شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد |
12-10-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
در سینه
تو گویی حرف ناگفته ای مانده
در گیر و دار بودن و نبودن
تو گویی گل نشکفته ای مانده
در هزاران شب تردید
تا ابد غم من در سینه به
تکاپو مانده
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
12-11-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
در مدار نو
در دوره گرد احساس و اندیشه
به کدامین جهت در شتابی
بیا که سکوت و تکرار را بشکنیم
و دوباره را در مدار نو آغاز کنیم
چرخه اجباری رها کرده
چرخشی دیگر آغاز کنیم
|
12-14-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
دعوت
کنار خواهم گذاشت
تمامشان را
چو دریای آزاد
چو آهو ، کنار صحرا
کنار خواهم گذاشت
ترس را ، آرزو را
و با باد خواهم رفت
به ساحل دریا
بیا
تو هم بیا
|
12-14-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
زمان
گرفتی رؤیای کودکی را
گرفتی نشاط جوانی را
ربودی ، شور آشنایی را
گرفتی عشق نهانی را
در کمینی که بگیری
زندگانی را
|
12-14-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
عبور
افق مرا می خواند
من می خواندم
هیبت هستی را
اگر چه شعرم کلمه ای بیش نبود
زندگی را
عبور از وهم وحیرت می خواستم
به سادگی
نه
نمی توانستم بیان کنم
یقیناً ، ساده نبود عبور من
|
12-15-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
که گفته بود
که گفته بود ، اسیر زمین باشم
گرفتار و بی یقین
نشکفته ، زار و حزین باشم
ستاره من
که گفته بود
غمین باشم
|
12-15-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
هویت
بسط رؤیا
بسط تفکر
عمق نگاه
ناگهان اتفاق افتاده بود
و تحمل را ناپایدار می نمود
هویت بافتش درشت تر شده بود
|
12-18-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
پرسش
کاش من هم
در کوچه و بازار روان بودم
و روزنه نگاهم
مانند همه ، در پی رزق روزانه ام بود
بیا با سکوت آشتی کنیم
و لرزان
بیندیشیم به فردای خویش
و ندای وهم و عدم را ، در سرودی نو
بخوانیم و عبور کنیم از من و ما
و در نگاهی نو در آمیزیم
و از کوه بیاموزیم
ایستاده لرزیدن را
از دریا ، تلاطم را
و از سحر ، سکوت را
و از خود بپرسیم
|
12-18-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
پی ِ دانه
در بیکران آسمان ، زیر یک بام
زیر برف و باران
در نقطه ای مبهم از هستی
در پی ِ یک پناه
از هراس باد و بوران
نظرگاه ژرفی است
از ورای پنجره ها
نگاهمان در هم آلوده
پگاهمان در پی ِ دانه
|
12-23-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
انگیزه
با ، آوایی گوناگون
با ندای نالان
زمزمه کنان
مرا همچنان با خود می برد
با دانه ها
برف سنگین بود
راه ها بسته شدند
دانه ها ، ناپیدا
پرندگان ، خسته شدند
جامه سفید پوشیدم
دانه ها در کف خشک ایوان
ریختم
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 06:46 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|