بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #21  
قدیمی 10-18-2009
GolBarg GolBarg آنلاین نیست.
مدیر روانشناسی

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221

2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خواننده شادمهر عقیلی
آهنگ: در بینهایت شب



تو بی نهایت شب وقتی نگاهت می خندید

چشمهای خیره ی من اندوه تو نمی دید

چرا غریبه بودم با غربت نگاهت
اسیرمو ندیدم تو چشم بی گناهت

کاشکی برای قلبت یه آسمون می ساختم

روح بزرگ تورو چرا نمی شناختم

آینه گریه می کرد وقتی تورو شکستم ستاره پشت در بود وقتی درارو بستم

تو بودی و سکوت و غروب سرد پاییز
باغچه رو زیر و رو کرد برگای زرد پاییز

حالا منه غریبه دنبال تو می گردم

با قلب آسمونی کمک کن تا برگردم
__________________

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #22  
قدیمی 10-25-2009
Nur3 آواتار ها
Nur3 Nur3 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jun 2009
نوشته ها: 919
سپاسها: : 0

72 سپاس در 71 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


همه ی دنیای من نگاه مریم
میشینم یه عمری چش براه مریم

منو می رسونه تا شبای رویا
چهره ی قشنگ و مثل ماه مریم

دلم آروم نداره بیقراره
گریه ی هر شبم بی اختیاره

گل مریم همه ی دار و ندارم
غیر مریم کسی رو دوست ندارم

نگاه کن تو چشام مریم، عزیز رویاهام مریم
پس کی مال من میشی، من تو رو می خوام مریم




خواننده : آرتين

آهنگ : مريم


__________________
Chera Donya Mano Mikhay Tak o Tanha?!..Mano Dadi Be Dastaye Shabaye Sarde Tanahaii..CHera Rahmi To Ghalbet Nist Akhe Donya! Che Donyayiii..Chera Hishki Nemidoone Che Boghzi Tooye Shabhame..CHe Zakhmaii Azat Donya Rafighe Ghalbe Tanhame
پاسخ با نقل قول
  #23  
قدیمی 10-30-2009
GolBarg GolBarg آنلاین نیست.
مدیر روانشناسی

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221

2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

گوگوش

کوچه لخت


مثل یه دسمال کاغذی
عشقو مچاله می کنم
تکه هاشو جا میذارم
فکرامو ناله می کنم
این آخر یک سفره
پس دادن خاطره ها
ته عشق اجاره ای
آه بلند بی صدا

کلید خونه رو میدم
به دست باد لعنتی
کوچه لختو میسپرم
به بچه های پاپتی

خاکستر ملافه ها
عکسای پاره پای در
حسرت رویای سفر
رو بالش بی بال و پر
کنار حوض نقره ای
یه قطره از خون منه
گربه همسایه ما
انگار که باز آبستنه

کلید خونه رو میدم
به دست باد لعنتی
کوچه لختو میسپرم
به بچه های پاپتی

تور عروسی تو هم
افتاده روی اطلسی
نمیدونه کجا بره
از زور درد بی کسی
یه ساعت بی عقربه
افتاده روی تختخواب
شمعدونای خالی پر از

پرسش داغ بی جواب

کلید خونه رو میدم
به دست باد لعنتی
کوچه لختو میسپرم
به بچه های پاپتی
__________________

پاسخ با نقل قول
  #24  
قدیمی 10-30-2009
GolBarg GolBarg آنلاین نیست.
مدیر روانشناسی

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221

2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

گوگوش

شب سپید

روي ابريشم چين نبض صداتو ميشه دوخت
ميشه اسم تو رو به شعله گره زد و نسوخت
ميشه ته مونده ي دريا رو به يادت سركشيد
ميشه جز تو حتي آسمون آبي رو نديد
براي تحمل روز سياه به تو فكر مي كنم
براي تصاحب روياي ماه به تو فكر مي كنم
به تو فكر مي كنم
به تو فكر مي كنم
اشكاي من گوله گوله
مي چكن رو ماهيتابه
همه دود مي شن مي سوزن
شام من گريه كبابه
اشكاي من قطره قطره مي چكن روي كتابام
داره باز بارون مي باره اول و آخر حرفام
براي تحمل روز سياه به تو فكر مي كنم
براي تصاحب روياي ماه به تو فكر مي كنم
به تو فكر مي كنم
به تو فكر مي كنم
اشكاي من گوله گوله مي چكن رو شمع روشن
روي مهتاب قديمي مي چكن رو سايه ي من
دل دله کشف سپيده تو سفرهاي نديده
پر فواره یی رنگی از دو چشم تو چکیده
براي تحمل روز سياه به تو فكر مي كنم
براي تصاحب روياي ماه به تو فكر مي كنم
به تو فكر مي كنم
به تو فكر مي كنم
من كجاي شب تو رو گم كردم و تنها شدم
آخر کدوم سحر با بوسه یی پیدا شدم
اين كدوم دل بازيه كه زخمي تنهاييه

دونه ي سرخ اناره كه خود زيباييه
براي تحمل روزسياه به تو فكر مي كنم
براي تصاحب روياي ماه به تو فكر مي كنم
به تو فكر مي كنم
به تو فكر مي كنم
__________________

پاسخ با نقل قول
  #25  
قدیمی 11-02-2009
dear59 آواتار ها
dear59 dear59 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 410
سپاسها: : 48

148 سپاس در 115 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

بادرود
خواننده . مرجان

ما پرنده هاي تنها
زير شيروني خونه
هر دوتا خسته ز غربت
هر دو اواره ز لونه
ما دو تا مثل مسافر کوير
تشنه اي جرعه اي از محبتيم
ولي بيگانه ز هم
در اين سراب
لبهارو بسته پر از شکايتيم
اگه دست سرنوشت
رقم بختو برامون مينوشت
يا اگه غارت باد
بهمون فرصت بودن ميداد
ديگه دنيا برامون تنگ نمي شد
ديوارهاي لونه مون سنگ نمي شد
حالا هم دير نشده
ميتونيم پرا مونو باز بکنيم
راه يک لونه رو پيدا بکنيم
لونه اي که عشق برامون بياره
خنده و شادي رو لبها بزاره
اونجائي که غم فردا نباشه
واسه اين دل تنها نباشه

__________________
-------------------------------


ای تو همیشه در میان


آمدمت که بنگرم


گریه امان نمی دهد
پاسخ با نقل قول
  #26  
قدیمی 12-30-2009
kiana آواتار ها
kiana kiana آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 795
سپاسها: : 843

1,438 سپاس در 268 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

امشب به بر من است و مایه ناز
یارب تو کلید صبح در چاه انداز
ای روشنی صبح به مشرق برگرد
ای ظلمت شب با من بیچاره بساز
امشب شب مهتابه حبیبم را میخوام
حبیبم اگر خوابه طبیبم را میخوام
گویید فلانی امده ان یار جانی امده
مست است و هوشیارش کنید
خواب است و بیدارش کنید
امده حال تو احوال تو
سیه خالت تو سفید مویت را ببیند برود
امشب شب مهتابه حبیبم را میخوام
حبیبم اگر خوابه طبیبم را میخوام
__________________
شیشه ای میشکند... یک نفر میپرسد که چرا شیشه شکست
آن یکی میگوید شاید این رفع بلاست !
دل من سخت شکست ... هیچ کس هیچ نگفت .... غصه ام را نشنید !
از خودم میپرسم : ارزش قلب من از شیشه ی یک پنجره هم کمتر بود ؟





پاسخ با نقل قول
  #27  
قدیمی 12-30-2009
Afshin_m05 آواتار ها
Afshin_m05 Afshin_m05 آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: سنندج
نوشته ها: 774
سپاسها: : 0

27 سپاس در 21 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Afshin_m05 به Yahoo ارسال پیام فرستادن پیام با Skype به Afshin_m05
پیش فرض

اگه داشتم تو رو دنيام يه صفاي ديگه داشت
شب عشقم واسه من حال و هواي ديگه داشت
اگه داشتم تو رو رسواي عبادت مي شدم
دلم اين خسته عاشق يه خداي ديگه داشت
اگه داشتم تو رو اون قصه نويس
واسه من يه قصه هاي ديگه داشت
مي دونم زندگي اينجوري نبود
مرد عاشق يه شبهاي ديگه داشت
اگه داشتم تو رو اون ميخونه که جاي منه
شبها اونجا جاي من يه بينواي ديگه داشت
نمي گم با تو واسم، گريه ديگه گريه نبود
با تو اين زمزمه ها يه هاي هاي ديگه داشت
مي دونم پيش تو آروم مي شدم حتي اگه
قهر و نازت واسه من درد و بلاي ديگه داشت
اگه يارم مي شدي، صاحب دنيات مي شدم
فکر نکن چشمهاي تو يه آشناي ديگه داشت
پاسخ با نقل قول
  #28  
قدیمی 12-30-2009
Afshin_m05 آواتار ها
Afshin_m05 Afshin_m05 آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: سنندج
نوشته ها: 774
سپاسها: : 0

27 سپاس در 21 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Afshin_m05 به Yahoo ارسال پیام فرستادن پیام با Skype به Afshin_m05
پیش فرض

من هنوز چیزی نگفتم **** که تو طاقتت تموم شد

باقی شو بگم میمیری **** گریه هات کلی حروم شد

من که آسمون نبودم **** اما عشق تو یه ماهه

سرزنش نکن دلم رو **** به خدا اون بی گناهه

باز که اشکاهو نگاهت **** بغضتم واسم عزیزه

اما اشکاتو نگه دار **** نزار اینجوری بریزه

حال من خیلی عجیبه **** دوست دارم پیشم بشینی

من نگاهت بکنم تا **** تو چشام عشقو ببینی

بدجوری دیونتم من **** فکر نکن این اعتراضه

همیشه نبودن تو **** کرده این دلو کلافه

میدونم فرقی نداره **** واست عاشق بودن من

میدونم واست یکی شد **** بودن نبودن من

اولش گفتم یک حسه **** یا یک احترام ساده

اما بعد دیدم یک عشقه **** آخه اندازش زیاده

بیا مثل گذشته **** جز به من به همه شک کن

من بدون تو میمیرم **** بیا و بهم کمک کن
پاسخ با نقل قول
  #29  
قدیمی 12-30-2009
Afshin_m05 آواتار ها
Afshin_m05 Afshin_m05 آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: سنندج
نوشته ها: 774
سپاسها: : 0

27 سپاس در 21 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Afshin_m05 به Yahoo ارسال پیام فرستادن پیام با Skype به Afshin_m05
پیش فرض

تگر می*زند بر شیشه*ها سرپنجه باران
نسیم سرد می*خندد به غوغای خیابانها
دهان كوچه پر خون می*شود از مشت خمپاره
فشار درد می*دوزد لبانش را به دندانها
زمین گرم است از باران خون امروز
زمین از اشك خون*آلوده خورشید سیراب است
ببین آن گوش از بُن كنده را در موج خون مادر
كه همچون لاله از لالای نرم جوی در خواب است
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
كه باران بلا می*باردت از آسمان بر سر
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
كه باران بلا می*باردت از آسمان بر سر
در ماتم*سرای خویش را بر هیچكس مگشا
كه مهمانی بغیر از مرگ را بر در نخواهی دید
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
زمین گرم است از باران بی*پایان خون امروز
ولی دلهای خونین جامگان در سینه*ها سرد است
مبند امروز چشم منتظر بر حلقه این در
كه قلب آهنین حلقه هم آكنده از درد است
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
كه باران بلا می*باردت از آسمان بر سر
نگاه خیره را از سنگفرش كوچه*ها بردار
كه اكنون برق خون می*تابد از آیینه خورشید
دوچشم منتظر را تا به كی بر آستان خانه می*دوزی
تو دیگر سایه فرزند را بر در نخواهی دید
نخـواهی دید نخـواهی دید
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
كه باران بلا می*باردت از آسمان بر سر
ببین آن مغز خون*آلوده را آن پاره دل را
كه در زیر قدمها می*تپد بی هیچ فریادی
سكوتی تلخ در رگهای سردش زهر می*ریزد
بدو با طعنه می*گوید كه بعد از مرگ آزادی
زمین می*جوشد از خون زیر این خورشید عالم سوز
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود امروز
زمین گرم است از باران بی*پایان خون امروز
ولی دلهای خونین جامگان در سینه*ها سرد است
مبند امروز چشم منتظر بر حلقه این در
كه قلب آهنین حلقه هم آكنده از درد است
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
كه باران بلا می*باردت از آسمان بر سر
نگاه خیره را از سنگفرش كوچه*ها بردار
كه اكنون برق خون می*تابد از آیینه خورشید
دوچشم منتظر را تا به كی بر آستان خانه می*دوزی
تو دیگر سایه فرزند را بر در نخواهی دید
نخـواهی دید نخـواهی دید
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
كه باران بلا می*باردت از آسمان بر سر
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
پاسخ با نقل قول
  #30  
قدیمی 01-13-2010
GolBarg GolBarg آنلاین نیست.
مدیر روانشناسی

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221

2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


سیاووش قمیشی

آهنگ تاک


تو یه تاک قد کشیده پا گرفتی روی سینم
واسه پا گرفتن تو عمریه که من زمینم.

راز قد کشیدنت رو عمریه دارم می بینم
داری می رسی به خورشید ولی من بازم همینم

می زنند چوب زیر ساقت واسه لحظه های رستن
ریختن آب زیر پاهات هی منو شستن و شستن

توی سرما تو گرما واسه تو نجاتم عمری
تو هجوم باد وحشی سپر بلاتم عمری

آدما هجوم آوردن برگ های سبزتو بردن

توی پاییز و زمستون ساقتو به من سپردن

سنگینیت رو سینه من سایه ات هم نصیب مردم
میوه هاتم که آخر سر که می شن قسمت هر خم


نه دیگه پا می شم اینبارخالی از هر شک و تردید
می رم اون بالا ها مغرور تا بشینم جای خورشید


تن به سایه ها نمیدم بسه هر چی سختی دیدم
اینقدر زجر کشیدم که به آرزوم رسیدم


بذار آدما بدونن میشه بیهوده نپوسید

می شه خورشید شد و تابید میشه آسمونو بوسيد
__________________

پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 02:40 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها