مشاعره سنتی

[NeGin]

تو را خود یک زمان با ما سر صحرا نمی​باشد
چو شمست خاطر رفتن بجز تنها نمی​باشد

[haj_amir]

در کعبه کوي تو هر آن کس که بيايد
از قبله ابروي تو در عين نماز است

[NeGin]

تا که عشقت مطربی آغاز کرد
گاه چنگم گاه تارم روز و شب

[haj_amir]

بعد از اين روي من و آينه وصف جمال
که در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند

[دانه کولانه]

خوش آمدی دوست عزیز

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

[haj_amir]

سلامت باشی

ما آرزوي عشرت فاني نمي‌کنيم
ما را سرير دولت باقي مسخر است

[NeGin]

تابش جان یافت دلم وا شد و بشکافت دلم
اطلس نو بافت دلم دشمن این ژنده شدم

[haj_amir]

من که عيب توبه کاران کرده باشم بارها
توبه از مي وقت گل ديوانه باشم گر کنم

[kalantar48]

ما توبه را به طاعت پیمانه برده‌ایم
محراب را به سجدهء بتخانه برده‌ایم
خمها چو فیل مست سر خود گرفته‌اند
از بس که درد سر سوی میخانه برده‌ایم

[NeGin]

من ندانم با که گویم شرح درد
قصه ی رنگ پریده ، خون سرد ؟
هر که با من همره و پیمانه شد
عاقبت شیدا دل و دیوانه شد