بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات

شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #3321  
قدیمی 07-28-2014
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض




به هنگام حمله ی ناپلئون به روسیه دسته ای از سربازان او در مرکز شهر کوچکی از ان سرزمین همیشه برف در حال جنگ بودند.ناپلئون به طور اتفاقی از سواران خود جدامیافتد و گروهی از قزاقان روسی رد او را میگیرند و در خیابانهای پر پیچ و خم شهر به تعقیب او میپردازند.
ناپلئون که جان خود را در خطر میبیند پا به فرار میگذارد و سر انجام در کوچه ای سراسیمه وارد یک دکان پوست فروشی میشود او با مشاهده ی پوست فروش ملتمسانه و با نفس های بریده بریده فریادمیزند:کمکم کن جانم را نجات بده کجا میتوانم پنهان شوم؟))
پوست فروش میگوید: (زود باش بیا زیر این پوستینها)و سپس روی ناپلئون مقداری زیادی پوستین میریزد.پوست فروش تازه از این کار فارغ شده بود که قزاقان روسی شتابان وارد دکان میشوند و فریاد زنان میپرسند:او کجاست؟ما دیدیم که او امد تو.) قزاقان علیرغم اعتراضهای پوست فروش دکان را برای پیدا کردن ناپلئون زیر و رو میکنند. انها تل پوستین ها را با شمشیرهای تیز خود سیخ میزنند اما او را نمیابند سپس راه خود را میگیرند و میروند.


ناپلئون پس از مدتی صحیح و سالم از زیر پوستینهابیرون میخزد. در همین لحظه محافظان او از راه میرسند .پوست فروش رو به ناپلئون کرده و محجوب از او میپرسد:ببخشید که همچین سوالی از شخص مهمی چون شما میکنم اما میخواهم بدانم که اون زیر با علم به اینکه لحظه ی بعد اخرین لحظات زندگیتان است چه احساس داشتید؟)ناپلئون قامتش را راست کرده و در حالی که سینه اش را جلو میداد خشمگین میغرد:تو به چه حقی جرات میکنی که همچین سوالی از من بپرسی؟

سرباز این مردک گستاخ را ببرید چشماشو ببندید و اعدامش کنید من خودم شخصا فرمان اتش را صادر خواهم کرد.)
محافظان بر پیکر پوست فروش چنگ زده کشان کشان او را با خود میبرند و سینه کش دیوار چشمان او را میبندند. پوست فروش نمیتواند چیزی ببیند اما صدای ملایم و موجدار لباسهایش را در جریان باد سرد میشنود .او برخورد ملایم باد سرد بر لباسهایش خنک شدن گونه هایش و لرزش غیر قابل کنترل پاهایش را احساس میکند. سپس صدای ناپلئون را میشنود ک پس از صاف کردن گلویش به ارامی میگوید: آماده ............. هدف ...... )

در این لحظه پوست فروش با علم به اینکه تا چند لحظه ی دیگر همین چند احساس را نیز از دست خواهد داد احساسی غیر قابل وصف سر تا سر وجودش را در بر میگیرد و قطرات اشک از گونه هایش فرو میغلتد پس از سکوتی طولانی پوست فروش صدای گامهای را میشنود که به او نزدیک میشوند.


سپس نوار دور چشمان پوست فروش را بر میدارند. پوست فروش که در اثر تابش ناگهانی نور خورشید هنوز نیمه کور بود در مقابل خود ناپلئون را میبیند که با چشمانی نافذ و معنی دار چشمانی که انگار بر ذره ذره وجودش اشراف دارد به او مینگرد. آنگاه ناپلئون به سخن آمده و به نرمی میگوید: حالا فهمیدی که چه احساسی داشتم …
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #3322  
قدیمی 07-28-2014
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


آزادی از دیدگاه بزرگان


بی خردی اسارت بدنبال دارد .و خرد موجب آزادی و رهایی است . فردوسی خردمند

آزادی متعلق به یک نفر نیست ، مال همه است . اسپنسر

آزادی باجی به مردم نیست ! چرا که مال و داشته آنهاست. ارد بزرگ

هرکس قادر به تملک و ارادۀ نفس خود باشد آزادی حقیقی را به دست آورده است . پرسلیس

آزادی تلاش خردمندانۀ آدمی در جستجوی علت حادثه هاست . هربرت مارکوزه

رهایی و آزادی ، برآیند پرستش خرد است و دانایی . ارد بزرگ

آزادی این نیست که هرکس هرچه دلش خواست بکند ، بلکه آزادی حقیقی قدرتی است که شخص را مجبور به انجام وظایف خود می کند .ماکدونال

آزادی حقیقی آن نیست که هرچه میل داریم انجام بدهیم ، بلکه آن است که آنچه را که حق داریم بکنیم . ویکتور کوزن

حاشا که آواز آزادی از پس میله و زنجیر به گوش تواند رسید و از گلوگاه مرغان اسیر . جبران خلیل جبران


__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #3323  
قدیمی 07-28-2014
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


زندگی

زندگی به تناسب شهامت آدمی گسترش یا فروکش می‌یابد. آنین نین

زندگی مانند نقش و نگارهای قالی ایرانی است که زیبا هست ولی درک معنای آن مشکل است . آلدوس هاکلی

زندگی از بودن شروع می شود و تا شدن ادامه می یابد . ارد بزرگ

زندگی من همواره چون فاجعه ای بوده است که هرگز اتفاق نیافتاده بود !!! . أوئستین وویک

زندگی انسان مانند شبنمی است که از برگ گلی می لغزد و فرو می چکد. بودا

زندگی هوس یکی شدن برای عشق ورزیدن که توی جمع باشی و هم کلامی برای خودت پیدا کنی. یکی که مکمل عشقت باشه وکاملش کنه. قرار نست که اون حتما موافق جنست باشه، قراره که عاشق باشه وهمدل باشه . بنجامین دسریل

زندگی کردن چون مجموعه ای ست از لایه های زیرین یک سازنده گی عاشقانه ایست که دوباره و دوباره در طول زندگی بازسازی می شود اینرا زمانی باور می کنی که آنرا امتحان کرده باشی!!! . بیورنست یئرن

زندگی بدون عشق همچون درختی است بدون شکوفه و باروبر. جبران خلیل جبران

زندگی خود را تبدیل به مدرسه ای برای یاد گرفتن کن. جان دیوئی

زندگی چیست ؟ یک مزبلۀ کثیف ، یک قتلگاه فجیع ، یک دارالمجانین بزرگ که تا کنون تحت هیچ قانون منظمی اداره نشده است . ویر

زندگی مانند لبخند ژوکوند است، در نظر اول به روی بیننده تبسّم می کند، امّا اگر در او دقیق شوی می گرید . ژری تایلر

زندگی تراژدی است برای آن‌کسی‌که احساس می‌کند و کمدی است برای آنکه می‌اندیشد.ژان دلابرویر

زندگی روزانه شما پرستشگاه شما و دین شماست .آنگاه که به درون آن پای می نهید، همه هستی خویش را همراه داشته باشید . جبران خلیل جبران

زندگی، همچون رودی بزرگ، جاودانه روان است. رابنیندرانات تاگور

زندگی با عشق هرگز تیره نیست. لئو بولیسکا

زندگی بدون موسیقی اشتباه است . فردریش نیچه

زندگی کوتاه است اما طولانی ترین چیزیست که در اختیار ما انسانها قرار دارد. فررد هاند هاین

زندگی آنقدر کوتاه است که بعضی ها فقط میرسند کارهای ضروری خود راانجام دهند!!! . فرد هند فاین

زندگی ما ، زائیده اندیشه ماست. مارک اورل

زندگی خواب است و عشق رؤیای آن . موسسه

زندگی بازیچۀ دست اقبال نیست ، بلکه فرصت عظیمی است که باید از ان استفاده کرد و مغتنمش شمرد . مارون

زندگی به چیزی نمی ارزد ، اما ارزش هیچ چیزی به اندازه زندگی نیست. مالرو

زندگی چیزی جز مبارزه میان عاطفه وعقل نیست. مارک تواین

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #3324  
قدیمی 07-28-2014
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


داستان کوتاه و پند آموز ” کلاس درس ابوریحان بیرونی “

روزی ابوریحان درس به شاگردان می گفت که
خونریز و قاتلی پای به محل درس و بحث نهاد …
شاگردان با خشم به او می نگریستند
و در دل هزار دشنام به او می دادند که چرا مزاحم آموختن آنها شده است .
آن مرد رسوا روی به حکیم نموده چند سئوال ساده نمود و رفت …
فردای آن روز، شاعری مدیحه سرای دربار، پای به محل درس گذارده
تا سئوالی از حکیم بپرسد شاگردان به احترامش برخواستند
و او را مشایعت نموده تا به پای صندلی استاد برسد.
که دیدند از استاد خبری نیست هر طرف را نظر کردند اثری از استاد نبود …
یکی از شاگردان که از آغاز چشمش به استاد بود و او را دنبال می نمود
در میانه کوچه جلوی استاد را گرفته و پرسید:
چگونه است دیروز آدمکشی به دیدارتان آمد پاسخ پرسش هایش را گفتید
و امروز شاعر و نویسنده ایی سرشناس آمده ، محل درس را رها نمودید ؟!
ابوریحان گفت:
یک بزهکار تنها به خودش و معدودی لطمه میزند ،
اما یک نویسنده و شاعر خود فروخته کشوری را به آتش می کشد…
شاگرد متحیر به چشمان استاد می نگریست که ابوریحان بیرونی از او دور شد …
ابوریحان بیرونی دانشمند آزاده ایی بود که هیچگاه کسب قدرت او را وسوسه ننمود
و همواره عمر خویش را وقف ساختن ابوریحان های دیگر کرد ، روانش شاد …
ارد بزرگ اندیشمند یگانه کشورمان می گوید :
هنرمند و نویسنده مزدور ، از هر کشنده ای زیانبارتر است …
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #3325  
قدیمی 07-28-2014
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


عجیب وغریب ‌ترین مرگ‌های تاریخ!!

روز مرگ همه ما بالاخره یک روز فرا می‌رسد اما برخی مرگ و میر ها به شکلی جالب و عجیب در طول تاریخ اتفاق افتاده که متوفی را هم به شهرت رسانده است. برخی از این مرگ ها را مرور می‌کنیم:

آرنولد بنت: داستان نویس انگلیسی- وی برای آنکه ثابت کند آب شهر پاریس از نظر بهداشتی کاملا سالم است، یک لیوان از آن را خورد و در اثر تیفوئید ناشی از آن در گذشت!

آگاتوکلس: خودکامه سراکیوز - در اثر قورت دادن خلال دندان خفه شد.

آلن پینکرتون: موسس آژانس کارآگاهی آمریکا -هنگام نرمش صبحگاهی به زمین خورد و زبانش لای دندان ماند و زخم شد و در اثر قانقاریای ناشی از این زخم درگذشت.

آیزادورا دانکن: رقاص آمریکایی -هنگامی‌که در اتومبیل بود، شال گردن بلندش به چرخ عقب اتومبیل گیر کرد و گردنش شکست و خفه شد.

اسکندر کبیر: پادشاه مقدونی - به دنبال دو روز میگساری و عیاشی در اثر تب درگذشت.

الکساندر: پادشاه یونان -یک میمون خانگی گازش گرفت و در اثر عفونت خون در گذشت.

تامس آت وی: نمایشنامه نویس انگلیسی -مرد فقیری بود. به دنبال روزها گرسنگی سرانجام یک گیته به دست آورد و با آن یک دست پیچ گوشت خرید و از شدت ولع همان لقمه دهان پرکن اول گلو گیرش شد و خفه اش کرد!

جان وینسون: ماجراجوی بریتانیا -وی در ۷۲ سالگی از اسب به زمین افتاد و میخی وارونه بر زمین افتاده بود، در سرش فرو رفت.

جروم ناپلئون بناپارت: آخرین بناپارت آمریکایی - در سنترال پارک نیویورک، پایش به زنجیر سگ زنش گرفت و افتاد و در اثر زخم های حاصله در گذشت.

جورج دوک کلارنس: انگلیسی -به دستور برادرش ریچارد سوم در خمره شراب خفه شد.

جیمز داگلاس ارل مورتون: - بوسیله دستگاهی شبیه گیوتین که خودش آن را به اسکاتلندیان معرفی کرده بود، سر بریده شد.

رودولفونی یرو: ژنرال مکزیکی - اسبش در شن روان گرفتار شد و سنگینی طلاهایی که به همراه داشت باعث فرو رفتن به درون ماسه شد.

زئوکسیس: نقاش یونان (قرن پنجم ق.م)- به تصویری که از یک ساحره پیر کشیده بود آنقدر خندید که یکی از رگ هایش پاره شد و مرد!

ژرار دونرال: نویسنده فرانسوی - با بند پیشبند، خود را از تیر چراغ برق خیابان حلق آویز کرد.

فرانسیس بیکن: براثر گرفتاری در یک سرمای ناگهانی گرفتار شد و درگذشت.

فالک فیتز وارن: چهارم بارون انگلیسی - در بازگشت از یک جنگل، اسبش در باتلاق افتاد و فالک که زره پوشیده بود، در درون زره اش خفه شد.

کلادیوس اول: امپراتور روم - با یک پر آغشته به سم خفه شد.

کنت اریک مگنوس آندرئاس هرس ستنبورگ: این انگلیسی در اثر خشم ناشی از مستی، با سیخ بخاری به دوستش حمله کرد، اما خودش توی بخاری افتاد و سوخت.

گریگوری یفیموویچ راسپوتین: وزنه ای به بدنش بستند و در رود نوا غرقش کردند.

لایونل جانسن: شاعر انگلیسی از روی چهارپایه پشت بار به زمین افتاد و در اثر زخمهای حاصله در گذشت.

لنگی کالیر: کلکسیونر آمریکایی در خانه خود و در تله ای مهلک درگذشت. تله را برای دستگیری دزدان کار گذاشته بود.

مارکوس لیسینیوس کراسوس: سیاستمدار رومی‌- این رهبر بدنام و صراف رمی‌ به دست سربازان پارتی با ریختن طلای مذاب در حلقش درگذشت.

هنری اول: پادشاه انگلیسی -در اثر افراط در خوردن مارماهی دچار ناراحتی روده شد و مرد.

یوسف اشماعیلو: کشتی گیر ترک - بر اثر سنگینی طلاهایی که به کمرش بسته بود در دریا غرق شد. چون نتوانست به راحتی شنا کند.

تامس می: مورخ انگلیسی - بر اثر بلعیدن غذای زیادی، خفه شد


__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #3326  
قدیمی 07-28-2014
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


موسی مندلسون، پدر بزرگ آهنگساز شهیر آلمانی، انسانی زشت و عجیب الخلقه بود. قدّی بسیار کوتاه و قوزی بد شکل بر پشت داشت.

موسی روزی در هامبورگ با تاجری آشنا شد که دختری بسیار زیبا و دوست داشتنی به نام فرمتژه داشت. موسی در کمال ناامیدی، عاشق آن دختر شد، ولی فرمتژه از ظاهر و هیکل از شکل افتاده او منزجر بود.

زمانی که قرار شد موسی به شهر خود بازگردد، آخرین شجاعتش را به کار گرفت تا به اتاق دختر برود و از آخرین فرصت برای گفتگو با او استفاده کند. دختر حقیقتاً از زیبایی به فرشته ها شباهت داشت، ولی ابداً به او نگاه نکرد و قلب موسی از اندوه به درد آمد. موسی پس از آن که تلاش فراوان کرد تا صحبت کند، با شرمساری پرسید :

- آیا می دانید که عقد ازدواج انسانها در آسمان بسته می شود؟

دختر در حالی که هنوز به کف اتاق نگاه می کرد گفت :

- بله، شما چه عقیده ای دارید؟

- من معتقدم که خداوند در لحظه تولد هر پسری مقرر می کند که او با کدام دختر ازدواج کند. هنگامی که من به دنیا آمدم، عروس آینده ام را به من نشان دادند و خداوند به من گفت:

«همسر تو گوژپشت خواهد بود»

درست همان جا و همان موقع من از ته دل فریاد برآوردم و گفتم:

«اوه خداوندا! گوژپشت بودن برای یک زن فاجعه است. لطفاً آن قوز را به من بده و هر چی زیبایی است به او عطا کن»

فرمتژه سرش را بلند کرد و خیره به او نگریست و از تصور چنین واقعه ای بر خود لرزید.

او سال های سال همسر فداکار موسی مندلسون بود.

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #3327  
قدیمی 07-28-2014
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

شجاعت

در یکی از دبیرستان های تهران هنگام برگزاری امتحانات سال ششم دبیرستان به عنوان موضوع انشا این مطلب داده شد که ''شجاعت یعنی چه؟'' محصلی در قبال این موضوع فقط نوشته بود : ''شجاعت یعنی این'' و برگه ی خود را سفید به ممتحن تحویل داده بود و رفته یود ! اما برگه ی آن جوان دست به دست دبیران گشته بود و همه به اتفاق و بدون ...استثنا به ورقه سفید او نمره 20 دادند فکر میکنید اون دانش آموز چه کسی می تونست باشه؟ دکتر شریعتی
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #3328  
قدیمی 07-28-2014
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

سه جمله برای کسب موفقیت


William Shakespeare
Three sentences for getting SUCCESS:
a) Know more than other.
b) Work more than other.
c) Expect less than other.
ویلیام شکسپیر
سه جمله برای کسب موفقیت:
الف) بیشتر از دیگران بدانید.
ب) بیشتر از دیگران کار کنید.
ج) کمتر انتظار داشته باشید.

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #3329  
قدیمی 07-28-2014
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


کوروش کبیر


هرگز زانو نخواهم زد، حتی اگر سقف آسمان کوتاه تر از قامتم باشد
.


__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #3330  
قدیمی 07-28-2014
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


بزرگترین مشاهیر جهان


اوگادرو (1856-1776)
عمده شهرت این فیزیکدان زائیده قانونی است که در فیزیک بنام قانون اوگادرو معروف است.

ارشمیدس (587-212)
او منجنیق های شگفت آوری برای دفاع از سرزمین خود اختراع کرده بود که سودمند بود. او توانست سطح و حجم جسم هایی مانند کره، استوانه و مخروط را حساب کند.

ادیسون(1931-1847)
تلگراف، فونوگراف، میکروفون، چراغ برق و لاستیک مصنوعی از اختراعات اوست. این مخترع بزرگ از ناشنوایی رنج می برد. ادیسون دوبار ازدواج کرد و پنج فرزند داشت که یکی از آنها حاکم شهر نیوجرسی شد. تعداد اختراعات او که به ثبت رسیده 2500 می باشد.

اقلیدس
قضیه اقلیدس درباره نامحدود بودن سلسله اعداد اول بدون ترتید از شاهکارهای استدلال ریاضی است. الگوریتم اقلیدس نیز روشی است در ریاضی او ثابت کرد.

ژرژ سیمون اهم
کشف وی در فیزیک به نام قانون اهم معروف است.

انیشتین(1955-1879)
بزرگترین فیزیکدان جهان است. تئوری او درباره نسبیت شهرت عظیم دارد. او در کارهای سیاسی بخصوص مسائل صهیونیست فعالیت داشت و نامه ای به روزولت نوشت و بانی شروع تحقیقات اتمی شد.

فن براون
در سال 1912 بدنیا آمد. او در 18 سالگی موشکی را به ارتفاع 200 متری پرتاب کرد و بعد با پایگاه نظامی قرارداد منعقد کرد و در هفتم سپتامبر 1944 موشکی را به هوا پرتاب کردو سپس در مایلند آمریکا شروع به کار کرد و اولین قمر مصنوعی را به فضا پرتاب کرد.

برتوله(1822-1748)
قانون تجزیه مضاعف را که بنام برتوله مشهور است کشف کرد. با ناپلئون به مصر رفت و اکتشافات مهمی بدست آورد. قانون سفید کردن چلوار و تصفیه آب بوسیله زغال و باروت کلرات از کشفیات اوست.

پاسکال(1661-1622)
او در 16 سالگی کتابی درباره مقاطع مخروطی نگاشت و در 18 سالگی موفق به اختراع ماشین شد.

رونتگن(1923-1845)
وی موفق به اخذ مدرک دکترا در رشته فیزیک گردید. مطالعات او بیشتر درباره الکتریسیتهو نور و گرما بود. بالاخره موفق به کشف اشعه ایکس شد.

ژول
وی به مطالعه درباره مغناطیس و الکتریسیته پرداخت و در سال 1838 یک موتور الکتریکی اختراع کرد و در صدد برآمد که میزان جریان الکتریسیته در سیمی را حساب کند و به این طریق توانست قانون مشهوری را به نام قانون ژول بیان کند.

پیر فرما
کتابی در مورد هندسه به نام مکان های سطح و حجم نوشت. متاب دیگری به نام ماگزیموم و مینیموم ها نوشت. فرما را پایه گذار دانش حساب دیفرانسیل و آنالیز می دانند.

کاوندیش(1810-1731)
او در علم شیمی صاحب اکتشافات مهمی شد و سرانجام توانست با عمل ضرب مختصری وزن زمین را معین کند.

کلر دویل(1884-1818)
بسیار از اکتشافات وی درباره عمل حرارت های قوی است که در فلزکاری به کار می رود. او سه فلز کمیاب ره نام های گلو سینیوم، اینتریوم و آلومینیوم را کشف کرد.

مادام کوری(1934-1867)
او به همراه همسرش پیر در سال 1903 موفق به کشف اورانیوم شدند و در سال 1895 موفق به کسب جایزه نوبل شد.

گالیله(1642-1546)
او دریافت که زمین به دور خورشید می چرخد و به همین دلیل واتیکان او را محکوم کرد و به زندان انداخت و در اواخر عمر از نیروی بینایی محروم شد.

گوتنبرگ
او به یال 1398 متولد شد. ماشین چاپ از اختراعات اوست و با ماشین چاپ خود کتاب انجیل را منتشر کرد.

مارکنی
متولد 1875 در فرانسه. او از طریق دولت فرانسه مامور یک انجمن برای تکمیل تلگراف گردید و توانست برای اولین بار تلگرافی را به بولونی آن طرف انگلستان بفرستد.

هوینگس(1695-1629)
وی اولین فردی است که لنگر ساعت و فنر ساعت های جیبی و دستی را اختراع کرد. او برای اولین بار کمربند اطراف زحل را کشف کرد.

نیوتن
او به سال 1642 متولد شد. نیوتن در کمبریج نمونه و مظهر استاد کم حافظه به شمار می رفت. او موفق به کشف جاذبه زمین شد.

جیمز وات(1819-1736)
وی با تکمیل دیگ بخار خدمت عظیم به فیزیک و مکانیک نمود و همچنین با اختراع کندانساتور بخار که به وسیله آن صرفه جویی بسیار زیادی در مصرف سوخت به عمل می آید کمک شایان به استفاده از نیروی بخار نموده است.

هرتز(1894-1857)
او استاد عالی فیزیک فنی بود و در نتیجه کوشش های آو امواج الکتریکی شناخته شد.

رابرت هوک(1703-1635)
قانون هوک که بیان می کند اندازه نسبی تغییر شکل مکانیکی متناسب با تلاش است نتیجه تلاش اوست. او بنیانگذار علم هواشناسی به شمار می رود.

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 2 نفر (0 عضو و 2 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 02:36 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها