بچه های کرماشان - گفتگوی کرمانشاهی -کلوپ بچه های کرمانشاه

[Afsaneh_roj]

نوشته اصلی توسط آناهیتا الهه آبها

سلام افسانه خانوم عزیز خب خدا رو شکر که هستی
با خودم گفتم حتما کار داری وگرنه شما ماشالله همیشه هستی برعکس بعضی ها!!
افسانه جان باور کن تا حالا اسم ای طرحه نشنیدم میشه بیشتر توضیح بدی؟

سلام و صد سلام بر دوستان .
راستش من گاهی به طور مخفیانه میام اگه بحثی باشه شرکت می کنم اگه نه بی سرو صدا میرم .
آناهیتا جان من فکر کردم کسی دوست نداره جواب سوال منو بده نگو هیچکی از این طرح خبر نداره ..
این طرح جابر بن حیان در مقطع ابتدایی برگزار شده برای بالا بردن سطح علمی دانش آموزان هست .هر کی هم نسبت به سنش تو این طرح شرکت کرده .. از درس علوم و جغرافی. ریاضی . ربوتیک . مشاغل . تاریخ . هنر .مخابرات. وخیلی چیزهای دیگه . هر چیزی که فکرش رو بکنی . در سطح استان هستش ..نمایشگاه هم تو مدرسه ی دخترم دایر شده حالا اگه دوست داشتید از نمایشگاه و طرح ها عکس می گیرم میذارم اینجا ببینید .

[javidan 20]

آره افسانه جان ما که منطقه محرومیم. ممنونت میشیم که عکساشو بزاری اینجا


راسی چو بیو هاااااااااااااا.بحث اصلیمان ادامه نیایمن. در مورد خواننده های کوردی شارمان قسه بکیمن.

راسی ایوشم له ناو خواننده های کوردی کرماشانی من ایوب قلعه رو از همه بیشتر دوس دارم.محسن لرستانیش دوس درم.

خدا هاوار له دس خوم ارای فارسی و کوردی وتنمه! آخر یه لهجس من درم،گری فارسی تقنم گری کوردی.

[رزیتا]

نجات با این حرف زدنت یاد بچگیهام افتادم
یادمه رفته بودیم یکی از روستاهای اطراف اسلام آباد
دختر فامیلمون که از من چند سالی بزرگتر بود دست منو گرفت که ببره حیاطشونو بهم نشون بده، شب بود و تاریک، یه گوسفند یا بزی رو دقیقا یادم نیست رو دیوار دیدم و ترسیدم که بهم گفت نترس این واقعی نیست کِی (کاه) کردیم توش تا آدم رِخِش بره
الان کرمانشاه زندگی میکنه و با هم در ارتباطیم، هروقت می بینمش این جملشو بهش میگم، میگه کوره ولمان بکوو تیرانی

[javidan 20]

رزی اینا رو که گفتی سیر بهش خندیدم.منم یاد بچه گیام افتادم زمونی که تویه روستا زندگی میکردیم.
اون وقت ها ما گوسفند هم زیاد داشتیم،که یه شب دزد اومد و بیشترشون و خوبهاشونو برد،این خاطره هرگز یادم نمیره آخه یه دونه از گوسفندها رو من خیلی دوس داشتم که اونم دزدیدنش.وقتی بچه بودم و میرفتم پیش گوسفندا اون گوسفنده میامد پیشم و من یک ذوقی میکردم که نگو و نپرس!
الان بیومه شوان!

[آناهیتا الهه آبها]

هي هووووووو اينجا يه برفي مياد كه نگين فره خوشه
صب ميريم بفر بازي با بچه ها جاتان حسابي خالي
آقا مه اولين آهنگي كه از حميد حميدي شنيدم اي بود:
زاني و كوره هاتمه و سر پته سي فاطمه
خداييش همه آهنگاش خوب بود
فريدون صديق هم صداش خوبه

افسانه جان ما چون بچه دبستاني نداريم نشنيده بوديم
بسيار هم مشتاقيم عكس هايي از نمايشگاه مدرسه دختر گلت رژينا رو هم ببينيم حتما بذار

آقا خداييش هي نيستين ها
اي پوريا حقيقي او موقع كه امتحان داشت هي مي آمد الان امتحان نداره نمياد...دارم براش!!

[javidan 20]

ای حمید حمیدی برادرش هم صداش خوبه اسمش نویده این آهنگ نویده خیلی دوس دارم:شمامه کیتو وره.همینم که نوشتم زیاده! اونم شاید اشتباه نوشته باشم آخه معلوم نی با چه زبونی میخونه.

منیش خو فره دوس ممو آیت درم! ای آهنگشم خاصه:وی شو وی شو وی شوِ خانم چیَسه هوشوِ ... آی له سمای دسمالان وای له رمای نوهالان ...

[arman6662]

سلام
خدا رحمتی بکی حمید حمیدی خوی شی آهنگگانی و لهجه کردی خس خونیاد کم معلوم بی چه اوشی.

[Afsaneh_roj]

سلام دوستان .. این چند تا از عکس هاییه که گرفتم ...
در ضمن آناهیتا جان این طرح برای اول تا پنجم دبستان هستش ...

[javidan 20]

ممنون افسانه جان. خیلی جالبه.

راسی داشتیم له خواننده یله بحث کردیم.

راسی کسی مرحوم حسن کرمی ها یادی؟

[آناهیتا الهه آبها]

ماشالله وي بركته
چني واران قشنگي مياد خدايه صد هزار مرتبه شكر
ما تا آمدم خانه چل تا رودخانه گذراندم تا رسيدم
لامصب اي پا قدم خو نيس
مرسي افسانه جان نمايشگاه قشنگي برگزار كردن البته عكساشم ماشالله ماهره
جاويدان والا م اسمشه شنيدم ولي صداشه نشنيدم آهنگاشه داري برامان بذاري برا خاصگمان؟