ضرب المثل منو كسي جواب نداد :
گوشت مليك هر يكي پليك
gosht malek har yake palek
وقتي يه چيز كمي رو ميخوان بين چند نفر تقسيم كنند براي رضايت اونها ميگن از گوشت يك پرنده كوچك هر كسي بايد يه تيكه كوچيك برداره
يعني عيبي نداره لذت خودشو داره هر كس يه ذره بر ميداره (لزوما در مورد غذا هم نيست ) .
مل به پرنده هاي نه چندان بزرگ ميگن
پل يعني تيكه ذره قسمت
نشنيدين ميگن پل پلت مكنم ؟ يعني تيكه تيكه ت ميكنم .
-----------------------
سه پرت رو ندونستم چيه
شمشمه كويره رو درست گفتند يعني خفاش
ده سلات رو هم درست گفتند به معنايي توانايي و عرضه س
واژه دست در اون همون واژه دست در اصلاح فارسي بي دست و پا هست
دسه كچه
به طرف ميگن دسه كچه ت گرتگه ؟ وقتي كسي خراب كاري ميكنه دست و پا چلفتي بازي در مياره ميگن دسه كچت گرتگه ؟
نوقم و نور شدن رو يكي از بچه ها درست گفت و بقيه اشتباه
به معناي گم و گور شدن هست
اوني كه دوستمون گفت به معناي نداشتن جواب بر مقابل چيزي است احتمالا منظورش اينه :
كر و كپ شدن
كر و كپ شدن به معناي ساكت شدن هست اما در اصلاح به موقعي گفته ميشه كه يه نفر كلي هارت و پورت ميكنه ولي يه چيزي بهش ميگي كه ديگه چيزي براي جواب دادن نداره ميگن فلاني كر و كپ شد
حتي "كپيا" هم ميگن
تاقمه رو به معناي رديف نشنيده بودم نميدونم
ولي اوني كه دوستمون گفت بله تاقيله يا تاقيه هست
هر وقت تاقيه كه ت كژي كج منيت و سر منيش وك ابدال دشت اگرمه بر
هنگامي كه كلاه زيباي زنانه ات را يار چشم كژال(غزال - آهو) من كج به سر ميگذاري من هم مانند ديوانه ها به بيابان ميزنم ...
(فكر كنم يعني اين !)
در ضمن اينجا بنده رو تاقيله به سر ميتونين ببينين
http://p30city.net/customprofilepics/profilepic8_4.gif
بچه كه بودم به مامانم ميگفتم من اينو سرم نميكنم مردم بهم ميگن بي هادي !
(ميخواستم بگم دهاتي بلد نبودم !)
چيلك : يه واژه اوستايي هست همون كه دوستمون گفتند
به شاخه هاي نازك درختان كه نقش ايجاد شعله رو دارند چيلك گفته ميشه
البته چيلك فقط براي اتش زدن نيست
از چيلك تخت هايي براي مصارف خاص درست ميكنند مثلا يكي از اونها تخت هايي هست كه براي زير مشك هاي دوغ بزرگ كه ميخوان مدتها بمونه درست ميكنند .
كاش ميشد ازش واستون عكس ميگرفتم
خوازمني
همون خواستگاري هست
خوازمن يا
داواكار هم يعني خواستگار
دقت بفرماييد كه كاربرد "و" و "الف" در كلمات كردي همچنان انچنان كه نوشته ميشوند تلفظ هم ميشوند
اين مساله در زبان فارسي قرون 3-4 هم وجود داشته اما كمكم حذف شده اما همچنان در نوشتار مونده
يعني در فارسي مينويسيم خواستگاري اما ميخونيم خاستگاري
يا مينويسيم خواهر اما ميخونيم خاهر
يا مينويسيم خواب اما ميخونيم خاب
در حالي كه در كردي مينويسيم خويشك و اون "و" هنوز تلفظ ميشه
يا مينويسيم خوازمني و هنوز "و" تلفظ ميشه
يا مينويسيم خه-و (خواب ) كه اون و هنوز تلفظ ميشه
و الي اخر .
خله تانن يعني گول زدن
گيسك پرسانه نميدونم چيه اما زياد شنيدم
ولي مي پيغمبر رو ميدونم چيه خودم يكيشونم