روانشناسی زیر تالار روانشناسی برای مباحث مربوط به این رشته |
03-24-2009
|
|
مدیر کل سایت کوروش نعلینی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382
7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
جيغ زدن كودک - جیغ زدن در کودکان
جيغ زدن كودک - جیغ زدن در کودکان
نوزاد از موقع تولد براي تأمين نيازهاي خود يا بيان مشكلات خود فقط گريه ميكند بتدريج حرف ميزند و با بيان كلمات نيازي خود را بيان ميكند. بعضاً مشكلات جسمي، مسائل شنوائي يا بيماريهاي كودك ممكن است با بيقراري، گريه كردن ممتد، جيغ زدنهاي طولاني باشد. اين يك وسيله براي ارتباط با محيط و ابزار نياز يا مطرح كردن خود است. خشونت در كودكان يا پرخاشگري ممكن است باعث ايجاد اختلالات رواني و يا پرخاشگري شود. در مسير تكامل تكلم در كودكان ممكن است اختلالات شنوائي نيز با جيغ زدن همراه باشد. چرا كه كودك نميتواند نيازهاي خود را در مسير عادي ابراز كند نميتواند با كلمات بيان كند و با جيغ زدن جلب توجه ميكند. چنانچه جيغ زدنهاي كودك باعث جلب توجه و توجه بيشتر به كودك شود او شرطي ميشود و سعي ميكند خواستههاي خود را با جيغ زدن به اطرافيان تحميل كند.
بسياري از بيماريهاي زمينهاي كودك بيماريهاي متابوليك و كلامي و يا اختلالات گوارشي و يا بيماريهاي عصبي و يا اختلالات رواني ممكن است حالت عادي كودك را تغيير داده و منجر به اين شود که ابراز نياز كودك به طرز عادي نباشد. تغذيه كودك خصوصاً در 6 ماه اول با شير بايد براساس نياز كودك باشد. ساعت مشخص براي او در نظر نگيريد هر موقع كه دوست دارد و به هر ميزان كه نياز دارد. بهترين شرايط آن است كه كودك در بغل مادر در شرايط كاملاً آرام تغذيه شود. هر نوع استرس در مادر يا كودك اين شرايط ايدهآل را مختل كرده و باعث كاهش شير مادر يا اختلال در تغذيه كودك ميشود. محركهاي محيطي مثل صداهاي بلند حتي صداي زنگ تلفن، يا بازي با كودك در ضمن شير خوردن باعث اختلال در تغذيه او ميشود.
زمان شير خوردن كودك از پستان مادر بهترين زمان تبادل عواطف بين مادر و كودك است و اين زماني است كه مادر با كودك خلوت كرده و بهترين و عميقترين عواطف انساني در پاكترين پيوندها مبادله ميشود. هر چه آرامش بيشتري در اين زمان بين مادر و كودك باشد ميزان شير دهي و طول مدت شيردهي بيشتر است كودكاني كه مادران در ضمن شير دهي آرامش بيشتري داشته باشد از آرامش بيشتري برخوردار هستند و راحتتر شير ميخورند، مسلماً رشد بهتري خواهند داشت. بعضي از كودكان به محض شروع تغذيه با شير مادر دفع مدفوع دارند و با كوچكترين تحريك گوارشي ممكن است دفع مدفوع نيز تحريك شود.
كودكاني كه شير مادر ميخورند ممكن است 7-8 مرتبه در روز دفع مدفوع داشته باشند بعضاً اين مدفوع آبي و حتي ممكن است سبز رنگ باشد و يا ممكن است همراه با زورزدن و بيقراري باشد اين واكنشها طبيعي است و مشكل خاص براي كودك ايجاد نميكند بعضاً ممكن است تعداد دفعات دفع مدفوع كودك كم شود تا هفتهاي يك بار دفع داشته باشد دربچههاي كه شير مادر ميخورند اين مسئله نيز ممكن است طبيعي باشد. دفع مدفوع در اين حالت ممكن است با زور زدن، قرمز شدن صورت و كمي بيقراري باشد چنانچه دفع كودك به همين شكل باشد و مشكل حادي ايجاد نكند غير عادي نيست خصوصاً در 6-3 ماده اول اين واكنشها همراه دفع طبيعي است و داروي خاصي لازم نيست.
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
09-24-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
بهداشت و سلامت روان و جسم کودکان
بهداشت و سلامت روان و جسم كودكان
کودکان به غذاي خوب ، خواب کافي ، فضاي مناسب براي بازي و مراقبت هاي پزشکي نيازمندند. اگر اين امکانات براي بچهها فراهم شود ، آنها ميتوانند زندگي خوبي را شروع کنند و مشکلاتي را که در زندگي با آنها روبرو ميشوند ، مانند ، ناراحتي هاي جسماني و مشکلات يادگيري ، کاهش دهند.
بهداشت مطلوب براي بچهها ، قبل از تولد و با مراقبت هاي پيش از زايمان آغاز ميشود. مادران باردار ، در طول دوره بارداري حتماً بايد به پزشک يا درمانگاه مراجعه کنند ، غذاهاي مقوي بخورند ، از مصرف الکل ، توتون و مواد مخدر بپرهيزند و استراحت کافي داشته باشند. زنان بارداري که از مراقبت هاي پزشکي مناسبي برخوردار نيستند ، شانس تولد بچه هايي با ويژگي هاي زير را افزايش ميدهند :
о هنگام تولد وزن کمي دارند و امکان اين که در طول زندگي با مشکلات جسمي و ناتواني در يادگيري روبه رو شوند ، زياد است.
о دچار آسم هستند.
о عقب افتادگي ذهني دارند.
о داراي مشکلات گفتاري و زباني هستند.
о قدرت تمرکز ذهني ندارند .
о بيش فعالند.
کودکان ، بعد از تولد نيز بايد از بهداشت مناسب برخوردار باشند. يک رژيم غذايي خوب ميتواند در اين زمينه بسيار مؤثر باشد. بچه هاي که در سنين مدرسه هستند ، اگر غذاي خوب و مقوي مصرف کنند ، تمرکز بهتري در کلاس درس خواهند داشت. غذاي آنها بايد شامل اين مواد باشد : انواع نان ، غلات ، ميوه ، سبزيجات ، گوشت ، مرغ ، ماهي و يا جانشين آنها ( مانند : تخم مرغ ، لوبيا و نخود خشک شده ) ، شير ، پنير و ماست . بهتر است ، از خوردن چربي و شيريني زياد بپرهيزند. معمولاً بچه هاي 2 تا 5 ساله ميتوانند غذاهايي را مصرف کنند که بزرگ ترها ميخورند ؛ البته در حجم کم تر.
بچه های پیش دبستاني ، به طور مرتب ، به معاينات پزشکي ، دندانپزشکي و واکسيناسيون نيازمندند. مراقبت هاي پزشکي به صورت دائمي به اندازه زماني که بچهها بيمار يا دچار صدمه جسماني شده اند ، اهميت دارد.
واکسيناسيون کودکان از حدود 2 ماهگي شروع ميشود و آنها را از ابتلا به 9 بيماري : سرخک ، اوريون ، سرخجه ، ديفتري ، کزاز ، سياه سرفه ، آنفلوانزا ، فلج اطفال و سل مصون ميسازد. اين بيماريها ، ميتوانند صدمات جبران ناپذيري به رشد ذهني و جسمي کودکان وارد آورند . معاينه دندان هاي کودکان نيز حداقل از 3 سالگي آغاز ميشود و بايد به طور مرتب ادامه يابد.
ايجاد فرصت هايي براي ورزش و رشد هماهنگ بدني ، براي بچه هاي پيش دبستاني ، اهميت خاصي دارد. آنها همچنين براي تقويت ماهيچه هاي بزرگ بدن ، به تمرين هايي مانند : پرتاب توپ ، دويدن ، جهيدن ، بالا رفتن و حرکات موزون نياز دارند. تمرين هايي که براي تقويت ماهيچه هاي کوچک بدن ، به خصوص ماهيچه هاي دستها و انگشتان توصيه ميشود ، عبارتند از : نقاشي با مداد رنگي ، درست کردن پازل ، کار با قيچي و باز و بسته کردن زيپ لباس ها.
مهد کودک؛ محل مناسبي براي پرداختن به اين قبيل کارها و کسب مهارت است .
والدين که بچه هاي معلول دارند ، به محض برخوردن با هر گونه مشکلي ، بايد خيلي زود به پزشک مراجعه کنند. رسيدگي به موقع به اين بچهها ، به رشد استعدادهاي آنها کمک ميکند.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 09-24-2009 در ساعت 03:22 PM
|
09-24-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آمادگی اجتماعی و عاطفی
آمادگي اجتماعي و عاطفي
بچهها معمولاً هنگام ورود به مدرسه بسيار هيجان زده هستند. آنها در مدرسه با محيطي روبه رو ميشوند که با محيط خانه يا حتي محيط پيش دبستان فرق دارد.
در مدرسه بچهها مجبورند در گروه هاي بزرگ کار کنند و با بزرگسالان جديد و بچه هاي ديگر کنار بيايند . آنها بايد توجه و محبت معلم خود را با بچه هاي ديگر تقسيم کنند. برنامه روزانه آنها نيز فرق ميکند. اغلب بچهها ، مدرسه را با مهارتها ي اجتماعي و بلوغ عاطفي آغاز نمي کنند. اين مهارتها را ميتوان با دقت و تمرين کافي آموخت. اگر از قبل فرصت هايي براي رشد برخي ويژگيها در بچهها فراهم شده باشد ، آنها شانس بيش تري براي کسب موفقيت در مدرسه دارند. اين ويژگيها عبارتند از :
*اعتماد به نفس : بچهها بايد بياموزند ، نسبت به خود احساس خوبي داشته باشند و باور کنند ميتوانند موفق شوند. بچه هايي که اعتماد به نفس بالايي دارند ، وقتي دست به کاري جديد ميزنند و بار اول موفق نمي شوند ، دست از تلاش بر نمي دارند.
*استقلال : بچهها بايد بياموزند ، کارهايشان را خود انجام دهند.
*انگيزه : بچهها بايد خواهان يادگيري باشند و در آنها انگيزه براي درس خواندن ايجاد شود.
*کنجکاوي : بچهها ذاتاً کنجکاوند و براي به دست آوردن فرصت هاي بيش تر يادگيري ، بايد همان طور کنجکاو باقي بمانند.
*پشتکار : بچهها بايد يادبگيرند ، کاري را که شروع کرده اند ، تمام کنند.
*همکاري : بچهها بايد بتوانند با بچه هاي ديگر سازگار شوند ، معناي همکاري را بفهمند و نوبت را رعايت کنند.
*خويشتن داري : بچهها در دوره پيش دبستاني بايد بفهمند که بعضي از رفتارها ، مانند ضرب و شتم ، ناشايست هستند و بياموزند که براي نشان دادن عصبانيت ، راه هاي خوب و بد وجود دارد.
*همدلي : بچهها بايد ديگران را دوست داشته باشند و ياد بگيرند به احساسات آنان اهميت بدهند. والدين حتي بيش از مدرسه و مراکزي که وظيفه مراقبت از بچهها را دارند ، ميتوانند به بچهها درس همدلي بياموزند.
اگر مايليد فرزندان شما چنين ويژگي هاي مثبتي پيدا کنند ، توصيه هاي زير را به کار بنديد :
• مهم نيست چگونه ، اما بچهها بايد حس کنند که شما از آنها مواظبت ميکنيد:
بچهها از آنچه از ديگران ميبينند يا ميشنوند ، تقليد ميکنند . اگر والدين ورزش کنند يا غذاي کافي بخورند ، بچهها بيش تر تمايل پيدا ميکنند اين کارها را انجام دهند. در صورتي که والدين با ديگران با احترام رفتار کنند ، بچهها نيز ياد ميگيرند به ديگران احترام بگذارند و اگر والدين در کارها مشارکت داشته باشند ، بچهها ميآموزند به خواسته هاي ديگران نيز توجه کنند.
• نسبت به مدرسه و يادگيري نگرش مثبت داشته باشيد :
هر کودکي که پا به عرصه وجود ميگذارد ، محتاج کشف و يادگيري است. اگر پدر و مادر خواهان پرورش اين ويژگيها در کودک خود هستند ، بايد کنجکاوي اورا تحريک کنند. نشان دادن علاقه به آنچه کودکان انجام ميدهند ، سبب ميشود ، آنها از دستاوردهاي خود احساس رضايت کنند.
اگر والدين نسبت به رفتن فرزندشان به مدرسه هيجان زده باشند ، بچهها نيز دچار اضطراب ميشوند. هنگامي که فرزند شما ميخواهد وارد مهدکودک شود ، سعي کنيد راجع به جاذبه هاي مدرسه با او صحبت کنيد . با او درباره فعاليت هاي هيجان انگيزي که در مدرسه انجام ميشود ، مانند گردش هاي علمي و کارهاي هنري سرگرم کننده ، سخن بگوييد و سعي کنيد با علاقه و اشتياق زياد درباره آنچه که او در مدرسه خواهد آموخت ، مانند : خواندن ، نوشتن ، اندازه گيري کردن و وزن کردن ، حرف بزنيد.
• براي فرزند خود ، فرصت هايي براي تمرين و تکرار فراهم کنيد: سينه خيز رفتن ، اداي کلمات جديد و يا حتي نوشيدن يک فنجان چاي ، نياز به تمرين دارد. بچهها نه تنها از تکرار کارها خسته نمي شوند ، بلکه با انجام دوباره کارها آنها را ياد ميگيرند و اعتماد به نفس لازم را براي انجام کارهاي جديد پيدا ميکنند.
• در زندگي فرزندتان نظم و انضباط مناسبي برقرار کنيد: همه بچهها تا اندازه اي به محدوديت نياز دارند. معمولاً بچه هايي که والديني منضبط و در عين حال با محبت دارند ، از نظر مهارت هاي اجتماعي بهتر و عملکرد شان در مدرسه مثبت تر از بچه هايي است که والدين شان ، آنها را زياد محدود ميکنند يا کاملاً آزاد ميگذارند. در اين رابطه توصيه هاي زير ضروري به نظر ميرسند :
* در ضمن اين که فعاليت هاي بچهها را هدايت ميکنيد ، از ايجاد محدوديت هاي غير ضروري و تسلط بر اوضاع بپرهيزند.
* هنگامي که از فرزند خود ميخواهيد کاري را انجام دهد ، برايش دلايل کافي بياوريد. براي مثال ، بگوييد : لطفاً اسباب بازی ات را از روي پلهها بردار ، چون ممکن است پاي کسي به آن بر خورد کند و پرت شود. نه اين که بگوييد : اين کار را انجام بده ، چون من ميگويم .
* به صحبت هاي فرزند خود گوش دهيد تا به خواسته هاي او پي ببريد و اين که آيا به کمک خاصي نياز دارد يا نه ؟
* موقع عصبانيت ، عشق و علاقه و احترام خود را نسبت به فرزندتان نشان دهيد. از کار او انتقاد کنيد، نه از خودش . مثلاً بگوييد : من دوستت دارم ، اما اين صحيح نيست که روي ديوارها نقاشي بکشي . وقتي اين کار را انجام ميدهي ، من عصباني ميشوم.
* به فرزندتان در انتخاب راه و حل مشکلات کمک کنيد. شما ممکن است از فرزند 4 ساله خود بپرسيد : چه کار کنيم که ديگر کسی به اسباب بازي هاي تو دست نزند ؟
* مثبت نگر و مشوق کودک خود باشيد. او را به خاطر کار نيک تشويق کنيد. لبخند رضايت و تشويق شما ، بيش تر از تنبيه هاي سخت ، رفتار خوب را در کودکان شکل ميدهد.
* اجازه دهيد بچهها خيلي از کارها را خودشان انجام دهند : کودکان به مراقبت زيادي نياز دارند ، ولي کم کم ياد ميگيرند که با انجام کارهايي مانند ، پوشيدن لباس و مرتب کردن اسباب بازي هاي خود ، مستقل شوند و اتکا به نفس خود را تقويت کنند. بسيار اهميت دارد که در هر کاري به جاي آنها تصميم گيري نکنيد و اجازه بدهيد خودشان تصميم بگيرند. به ياد داشته باشيد ، فقط زماني به آنها حق تصميم گيري بدهيد که يک راه بيش تر وجود نداشته باشد.
فرزندان خود را تشويق کنيد با بچه هاي ديگر بازي کنند و درکنار بزرگ ترهايي بمانند که از اعضاي خانواده آنها نيستند. بچه هاي پيش دبستاني به خصوص به اين فرصت هاي اجتماعي بيش تر نياز دارند تا ياد بگيرند که چگونه از ديد ديگران به مسائل نگاه کنند. اگر بچهها قبلاً تجربياتي از برخورد و نشست و برخاست با بزرگسالان وبچه هاي ديگر داشته باشند، با معلمان و همکلاسي هاي خود سازگاري بيش تري خواهند داشت.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
09-25-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
من خجالت ميكشم...
من خجالت ميكشم...
ميتوان گفت پديده كمرويي فوقالعاده فراگير است و به دلايل مختلف درصد قابل توجهي از كودكان، نوجوانان و بزرگسالان هر جامعه دچار كمرويي و چنين ناتوانيها و معلوليتهاي اجتماعي هستند. كمرويي نزد كودكان به مراتب بيشتر از بزرگسالان است.
ميتوان گفت پديده كمرويي فوقالعاده فراگير است و به دلايل مختلف درصد قابل توجهي از كودكان، نوجوانان و بزرگسالان هر جامعه دچار كمرويي و چنين ناتوانيها و معلوليتهاي اجتماعي هستند. كمرويي نزد كودكان و نوجوانان به مراتب بيشتر از بزرگسالان است.
رفتار گوشهگيري يا انزواطلبي به عنوان يكي از مشكلات عمده در كودكان و نوجوانان محسوب ميشود و متاسفانه به علت آن كه براي مدرسه يا اطرافيان ايجاد دردسر و مشكل نميكند، دير شناخته و گاه كودك كمرو به عنوان فردي مودب و بيدردسر از طرف نزديكان معرفي ميشود و هنگامي كه با معلمان يا خانواده در خصوص مشكلات رفتاري پرسيده ميشود، كمتر اين كودكان را معرفي ميكنند و در نتيجه شناخت و درمان آنها به تاخير ميافتد و زماني متوجه مشكل ميشوند كه كار درمان سختتر و وضعيت كودكان حادتر شده است.
از نظر روانشناسان و متخصصان بهداشت رواني، كمرويي و انزواطلبي از مشكلات جدي كودكان است. كمرويي شديد ويژگي شخصيتي پردردسري است.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
09-25-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نشانههاي كمرويي در كودكان
نشانههاي كمرويي در كودكان
در كمرويي شديد كودك از تماس با افراد و شركت در گفتارهاي اجتماعي پرهيز ميكند. علايق ذهني و عاطفي كودك نسبت به محيط خارج كم ميشود. اين دسته از كودكان يا نوجوانان معمولا از داشتن دوست محروم هستند، يا تكدوست و بسيار به او وابستهاند و به طور كلي از بودن در كنار هم سنهاي خود لذت نميبرند و به فعاليتهايي كه بچههاي ديگر در آن شركت داشته باشند، علاقهاي نشان نميدهند و بازي در تنهايي را به جمع ترجيح ميدهند.
اين كودكان و نوجوانان احساس بيكفايتي ميكنند و به دنياي درون خود پناه ميبرند و بيش از حد متواضع هستند و حتي اگر با مسالهاي مخالف باشند، جرات بيان مخالفت با نظرات خود را ندارند. اين افراد نسبت به مسائل اطراف خود حساسيت بيش از حدي دارند و اگر مسالهاي مخالف نظر آنها باشد يا مجبور به شركت در كار جمعي باشند، در گوشهاي كز ميكنند و با كسي حرف نميزنند و گاه هنگام شدت ناراحتي، ناخنهاي خود را ميجوند.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
09-25-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
اثرات كمرويي بر كودكان
اثرات كمرويي بر كودكان
كمرويي شديد، قدرت مبارزه براي گرفتن حق را از انسان ميگيرد و آدم كمرو اجازه ميدهد هر كس صدايش بلندتر و انصافش كمتر است، حق او را ضايع كند. چنين شخصي چون معمولا قادر نيست عقايد خود را بدرستي بيان كند، بيعرضه و احمق به نظر ميرسد.
انسانهاي كمرو با آن كه نياز عاطفي شديد دارند، در تمام مدت عمر بييار و ياور ميمانند.
اگر كمرويي ادامه يابد و عواملي نيز آن را تشديد كنند، طفل دچار عقده خودكمبيني ميشود و در طول زندگي ناموفق خواهد بود.
كودكاني كه كمرو بار ميآيند، بتدريج احساس خود ارزشمنديشان به حداقل ميرسد و عزت نفس آنها از بين ميرود.
در نتيجه اين امور انگيزه ايشان براي انجام كارها به حداقل كاهش مييابد و لذا دچار شكستهاي پياپي ميشوند و مواجه شدن با تجارب تلخ و ناموفق سبب استمرار حالت كمرويي در اين گونه كودكان ميشود.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
09-25-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
علل كمرويي در كودكان
علل كمرويي در كودكان
معمولا كودكان شديدا كمرو داراي پدر و مادر كمرو و خجالتي هستند. به همين دليل فرصتها و روابط كمتري براي ملاقات و معاشرت با ديگران داشتهاند.
بخشي از اين ويژگي ارثي و بخش عمده آن محيطي است. كمرويي براي كودك 12 ماههاي كه خود را پشت چادر مادرش مخفي ميكند يا پسربچه 3 سالهاي كه از بودن با كودكان ديگر خجالت ميكشد، بسيار طبيعي است. اعتماد نداشتن به خود و احساس حقارت نيز يكي از مهمترين عوامل كمرويي است.
كمرويي پديدهاي ارثي نيست كه از پدر و مادر به كودك منتقل شود، بلكه والدين كمرويي را در خانواده به كودك ميآموزند. آموزش كمرويي از طريق اضطراب و كمرويي پدر و مادر يا تنبيه و تهديد كردن كودكان انجام ميگيرد.
از سوي ديگر، كمالجويي پدر و مادر نيز كودك را به طرف كمرويي سوق ميدهد. يعني برخي پدران و مادران به دليل كمالجويي خود نميگذارند كودكانشان مهارتهاي لازم را كسب كنند.
محروميت از محبت، نقص عضو يا بيماريهاي ديگر جسماني، شكستهاي متعدد در زندگي، تحقير كودك جلوي جمع و نداشتن معيارهاي خاص را نيز ميتوان به عنوان علل اين مشكل به شمار آورد كه در صورت استمرار آن كودك دچار افسردگي يا اسكيزوفرني ميشود.
از علل ديگر كمرويي كودكان ميتوان به غلبه و سلطه غم و اندوه بر آنان به علت فقدان غريزي از دست رفته، تنگدستي و فقر خانواده مخصوصا براي كودكان تيزهوش، احساس گناه غيرقابل جبران يا فوقالعاده شرمآور براي برخي از آنان، ضعف جسمي و مخصوصا نقص و نارسايي عضوي كه موجب شرمساري گردد، خودپرستي، خودخواهي و كبر، به گونهاي كه ديگران او را داخل آدم به حساب نياورند، ضعف تحصيلي و عدم پذيرش در خانه، مدرسه يا در ميان جمع وجود حسادت يا كينهاي ريشهدار در كودك، وجود ترس و احساس ناامني بسيار از جهات مختلف، وجود پارهاي از بيماري ناشي از تعادل نداشتن ترشح برخي غدههاي درونريز چون غده تيروئيد، ناراحتي از زندگي و از جريانهاي خانواده و بخصوص درگيري والدين و وضع نابسامان آنها در برخوردها و دعواها.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
09-25-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
چگونه ميتوان از كمرويي كودكان پيشگيري كرد؟
چگونه ميتوان از كمرويي كودكان پيشگيري كرد؟
- به طور كلي، هنگامي كه با فرزندتان صحبت ميكنيد، به چشمانش نگاه كنيد تا او نيز جرات نگاه كردن پيدا و اعتماد به نفس كسب كند.
- كودك هنگامي ميتواند بخوبي سخنش را بگويد كه مادر گوشهايش را در اختيار او قرار دهد و با دقت به تمام حرفهايش گوش كند؛ زيرا اين امر نيز در جلوگيري از كمرويي بسيار موثر است.
انسانهاي كمرو با آن كه نياز عاطفي شديد دارند، در تمام مدت عمر بييار و ياور ميمانند.
اگر كمرويي ادامه يابد طفل دچار عقده خودكمبيني ميشود و در طول زندگي ناموفقخواهد بود.
- مهارتهاي اجتماعي مثل: ورزش، نقاشي، طراحي، قصهگويي و لطيفهگويي نيز در تقويت روحيه كودك و پيشگري از كمرويي اثرات فراوان دارد.
- اگر پدر و مادري ميبينند كه كودكشان خجالت ميكشد، لازم نيست او را وادار كنند كه در ميان مهمانان صحبت كنند و يا به زور براي خاله جان شعر بخوانند! اين عمل سبب ميشود كودك در اتاقش مخفي شود، گريه كند و كلا از جمع گريزان باشد و در مهمانيهاي آينده در جمع شركت نكند.
- هنگامي كه مهماني به خانه شما ميآيد، مانع ديدار فرزندتان با آنها نشويد و اجازه بدهيد با آنها معاشرت كند.
- هرجا مناسب است، فرزندتان را همراه خود ببريد تا احساس كند او را به حساب ميآوريد.
- او را تشويق كنيد تا حرفهايش را با صداي بلند بزند و هنگامي كه ميخواهد كاري انجام بدهد، بدون آن كه چندان دخالتي در كار او بكنيد، كمكش كنيد.
- انجام بعضي كارها را بايد به او محول كنيد.
- كودك و نوجوانان را بايد تشويق به صحبت كردن كرد. مثلا حرف زدن با عروسك، خواندن انشاء، بازگويي خاطرههاي سفر، شرح يك بازي و آنچه در مهماني گذشت.
- نقاط مثبت او را مورد تشويق قرار دهيد.
- هرگز نبايد كودك را به دليل كمرويي تمسخر يا تنبيه كرد.
- تجربه موفقيتآميز در يك فعاليت گروهي براي اين گونه كودكان ميتواند آغاز بسيار خوبي باشد.
- معلمان عزيز با درگير كردن اين كودكان در فعاليتهاي اجتماعي هر چه بيشتر در مدرسه و اجتماعي كردن اين كودكان كوشش كنند.
- زمينهسازي براي گردش و تفريح و پيكنيك با افرادي كه به او خيلي نزديكند، مخصوصا از خويشاوندان.
- ايجاد فضايي با محبت و انس و تفاهم و شور و شوق در محيط خانواده.
- از ميان بردن عواملي كه زمينهساز كمرويي شده است. مثل تحقير، شرمسار كردن و احساس گناه كردن.
در كل توصيه ميشود اگر كودك سر از انزوا درآورده و در گوشهاي كز كرده است، والدين بايد با او بجوشند و با ايجاد شور و شوق و نشاط در زندگي او را به ميان خود بكشند و با او گرم بگيرند.
پديده كمرويي به عنوان يك معلوليت اجتماعي، چنانچه بموقع تشخيص داده و درمان نشود، ممكن است آثار نامطلوبي داشته باشد و رشد شناختي، عاطفي و رواني و اجتماعي كودك را به طور جدي تحت تاثير قرار خواهد داد.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
10-23-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نحوه برخورد با کابوس کودکان
نحوه برخورد با کابوس کودکان
مقدمه
در این حالت کودک به علت دیدن خوابهای ترسناک از خواب بیدار میشود و اغلب بخشی از خوابی که موجب ترس وی شده و یا تمامی آن را به یاد میآورد. در این زمان کودک اکثرا در رختخواب خود مینشیند و فریاد میکشد و یا گریه میکند و یا به طرف اتاق خواب و تخت والدین میآید و از آنها تقاضای کمک میکند. گاهی هم ممکن است کودک دچار وحشت شبانه در خواب شود و با صدای بلند در خواب داد بکشد و گریه کند اما از خواب بیدار نشود.
علل کابوس
علل و موجبات اصلی کابوسها ممکن است بر اثر رویدادها و مسائل ترسناکی باشد که کودک در طی روز در تلویزیون میبیند یا در داستانها و کتابها میخواند و یا اطرافیان تعریف میکنند و یا اصولا مسئلهای باشد که کودک خود شخصا با آن رو به رو است مانند: دعواها ، مشکلات احساسی و در بچههای بزرگتر مشکلات در مدرسه و شاید سختی تکالیف درسی و غیره. همچنین کابوسهای کودک میتواند تاثیراتی از اعمال روزانه باشد، یک روز فشرده و سخت میتواند باعث کابوس هنگام خواب شود.
البته خوابهای وحشتناک میتواند از تخیل کودک هم شکل بگیرد بدون اینکه معنای خاصی داشته باشد. در بچههای کوچک این خوابها قسمتی از رشد آنهاست و وقتی از خواب میپرند بلافاصله به خواب میروند و در فردا آن روز چیزی به یاد نمیآورند. هر کابوسی به این معنی نیست که مسئلهای وجود دارد. در کودکان تب ، مریضی ، زیاد یا دیر خوردن غذا میتواند نقش مهمی در کابوس داشته باشد.
نحوه برخورد والدین با کابوس
نحوه بر خورد والدین هنگام دیدن خوابهای وحشتناک به این گونه است که: هنگامی که کودکی در دل شب فریاد کشید، بی آن که از خواب بیدار شود، باید او را نوازش کرد و آرام در گوشش لالایی نجوا کرد و در این هنگام نباید کودک را حتیالامکان از خواب بیدار کرد. اما زمانی که کودکتان از صدای فریاد خودش بیدار شد، همچنان وحشت زده و ترسیده است او را در آغوش بگیرید و یک لیوان آب به او بدهید و او را نوازش کنید و با صدای آهسته برایش تعریف کنید که این فقط یک خواب بود و گذشت، آنچه که دیدی همه در خواب بود.
حتی اگر کودک معنی واژه رویا را هنوز یاد نگرفته باشد، طنین آرام بخش صدایتان او را تسکین خواهد داد و به او خواهد فهماند که آنچه که دیده واقعیت نداشته است، و اگر کودک باز هم بیقراری کرد میتوان چراغ را روشن کرد و گفت بیا به دنبال آن چیزی که میترسی بگردیم و یا به او بگوییم چراغ را برایت روشن میگذارم. البته امکان دارد که در بعضی موارد ، صحنههایی از آن کابوس وحشتناک در ذهنش دوباره تکرار شود و از ترس اینکه دوباره آن منظرههای وحشتناک را ببیند از رفتن به رختخواب امتناع ورزد، توصیهای که در این زمان وجود دارد این است که موضوع خوابی را که کودک عنوان میکند را به شکل دیگری به پایان برسانیم به این شکل که مثلا اگر خواب اژدها را دید به او بگوییم که در انتها تو شمشیری داشتی و اژدها را کشتی.
سعی کنید وقتی کودک خواب ترسناک میبیند و به طرف تخت شما میآید او را به تخت خودش باز گردانید چون بعدا خیلی مشکل است که شبهای بعد در اتاق خودش به خواب رود و سعی کنید پیش کودک تا به خواب رفتن وی بمانید و بعد اتاق او را ترک کنید. هنگامی که احساس میکنید دیدن کابوس در کودکتان به علت این است که ذهنش مشغول مسئلهای است باید دقت کنید که چه چیزی در زندگی کودک تغییر یافته است. البته باید از خود کودک کمک گرفت و یک سئوال باز و دقیق پرسید مثلا دیشب چه خوابی دیده بودی؟ یا دقیقا از چه چیزی میترسی؟ و بگذاریم خودش تعریف کند و سعی کنیم بین صحبتهایش حرف نزنیم با دقت گوش کنیم.
زیرا کودک با این عمل ما احساس خواهد کرد که وی را درک میکنیم. البته در کودکانی که کوچکتر هستند نباید انتظار داشته باشیم که خوابشان را واضح بتوانند بیان کنند زیرا کودکان در سنین پائین نمیتوانند دقیقا خوابی را که دیدهاند به روشنی برای دیگران تعریف کنند و فقط ممکن است یک لغت بگویند مثل: زن بد جنس یا سگ بزرگ. در این صورت باید به آنها گفت که در واقعیت و در اتاق او چیزی وجود ندارد و میتوان به همراه کودک همه جای خانه را جستجو کرد.
پیشگیری
شبها سعی کنید همیشه یک چراغ خواب در اتاق کودک روشن باشد و در تاریکی قبل از اینکه کودک به خواب رود به وسایل در اتاق کودک نگاه کنید که بد نمانده باشد مثلا سایه یک صندلی ممکن است برای کودک ایجاد ترس کند. و یا میتوان یک عروسک به کودک داد و یا در اتاق او آویزان کرد و به او بگویید که این عروسک جلوی خوابهای بد را میگیرد.
سعی کنیم کودکان قبل از به خواب رفتن فیلمهای خشن و ترسناک نبینند و یا بازیهای خشن و هیجان انگیز انجام ندهند، سعی کنید قبل از به خواب رفتن کودک برایش قصه بخوانید (البته نه قصه های هیجان انگیز) و یا یک مسئله که برای کودک جالب است برایش تعریف کنید و به او بگویید: امیدوارم امشب در موردش خواب ببینی. شما میتوانید یک موقعیت روحی خوب و آرامش قبل از خواب ، برای کودکتان ایجاد کنید.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
10-23-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
با ترس کودکان چه کنیم؟
با ترس کودکان چه کنیم؟
مقدمه
بسیاری از والدین با مشکلاتی از قبیل ترس کودک از حیوانات ، ترس از تاریکی ، ترس از غریبهها و... مواجه میشوند و واقعا نمیدانند که چگونه رفتاری باید در مقابل این ترسها داشته باشند. خیلی از آنها تلاش زیاد میکنند تا به کودک خود نشان دهند که ترس او موردی ندارد و هیچ جای ترس وجود ندارد. اما گویا هر چه بیشتر تلاش میکنند کودکشان در ترس خود مصممتر میشود. در برخورد با چنین ترسهایی والدین در اولین گام باید دلایل آنرا مشخص کنند. برخی از این ترسها طبیعی بوده و لازم نیست والدین حساسیت زیادی در مورد آنها نشان دهند و برخی بنا به دلایلی رخ میدهند که لازم است در رفع این ترسها مورد توجه قرار گیرند.
علل ترس در کودکان
اینکه چرا کودکان میترسند مورد توجه بسیاری از صاحبنظران رشد کودک و روانشناسان بوده است. برخی از محققان عوامل زیستی را به عنوان علت برخی از ترسها عنوان کردهاند و برخی دیگر عوامل روان شناختی، عوامل خانوادگی و سایر عوامل را مطرح کردهاند. در برخی اوقات ترسی که کودک از خود نشان میدهد به یک نیاز روانی ارتباط دارد. مثلا کودکی که ترس از مدرسه را نشان میدهد ممکن است از لحاظ روانی وابستگی زیادی به پدر یا مادر خود داشته باشد و ترس او در واقع ریشه در این وابستگی او دارد.
گاهی اوقات یک تغییر در شیوه زندگی مثل تغییر محل سکونت ، جدا شدن از والدین و... به صورت ترس از تاریکی ، ترس از حیوانات و غیره خود را نشان میدهد. بنابراین میتوان گفت برخی از ترسهای مشخص و معین کودک میتواند ریشههای روانشناختی داشته باشد و مستقیما با موضوع آن ترس مرتبط نباشد. در برخی اوقات این خانواده است که مشکل ترس را در کودک بوجود میآورد. ممکن است کودک ترس از یک مساله خاصی را در محیط خانواده یاد گرفته باشد. مثلا مادری که از عنکبوت میترسد این ترس خود را به کودک منتقل میکند. این اتفاق بر اساس فرایند یادگیری صورت میپذیرد. بطوری که والدین در آموزش اکثر رفتارها به عنوان الگو و سرمشق کودک هستند.
کودکی که نیاز به احساس امنیت دارد با مشاهده رفتار و حالات والدین و خانواده خود شروع به شناسائی محیط ها و موقعیتهای امن از ناامن مینماید. و در این راستا کاملا متکی بر آنهاست. بنابراین آنچه رفتار مادر نشان میدهد برای او الگو و اساس رفتارش است. کودک با مشاهده رفتارهای مختلف میآموزد که چه چیزی ترسناک است و چه چیزی ترسناک نیست. گاهی اوقات ترس کودک ناشی از شیوه های زیستی غلط والدین است. والدینی که برای وادار کردن کودک به انجام کاری او را تهدید میکنند و یا از چیزی میترسانند. مثلا مادر به کودک خود میگوید اگر شلوغی کنی میروم و دیگر بر نمیگردم. یا برای وادار کردن به او خوردن دارو او را از آمپول میترساند. فشار روانی که به این طریق والدین به کودکان خود وارد میکنند ، میتواند به صورت ترسهای مختلف خود را بروز دهد. در کودکان ناراحتیها و اضطرابهای روانی اغلب با مواردی از قبیل ترس و... مشخص میشوند.
از جمله عوامل دیگر شرایطی است که کودک در محیط پیرامون ممکن است با آنها مواجه شود، مثل دیدن تصادف دو اتومبیل و دزد و... همینطور است تماشای فیلمهای ترسناک و وحشت انگیز که با تاثیری که روی قدرت تخیل کودک میگذارد موجب وسعت یافتن این صحنهها و شاخ و برگ داده شدن آنها در ذهن کودک میشود و ترس و وحشت زیادی را در کودک ایجاد می کند.
چه نوع ترسها به توجه و درمان نیاز دارند؟
در وهله اول باید به سن کودک توجه داشت. برخی از ترسها در سنین خاصی طبیعیتر هستند. بنابراین اگر چنین ترسهایی بیش از دو سال دوام داشته باشند حتما به توجه و درمان نیاز دارند. اصولا یک ترس عادی نباید چنین مدت زمانی طول بکشد و گاه بدون نیاز به مداخلات درمانی به تدریج کاهش پیدا کرده و بالاخره از بین میرود. همینطور برای تشخیص ترسهای غیر عادی باید به نوع ترس نیز توجه داشت.
هر چند گاهی اوقات کودکان از چیزی میترسند ولی این ترس چندان وحشتزا نیست و مشکل خاصی در عملکرد روزانه کودک ایجاد نمیکند و واکنش ترس در او چندان شدید و ناهنجار نیست. اما زمانیکه نوع ترس کودک غیر عادی است و نیاز به مداخلات درمانی دارد واکنش کودک به عامل ترس بسیار شدید است. کودک بسیار وحشت زده میشود و رفتارهایی از خود نشان میدهد که اغلب خارج از کنترل دیگران است.
برای درمان ترس در کودکان چه باید کرد؟
روان شناسان برای کاهش ترسهای کودکان راههای زیادی را توصیه میکنند. آنها در وهله اول به والدین توصیه میکنند که در رفع مشکل کودک عجولانه عمل نکنند. تعجیل و شتابزدگی آنها در کاهش ترس کودک میتواند به جای درمان ، اضطراب و ترس او را افزایش دهد. این ترس معمولا بتدریج از بین میرود و لازم است والدین با خونسردی و آرامش اقدام به کاهش این ترسها نمایند. توصیه بعدی روان شناسان این است که هرگز کودکان را به خاطر ترسی که دارند تحقیر و سرزنش نکنیم. هر چند دلیل ترس از نظر ما بزرگترها کاملا غیر منطقی و نامعقول به نظر میرسد اما خود کودک چنین احساسی ندارد و نمیتواند غیر منطقی بودن ترس خود را درک کند و سرزنش به او کمکی نخواهد کرد.
حتی زمانیکه کودک تحت نظر یک متخصص یا روان شناس درمان میشود، اگر عامل اصلی ایجاد کننده ترس هنوز حضور داشته باشد چندان فایدهای نخواهد کرد. مثلا زمانیکه خود مادر از تاریکی میترسد، هر چند کودک حمایتها و درمانهایی را از روانشناس و مشاور خود دریافت میکند، اما الگویی که در خانه از رفتار مادر میپذیرد الگویی قویتر است که نتایج یک درمان ثمر بخش را از بین میبرد. بنابراین لازم است علل اساسی ترس کشف و مرتفع شوند.
بازی موقعیت مناسبی است که ترس کودک را از بین ببریم. مثلا کودکی که از آمپول میترسد، میتوانیم یک بازی خوب ترتیب بدهیم که در آن کودک آمپول زدن را تمرین کند. در مراحل دیگر میتوان از روشهای خاص رفتار سازمانی که توسط روانشناسان استفاده میشود بهره جست. با مراجعه به یک روانشناس و درمانهای رفتاری او میتوان اقدام به حل مشکل کودک نمود.
سخن آخر
پدیده ترس هر چند که یک غریزه طبیعی است که در انسان از همان بدو تولد وجود دارد، اما هر گاه به دلیل تغییراتی که در شدت و نوع آن بوجود میآید از حالت عادی خارج میشود. این ترسها تحت عنوان ترسهای مرضی شناخته میشوند که هم کودک و هم اطرافیان او را آزار میدهند توصیههای مناسب روانشناسان و استفاده از مداخلات رفتاری در این راستا میتواند سودمند باشد.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 12:31 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|