بچه های کرماشان - گفتگوی کرمانشاهی -کلوپ بچه های کرمانشاه

[آناهیتا الهه آبها]

گمشده گيان خيلي خيلي خوشحاليم كه بازم در جمع همشهري هاي عزيزت هستي...
اميدوارم كه مثل سابق زياد پيشمان بياي
قربانت برم مطالبي قشنگي برامان ميذاري ولي نازارگم تو تايپيك خودشان بذارشان مثلا بالايي بايد بره تو بخش روانشناسي يا اويكي پستت بايد تو بخش ادبيات ميذاشتي
اخه حيفه بقيه كاربراي سايت ازش استفاده نكنن خيلي از بچه هاي سايت هستن كه تو كلوپ كرمانشاه نميان...

افسانه خانوم شما ماشالله عزيزي به قول خودتان سالي 15 روز كرمانشاه هستين ولي با اي وجود كردي حرف ميزنين
م اي خواهر زاده خودمم خو كرمانشاهه و 12 سالشه ولي خو كردي بلد نيس حرف بزنه
بچه هاي گل شما هم واقعا حق دارن اگه كردي متوجه نشن
ان شاالله بزرگ كه شدن خود به خود خودشان ياد ميگيرن...

[Afsaneh_roj]

سلام بر کرمانشاهیان گل

نوشته اصلی توسط آناهیتا الهه آبها

افسانه خانوم شما ماشالله عزيزي به قول خودتان سالي 15 روز كرمانشاه هستين ولي با اي وجود كردي حرف ميزنين
م اي خواهر زاده خودمم خو كرمانشاهه و 12 سالشه ولي خو كردي بلد نيس حرف بزنه
بچه هاي گل شما هم واقعا حق دارن اگه كردي متوجه نشن
ان شاالله بزرگ كه شدن خود به خود خودشان ياد ميگيرن...

آناهیتا جان .. خیلی ماهی ......
موقعیت بچه ها اینجوریه ... ولی فعلا کاریش نمیشه کرد .
.به قول شما انشاالله بزرگ تر بشن یاد می گیرن .
البته الان کما بیش می فهمن ..
می خوان صحبت کنن .خیلی با مزه صحبت می کنن .
ولی نمی تونن لهجه دارن شدید ....
در عوض
پسرهای برادر شوهر بزرگم بزرگ شده ی تهران هستن .
اول زیاد نمی تونستن صحبت کنن .
الان ماشاالله بزرگ شدن .
کوچیکه 18 سالشه ویه جوری غلیظ صحبت می کنن .
که واقعا من یکی نمی تونم مثل اونا حرف بزنم ..
البته کمی هم با شیطنت کلمه ها رو ادا می کنن

[فرانک]

سلام بچه ها جون

من زنده ام هاااا

شما خوبین

ایشاله خوب باشین

دعا میکنم یکی یک شوهر خوب در این سال نهنگ گیرتان بیاد

نهنگ هاااااااا

[مهبا]

سلام ، سلام ، سلام

خوبین دوستان عزیزم خیلی خیلی خیلی دلم براتون تنگ شده بود

امیدوارم همگی سلامت باشین

ببخشین اگه نگرانتون کردم ، اگه بدقولی کردم و اینقدر دیر اومدم

یه تصادف باعث شد دستام آسیب ببینه و این همه مدت از

دوستان گلم دور باشم خیلی سخت بود که نمی تونستم بیام

پیشتون پست ها رو می خوندم ولی نمی تونستم جواب بدم

دیگه امروز همه توانم رو جمع کردم تا اومدم

از همه ممنونم که به فکرم بودن و از دوستان گل و همیشه

مهربانم مهرگان ، صبا و ترنم که این

مدت تنهام نزاشتن هم یک دنیا ممنونم

همه تون رو دوست دارم

فردا روز معلم هستش این روز رو همین جا به

آبجی باران.ف مهربانم تبریک میگم موفق باشی

[رزیتا]

کرمانشاه در هفته ای که گذشت


مردم و مسوولان برای ساخت مركز خیریه ویژه بیماران خاص كمك كنند

طاق بستان باید مثل نگینی در دل كرمانشاه بدرخشد

سرانه مصرف ماهی در قصرشیرین از سرانه استانی بالاتر است

یك پزشك: هیچگونه ویروس یا بیماری جدیدی در كشور شایع نشده است

152اثر از كرمانشاه به جشنواره مطبوعات و خبرگزاری های غرب كشور ارسال شد

محور ارتباطی پاوه به مریوان بازگشایی شد

معاون استاندار كرمانشاه: دانش آموخته گان كشاورزی تسهیلات دریافت می كنند

استاندار كرمانشاه: توسعه صادرات غیرنفتی رشد اقتصادی استان كرمانشاه را در پی دارد

گرد و غبار شدید مردم كرمانشاه را خانه نشین كرد

كشتارگاههای سنتی برای سلامت شهروندان، یك معضل محسوب می شود

به دلیل فراهم كردن تسهیلات لازم برای مسافرین نوروزی/ استاندار كرمانشاه از سوی رییس جمهور مورد تجلیل قرار گرفت

جمعی از شاعران كرد از احمد عزیزی عیادت كردند

پزشكان كرمانشاهی تا سقف 20 درصد حق افزایش تعرفه های درمانی را دارند

نمایشگاه معرفی مشاغل در كرمانشاه گشایش یافت

حركت آهسته و معمولی درد بیكاری استان كرمانشاه را دوا نخواهد كرد

مسابقه اتومبیلرانی به مناسبت روز ملی خلیج فارس در كرمانشاه برگزار می شود

'مالاریا' بیماری فراموش شده نیست ! هوشیار باشیم

ركابزن كرمانشاهی به اردوی تیم ملی امید دوچرخه سواری دعوت شد

سمیه میرانی به عنوان یكی از مربیان برتر ووشو كشور انتخاب شد

افراد در معرض هوای توام با گرد و غبار قرار نگیرند

یك مسوول: قیمت گوشت مرغ تا یك ماه آینده در بازار كاهش می یابد

نمایشگاه دایمی صنایع دستی در سراب نیلوفر كرمانشاه گشایش یافت

طرح پزشك خانواده امسال در تمامی شهرستانهای استان اجرا می شود

كتابخانه های عمومی كرمانشاه رتبه چهارم كشور را كسب كرد

تخصیص اعتبارات پروژه مونوریل كرمانشاه به شتاب بیشتری نیاز دارد

برخورد دو دستگاه تریلر در محور سرپلذهاب تردد در این جاده را مختل كرد

هر كس شكایتی مبنی بر دریافت زیرمیزی از سوی پزشك یا بیمارستانی خاص در استان كرمانشاه دارد به اینجانب مراجعه كند تا پول وی را پس دهم

همایش ملی ادبیات تطبیقی در دانشگاه رازی برگزار می شود

[گمشده..]

سسسسسسسسسسسسسسسسلام

[آناهیتا الهه آبها]

سلام همشهري هاي گل و گلاب
افسانه خانوم لطف داري...چه خبر از اصفهان؟گرم نشده؟
فرانك خانوم چه دعاي قشنگي برامان كردين يعني نهنگ بودن سال تاثيري داره؟؟
مهبا گياني خيلي خيلي خوشحاليم كه سلامتي
مراقب دستات باش و زياد باهاشان كار نكن
باران خانوم هم از بعد عيد ديگه نيامدن خدا كنه هرجا هستن خوب و خوش باشن روزشانم مبارك باشه

آنا م خيلي خسته ام خيلي..
اينقده درسام روهم مانده كه نگين اصلا هم حال و حوصله شانه ندارم
لامصب تو اي بهارم آدم هي خوابش مياد ترم بهار همينش بده ديگه
گمشده گيان سلام خوبي؟انا شما كرمانشاهي يا تهراني الان؟

[مهرگان]

سلام و درود هزاران آرزوی خوب برای شما همه ی دوستای گلم

خیلی دوستان دارم

وی آنا، امسال سال نهنگه ! چه مه خستم حوصله ندارم، آخر هفته امید خدا دارم میام تهران، میام پیشت، خسته نباشی عزیز
البت راستم میگی به قول یکی از استادامان: هوا بد جور دو نفره س !!!!
مهبا مه جوجگدم
افسانه خانوم حالا مه یه شیزی بگم: مه خودم، مامانم پاوه ایه، اما تا 7 سالگی نه خودم نه خواهرم، بلد نبودیم یک کلمه هم پاوه ای صحبت کنیم. دایی بزرگوارم میدانین چه شیوه ای درپیش گرفت که ما این زبان شیرین را فراگرفتیم؟ باهامان صحبت میکرد، مثلا سوال میپرسید، ما هم میفهمیدیم پاوه ای، اما خب میخواستیم جوابشو بدیم، کوردی جواب میدادیم. بعد میگفت که: چی؟ نمیفهمم چی میگید؟ بعد خواهرم گفت این فارسی بلده، ما هم دو تایی فارسی جوابش را میدادیم، باز با عصبانیت میگفت: من نمیفهمم شما چی میگید؟ (اینا همه ش با زبان پاوه ای!) ما هم نا چار بودیم در اون مدت کوتاه 3 ماهه که داییم منزل ما بود، بصورت فشرده یادبگیریم به زبان پاوه ای فصیح صحبت کنیم !

خیلی از پدرا و مادرا را میشناسم مثلا همین داداش خودم، نه که تو خانه همه ش کوردی صحبت میکردیم، وقتی رفت مهد کودک خیلی دچار مشکل شد، فارسی بلد نبود. ما هم روابطش رو با بچه های تو کوچه افزایش دادیم. یه دختر کوچولویی همسایه مون بود، به اسم نیلوفر، همو موقع ها که بازی میکردن تو کوچه؛ داد داداشم بلند میشد که : وی خدا ! چنی قینم میا از نیلوفر !
ای مثلا آمده فارسی یاد بگیره

یا یه پدر مهربانی را میشناسم که برای اینکه پسرش فارسی یاد بگیره، توی خانه همه ش فارسی حرف زده. یه روز مادره با پدره داشتن صحبت میکردن، پسرشون میاد به مادره میگه: مگه نمیدانی بابا فارسه؟ کوردی بلد نیست ؟


خلاصه ! سرتان را درد نیاورم !
درست میشه یواش یواش . . .

----------------------------------------------

حالا یک مطلب فیکه عرض کنم اونم اینه که: بلبلی نخود فقط مخصوص کرمانشاس عکسشم نیس تو نت ! میگم بذارم یه عکسی از بلبلی نخود

[گمشده..]

سلام اناهیتا جان. به اجبار تهران.

[Afsaneh_roj]

سلام و روز بخیر

نوشته اصلی توسط فرانک

سلام بچه ها جون

من زنده ام هاااا

شما خوبین

ایشاله خوب باشین

دعا میکنم یکی یک شوهر خوب در این سال نهنگ گیرتان بیاد

نهنگ هاااااااا

فرانک خانوم ایشاالله همیشه خوش باشید .
دعای قشنگی بود .....آمین

نوشته اصلی توسط مهبا

سلام ، سلام ، سلام

خوبین دوستان عزیزم خیلی خیلی خیلی دلم براتون تنگ شده بود

امیدوارم همگی سلامت باشین

ببخشین اگه نگرانتون کردم ، اگه بدقولی کردم و اینقدر دیر اومدم

یه تصادف باعث شد دستام آسیب ببینه و این همه مدت از

دوستان گلم دور باشم خیلی سخت بود که نمی تونستم بیام

پیشتون پست ها رو می خوندم ولی نمی تونستم جواب بدم

دیگه امروز همه توانم رو جمع کردم تا اومدم

از همه ممنونم که به فکرم بودن و از دوستان گل و همیشه

مهربانم مهرگان ، صبا و ترنم که این

مدت تنهام نزاشتن هم یک دنیا ممنونم

همه تون رو دوست دارم

فردا روز معلم هستش این روز رو همین جا به

آبجی باران.ف مهربانم تبریک میگم موفق باشی

مهبا جون خدا رو شکر سلامتی خانوم

نوشته اصلی توسط آناهیتا الهه آبها

سلام همشهري هاي گل و گلاب
افسانه خانوم لطف داري...چه خبر از اصفهان؟گرم نشده؟
فرانك خانوم چه دعاي قشنگي برامان كردين يعني نهنگ بودن سال تاثيري داره؟؟
مهبا گياني خيلي خيلي خوشحاليم كه سلامتي
مراقب دستات باش و زياد باهاشان كار نكن
باران خانوم هم از بعد عيد ديگه نيامدن خدا كنه هرجا هستن خوب و خوش باشن روزشانم مبارك باشه

آنا م خيلي خسته ام خيلي..
اينقده درسام روهم مانده كه نگين اصلا هم حال و حوصله شانه ندارم
لامصب تو اي بهارم آدم هي خوابش مياد ترم بهار همينش بده ديگه
گمشده گيان سلام خوبي؟انا شما كرمانشاهي يا تهراني الان؟

آناهیتا جان . اصفهان هم تا ظهر گرمه . عصر ها هم بارندگی . جای شما خالی

نوشته اصلی توسط مهرگان

سلام و درود هزاران آرزوی خوب برای شما همه ی دوستای گلم

خیلی دوستان دارم

وی آنا، امسال سال نهنگه ! چه مه خستم حوصله ندارم، آخر هفته امید خدا دارم میام تهران، میام پیشت، خسته نباشی عزیز
البت راستم میگی به قول یکی از استادامان: هوا بد جور دو نفره س !!!!
مهبا مه جوجگدم
افسانه خانوم حالا مه یه شیزی بگم: مه خودم، مامانم پاوه ایه، اما تا 7 سالگی نه خودم نه خواهرم، بلد نبودیم یک کلمه هم پاوه ای صحبت کنیم. دایی بزرگوارم میدانین چه شیوه ای درپیش گرفت که ما این زبان شیرین را فراگرفتیم؟ باهامان صحبت میکرد، مثلا سوال میپرسید، ما هم میفهمیدیم پاوه ای، اما خب میخواستیم جوابشو بدیم، کوردی جواب میدادیم. بعد میگفت که: چی؟ نمیفهمم چی میگید؟ بعد خواهرم گفت این فارسی بلده، ما هم دو تایی فارسی جوابش را میدادیم، باز با عصبانیت میگفت: من نمیفهمم شما چی میگید؟ (اینا همه ش با زبان پاوه ای!) ما هم نا چار بودیم در اون مدت کوتاه 3 ماهه که داییم منزل ما بود، بصورت فشرده یادبگیریم به زبان پاوه ای فصیح صحبت کنیم !

خیلی از پدرا و مادرا را میشناسم مثلا همین داداش خودم، نه که تو خانه همه ش کوردی صحبت میکردیم، وقتی رفت مهد کودک خیلی دچار مشکل شد، فارسی بلد نبود. ما هم روابطش رو با بچه های تو کوچه افزایش دادیم. یه دختر کوچولویی همسایه مون بود، به اسم نیلوفر، همو موقع ها که بازی میکردن تو کوچه؛ داد داداشم بلند میشد که : وی خدا ! چنی قینم میا از نیلوفر !
ای مثلا آمده فارسی یاد بگیره

یا یه پدر مهربانی را میشناسم که برای اینکه پسرش فارسی یاد بگیره، توی خانه همه ش فارسی حرف زده. یه روز مادره با پدره داشتن صحبت میکردن، پسرشون میاد به مادره میگه: مگه نمیدانی بابا فارسه؟ کوردی بلد نیست ؟


خلاصه ! سرتان را درد نیاورم !
درست میشه یواش یواش . . .

----------------------------------------------

حالا یک مطلب فیکه عرض کنم اونم اینه که: بلبلی نخود فقط مخصوص کرمانشاس عکسشم نیس تو نت ! میگم بذارم یه عکسی از بلبلی نخود

مهرگان جان . خیلی کار خوبی کرده دایی مهربان .
ولی فرقش در اینه که ما همیشه تنهاییم زیاد رفت و آمد با اطرافیان نداریم .
این بلبلی نخود رو هم که گفتی دهنمون آب افتاد