حالا که خر تو خره ماهم پيرايدم(ژيان)
رخش بي قرار!
رفیق بي کلک مادر!
رود ميرود اما ريگذارش ميماند!
زندگي بدون عشق مثل ساندوچ بدون نوشابه هست!
زندگي بدون عشق مانند شلوار بدون کش هست!
ژيان عشقت مرا بيچاره بنمود
ز شهر و خانه ام آواره بنمود!
سر پاييني نوکرتم
سر بالايي شرمندتم
شب و روز رانندگي در جاده ها کار من است
از خطر باکي ندارم جون خدا يار من است!
عشق ميکروبي است که از راه چشم وارد ميشود و قلب را عاشق ميکند!
قربان وجودي که وجودم ز وجودش بوجود آمده است!
کوه از بالا نشيني رتبه اي پيدا نکرد
جاده از افتادگي از کوه بالا ميرود!
گاز دادن نشد مردي عشق آن است که بر گردي!
(گدايان بهر روزي طفل خود را کور ميخواهند
طبيبان جملگي خلق را رنجور ميخواهند!
تمام مرده شويان راضيند بر مردن مردم
بنازم مطربان را که خلق را مسرور ميخواهند!)
گلگيرم ولي گل نميگيرم!
نوکرتم ننه!
يه بار پريدي موتوري دو بارپريدي موتوري آخر مي افتي موتوري!