مشاعره سنتی

[kalantar48]

در بند آن نه ایم که دشنام یا دعاست
یادش بخیر هر که ز ما یاد می کند

[SonBol]

دهانم شد از بوی نام تو لبریز
به هر کس که گل گفتم و گل شنیدم

[kalantar48]

من به هر جمعیتی نالان شدم
جفت خوش حالان و بد حالان شدم

[امیر عباس انصاری]

می بندم این دو چشم پر آتش را
تا ننگرد درون دو چشمانش
تا داغ و پر تپش نشود قلبم
از شعله نگاه پریشانش
(فروغ)

[kalantar48]

شرابی بی خمارم بخش يا رب
که با وی هيچ درد سر نباشد

[امیر عباس انصاری]

دیریست که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد

[kalantar48]

دل جای شادیست از غم شده ام بیزار
ای غم بیرون رو این خانه به او بسپار

[عاشق]

روا بود که ز روز سیه بیندیشد
هرآنکه نیمشبان بر در خدا نرود
فغان زر طلبان از جحیم می شنوم
اگر که خواجه بداند پی طلا نرود

[kalantar48]

ديده ی بخت به افسانه ی او شد در خواب
کو نسيمی ز عنايت که کند بيدارم ...

[امیر عباس انصاری]

مرو ای دوست مرو ای دوست
مرو از دست من ای يار
که منم زنده به بوی تو به گل روی تو
مروای دوست مرو ای دوست
بنشين با من و دل
بنشين تا برسم مگر به شب موی تو