بازگشت   پی سی سیتی > سایر گفتگوها > مطالب آزاد > تاپیکهای سریالی

تاپیکهای سریالی در این بخش تاپیکهایی قرار خواهند گرفت که پست های آن شمارش نمیشود . و تاپییک هایی مانند "یک آرزوی خیر برای نفر بعدیت بکن" و ... قرار میگیرد.

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #21  
قدیمی 10-13-2009
فرگل آواتار ها
فرگل فرگل آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: كرمانشاه
نوشته ها: 1,524
سپاسها: : 2,541

1,575 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

آخر یک روز پرینت قلبمو میگیرم که بدونی با هرنفسم صد بار میگم دوست دارم .....
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #22  
قدیمی 10-13-2009
تاري تاري آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,296
سپاسها: : 0

33 سپاس در 31 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شکنجه گاه این دنیاست جایم به جزم زندگی این شد سزایم!
آه ای خدایم٬ بشنو صدایم
مرا بگذار بااین ماجرایم نمی پرسم چرا این شد سزایم!الهی کیفرم را میپذیرم که از تو ذات خود را پس بگیرم!آه ای خدایم٬ بشنو صدایمگلویم مانده از فریاد و فریاد
ندارد کس غم مرگ صدا را
به بغض در نفس پیچیده سوگند
به گل های به خون غلتیده سوگند
به مادر سوگوار جاودانه که داغ نوجوانان دیده سوگند
خدایا حادثه در انتظار است به هر سو باد وحشی درگذار استبه فکر قتل عام لاله ها باش
که خواب گل به گل کابوس خار است!
خدایم٬ ای پناه لحظه هایم صدایت میزنم٬ با گریه هایم
صدایت میزنم٬ بشنو صدایم
الهی در شب فقرم بسوزان
ولی محتاج نامردان مگردان
کمک کن تا که با ناحق نسازم
برای عشق و آزادی بمیرم
خدایم٬ ای پناه لحظه هایمصدایت میزنم٬ با گریه هایم
صدایت میزنم٬ بشنو صدایم!
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد ....

رويايم را ببين
خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش
با لبخند
نفسهايت را سپاس ميگويد
پس بر تو چه گذشته كه اينچنين
آرزوي مرگ ميكني ......





ببين فرصت نيست
فرصت براي بودن نيست
پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار
تعقيب كني
(تاري)


پاسخ با نقل قول
  #23  
قدیمی 10-13-2009
تاري تاري آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,296
سپاسها: : 0

33 سپاس در 31 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ستاره باران شب
بر بستر سفید خیال من
صورت تو را نقش میکند .
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد ....

رويايم را ببين
خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش
با لبخند
نفسهايت را سپاس ميگويد
پس بر تو چه گذشته كه اينچنين
آرزوي مرگ ميكني ......





ببين فرصت نيست
فرصت براي بودن نيست
پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار
تعقيب كني
(تاري)


پاسخ با نقل قول
  #24  
قدیمی 10-13-2009
تاري تاري آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,296
سپاسها: : 0

33 سپاس در 31 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

بر لب جو بود ديواري بلند
بر سر ديوار تشنهء دردمند
مانعش از آب آن ديوار بود
از پي آب او چو ماهي زار بود
ناگهان انداخت او خشتي در آب
بانگ آب آمد به گوشش چون خطاب
چون خطاب يار شيرين لذيذ
مست كرد آن بانگ آبش چون نبيذ
از صفاي بانگ آب آن ممتحن
گشت خشت‌انداز از آنجا خشت‌كن
آب مي‌زد بانگ يعني هي ترا
فايده چه زين زدن خشتي مرا
تشنه گفت آبا مرا دو فايده‌ست
من ازين صنعت ندارم هيچ دست
فايده اول سماع بانگ آب
كو بود مر تشنگان را چون رباب
بانگ او چون بانگ اسرافيل شد
مرده را زين زندگي تحويل شد
يا چو بانگ رعد ايام بهار
باغ مي‌يابد ازو چندين نگار
يا چو بر درويش ايام زكات
يا چو بر محبوس پيغام نجات
چون دم رحمان بود كان از يمن
مي‌رسد سوي محمد بي دهن
يا چو بوي يوسف خوب لطيف
مي‌زند بر جان يعقوب نحيف
فايده ديگر كه هر خشتي كزين
بر كنم آيم سوي ماء معين
كز كمي خشت ديوار بلند
پست‌تر گردد بهر دفعه كه كند
پستي ديوار قربي مي‌شود
فصل او درمان وصلي مي‌بود
سجده آمد كندن خشت لزب
موجب قربي كه واسجد واقترب
تا كه اين ديوار عالي‌گردنست
مانع اين سر فرود آوردنست
سجده نتوان كرد بر آب حيات
تا نيابم زين تن خاكي نجات
بر سر ديوار هر كو تشنه‌تر
زودتر بر مي‌كند خشت و مدر
هر كه عاشقتر بود بر بانگ آب
او كلوخ زفت‌تر كند از حجاب
او ز بانگ آب پر مي تا عنق
نشنود بيگانه جز بانگ بلق
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد ....

رويايم را ببين
خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش
با لبخند
نفسهايت را سپاس ميگويد
پس بر تو چه گذشته كه اينچنين
آرزوي مرگ ميكني ......





ببين فرصت نيست
فرصت براي بودن نيست
پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار
تعقيب كني
(تاري)


پاسخ با نقل قول
  #25  
قدیمی 10-13-2009
Hiwa آواتار ها
Hiwa Hiwa آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 726
سپاسها: : 0

105 سپاس در 86 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

من از اين شهر
نه!
از اين جهنم مي روم
اين خيابان ها
اين محله ها
من از يادشان نمي روم
اكنون كه مي روم
جيب هاي من آرزوي دستان تو را دارند
من اين شهر را
نه
اين جهنم را در دستان تو به جاي مي گذارم
__________________
هـمیشه از همه نزدیک تر به ما سنگ است !


نگاه کن ، نگاه ها همه سنگ است و قلب ها همه سنگ!


چه سنگبارانی...


گیرم گریختی همه عمر،کجا پناه بری ؟!


" خانه خدا سنگ است "
پاسخ با نقل قول
  #26  
قدیمی 10-14-2009
Nur3 آواتار ها
Nur3 Nur3 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jun 2009
نوشته ها: 919
سپاسها: : 0

72 سپاس در 71 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دلم برای کسی تنگ است که چشمانم ، چشمانش را می طلبد
__________________
Chera Donya Mano Mikhay Tak o Tanha?!..Mano Dadi Be Dastaye Shabaye Sarde Tanahaii..CHera Rahmi To Ghalbet Nist Akhe Donya! Che Donyayiii..Chera Hishki Nemidoone Che Boghzi Tooye Shabhame..CHe Zakhmaii Azat Donya Rafighe Ghalbe Tanhame
پاسخ با نقل قول
  #27  
قدیمی 10-18-2009
تاري تاري آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,296
سپاسها: : 0

33 سپاس در 31 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

به تو عادت کرده بودم ای به من نزديک تر از من
ای حضورم از تو تازه ای نگاهم از تو روشن

به تو عادت کرده بودم مثل گلبرگی به شبنم
مثل عاشقی به غربت مثل مجروحی به مرهم

لحظه در لحظه عذابه لحظه های من بی تو
تجربه کردنه مرگه زندگی کردن بی تو

من که در گريزم از من به تو عادت کرده بودم
از سکوت و گريه ی شب به تو هجرت کرده بودم

با گل و سنگ و ستاره از تو صحبت کرده بودم
خلوت خاطره هامو با تو قسمت کرده بودم

خونه لبريز سکوته خونه از خاطره خالی
من پر از ميل زوالم عشق من تو در چه حالی
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد ....

رويايم را ببين
خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش
با لبخند
نفسهايت را سپاس ميگويد
پس بر تو چه گذشته كه اينچنين
آرزوي مرگ ميكني ......





ببين فرصت نيست
فرصت براي بودن نيست
پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار
تعقيب كني
(تاري)


پاسخ با نقل قول
  #28  
قدیمی 10-18-2009
تاري تاري آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,296
سپاسها: : 0

33 سپاس در 31 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نفرين بر تو غريبه ... يادت مي آيد آن روزي را كه با هم ابرها را پلكاني قرار داده تا خود را به خورشيد تابان برسانيم و آنجا خوشه هاي زرين از انوارش را چيديم و لحظه هايمان را به مانند رنچين كمان رنگ عشق كرديم و تو گفتي كه مرا مالك تمام زيباييها ميكني حال ميبينم از آن همه زيبايي سهم من زشتي و سياهي عشقي نافرجام بود كه شروع نشده به پايان رسيد و مرا در زندان و قفس تنهاييم محبوس كرد عشقي كه به سرعت جاي خود را به گدازه هاي آتشين خشم و نفرت داد...
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد ....

رويايم را ببين
خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش
با لبخند
نفسهايت را سپاس ميگويد
پس بر تو چه گذشته كه اينچنين
آرزوي مرگ ميكني ......





ببين فرصت نيست
فرصت براي بودن نيست
پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار
تعقيب كني
(تاري)


پاسخ با نقل قول
  #29  
قدیمی 10-18-2009
فرگل آواتار ها
فرگل فرگل آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: كرمانشاه
نوشته ها: 1,524
سپاسها: : 2,541

1,575 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نميتونم بگم كه دنياي مني ...... چون دنيا يه روز تمام ميشه
نميتونم بگم كه مثل گلي ..........چون گل هم يه روز پژمرده ميشه
نميتونم بگم سياهي چشمانت مثل شبهاي پر ستارست ..... چون شب هم تمام ميشه
نميتونم بگم كه مثل آب زلال و پاكي ...... چون آب هميشه زلال و پاك نيست
نميتونم بگم دوستت دارم ...... چون اصلادوستت ندارم .... بلكه...... عاشقتم
پاسخ با نقل قول
  #30  
قدیمی 10-18-2009
Hiwa آواتار ها
Hiwa Hiwa آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 726
سپاسها: : 0

105 سپاس در 86 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

چه دوريم از هم...
تو بيستون برف پوشي و
من تيشه يخ بسته ي فرهاد ...
__________________
هـمیشه از همه نزدیک تر به ما سنگ است !


نگاه کن ، نگاه ها همه سنگ است و قلب ها همه سنگ!


چه سنگبارانی...


گیرم گریختی همه عمر،کجا پناه بری ؟!


" خانه خدا سنگ است "
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 01:35 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها