بچه های کرماشان - گفتگوی کرمانشاهی -کلوپ بچه های کرمانشاه

[بچه کرد]

سلام و عرض ادب خدمت همشهریهای بزرگوارم
مخلصیم

[pourya haghighi]

سلام و هرچی منال کرماشاه
چوده هر کوره،مینیه پادشاه
لهجیان خاصه،عاشق گشتیانم
و پای کرماشان،فدا کم گیانم
--------------------------------
بچه های کرمانشاه
سلام.................................................... ..........

[pourya haghighi]

آناهیتا چیزه چرا دشمین میدی؟ پریشان چرا از دس مه پریشانی؟ خو کار داشتم درکمان کنین! کامپیوترگم برای بار دوم عرض میکنم با اجازه بزرگترها.... هی هی یه لحظه رفتم تو فاز عقد و عروسی،آره داشتم براتان میگفتم کامپیوترگم برای بار دوم به رحمت خدا رفت! اشکال از اتصالی در پریز برق و نمیدانم از ای چیزا بود. منم دادمش تعمیر و گارانتی که خودتان میدانین بدتر خرابش کردن و گارانتی هم زیر بارش نرقت و رفتم یه لپ تاب گرفتم
فعلا در خدمتتان هستیم
خو دیه چه خبر؟ دیارتان نیست؟ 2 کلمه حرف بزنید میای دکمه تشکر میزنی که چه؟ ها؟

[علی.]

سلام پوریا گیان آخه ما چیز دیه ای بلد نیستم غیراز تشکر دردت به گیانم

[pourya haghighi]

داش علی سلام
خاصی داداش؟ چه خبر از قزوین؟ رفتی باریجان سلام ما رو به همه قزوینی های باکلاس برسان!

[آناهیتا الهه آبها]

سلام منالیل
عید تا عیدتان بمارک بو ایشاله
خوبینان؟ خوشینان؟ بهترینان؟
یه داستانی براتان تعریف کنم امروز خودم شنیدم
ویسین خودم یه کم بخندم

آقا دو نفر میرن مشهد مث اینکه سن یکیشان بالا بوده
اونی که سنش بالا بوده به رفیقگش میگه: فلانی م که نمیتانم با ای پر و پا برم زیارت کنم
او یکی میگه خو چه بکنیمان
پیره میگه برو یه ویلچری بیار م بشینم بالاش ایجو هم راحت م میرم زیارت هم تو
میگه باشه
آقا اینا که دارن ای حرفایه بهم میگن یه دزدی هم او نزدیکا بوده حرفاشانه میشنوه
فک کو تو حرم امام رضا هم دزد هست
(در مورد ای دزدی هایی که اخیرا زیاد شده هم صحبت دارم منتهی بعدا)
اقا اینا ویلچر میارن و سوار میشن
او خانومه که یه کم خم میشه ویلچره حرکت بده یه کیفی هم داشته
که دزده میزنه میبرش
اینام هول میشن اونی که رو ویلچر بوده پا میشه و بدوووووووووو
آقا مردم فک مکنن ای شفا گرفته
میریزن سرش لباس براش نمیذارن

نخواردی ......تو مشهدم کلک بازی ..........حقشان بود

خو اینم داستان خوابای خوب ببینین
یه چیزی فقط
فقط داستان تعریف کردم و کاری به اعتقادات هیچکس ندارم شمام نداشته باشین
البته میدانم که کار ندارین هی ایجو بری ای شکلک ها گفتم

[pourya haghighi]

اناهیتا بخندم یا پولشه بدم؟
وجدانن چه گفتی ای؟

[مهبا]

سلام عزیزانم

خوبین خوشین سلامتین ؟

من خوبم با شما بهتر هم می شوم ..یاسمو باران که می بارد معطر می شوم

می بینم که خودتان هم اصلا پیداتان نیست و اونوقت انتظار دارین که من بیام

آنا گلگم خیلی داستانت جالب مرسی فدات

خیلی خیلی دوستتان دارم

[مهرگان]

فدای مهبـــــــــــــــا

بالاخره امدی..... :* خیلی خیلی خوش آمدی :*

"اومدی اومدی چه خوب کردی اومدی "

وجودتو عشق است مهبا، مثل وجود اینجا. مطمئنیم که هست، گاهی ساکت میشه گاهی شلوغ هرچند خیلی وقته شلوغ نشده، اما مطمئنیم که هست و گاهی میشه اینجا نوشت

منور نمودی خوا قزا :*****

[بچه کرد]

سلام مخلصیم
یاد دبیرستان بخیر امروز عکسامانه تماشا می کردم اینه دیدم

از کلاس جیم زده بودیم دبیر فیزیک کردمان بیرون نشستیم در دفتر الا آخر

فکر نکنین نفر چهارمی خجالت می کشه یا عذاب وجدان داره

او زیر داره می خنده