|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
|||||||
| شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد |
 |
|
|
ابزارهای موضوع | نحوه نمایش |
|
#3891
08-16-2010
|
||||
|
||||
آب و آتش به هم آميخته‌ای از لب لعل
چشم بد دور که بس شعبده بازآمده‌ای
__________________
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#3892
08-16-2010
|
||||
|
||||
یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#3893
08-16-2010
|
||||
|
||||
|
سحرگاهان که مخمور شبانه
گرفتم باده با چنگ و چغانه
__________________
|
|
#3894
08-16-2010
|
||||
|
||||
|
هاتفی از گوشه میخانه دوش
گفت ببخشند گنه می بنوش
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#3895
08-16-2010
|
||||
|
||||
|
شيوه و ناز تو شيرين خط و خال تو مليح
چشم و ابروی تو زيبا قد و بالای تو خوش
__________________
|
|
#3897
08-16-2010
|
||||
|
||||
|
من ار چه در نظر يار خاکسار شدم
رقيب نيز چنين محترم نخواهد ماند
__________________
|
|
#3899
08-16-2010
|
||||
|
||||
|
لبش می‌بوسد و خون می‌خورد جام
رخش می‌بيند و گل می‌کند خوی
__________________
|
|
| کاربران در حال دیدن موضوع: 2 نفر (0 عضو و 2 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 03:58 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.