بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات

شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #351  
قدیمی 11-21-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض



گفتگو با خدا

نوشته ریتا استریکلند

خواب دیدم
در خواب با خدا گفتگویی داشتم.

خدا گفت: پس می خواهی با من گفتگو کنی ؟
گفتم : اگر وقت داشته باشید.
خدا لبخند زد
وقت من ابدی است
چه سوالاتی در ذهن داری که می خواهی از من بپرسی؟
چه چیز پيش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند؟
خدا پاسخ داد...
*اين که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند
عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند.
*اين که سلامت شان را صرف به دست آوردن پول می کنند و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی می کنند.
*اين که با نگرانی نسبت به آينده زمان حال فراموششان می شود آن چنان که ديگر نه در آينده زندگی می کنند و نه درحال.
خداوند دستهای مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت مانديم
بعد پرسيدم...
به عنوان خالق انسانها، می خواهید آنها چه درسهايي از زندگی ياد بگيرند؟
خدا با لبخند پاسخ داد،
*ياد بگيرند که نمی توان ديگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد اما می توان محبوب ديگران شد.
*ياد بگيرند که خوب نيست خود را با ديگران مقايسه کنند
*ياد بگيرند که ثروتمند کسی نيست که دارايي بيشتری دارد بلکه کسی است که نياز کمتری دارد
*ياد بگيرند که ظرف چند ثانيه می توانيم زخمی عميق در دل کسانی که دوستشان داريم، ايجاد کنيم و سالها وقت لازم خواهد بود آن زخم التيام يابد.
*با بخشيدن، بخشش ياد بگيرند
*ياد بگيرند کسانی هستند که آنها را عميقاً دوست دارند
اما بلد نيستند احساس شان را ابراز کنند يا نشان دهند
*ياد بگيرند که می شود دو نفر به يک موضوع واحد نگاه کنند وآن رامتفاوت ببينند
*ياد بگيرند که هميشه کافی نيست ديگران آنها را ببخشند بلکه خودشان هم بايد خود را ببخشند.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #352  
قدیمی 11-22-2010
shokofe آواتار ها
shokofe shokofe آنلاین نیست.
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان

 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681

5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خدايا پاره هاي وجودم در افق عشق به تو مانده وتنها تو را مي خواند
خدايا با تو بودن است كه من بودنم معنا پيدا مي كند
با تو هستم
با تو خواهم بود
با تو وعشق به تو خواهم ورزيد
وتو را آواز خواهم خواند
تنها تو را خواهم خواند
وتنها در گرو عشق تو دل خواهم بست
كه تو ذره يي از هيچستان درياي وجودمي
تو را مي خوانم.تو را مي خواهم.تو را وتنها تورا.
خدايا بچشان به من طعم بزرگي واقتدار را
طعم سربلندي وسرافرازي را،طعم دانايي و روشنايي را
بچشان به من طعم عشق و عاشق شدن و عاشق ماندن را
اي عاشق ترين عاشقانه ها صدايت را
در گوش قلبم نجوا كن تا دريابم راز ورمز حيات را
دريابم خودرا،تورا،زندگي را
اين كه خودم بوده ومسلط بر خويشتن خويش گردم
اين كه درد ورنج ها ومصائب زندگي از پاي درنياورند مرا
وبپراكنم بذر عشق ومحبت را
وهمچون ايينه صادق وهمچون آب
پاك وزلال وروان باشم
خدايا تنها عشق در گرو تو مي بندم



__________________
یک پاییز فقط برای من و تو

ویرایش توسط shokofe : 11-22-2010 در ساعت 01:19 PM
پاسخ با نقل قول
  #353  
قدیمی 11-22-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

الو سلام ، منزل خداست؟
اين منم مزاحمي که آشناست

هزار دفعه اين شماره را دلم گرفته است

ولي هنوز پشت خط در انتظار يک صداست

شما که گفته ايد پاسخ سلام واجب است

به ما که مي رسد ، حساب بنده هايتان جداست؟

الو... دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد

خرابي از دل من است يا که عيب سيم هاست؟

چرا صدايتان نمي رسد کمي بلند تر صداي من چطور؟

خوب و صاف و واضح و رساست؟

اگر اجازه مي دهي برايت درد و دل کنم

شنيده ام که گريه بر تمام دردها شفاست

دل مرا بخوان به سوي خود تا که سبک شود دلم

پناهگاه این دل شکسته خانه ی شماست

الو ... مرا ببخش ، باز هم مزاحمت شدم

دوباره زنگ می زنم...

دوباره تا خدا خداست

دوباره ... تا خدا خداست...
پاسخ با نقل قول
  #354  
قدیمی 11-23-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام، به تو سلام می دهم و با تو سخن می گویم، اما چگونه با تو حرف بزنم؟ در حالی که به گفته هایت پشت کرده ام؟ چگونه در اقیانوس عشقت غوطه خورم در حالی که در قلب کویرم؟ چگونه شمیم با تو بودن را استشمام کنم در حالی که در مزبله مادیات جان می سپارم؟ من با تو چه بگویم؟ چه دارم که بگویم؟ حال قلبم در کلام نمی گنجد، و در وصف نمی آید، سخن از بیان درونم عاجز است.
دلم شهپر عشق دراورد و قاف تا قاف جهان را گشت ولی دلپذیر تر از قله قاف تو جایی نیافت.
تو ای پرواز پروازم! تو ای اوج نیازم! تو ای پای رفتنم! تو ای دلیل بودنم! تو ای کلام گفتارم! تو ای منظر دیدارم! تو ای همه هستی ام! تو ای شراب مستی ام!
بیا که اسیر در زمینم، خشکیده در جایم، نیستم، گنگم، نابینا و هوشیارم! دل، رفت و دید و عاشق شد، اما تن نمی رود، می رنجاند، می آزارد.
خدایا! یاری ام کن.
معشوقا! عطشان عشقه عشقت بر شجرهه وجودم غوغا می کند، سیرابش کن.
خدایا! جاودان آتشبان آتش عشقت در وجودم باش، ضجه عاجزانه ام را بشنو و روحم را، که از فرط خستگی از انتظار دیدارت، سر به دیوار تن می کوبد، عروج، مژده ده.
مرا دریاب در منتهای فقر فضایل، مرا دریاب در انتهای کوچه های تنگ رذایل.
مرا دریاب در اعماق گندآب بی تو بودن و بیاموز به من سبز بودنرا، به من بیاموز جوانه زدن را.
خدای من! مرا دریاب در میان گردباد دلبستگیها که می شکند ساقه وجودم را، وجودی که هزار غنچه عشق دارد، هزار غنچه عشق.
مرا دریاب قبل از شکستن، پیش از آنکه در سیاهی همچون یلدای گناهان محو شوم.
ای ماندگار! ای ماندنی ترین عشق! ای رعناترین! ای یکتا یاور ناز! ای شیرین زیستن! ای باعث بزرگی! ای بزرگ! ای جدا از من و با من! ای بی نیاز از من و دوستدار من! ای استاد مهربانی! ای مهربان! ای صادقترین!
این صدای من است عاشقانه ترین صدایی که می خواند! صمیمانه ترین سخن ها را در دوستی ات، که بسی کمتر از دل است، می گویم: از دست رفتن را برای به دست آوردنت با تمام وجود استقبال می کنم و شادمان از مهر تو در سینه ام، به دنیا می خندم.
تو بگو چگونه سپاس گویم نعمات بی دریغت را، که بر من فرو ریخته ای! آه! زبانی نیست، عملی نیست، تحفه ای نست در سپاس این همه بخشایش.
این اشک های بی حساب، قصری از آینه خواهند شد نمایانگر تو در آسمان، برای عاشق ترین نادان! نادان ترین عاشق!
ای تواناترین عشق! توانی ده بسیار، در گذشتن از بندگانت که می توانی،و مهربانیی سرشار، بی کران، عظیم، بی نظیر، پاک، خالص چنان خودت. یاری کن زندگی را، نه آن گونه که هست، بلکه همان گونه که باید باشد، باور کنم.
پاکترینم! به صداقت احساسم سوگند به پاکی خودت، دوستت دارم. ای تو در امروز و فردای من! به خلوص کلامت سوگند، این عشق سرشار را تو در سینه ام نهاده ای.
شریفا! کار من به کارگیری تشبیه و استعاره نیست و مهارتی هم در نگارش ندارم. نمی دانم چه می گویم تنها از گرمی خوب نگاهت حرفهایی می گویم که نشان دوستی بی حد من است.
اما نه، نیست!
بگذار بارانت را بر خود احساس کنم آه، ای بارش مکرر نور!
بگذار به یقین در دوستی ات برسم و رود زیبایی شوم که از میان سبزه زاران به آرامی و طنازی و دلپذیری و رعنایی راه رسیدن به دریا را عاشقانه می پوید و شاید در انتظار رسیدن نیست که، شوق رفتن و در راه بودن، خود، شعفی عاشقانه است.
ید از تار و پودهای خوب بودن بگریزم و خوبی را چنان که تو خواهانی زنده گردانم.
آه، ای عزیزم! من در تو روییده ام، از تو نور و آب و خاک و استعداد رویش گرفته ام، سبز شده ام، گل کرده ام و از باغچه عشق تو هیچ دست هرزی جدایم نتواند کرد و اگر اندکی جدایی باشد دوباره رویشی سریع می آغازم. چه، من گیاهی خودرو هستم، پس لذت بالیدن را به من بچشان.
اندیشه هایم به بزرگی می گرایند و از چون دیگران بودن می گریزند. انگیزه هایم آینه تو هستند.
پاسخ با نقل قول
  #355  
قدیمی 11-25-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خدایا، حکمت قدم هایی را که برایم برمیداری بر من آشکار کن، تا درهایی را که بسویم می گشایی، ندانسته نبندم، و درهایی که به رویم میبندی، به اصرار نگشایم
پاسخ با نقل قول
  #356  
قدیمی 11-25-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خدا گوید تو ای زیباتر از خورشید زیبایم، تو ای والاترین مهمان دنیایم، شروع کن، یک قدم با تو، تمام گامهای مانده اش با من
پاسخ با نقل قول
  #357  
قدیمی 11-26-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

یادداشتی از طرف خدا


به: شما

تاریخ : امروز

از: رئیس

موضوع : خودت

عطف به : زندگی

من خدا هستم. امروز من همه مشکلاتت را اداره میکنم . لطفا به خاطر داشته باش که من به کمک تو نیاز

ندارم. اگر در زندگی وضعیتی برایت پیش آید که قادر به اداره کردن آن نیستی برای رفع کردن آن تلاش نکن

، آنرا در صندوق ( چیزی برای خدا تا انجام دهد ) بگذار . همه چیز انجام خواهد شد ولی در زمان مورد نظر

من ، نه تو . وقتی که مطلبی را در صندوق من گذاشتی ، همواره با اضطراب دنبال (پیگیری) نکن . در

عوض روی تمام چیزهای عالی و شگفت انگیزی که الان در زندگی ات وجود دارد تمرکز کن . ناامید نشو .

شاید یک روز بد در محل کارت داشته باشی : به مردی فکر کن که سالهاست بیکار است و شغلی ندارد

ممکنه غصه زودگذر بودن تعطیلات آخر هفته را بخوری : به زنی فکر کن که با تنگدستی وحشتناکی روزی

دوازده ساعت ، هفت روز هفته را کار میکند تا فقط شکم فرزندانش را سیر کند

وقتی که روابط تو رو به تیرگی و بدی میگذارد و دچار یاس میشوی : به انسانی فکر کن که هرگز طعم

دوست داشتن و مورد محبت واقع شدن را نچشیده

وقتی ماشینت خراب میشود و تو مجبوری برای یافتن کمک مایلها پیاده بروی : به معلولی فکر کن که

دوست دارد یکبار فرصت راه رفتن داشته باشد

ممکنه احساس بیهودگی کنی و فکر کنی که اصلا برای چی زندگی میکنی و بپرسی هدف من چیه ؟

شکر گذار باش . در اینجا کسانی هستند که عمرشان آنقدر کوتاه بوده که فرصت کافی برای زندگی کردن

نداشتند

وقتی متوجه موهات که تازه خاکستری شده در آینه میشی : به بیمار سرطانی فکر کن که آرزو دارد کاش

مویی داشت تا به آن رسیدگی کند

ممکنه تصمیم بگیری این مطلب رو برای یک دوست بفرستی : ممکنه در مسیر زندگی آنها تاثیری

بگذاری که خودت هرگز نمیدانستی

پاسخ با نقل قول
  #358  
قدیمی 11-30-2010
shokofe آواتار ها
shokofe shokofe آنلاین نیست.
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان

 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681

5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

معبود من بلایی بر سر من آوار شده که سختی آن مرا در هم شکسته
گرفتاریهایی به من رو کرده که تحملش برایم ممکن نیست
ای فتاحی که گره هر سختی به دست تو گشوده می شود
ای مهربانی که دشواریها به لطف تو آسان میشود
شر سلطان غم را از سر من کوتاه کن و در آسایش را به رویم باز کن

به در خواست من شیرینی اجابت بچشان
و مرا به خاطر چیرگی غم از انجام واجبات باز مدار
قلبم از تحمل آنچه در زندگیم رخ داده لبریز از اندوه گشته
و تو به رفع گرفتاریهایم توانایی گر چه مستحق اجابت نیستم
دعایم را بشنو ای صاحب عرش عظیم

__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
پاسخ با نقل قول
  #359  
قدیمی 11-30-2010
sharareh1 آواتار ها
sharareh1 sharareh1 آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: مشهد
نوشته ها: 964
سپاسها: : 1,827

1,432 سپاس در 313 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خدايا درمانده ام از سستي هايم، چه بسيار خطاهايي كه به واسطه سستي هايم از من سر


زده،و من قادر به جبران نيستم ، از من درگذر


خدايا دلتنگي هايم فراوان است و زبان از گفتن قاصر، تو خود مي داني و ميتواني، پس


آنچنان برايم بساز كه براي خوبانت فراهم ساخته اي


خداوندا تواني به من بده كه صبوري پيشه گيرم و پاسخ نامهربانان را با مهر بدهم


خداوندا این فراق و دوری را هر چه زودتر به وصال برسان
__________________
سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران ، گرفتن خودت از آن ها باشد
پاسخ با نقل قول
  #360  
قدیمی 11-30-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دارم از غصه می میرم خدا کاری بکن اینبار
که دستای ظریفش رو تو دستام حس کنم یک بار
خدا کاری بکن اینبار خدای مهربون من
زبونم بند اومد ای وای کجا رفت هم زبون من
خدا کاری بکن مردم خدا اونم دلش تنگه
اگه می گه مهم نیستم با حسش داره می جنگه
اگه می گه تو فکرم نیست می خواد بیشتر پیشش باشم
درسته اون ولم کرده دلیل اشک چشماشم
خدا کاری بکن اون رفت ازت می خوام که برگرده
اینبار قدرش رو می دونم اگر چه اون ولم کرده
خدا بگو که برگرده
خدا کاری بکن زودباش خدا اون دیگه تنها نیست
خدا بهش بگو مردم چرا اون عین خیالش نیست
خدای مهربون من دلت میاد که تنها شم
بره عشقم تنک و تنها تا کی دلواپسش باشم
خدا کاری بکن زودباش خدا صبرم همینقدر بود
بگو حرفاشو بخشیدم بگو گنجایشم کم بودم
بگو تقصیر من بوده بگو حق داره می دونم
بگو به فکر جبرانه بگو قدرش و می دونم
بگو دیگه غرورش مرد می خواد پیش تو برگرده
بگو سختیه این روزا اون و از راه به در کرده
خجالت می کشم از اون بگو چیزی نگه اومد
خدا پا در میانی کن شاید از من خوشش اومد
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 2 نفر (0 عضو و 2 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 02:10 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها