزار كنند باید بیش از 10 هزار دلار هزینه كنند . در اغلب كشورهای اروپایی شركت‌هایی كه با هدف برگزاری مراسم تدفین راه‌اندازی شده‌اند ، ارائه خدمات مراسم تدفین و عزاداری را بر عهده دارند كه البته باید هزینه آماده‌سازی و پوشاندن لباس به فرد متوفی را نیز به هزینه‌هایی كه این شركت‌ها از خانواده متوفی دریافت می‌كنند ، اضافه كرد .
اگر بخواهیم هزینه اجاره غسالخانه اختصاصی برای آخرین دیدار بازماندگان با متوفی ، اجاره خودرو برای انتقال تابوت به محل تدفین هزینه و خرید سنگ آرامگاه را هم به مجموع این هزینه‌ها اضافه كنیم بی‌شک می‌توانیم برگزاری مراسم تدفین را یكی از پرهزینه ‌ترین مخارج زندگی اروپایی‌ها به شمار آوریم . انگلیسی‌ها برای برگزاری چنین مراسمی بدون در نظر گرفتن هزینه خرید گل و اجاره لیموزین بیش از 1200 پوند هزینه می‌كنند . علاوه بر این خانواده متوفی باید برای خرید یک قبر در گورستان‌های كشور انگلیس به طور متوسط 1500 پوند پرداخت كنند . چنین محدودیت‌هایی موجب شده است امروزه بسیاری از اروپایی‌ها به جای برگزاری مراسم تدفین به شیوه سنتی ـ كه مستلزم صرف هزینه‌های قابل توجهی است ـ روش‌های جدیدی را برای برگزاری این مراسم انتخاب كنند كه در اغلب آنها آرامگاه فرد متوفی در یكی از مكان‌های مورد علاقه او مانند پارک یا ساحل دریا قرار می‌گیرد و به این ترتیب بسیاری از هزینه‌ها مانند هزینه اجاره مكانی مناسب برای برگزاری مراسم یا هزینه خرید قبر از دوش بازماندگان برداشته خواهد شد . البته باید در نظر داشت كه گاهی باورهای عمومی نیز به افزایش این هزینه‌ها دامن می‌زنند . برخی از افراد بر این باورند كه تابوت‌های ارزان‌قیمتی كه كمتر از 1000 دلار ارزش داشته باشند تنها برای افراد مستمندی هستند كه از استطاعت مالی برخوردار نباشند و این باور افراد عزادار را به تقبل هزینه‌های بیشتر تشویق می‌ كنند .


گران ترین مراسم برای ژاپنیها

برگزاری مراسم تدفین و ترحیم در كشور ژاپن مستلزم رعایت آداب و رسوم خاصی است كه موجب شده مراسم تدفین در این كشور به عنوان گرانترین هزینه‌های مراسم ترحیم در سطح دنیا به ثبت برسد . هزینه متوسط برگزاری مراسم تدفین و عزاداری به سبک ژاپنی حدود 14 هزار دلار برآورد شده است كه هزینه قابل ‌توجهی است . دستمزد سرسام‌آور موبدهای ژاپنی از جمله عواملی است كه نقش مهمی در افزایش هزینه‌های مراسم تدفین در این كشور داشته است . موبدها كه برگزاری مراسم تدفین و انجام دعاهای مربوط به این مراسم را برعهده دارند ، مبلغی در حدود 7000 دلار دستمزد می‌گیرند . در كشور ژاپن اهمیت برگزاری این مراسم به اندازه‌‌ای است كه 45 هزار مكان به طور اختصاصی برای برگزاری مراسم تدفین در نظر گرفته شده است و با توجه به این كه باور عمومی ژاپنی‌ها این است كه هرگونه درخواستی مبنی بر تخفیف در هزینه‌های برگزاری مراسم نشانه بی‌احترامی به فرد متوفی است در اغلب موارد خانواده‌ها تا پایان مراسم هیچ سؤالی درباره هزینه‌ها نمی ‌كنند .


مسیرهای طولانی خاكسپاری در آفریقا

كشورهای آفریقایی نیز مبالغ قابل توجهی را به برگزاری مراسم تدفین و عزادارای مردگان خود هزینه می‌كنند و هر آنچه در توان دارند به كار می‌گیرند تا این مراسم از شكوه و جلالی كه شایسته نام خانوادگی فرد متوفی باشد ، برخوردار شود . حضور در مراسم عزاداری برای اقوام ساكن آفریقا از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است به گونه‌ای كه اغلب مردم برای شركت در مراسم خاكسپاری مسیرهای طولانی را پشت سر می‌گذارند تا هر طور شده برای احترام به خانواده متوفی در این مراسم حضور داشته باشند . امروزه در كشورهای آفریقایی ، شركت‌های تجاری تازه ‌تأسیس ، برگزاری مراسم خاكسپاری و رفت و آمد بازماندگان را برعهده گرفته‌اند . آفریقایی‌ها بر این باورند كه جسد متوفی حتماً باید به محل تولدش بازگردانده شود تا به آرامش ابدی برسد و از این رو بخشی از مراسم عزاداری یا تدفین شامل آیین بدرقه متوفیان به زادگاهشان است . براساس بررسی‌های انجام شده ، بیش از 10 درصد از سفرهای روزانه بین شهری در آفریقای جنوبی برای شركت در مراسم تدفین است و شاید بتوان گفت مسافرت‌هایی كه برای حضور در مراسم تدفین انجام می‌شود بیش از 2 برابر سفرهای تجاری است .

به‌ رغم این كه بسیاری از ما انسان‌ها تلاش می‌كنیم هرطور كه شده هزینه‌هایی را كه به نوعی تشریفات تلقی می‌شوند از زندگی خود دور سازیم ، باید پذیرفت كه این هزینه‌ها جزئی جدایی‌ناپذیر از زندگی ما انسان‌ها هستند كه در اغلب موارد هیچ راه‌گریزی از آنها وجود ندارد . تشریفات در مراسم تدفین و ترحیم نیز از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده و شاید بتوان گفت هیچ كشوری در سطح دنیا از این قاعده مستثنی نیست تا جایی كه در كشور اندونزی بستگان متوفی می‌توانند در صورت نداشتن توانایی مالی تا زمانی كه هزینه لازم برای برگزاری این مراسم فراهم شود ، مراسم تدفین فرد متوفی را به تأخیر اندازند .


منبع : jamejamonline.ir
پاسخ با نقل قول
  #30  
قدیمی 12-09-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض «جشن ببر» ؛ جشنی عجیب در هند

«جشن ببر» ؛ جشنی عجیب در هند







جشن ببر برای محصول

بعضی از باورها و مراسمهای کهن مردم جهان باعث بهت و تعجب و در نهایت زیبا و جالب است . جشن محصول یکی از آن مراسمهای کهن کشور هزار آیین هند است . این جشن یا جشنواره هر ساله در 12 سپتامبر برابر با 21 شهریور خورشیدی در تریشور کرالای هند برگزار می‌شود . این جشن با نام "اونام" نوعی شکر گذاری برای برداشت محصول خوب و سالم است . در این جشن یا جشنواره هنرمندان هندی بدنهای کشاورزان و زمین داران و افرادی را که دوست دارند در این مراسم شرکت کنند ، به شکل ببر ، پلنگ یا شیر نقاشی می‌ کنند .






جشن اونام در چهارمین روز جشن محصول برگزار می‌شود . در این روز ، شرکت کنندگان خود را آماده می‌کنند که با بدن‌های رنگ شده در هیبت ببر، پلنگ یا شیر و به تقلید از راه رفتن این‌حیوانات به سمت مرکز نمایش ‌روند .







این جشن ممکن است بیش از 600 شرکت کننده با بدنهای ببری شکل داشته باشد . مراسم اونام یا جشن محصول در یک منطقه پر درخت انجام می‌شود . حرکت افراد شرکت کنند با آن بدن‌های رنگا رنگ از میان درختان بسیار دیدنی و مهیج است .

شرکت کننده‌ها با حرکات نمایشی و پیچ و تاب‌هایی که به بدن خود می‌دهند ، سعی در تداعی هیبت، قدرت و حرکات نرم و مرموز این ‌حیوانات وحشی را دارند .
این جشن یکی از پر طرفدارترین جاذبه‌های توریستی هند به شمار می ‌رود .

حرکات گروهی با آن بدنهای رنگا‌رنگ ، گلهای‌ آویخته به گردن ، سبیل‌های ببری ، دندان‌های نیش بلند و دم‌های دراز همه و همه با استفاده از رنگ‌های طبیعی و گیاهی منطقه انجام میشود که به نوعی معرفی محصولات منطقه هم به حساب می‌آید .
زرد ، سیاه ، سفید ، صورتی ، بنفش ، آبی ، قرمز ، سبز و... رنگها و ماسکهای ترسناک حیواناتی که به این جشن جان می‌دهند .






ساز‌های کوبه‌ای ، به نبرد‌های این ببر‌های وحشی هیجان عجیبی می بخشند . هیجانی که ناخودگاه تماشاگر را با خود به دل این آیین و مراسم دیرینه می کشاند .
مردان و پسران در این جشن با شور و هیجان عجیبی دست به حرکات و پیچ و تاب‌های تند بدنی می زنند . حرکاتی که گویی می‌خواهند و به واسطه آنها از حریمی دفاع کرده یا شر موجود وحشتناکی را کم کنند .

آنها این مراسم را تا معبد باستانی Vadakkunnathan که بیش از 100 هکتار زمین سر سبز به شکل یک پارک زیبا دارد ، ادامه می دهند . بعد از ادای احترام به معبد و شیوانا کم کم عقب نشینی کرده و آرام بر زمین می‌نشینند . این مراسم زمانی برای شکار ببر هم انجام می‌شده است .






جالب است که تلویزیون محلی و رسانه‌ها این مراسم را به صورت زنده بر روی آنتن می‌فرستد . آنها نهایت تلاش خود را برای حفظ میراث فرهنگی و سنتی خود به کار می‌ برند .

در این مراسم تابلو‌های زیادی از تصویر ببر، پلنگ که توسط هنرمندان هندی کشیده می‌شوند به فروش می ‌رود .

با اتمام این مراسم کشاورزان بر این باور هستند که محصولات آینده خود را از گزند و آسیب‌های احتمالی حفظ کرده‌اند . آنها با پولی که از فروش محصول و شرکت دراین مراسم به دست آوردند ، تعطیلات خوبی را برای خود و خانواده خود فراهم می‌آورند .











منبع : hamshahrionline.ir
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 06:49 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها