به پرستو، به گل، به سبزه درود
بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک
شاخههای شسته ، باران خورده پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگهای سبز بید ، عطر نرگس ، رقص باد
نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک میرسد اینک بهار
با همین دیدگان اشکآلود
از همین روزن گشوده به دود
به پرستو، به گل، به سبزه درود
به شکوفه، به صبحدم به نسیم
به بهاری که میرسد از راه
چند روز دگر به ساز و سرود
ما که دلهایمان زمستان است،
ما که خورشیدمان نمیخندد،
ما که باغ و بهارمان پژمرد،
ما که پای امیدمان فرسود،
ما که در پیش چشممان رقصید
این همه دود زیر چرخ کبود
سر راه شکوفههای بهار
گریه سر میدهیم با دل شاد
گریه شوق با تمام وجود…