اصول اجرایی ساختمان
مقدمه
باتوجه به تحولات قرن اخير كه در كليه علوم و فنون منجمله در صنعت ساختمان سازيايجاد گرديد و با توجه به رشد روز افزون جمعيت و احتياج جوامع بشري به مسكن بيشتر و در نتيجه احتياج به گسترش شهرها كارشناسان متوجه شدند كه اگر شهرها به طوري افقي گسترش يا به سرويسهاي شهري مانند آب برق تلفن گاز و به شهروندان با مشكل مواجه خواهد شد علاجاين درد گسترش شهرها به صورت عموميبود در نتيجه ساختمانهاي يك يا دو طبقه قرون18و19 به ساختمانهاي بلند قرن بيستم تبديل شد.
رفته رفته مصالحي مانند آجر و آهك و ملاتها كم مقاومت منسوخ شد و مصالح مرغوبتري كه بتواند بارهاي فشاري و كششي بيشتري را تحمل نمايد مورد توجه قرار گرفت كه در راس آن سيمان بتن و انواع فولادميباشد كه روز به روز مراحل تكامل خود را طي نموده و هر لحضه در آزمايشگاههاي مهم دنيا در اثر آزمايشات شبانه روزي انواع مرغوب تر و كامل تري از آن ارائه ميگردد.
الف ) بخش هاي مديريتي:
اصول اجرائي ساختمان
انجام طراحي براي اجرا و منظور از طرح و اجرا، ايجاد بنائي است كه بتواند وظائف مورد انتظار را به خوبي به انجام برساند.
اجراي طرح عينيت بخشيدن به آن طرح مطابق نقشه ها و ساير مدارك اجرائي است، كه خود حاصل تفكر طراح يا طراحان هر بنا از لحظه تكوين فكرايجاد آن تا موقعي كه به دست بهره برداري كنندگان سپرده شود مراحلي را طي ميكند كه شامل برنامه ريزي، طرح و محاسبه، اجرا و نظارت بر اجرا،كنترل كيفيت، آغاز بهره برداري و خبر خوشي است تا پس از حصول اطمينان از قابليت بهره برداري آن، در اختيار بهره برداري كنندگان گذاشته شود.
بسته به بزرگي و كوچكي طرح و ماهيت آن، اهميت هر يك از مراحل فوق متغير بوده و بنابه ضرورت ممكن است گستره يكي از مراحل بسيار محدود شده و حتي مرحلهاي با مراحل ديگر ادغام شود.
هر يك ازاين مراحل بايد در چارچوب فني، اقتصادي، زيست محيطي، زيبائي شناسي، اجتماعي و حتي سياسي طي شود و چگونگياين مراحل درايمني،عملکرد آتي ( با ملحوظ داشتن خطوط هادي اداره كشور) آتي بنا و عمر مفيد آن موثرند.
اما اثر مرحله اجرا و نظارت بر اجرا، بيش از هر مرحله است ديگري تجارب جهاني نشان ميدهند كه در حدود هفتاد درصد تمام عللي كه بروز كاستيها و تقليل عمر مفيد بناها را سبب ميشوند، از خطاهاياين مرحله سرچشمه ميگيرند
لازم به توضيح است كه برخلاف عرف معمول، دراينجا از اجرا و نظارت بر اجرا به عنوان يك مرحله نام برده شده و اجرا و نظارت، دو مقوله جدا از هم در نظر گرفته نشدهاند .
اين مسئله به منظور هماهنگي با يكي از دگرگونيهاي بنيادي صنعت ساختمان است كه با وارد شدن مفهوم از طرف سازنده در روند ساختن بناها به جاي مفهوم «كنترل كيفيت» «تضمين كيفيت» توسط دستگاه نظارت، در عمل بخش عمده وظائف دستگاه مجري و دستگاه نظارت، در هم ادغام شده است در واقع، به روال سنتي، دستگاه سازنده، بر حسب وظيفه، سعي ميكند طرحي را كه اجراي آن به او سپرده شده، بر مبناي نقشه ها و با رعايت مشخصات فني طرح بسازد.
مسئوليت او به اجراي كار طبق نقشه و مشخصات، در زماني مشخص و معمولا ً با هزينهاي معين محدود است.
روشهاي اجراي طرحهاي ساختماني و پيمانها
اجراي طرحهاي ساختماني صدها جزئيات فني و ساختماني و روابط پيچيده چند جانبه بين صاحبكار كارفرما، مجري طرح، ناظر، پيمانكاران جزء ، سازندگان مصالح و لوازم و فروشندگان آنها، توليد كنندگان و اجاره دهندگان تجهيزات ، نيروي انساني، نهادهاي مديريت شهري و ادارات دولتي را شامل ميشود.
روشهاي اجرا
اجراي طرحهاي ساختماني ممكن است به يكي از صورتهاي زير انجام پذيرد:
اماني: كه صاحبكار يا قائم مقام او، يعني كارفرما يا مجري طرح، رأسا ً عمليات اجرائي را مديريت ميكند و هزينه ها را ميپردازد
صاحبكار: شخصي است حقيقي يا حقوقي كه طرح متعلق به او ميباشد.
كار فرما يا مجري طرح: شخصي است حقيقي يا حقوقي كه صاحبكار تمام يا بخشي از اختيارات خود را براي اجرا به او تفويض كرده است.
مديريت اجرا: كه صاحبكار شخص ديگري را به عنوان مدير اجرائي،از طرف خود مامور اجراي كار ميكند و تمام يا بخشي از اختيارات خود را به او تفويض مينمايد و با نظر او تحت كنترل خود، هزينه هاي اجرائي را با ملحوظ داشتن اضافه مبلغي براي مديريت، ميپردازد.
مدير اجرائي: شخصي است حقيقي يا حقوقي كه سازماندهي عمليات اجرائي به عهده او واگذار ميگردد . كه صاحبكار يا كارفرما هر قسمت از كار را به پيمانكار مناسبي واگذار ميكند كه آن بخش از كار را با مشخصات معلوم و به قيد معلوم انجام دهد و خود، كار پيمانكاران جزء را هماهنگ ميكند.
پيمانكار: شخصي است حقيقي يا حقوقي كه انجام خدمات مشخصي را تحت شرايط فني و مالي معين در مدت زماني معلوم، به عهده ميگيرد.
پيمانكاري كامل: كه صاحبكار يا كارفرما، كل كار را به يك پيمانكار اصلي واگذار ميكند و پيمانكار مزبور با امكانات خود و يا با استفاده از پيمانكاران جزء كار را به انجامميرساند به عبارت ديگر كل كار را به مسئوليت خود، با مشخصات مورد نظر و به قيمت معلوم يا تحت شريط مالي مشخصي، به هر روشي كه صلاح بداند، انجام ميدهد. در كليه روشهاي فوق، فرض براين است كه طرح از پيش آماده شدهاي، براي اجرا وجود دارد .
امروزه براي اجراي ساختمانها ابداع و به كار گرفته شدهاند كه اجازه ميدهند همزمان با تهيه طرح، كار اجرا نيز آغاز و پيش برده شود.
از جملهاين روشها، روش اجراي سريع و روش طرح و ساخت يا طرح و اجرا را ميتوان نام برد.
اشكال مختلف پيمانها
جز در صورت اجراي اماني، در ساير حالات، براي روشن شدن حدود حقوق و تكاليف طرفين، پيمانهائي بين صاحبكار يا كارفرما از يك سو واجرا كنندگان كار از سوي ديگر بسته ميشوند.
دراين پيمانها، حجم كار و مبلغ قرارداد، مدت اجرا و مشخصات فني، به عنوان اركان قرارداد مشخص ميشوند.
پيمانهاي اجرائي اشكال مختلف دارند كه متداولترين آنها به شرح زيرند:
«پيمانهاي سرجمع» «گلوبال يا لام سام»
دراين پيمانها، پيمانكار بازاي اجراي طرح موضوع قرارداد، در مدت زمان معلوم، مبلغ مشخصي را دريافت ميدارد معمولا ً هماهنگ با درصد پيشرفت كار، در موعدهاي معين، بخشي از مبلغ قرارداد به پيمانكار پرداخت ميگردد.
« پيمانهاي مبتني بر فهرست آحاديه »
دراين پيمانها، براي واخد هر يك از اقلام كار، كه با مشخصاتي معين انجام داده شود، قيمت واحدي مورد توافق قرارميگيرد، احجام اقلام كار برآورد و برمبناي آحاد بها، قيمت كل عمليات و مبلغ قرارداد تعيين ميگردد كه بازاي آن، پيمانكار طرح را در مدتي معين اجرا نمايد.
پرداخت به پيمانكار، متناسب با پيشرفت كار، بر اساس صور توضعيتهاي ماهيانه صورت ميگيرد هر صور توضعيت حاوي احجام كارهاي انجام شده تا تاريخ تنظيم آن ميباشد كه براساس آن احجام و آحاد بها، قيمت كار انجام شده تا آن تاريخ محاسبه و پس از كسر پرداختهاي قبلي و ساير كسورات مقرر، مابقي آن به پيمانكار پرداخت ميگردد.
پرداخته و در مواعد مقرر « پيمانهاي در صد هزينه » دراين پيمانها، پيمانكار هزينه هاي اجرائي آن را باضافه درصدي كه پيشاپيش مورد توافق قرار گرفته، از كارفرما دريافت ميكند پيمانكار به ازاي دريافتاين درصد، متعهد ميشود كه كار را در مدت زمان مشخصي و با مشخصات تعيين شده در قرار داد به اتمام برساند.
محاسبه هزينه كارهاي انجام شده ممكن است به روشهاي مختلف صورت پذيرد دراين پيمانها، اغلب سقفي براي هزينه هاي كل طرح تعيين ميشود كه اگر پيمانكار، اچراي طرح را با هزينهاي كمتر از آن به پايان برساند بخشي از مبلغ صرفه جوئي شده را به عنوان جايزه دريافت ميدارد و اگر طرح را با هزينهاي بالاتر از سقف تعيين شده تمام كند، جريمهاي به او تعلق ميگيرد و يا حداقل، به مبلغ اضافه شده، درصدي تعلق نميگيرد و چيزي به پيمانکار پرداخت نميشود.
علاوه بر پيمانهاي فوق، كه متداولترين پيمانهاي اجرائي ميباشند، اشكالي ديگر از پيمان نيز وجود دارند كه با اختلافهائي كم يا بيش، شبيه به پيمانهاي مزبور ميباشند.
گام نخست، آشنايي با كميت و كيفيت طرح و ويژگيهاي آن
اجراي هر طرح با آشنائي سازنده با آن طرح آغاز ميشود براي اجراي هر طرحي، معمولاً آنچه طراح در ذهن خود خلق كرده است، از طريق نقشه ها و ساير مدارك اجرائي به سازنده انتقال داده ميشود.
لذا اجرا كننده علاوه بر داشتن آشنائي قبلي با استانداردها، آئين نامه ها، ضوابط و مقررات عموميساختماني بايد قبل از هر چيز با مطالعه دقيق نقشه ها، دفترچه مشخصات فني عمومي، دفترچه مشخصات فني خصوصي، دستورالعملهاي اجرائي، يادآوريهاي فني، برآورد و فهرست مقادير و ساير مدارك اجرائي، بطور همه جانبه دريابد كه چه بنائي را با چه مشخصاتي و با رعايت چه معيارهائي ميخواهد اجرا نمايد و حجم كار چقدر استبه عبارت ديگر سازنده بايد با كم و كيف كار آشنا شود و ضمن اطلاع از احجام اقلام كار، از مجموعه مورد احداث، تجسم فضايي دقيقي بدست آورد.
دراين مرحله از كار، سازنده بايد كامل بودن نقشه و ساير مدارك اجرائي را ارزيابي و از قابل اجرا بودن طرح اطمينان حاصل نمايد و هيچ ابهاميرا از نظر دور ندارد، بويژه بايد هر گونه تناقض و ناسازگاري را كه بين مدارك مختلف اجرائي احساس مينمايد، با طراح در ميان گذاشته و از او بخواهد كه مدارك اجرائي را تكميل كرده و از آنها رفع ابهام كند بطوري كه در هيچ مورد امكان تفسيرهاي مختلف باقي نماند همچنين دراين مرحله، اگر سازنده نظري در مورد جرح و تعديل طرح براي هماهنگ كردن آن با امكانات و توانائيهاي خود يا روش اجراي مشخصي دارد، ميتواند پيشنهادهاي خود را به طراح ارائه دهد زمان كوتاهي كه براي طياين مرحله صرف ميشود، از اتلاف وقتهاي بعدي، كه اغلب با توقف سازمان اجرائي و صرف هزينه هاي غير لازم همراهند، جلوگيري مينمايد.
گام دوم،آشنائي با محل اجراي طرح
پس از آشنائي با طرح، سازنده بايد طي بازديد يا بازديدهائي، با محل اجراي طرح آشنا شده و محدوديت ها و امكانات موجود در محل را ارزيابي كند.
دراين مرحله، سازنده بايد از طريق مشاهدات، مذاكرات، پرس و جو از افراد محلي، مطالعه مدارك و گزارشهاي موجود، با عوارض سطحي، توپوگرافي، شرايط تحت الارضي، شرايط محيطي، اقليم و آب و هواي محل اجراي طرح، راههاي دسترسي به محل، امكانات دستيابي به مصالح، تجهيزات و نيروي انساني در محل و بطور خلاصه تمام امكانات تسهيل كننده و موانع و اشكالات بازدارنده و معارضهاي احتمالي، تا آنجا كه ميسر است، آشنا گردد.
براي آشنايي با محيط كارگاه اجراي طرح، جمع آوري اطلاعات زير، بسيار مفيد خواهد بود درباره عوارض سطحي از قبيل طبيعت و ميزان محلهاي احتمالي پر شده با زباله، خاك دستي و محل قرار گرفتن و نوع رگه هاي سنگ احتمالي مسيرهاي عبور جريانهاي آب و احيانا ً گودالهاي آبگير در سطح كارگاه توپوگرافي، به عبارت ديگر تغييرات رقوم خاك در سطح کارگاه سازه هاي موجود در محل كارگاه و در مجاورت آن خاكريزهاي نزديك، خط ساحلي و عوارض مشابه آن راههاي دسترسي به كارگاه( راه آهن،اتومبيل،كشتي)
درباره عوارض زير زميني از قبيل:
مسير فاضلاب، قنات، تونل، زير زمين و يا ساير سازه هاي زير زميني خطوط لوله نفت و گاز و آب يا لوله هاي بخار و هواي فشرده و غيره، خطوط تلفن و تلگراف و كابلهاي زيرزمينيبرق.
شالوده هاي موجود در محوطه كارگاه يا زمينهاي مجاور اطلاعات مربوط به گمانه هاو ساير اطلاعات از قبيل تاريخچه رفتارسازه هاي مجاور، نشستهاي خاك و غيره...
گام سوم، تهيه برنامه زمانبندي اجرا
پس ازاينكه مشخص گرديد چه بنائي در چه محلي بايد ساخته شود، سازنده بايد برنامه زمانبندي اجراي عمليات را تدوين نمايد بطوريكه در هر مقطع زماني، قدمهاي اجرائي كه بلافاصله پس از آن لحظه برداشته شوند مشخص باشند. داشتن چنين برنامهاي كه تكليف اجرا كنندگان را مشخص كرده باشد، ترديدهاي مزاحم و بازدارنده را حذف كرده،ايجاد تحرك نموده و از اتلاف وقت و انرژي جلوگيري ميكند.
تهيه برنامه زمانبندي، عملا ً در يك فرآيند تجزيه، بررسي اجزا و تركيب اجزاي بررسي شده بنحوي مطلوب ومناسب با رعايت مسير بهينه، به شرح زير صورت ميپذيرد.
ابتدا سياههاي از كليه عملياتي كه براي اجراي طرح لازمند، از تجهيز و راهاندازي كارگاه گرفته تا اتمام كار و برچيدن كارگاه، تدوين ميگردد. سپس متناسب با حجم کار و شرايط موجود عمليات به چند «عمل اصلي» يا «فعاليت اصلي»تقسيم ميشود.
پس از مشخص شدن فعاليتها يا عملهاي اصلي، هر يك از آنها به تعدادي «عمليات جزء» يا «فعاليت جزء» تقسيم ميشوند.
براي انجام هر واحد هر جزء عمل، مصالح، وسائل، تجهيزات، نيروي انساني، آهنگ انجام، زمان لازم و هزينه هاي انجام برآورد ميشوند و نيازهاي كل آن جزء عمل تعيين ميگردند.
از تركيب آنچه براي انجام جزء عملها تعيين شده، نوع و مقدار كل مصالح، نوع و حجم وسائل، انواع تجهيزات، انواع نيروي انساني مورد نياز و زمان كل اشتغال هر نوع از تجهيزات و نيروي انساني و هزينه كل اجرا تعيين ميگردند.
لازم به ذكر است كه حجم كل مصالح مورد نياز، از جمع كردن ساده مصالح لازم براي جزء عملها به دست ميآيد ولي تعداد ماشين آلات، ميزان تجهيزات و تعداد نيروي انساني را نميتوان از جمع كردن ساده ارقام تعيين شده براي هر جزء عمل بدست آورد زيرا ماشين آلات مورد نياز معمولا ً به صورت حاصلضرب «ماشين* ساعت» يا « ماشين* روز» و نيروي انساني لازم به صورت حاصلضرب « نفر* ماه» تعيين ميشوند و لذا، تعداد ماشين آلات و نيروي انساني تابع زمانند و بايد متناسب با مدت زمان اجرا، از طريق كارشناسي و مشخص كردن زمانهائي كه تعداد مورد نياز حداكثرو حداقل است، تعيين ميشوند. يا بالعكس اگر استفاده از تجهيزات، ماشين آلات و نيروي انساني معيني الزام آور باشد، بايد مدت زمان اجرا متناسب بااين امكانات تعيينشود.
هزينه كل اجرا را هم نميتوان از جمع كردن ساده هزينه عملها محاسبه كرد زيرا سه عامل ماشين آلات، نيروي انساني و زمان بر هزينه هاي اجرائي اثر ميگذارند و بويژه بايد مسئله تأمين منابع مالي و حجم سرمايهاي كه بايد براي گردشكار كارگاه به كار گرفته شود، در محاسبه هزينه كل اجرا ملحوظ گردد. پيمانكاران با سابقه، هزينه هاي اجرائي را مستقيما ً براي هر عمل، بدون پرداختن به جزء عملها، محاسبه مينمايند
پس از روشن شدن حجم مصالح مورد نياز، مبداء و منابع تهيه مصالح، چگونگي تهيه و تدارك آنها، وسيله و نحوه حمل به كارگاه، تحويل گرفتن، باراندازي، انبار كردن و نگهداري در كارگاه، نحوه و وسائل برداشت و مصرف در كارگاه و بالاخره چگونگي نمونه برداري و كنترل كيفيت مصالح در مواعد مقرر، مورد مطالعه قرار ميگيرند.
بر اساس مطالعات انجام شده درباره مصالح، نيازهاي تجهيزاتي كنترل و حك و اصلاح گشته و امكانات و نحوه تأمين قطعات يدكي، سوخت، مصارف و لوازم آنها بررسي ميشوند.
دراين مرحله، تهيه جدول برنامه ريزي ماشين آلات مورد نياز ميتواند به همه جانبه بودن مطالعه و تسهيل كار مطالعه كننده كمك نمايد. در جدول شماره1 ، برنامه ريزي ماشين آلات مورد نياز براي احداث يك كانال بتن آرمه، به عنوان مثال نشان داده شده است.
بر اساس آخرين مطالعات در مورد مصالح و نيازهاي تجهيزاتي، نيازهاي به نيروي انساني تعيين گشته، منابع، امكانات، روشها و ضوابط تأمين نيروي انساني، اعم از ماهر، نيمه ماهر و غير ماهر، تبعات به كار گماردن آنان در كارگاه، شامل تأمين امكانات زيستي، بهداشتي، رفاهي و حتي در مورد طرحهائي كه اجراي آنها چند سال طول ميكشد، علاوه بر تأمين امكانات فوق براي خانواده ها، امكانات آموزشي براي فرزنداشان، در حالات مختلف دسترسي به امكانات شهري يا عدم دسترسي بهاين امكانات، مطالعه و ارزيابي ميشوند.
دراين مرحله، تنظيم جدول طبقه بندي و تعداد كارگران مورد نياز در هر مقطع زماني، كمك مؤثري به امر برنامه ريزي خواهد كرد. جدول شماره 2، برنامه ريزي نيروي انساني لازم براي احداث كانال بتن آرمه فوق را نشان ميدهد.
پس از مشخص شدن كل نيازهاي طرح و انجام مطالعات فوق، بسته به مورد، قدم بعدي براي تهيه برنامه زمانبندي، به شرح زير برداشته ميشود و مدت زمان اجرا تثبيت ميگردد.
اگر زمان محدود باشد، سازنده از طريق مقايسه و واسنجي نيازها با آنچه در حال حاضر در اختيار دارد، كفايت يا عدم كفايت مقدورات خود را ارزيابي ميكند و در صورت لزوم، كمبودها را بر طرف مينمايد
اگر زمان محدود نباشد، سازنده زمان تقريبي لازم براي اجراي كار با امكانات موجود خود را برآورد و معقول بودناين زمان را بررسي ميكند و اگر لازم باشد، تعادل منطقي را بين امكانات و مدت زمان اجرا بر قرار ميسازد.
دراين مورد بايد توجه داشت كه امروزه زمان، پربهاترين اقلام مصرفي در كارگاه است و هنر يك مجري و سازنده خوب آن است كه با تأمين بموقع مصالح و به كار گرفتن وسائل، تجهيزات و نيروي انساني به مناسبترين نوع و مقدار، زمان لازم براي اجرا را كوتاه كرده و ازاين راه هزينه هاي اجرائي را كاهش دهد. و طرح را هر چه زودتر به بهره برداري برساند. توجه كنيد كه اگر يك كارخانه سيمان 3000 تني فقط يك روز زودتر به توليد برسد، بازاي آن يك روز، 3000 تن سيمان بيشتر توليد شده و ميليونها ريال ارزش افزوده خواهد گرديد. لازم به ياد آوري است همانطور كه در شكل شماره 1 نشان داده شده ، براي انجام عمليات اجرائي، يك محدوده مدت زمانهاي مناسب، واقع در حد فاصل يك زمان حداقل و يك زمان حداكثر وجود دارد، كه بازاي مدت زمانهاي واقع دراين محدوده ميتوان كار را با صرف هزينه و انرژي به سرانجام رسانيد ولي تقليل مدت زمان اجرا به كمتر از حداقل فوق يا طولاني تر شدن مدت زمان عمليات اجرائي از حداكثر مزبور، به افزايش تصاعدي هزينه هاي اجرائي منجر ميشوند. بديهي است كه با توجه به ملاحظات فوق بايد در مورد مدت زمان اجرا اتخاذ تصميم به عملايد و باايجاد تعادل بهينه بين مقدورات و مدت زمان اجرا، مدت زماني مناسب و معقول براي اجراي طرح تعيين و تثبيت شود.
پس از تثبيت مدت زمان اجرا، با در اختيار داشتن كليه اطلاعات، طرح اوليه سازماندهي و گردشكار كارگاه، بااين هدف تهيه ميشود كه با به كار گرفتن اصول مهندسي و ابداع روشهاي اجرائي بهتر، بتوان با همسو كردن همه نيروها و با تأمين گردشكاري مناسب، بنحوي كه هيچ فعاليتي مزاحم فعاليتهاي ديگر نشود، با صرف حداقل مصالح، تجهيزات، انرژي و زمان، بيشترين نتيجه عملا ً ممكن را از ديدگاه كميو كيفي، به دست آورد.
بر مبناي طرح سازماندهي تهيه شده با در نظر داشتن امكانات و محدوديت ها، در يك نظم منطقي و با رعايت تقدم و تأخر منطقي عملهاي مختلف و تقدم و تأخرهاي ناشي از ضرورتهاي اجرائي، كوشش ميشود با هماهنگ كردن فعاليتها بنحوي كه با هم تداخل زماني نداشته باشند، برنامه زمانبندي عمليات اجرائي طوري تهيه ميشود كه از امكانات، بيشترين استفاده به عملايد و اثر بازدارنده محدوديتها كمترين باشد و اگر تأميناين نقطه نظرها، تغيير، تكميل يا جرح و تعديلاتي را در طرح اوليه سازماندهي و گردشكار كارگاهايجاب نمايد، با اعمالاين تغييرات وجرح و تعديلات، برنامه زمانبندي نيز تكميل و حك و اصلاح ميگردد.اين رفت و برگشت از طرح سازماندهي به برنامه زمانبندي و از برنامه زمانبندي به طرح سازماندهي، تا جائي ادامه مييابد كه طرح مزبور، حالت نهايي و قطعي به خود بگيرد.
در عمل ممكن است، در بدو امر فقط خطوط كلي اجرا و كليات سازمان اجرائي تعيين گردند و طرح سازماندهي نهائي بدستايد.
با داشتن تصوير روشني از طرح سازماندهي نهائي و معمولا ً با رعايت مسير بحراني، برنامه زمانبندي اجرا چنان تأمين ميشود كه هر جزء عمل زماني انجام شود كه نتيجه حاصل از آن بيشترين باشد. مسير بحراني، عملها و جزء عملهايي را در بر ميگيرد كه هر تأخير در انجام هر يك از آنها، مستقيماً به تأخيري به هماناندازه در اتمام برنامه منجر ميشود.
بديهي است كه برنامه تدوين شده بايد تمام عمليات اجرائي، از جمله استقرار و تجهيز كارگاه در شروع كار، گردشكار كارگاه در مدت اجرا و برچيدن كارگاه پس از اتمام عمليات اجرائي را دربرگيرد.
با توجه به آنچه گذشت، از يك سو برنامه زمانبندي مبتني بر برآوردهاي مصالح، تجهيزات، نيروانساني، مدت زمان انجام و هزينه هاي انجام هر جزء عمل است كه مقولاتي احتمالي باشند و بسته به نوع و ماهيت كار و در عمل،اين عدم قطعيتها بر روند انجام كار اثر ميگذارند و اجازه نميدهند كه كار كاملا ً طبق برنامه اجرا شود از سوئي ديگر واضح است كه برنامه زمانبندي عمليات اجرائي تابع امكانات و محدوديتهاي موجود در موقع تهيه برنامه و مبتني بر اطلاعاتي است كه تا آن موقع در اختيار بودهاند.اين امكانات محدوديتها و اطلاعات، در طول مدت اجرا دچار تغيير و تحول ميشوند، لذا برنامه زمانبندي،انطباق خود را با وضع موجود از دست ميدهد، دراين صورت، براي احتراز از هر گونه اتلاف وقت و امكانات،لازم است برنامه مورد تجديد نظر قرار گرفته و با شرايط موجود هماهنگ گردد. براي تأمين اين منظور، بايد برنامه زمانبندي قابل انعطاف بوده و در آن امكان تجديد نظر و به روز آوردن در مواقع لزوم، پيش بيني شود. ارجح آن است كه در خود برنامه موعدهاي برنامه مقرر گردد.
قدر مسلماين است كه براي تنظيم موفقيت آميز برنامه، كسي كهاين مسوؤليت مهم را به عهده ميگيرد بايد شناختي درست از ماهيت كار و وابستگي بين عملها و جزء عملهائي كه كل كار را تشكيل ميدهند، داشته باشد.
برنامهاي كه بهاين ترتيب تدوين ميشود،گرچه گاهي مسائل تداراكاتي را هم در بر ميگيرد ولي اكثرا براياينكهاين برنامه با موفقيت به اجرا درايد، لازم است كه برنامه هاي مشروحه زير نيز به موازات آن تدوين و به موقع اجرا گذاشته شوند.
برنامه زمانبندي تدارك مصالح و مصارف، كه گردشكار كارگاه را تنظيم كرده و اجازه نميدهد كه كار بدليل كمبود مصالح تنظيم شود.
برنامه زمانبندي تأمين ماشين آلات و قطعات يدكي آنها، كه مديريت ماشين آلات را ميسر ساخته و از اتلاف زمان بدليل نبودن تجهيزات در كارگاه يا راكد ماندن سرمايه در كارگاه به صورت ماشين آلات و تجهيزات اضافه بر آنچه مورد نياز است، جلوگيري مينمايد.
برنامه زمانبندي تأمين نيروي انساني، كه مديريت نيروي انساني، استخدام بموقع افراد لازم و خاتمه دادن به خدمات آنها در زمان مقرر را ميسر ميسازد. بويژهاين برنامه اجازه ميدهد كه به افراد شاغل، پيشاپيش اطلاع داده شود كه جوياي كار ديگري باشند.
برنامه زمانبندي تأمين منابع مالي، كه مديريت سرمايه را ميسر ساخته و از زيانهاي پيش بيني نشده جلوگيري مينمايد.
بديهي است كهاين برنامه ها مستقل از يكديگر و از برنامه زمانبندي اجرا نيستند و بايد در ارتباط كامل با يكديگر تنظيم و به موقع اجرا گذاشته شوند با تدوين برنامه، گام سوم اجرا به پايان ميرسد.
گام چهارم، شروع عمليات اجرائي و كنترل و بهنگام كردن برنامه
با برنامه زمانبندي تدوين شده، عمليات اجرائي شروع ميشوند. براي اجراي موفقيت آميز برنامه لازم است كار انجام شده بطور مستمر كنترل و با برنامه مقايسه و در صورت لزوم، برنامه بهنگام شود. اين كار مستلزم نميتواند گره از كار اجرا باز كند. تايج كنترلها بايد ثبت و پالايش شوند و بر اساس گزارشها و آمار تهيه شده از نتايج كنترلها، مسير كار اصلاح گردد.
اگر كنترلها حاكي از پيشرفت كار بيش از ميزان پيش بيني شده در برنامه باشند، اجازه ميدهند كه با حك و اصلاح برنامه، مدت زمان كل اجراي طرح كاهش داده شود و اگر كنترلها نشان دهنده عقب ماندن اجرا از ميزان تعيين شده در برنامه باشند، هشداري خواهند بود كه سازنده را به جستجوي علل عقب ماندگي و رفع علل مزبور و در صورت لزوم جرح و تعديل برنامه واصلاح مسير، رهنمون ميشوند.
بايد توجه داشت كه ضرورت ندارد كنترلها بسيار پيچيده و داراي دقت رياضي باشند و به اصطلاح مو را از ماست بكشند. كافي است در كنترلها اقلام اصلي در نظر گرفته شده و بتدريج با فراهم آمار در هر زمينه، تدفيق شوند ولي استمرار كنترلها و مرتب بودن پالايش آنها، لازمه بهره برداري صحيح از كنترل برنامه است.
گام پنجم ، كنترل كيفيت مستمر
« کنترکل کيفيت» بايد به عنوان يک« عمل اصلي» در برنامه ها گنجانده شود ساير عملهاي اصلي بطور مرتب پيگيري شود، براي نشان دادن جايگاه ويژه آن، كنترل كيفيت در چارچوب برنامه به عنوان گاميمستقلاين طرز تلقي اجازه ميدهد كه چه در حالت نظارت سنتي، كه كنترل كيفيت رسميتوسط شخص ثالث انجام ميشود، و چه در حالت اعمال نظارت توسط خود دستگاه سازنده به منظور تأمين كيفيت با يا بدون حضور شخص ثالث، بتوان كنترل كيفيت را، فارغ از ساير مسائل و مشكلات اجرائي، سازمان داد و به پيش برد.
گام ششم ،ايمني،حفاظت و بهداشت كار
آنچه درچارچوباين صنعت صورت ميگيرد به خاطر انسان و تأمين رفاه بيشتر اوست، عدم توجه بهايمني، بهداشت و حفاظت آنهائي كه مستقيما ً در كار اجرا مشاركت دارند و افراد ديگري كه ممكن است درحيطه اثر عمليات اجرائي قرار گرفته و از آن آسيب ببينند. يك اجرا كننده و سازنده خوب بايد كار خود را چنان سازماندهي كند كه خطري متوجه افراد دستاندركار اجرا و ساير افرادي كه با كارگاه در تماسند، نگردد.
شرايط لازم براي اجراي موفقيت آميز طرح
اجرا كنندگان طرحهاي ساختماني بايد توجه داشته باشند كه علاوه بر آنكه بخش قابل توجهي از ثروت ملي به صورت ساختمان از گردش خارج شده و«راكد ميماند» فضاهاي توليدي، خدماتي، آموزشي، بهداشتي و غيره نيز كه بدست آنان ساخته ميشوند، اگر بنحو مطلوب اجرا نشده، از پايائي كافي برخوردار نباشند و نتوانند وظائف خود را انجام دهند، اجتماع ضرر خواهد كرد. اجراي ساختمانها بنحو مطلوب و برخوردار بودن آنها از پايائي كافي، در گروي آن است كه برداشتن شش گام اصلي فوق با رعايت جميع جهات صورت پذيرد.
براياينكهاين شش گام اصلي با موفقيت برداشته شوند و با مراعات همه جانبه شرايط كار و كارگاه، برنامهاي مناسب تهيه و طرح طبق مشخصات مورد نظر، با حداقل هزينه و حصول حداكثر نتيجه اجرا شود، اجرا كننده بايد شناخت كافي از مشخصات و همه عوامل مؤثر در كار داشته باشد .
اين مسئله در مورد تمام بناها صادق است، هر چند كه بسته به حجم كار، نوع كار و ساير شرايط ممكن است برخي از گامها محدودتر يا گسترده تر باشند.
مشخصات مورد نظر، علاوه بر نقشه ها، در دفترچه مشخصات فني عموميو دفترچه مشخصات فني خصوصي درج ميشوند. دراين مدارك، به استانداردهاي مصالح و فرآورده ها، استانداردهاي آزمايش و كنترل كيفيت مصالح و فرآورده ها ، آئين كاربردها، آئين نامه ها و و مقررات ملي ساختماني كشور اشاره ميشود. در پيمانهائي كه مبتني بر فهرست بها بسته ميشوند، بخشي از مشخصات در فهرست مزبور منعكس ميگردداين فهرست صراحت دارد كه بازاي انجام چه كاري و با چه مشخصاتي، چه پولي بايد به انجام دهنده پرداخت شود. به عبارت ديگر در فهرست آحاد بها، براي هر يك از اقلام كار، نوع مصالح، نحوه كاربرد و اجرا، مشخصات كار انجام شده و نحوهاندازه گيري كار انجام شده ارائه داده ميشوند.اين مدارك را بايد تمام دستاندركاران اجرا بشناسند و در موارد لازم از آنها استفاده كنند.
مدارك رسميكه اجرا كنندگان بايد بشناسند
مداركي كه براي شناخت مشخصات و ساير عوامل مؤثر در كار « در صنعت ساختمان» موجود و مورد استناد و استفاده مهندسان ساختمان ميباشند، صرفنظر از كتابها و نشرياتي كه اصول نظري و ديدگاههاي عملي در آنها تشريح گرديدهاند، شامل هفت نوع مدرك رسميبه شرح زيرند:
§ استانداردهاي مشخصات مصالح، مواد و فرآورده ها
§ استانداردهاي آزمايش و كنترل مشخصات
§ آئين كاربردها
§ دفترچه هاي مشخصات فني عموميو اجرائي
§ آئين نامه ها
§ مقررات ساختماني
§ دفترچه هاي فهرست آحاد بها
منظور از« استانداردها» مدارك رسميمنتشر شده از طرف سازمانها ذي ربط كشور در مورد مشخصات مصالح و فرآورده ها و روشهاي كنترلاين مشخصات است.
استانداردهاي مشخصات، بسته به مورد حاوي تمام يا بخشي از قيود و شرايط مربوط به ابعاد هندسي، مشخصات فيزيكي، شيميائي، مكانيكي و تكنولوژيكي مورد نظر مواد، مصنوعات و و توليدات و رواداريهاي آنها ميباشند دراستانداردهاي آزمايش و كنترل مشخصات، روشهاي آزمايش مواد، مصالح و فرآورده ها به منظور بررسي كميو كيفي مشخصات آنها و چگونگي ارزيابي و پذيرش مواد، مصالح و فرآورده ها بر مبناي نتايج حاصل از آزمايشها، شرح داده ميشوند منظور از«آئين كاربرها» مدارك رسميمربوط به روشهاي كاربرد مصالح، مواد و فرآورده ها و قيود فني است كه بايد در موقع كاربرد رعايت شوند.
در صنايع ديگر «بجز صنعت ساختمان» عموما ً استانداردها براي تأمين قابليت كاربرد توليدات و كالاها كافي تلقي ميشوند. زيرا توليد كننده با رعايت استانداردها و اعلام انطباق توليدات خود با استاندارد مشخصي، تلويحا ً حداقل كيفيت مورد انتظار از آن را تضمين ميكند و مصرف كننده با علم و اطلاع ازاين تضمين تلويحي، متناسب با نيازهاي خود، كالاي مورد نظر را انتخاب مينمايد. در مواردي هم آئين كاربردها و وآئين نامه ها، به عنوان مكمل به كار برده ميشوند ولي دراين صنايع كمتر به مقررات و ضوابطي نظير مقررات ساختماني برخورد ميكنيم.
از طريق هماهنگ كردن استانداردها در سطح جهاني، گستره توليد، عرضه و مصرف مواد و فرآورده ها وسعت مييابد و كار توليد كننده و مصرف كننده تسهيل ميشود. امروز مثلا ً مصرف كنندهايراني، به بركت وجود استانداردهاي بين المللي، بدون دغدغه خاطر، لامپ ساخت استراليا را براي نصب بر روي سرپيچ ژاپني خريداري مينمايد و مشكلي هم برايش پيش نميآيد.
]
مفاهيم و واژههاي اوليه
قرارداد:
عبارتست از قرارداد كتبي يا شفاهي كه به موجب آن كارگر در قبال دريافت حق السعي كاري را براي مدت موقت يا غير موقت براي كارفرما انجام ميدهد.
قرارداد كار علاوه بر مشخصات دقيق طرفين حاوي موارد زير است:
الف) نوع كار يا حرفهاي كه كارگر به آن اشتغال دارد.
ب) ساعات كار تعطيلات، مرخصيها
ج) محل انجام كار
د) تاريخ انعقاد قرارداد
ه) مدت قرار داد
و) موارد ديگر
كارگر:
كارگر در قانون كار كسي است كه به هر عنوان در مقابل(حق السعي) اعم از مزد، حقوق، سهل سود و ساير مزايا به درخواست كارفرما كار كند.
كارفرما :
شخصي است حقيقي(منظور يك نفر) يا حقوقي (منظور در غالب يك شركت) كه كارگر به درخواست و به حساب او در مقابل حق السعي كار ميكند. مديران، مسئولان و به طور عموم كليهي كساني كه عهدهدار ادارهي كارگاه هستند نماينده كارفرما محسوب نميشوند.
كارفرما مسئول كليهي تعهداتي است كه نمايندگان مذكور در قبال كارگر به عهده ميگيرند.
پيمانكار:
شخص حقيقي يا حقوقي كه براي انجام كار طبق مقررات و شرايط مندرج در آئين نامه گواهينامه صلاحيت پيمانكاري دريافت كرده باشد.
كارگاه:
محلي است كه كارگر به درخواست كارفرما يا نماينده او در آنجا كار ميكند از قبيل مؤسسات، صنعتي، كشاورزي، معدني، ساختماني، و امثال آنها.
كليهي تأسيساتي كه به اقتضاء كار متعلق به كارگاه هستند از قبيل نمازخانه، نهار خوري، تعاونيها، مراكز آموزشي، جزء كارگاه محسوب ميشوند.
انواع ساختمان:
الف) از لحاظ ـ مصالح مصرفي ب) از لحاظ ـ مصرف
الف)از لحاظ مصالح مصرفي:
1- ساختمانهاي بتني:
ساختمان بتني ساختماني است كه براي اسكلت اصلي آن از بتن آرمه استفاده شده باشد در ساختمانهاي بتني سقفها به وسيله دالهاي بتني پوشيده ميشود و يا از سقفهاي تيرچه بلوك و يا ساير سقفهاي پيشساخته استفاده ميشود و براي ديوارهاي جدا كننده از انواع آجر و يا تيغه گچي و يا چوب استفاده ميشود و ممكن است از ديوار بتن آرمه هم استفاده شود ساختمانهاي بتني داراي عمر طولاني، هزينه زياد ساخت، مقاومت در برابر آتشسوزي ميباشند.
2- ساختمانهاي فلزي:
اسكلتاين نوع ساختمانها (پلها و ستونها) از پروفيلهاي فولادي بوده و اتصالات آن درايران معمولاً از جوش استفاده ميشود. سقفاين نوع ساختمانها به صورت تيرچه بلوك ، كمپوزيت و يا طاق ضربي ميباشد از ويژگيهاياين ساختمان ميتوان به زنگزدگي در برابر رطوبت، تغيير شكل در برابر آتش سوزي هاي شديد، اجراي اسكلت سريع صورت ميگيرد، فضاي كمتري اشغال ميكند.
3- ساختمانهاي آجري:
ساختمانهايي كه تحمل بارهاي مرده و يا زنده به عهده ديوارهاي آجري باربري باشد، سقفاين ساختمانها از طاق ضربي و يا سقف تيرچه بلوك با استفاده از شناژهاي افقي روي ديوارهاي باربر و شناژهاي قائم حداقل در 4 گوشه ساختمان در حالت بتن مسلح استفاده ميشود ضخامت ديوارهاي باربر 35 سانتيمتر و ديوارهاي غير باربر 11 سانتيمتري و 5 سانتيمتري استفاده ميشود.
4 - ساختمانهاي خشتي و گلي:
اين ساختمانها با گل و يا خشت ساخته ميشوند به علت ضعف مصالح مقاومت چنداني در برابر زلزله ندارند و به طور كلي بايد از احداث آنها خودداري گردد.
ب) ساختمان از لحاظ كاربرد:
ساختمانها از لحاظ كاربرد به انواع ساختمانهاي مسكوني، اداري، بيمارستانها، انبارها، مدارس و مكانهاي عموميمانند
باشگاهها و ورزشگاهها و غيره تقسيم ميشوند.
منابع و ماخذ:
1- نشريه شماره 55 سازمان مديريت و برنامهريزي.
2- نشريه 4311 سازمان مديريت و برنامه ريزي.
3- اجزاي ساختمان، تاليف مهندس سياوش كباري.